loading...
modiresabz.com
ژان بقوسیان بازدید : 22 یکشنبه 08 تیر 1399 نظرات (0)

بازاریابی عصبی چیست؟

علمی است که به عملکرد مغز و ارتباط آن با تصمیم‌های خرید می‌پردازد. بسیاری بازاریابی عصبی را فقط موضوعی جذاب و تئوری می‌دانند. حدود یک سال است که به طور جدی ایده‌های بازاریابی عصبی را در دنیای وب اجرا می‌کنم و نتایج ملموس آن را به چشم می‌بینم. مطالب این مقاله نکاتی از روش‌های مطرح‌شده در کارگاهی است که چندین بار برای صاحبان سایت برگزار کرده‌ام.

 

1. درخواست‌های کوچک

طبق آزمایشات neuromarketing وقتی افراد ابتدا با درخواست بسیار منطقی و کوچکی از طرف ما مواجه می‌شوند، احتمال قبول درخواست بعدی افزایش می‌یابد! شما می‌توانید به راحتی این مورد را در دنیای واقعی بیازمایید. کافی است به یک مکان پرتردد بروید و از افراد در حال عبور آدرسی را بپرسید. سعی کنید آدرس طولانی و پیچیده باشد. بسیاری با دیدن آدرس طولانی ترجیح می‌دهند با یک معذرت‌خواهی از کمک به شما طفره بروند. این آزمایش را کمی تغییر دهید. از افراد بپرسید: «ببخشید ساعت چند است؟» سپس بلافاصله پس از آنکه پاسخ این درخواست کوچک را دادند درخواست اصلی خود را مطرح کنید و از آن‌ها بخواهید در پیدا کردن آدرس به شما کمک کنند. نکته جالبی که خواهید دید آن است که اغلب افرادی که حاضر می‌شوند زمان کنونی را به شما بگویند در پیدا کردن آدرس نیز به شما کمک خواهند کرد!

حال چگونه می‌توانیم از این ایده ساده در دنیای وب استفاده کنیم؟ همان‌طور که می‌دانید یکی از کلیدی‌ترین کارهای وب‌سایت ترغیب افراد به ثبت‌نام در سایت است. شاید برای ثبت‌نام در سایت مایل هستید اطلاعات زیادی از بازدیدکننده دریافت کنید. کافی است این کار را در دو مرحله انجام دهید. در فرم ثبت‌نام کم‌ترین اطلاعات ممکن را دریافت کنید؛ مثلا می‌توانید فقط نام، آدرس ایمیل و رمز را دریافت کنید. سپس وقتی این اطلاعات تکمیل شد بازدیدکننده را به صفحه دیگری هدایت کنید که از او تشکر می‌کند و توضیح می‌دهد ثبت‌نام با موفقیت انجام شد. سپس در همان صفحه از او بخواهید برای کمک به شما چند مشخصه دیگر مانند شهر، شغل، تحصیلات و … را وارد کند. اغلب مردم به راحتی این کار را انجام می‌دهند؛ ولی اگر تمام اطلاعات را در اولین فرم درخواست کنید، عده قابل‌ توجهی از ثبت‌نام منصرف می‌شوند. بسیاری از سایت‌های معروف و پر مخاطب دنیا و همین‌طور رسانه‌های اجتماعی از این روش استفاده می‌کنند.

همین‌طور برای افزایش فروش محصولات سایت کافی است از اعضا درخواست کوچک و معقولی داشته باشید؛ مثلا ایمیلی به اعضا بفرستید و از آن‌ها بخواهید یک کاتالوگ یا بروشور رایگان دانلود کنند. سپس چند روز بعد درخواست بزرگ‌تر یا درخواست خرید را مطرح کنید. تعداد خریدها افزایش خواهد یافت. حالت ایده‌آل آن است که چندین درخواست کوچک متوالی داشته باشید و سپس درخواست اصلی را مطرح کنید.

این ایده در نهایت سادگی بسیار کاربردی و قدرتمند است و تا به حال از این روش برای فروش هزاران کتاب و محصول آموزشی استفاده کرده‌ام و نتایج آن را دیده‌ام.

 

2. انتخاب هوشمندانه عکس‌های سایت

اغلب دارندگان سایت در انتخاب عکس برای صفحات سایت بسیار سطحی عمل می‌کنند. انتخاب عکس‌های مناسب برای سایت تاثیر زیادی بر مخاطب می‌گذارد. بازدیدکننده با دیدن چند عکس تصمیم می‌گیرد که آیا سایت قابل‌ اعتماد است یا خیر؟ آیا می‌توان آنقدر اعتماد کرد که خرید انجام داد؟ حتما برای شما هم پیش آمده که به سایتی مراجعه می‌کنید و احساس می‌کنید سایت جعلی است یا نمی‌توان به آن اعتماد کرد. حتی شاید دلیل آن را نتوانید برای دوستتان توضیح دهید.

مغز به سه بخش مهم تقسیم می‌شود. مغز قدیم بخشی است که تصمیم‌گیری‌های بقا را می‌گیرد؛ مثلا باعث می‌شود همیشه نفس بکشیم و این موضوع فراموش نشود! «تشابه» بلافاصله مغز قدیم را به خود جلب می‌کند. فرض کنید در خیابانی در حال قدم زدن هستید و کاملا در افکار خود غرق هستید. اگر از روبه‌رو فردی عبور کند که بسیار شبیه شما است بلافاصله توجه شما جلب می‌شود و مغز دستوری صادر می‌کند که این مورد خاص نیاز به توجه دارد.

مهم‌ترین موضوعی که باید در انتخاب عکس‌های سایت رعایت شود، «تشابه» است. در انتخاب عکس‌ها وسواس بیشتری به خرج بدهید. بدترین گزینه ممکن یک جست‌وجوی ساده در گوگل و انتخاب چند عکس خارجی است که هیچ تشابهی به شرایط واقعی بازدیدکننده ندارد. فرض کنید همایشی درباره موفقیت در کسب‌و‌کار برگزار می‌کنید. اگر عکسی که استفاده می‌کنید عکس یک مدیر با موهایی قهوه‌ای با کت و شلوار خاکستری و کراوات قرمز باشد که به هوا پریده و در آن لحظه از او عکس گرفته شده، لطمه بزرگی به موفقیت کارتان وارد می‌کنید. یک مدیر ایرانی با نگاه کردن این عکس هیچ تشابهی احساس نمی‌کند. بلافاصله این ذهنیت ایجاد می‌شود که این سایت و این همایش جعلی است و به نوعی کپی سایت یا همایش دیگری است.

اگر تشابه وجود نداشته باشد، جلب توجه بسیار کمتر است. اگر به جای این عکس، از تصویر یک مدیر ایرانی در شرکتش استفاده کنیم، عکسی که بسیار شبیه به شرایط واقعی بازدیدکننده سایت است، احتمال ایجاد ارتباط بسیار بیشتر است.

اغلب سایت‌ها وقتی درباره محل کار صحبت می‌کنند از عکسی استفاده می‌کنند یک دفتر کار رویایی در طبقه صدم یک برج است که منظره تمام شهر از آنجا دیده می‌شود و از مبلمان و تجهیزاتی استفاده شده که هیچ تشابهی به شرایط واقعی بازدیدکنندگان ندارد. فکر می‌کنید چند درصد از خوانندگان همین مقاله چنین دفتری دارند؟ و آیا با چنین عکسی ارتباط برقرار می‌کنند؟ فرض کنید کار سایتی که از این عکس استفاده کرده مبلمان و دکوراسیون اداری است. آیا به چنین سایتی اعتماد می‌کنید؟ یا شاید احساس کنید این سایت به نوعی جعلی و غیرواقعی است؟

بنابراین اگر خلاصه بگوییم در سایت از عکس‌هایی استفاده کنید که با شرایط واقعی بازدیدکننده تشابه دارد و تا حد امکان از عکس‌های خارجی استفاده نکنید. عکسی که با دوربین خودتان و با کیفیتی معمولی تهیه شده باشد بسیار ارزشمندتر از عکسی غیر واقعی و باکیفیت است!

 

3. تایید جمع

دلیل بسیاری از تصمیمات و کارهای ما تایید دیگران است. اگر به دو رستوران کنار هم مراجعه کنید و ببینید اولی بسیار معمولی‌تر و کوچک‌تر است و پر از مشتری است و رستوران کناری بسیار تمیزتر و مناسب‌تر ولی خالی از میهمان است، اگر فرد بسیار شجاعی نباشید به رستوران اول مراجعه می‌کنید.

ما اغلب دوست داریم خریدهایی را انجام دهیم که مورد تایید دیگران و به خصوص اطرافیان باشد. فرض کنید می‌خواهید از سالن مترو خارج شوید و اولین بار است که آنجا قرار گرفته‌اید. آیا بیشتر به تابلوها توجه می‌کنید یا سیل جمعیتی که با سرعت به سمت مشخصی حرکت می‌کنند؟ ما هیچ‌گاه دوست نداریم تنها خریدار یک محصول باشیم. تصمیمات خرید ما به شدت متاثر از دیدگاه‌های دیگران است. اغلب کسانی که گوشی آیفون می‌خرند به هیچ‌ وجه به امکانات فنی آن گوشی نیازمند نیستند، بلکه می‌خواهند مورد تایید جمع باشند. اگر به همین افراد یک گوشی بی‌نام و نشان پیشنهاد شود که دقیقا همان کیفیت و امکانات را داشته باشد و قیمتی بسیار مناسب‌تر داشته باشد، بعید است قبول کنند.

حال چگونه از این ایده در وب‌سایت استفاده کنیم؟ سعی کنیم در وب‌سایت خود نشان دهیم که افراد دیگری وجود دارند که قبلا به این سایت مراجعه کرده‌اند و حتی خرید کرده‌اند. فرض کنید به یک سایت آموزش گیتار مراجعه می‌کنید و یک فایل رایگان می‌بینید که بیش از 300 هزار بار دانلود شده است. به روشی پی می‌برید این عدد واقعی است. آیا دیدگاه شما نسبت به این سایت بهتر نمی‌شود؟ با خود فکر می‌کنید فایل آموزشی‌ که بیش از 300 هزار بار دانلود شده حتما خوب و مفید است!

ما به عنوان صاحب سایت معمولا تا حدی از تایید دیگران برخوردار هستیم. بازدیدکنندگان و خریدارانی داریم که از سایت ما لذت می‌برند و راضی و خشنود هستند. نکته مهم آن است که آیا این موضوع را به بازدیدکنندگان جدید نشان می‌دهیم؟

ما به هر روش ممکن باید سعی کنیم نظرات بازدیدکننده‌های قبلی را به افراد جدید منتقل کنیم. آیا تا به حال دقت کرده‌اید که وقتی یک سایت پرفروش‌ترین محصول خود را نمایش می‌دهد و تاکید می‌کند که این مورد پرفروش‌ترین است، در واقع چه کاری انجام می‌دهد؟ این سایت نظر بازدیدکنندگان قبلی را به بازدیدکننده جدید نشان می‌دهد و اعلام می‌کند که از دید افراد قبلی این محصول بهترین محصول است.

نکته مهم آن است که برای نشان دادن تایید جمع بیشتر تلاش کنیم؛ مثلا می‌توانیم نظرات مشتریان قبلی را در صفحه محصول نمایش دهیم. امتیازی که مشتریان به این محصول داده‌اند را نیز نشان دهیم. اگر ارائه آمار فروش مشکلی ایجاد نمی‌کند حتی می‌توانیم تعداد فروش محصولات را نمایش دهیم. این تعداد می‌تواند فروش در همان ماه باشد یا شاید بهتر باشد تعداد تمام فروش‌ها باشد؛ بنابراین به هر طریقی سعی کنیم نشان دهیم که دیگران درباره سایت ما و محصولات چه دیدگاهی دارند. این کار بسیار ارزشمندتر از توضیحاتی است که ما به عنوان صاحب سایت می‌نویسیم.

 

نویسنده: ژان بقوسیان

منبع: سایت modiresabz.com

ژان بقوسیان بازدید : 24 یکشنبه 08 تیر 1399 نظرات (0)

بازاریابی عصبی به طراحی محصولات بهتر کمک می‌کند. در طراحی محصولات چه نکاتی را لحاظ کنیم تا بیشتر مورد استقبال قرار گیرد؟ اولین نکته آن است که تا جای ممکن از دام جدید و متفاوت بودن بپرهیزید! نوآوری باید بسیار متعادل و به اندازه به کار گرفته شود!

مغز طوری ساخته شده که بلافاصله نسبت به محصولات عجیب و نامرسوم واکنش نشان می‌دهد و از این موارد استقبال می‌کند. بسیاری از «تحقیقات بازار» درباره محصولات جدید به همین دلیل شکست می‌خورد.

 

تولید محصول جدید

اگر می‌خواهید نوشابه گازدار جدیدی با طعم شکلات تولید کنید شاید نتایج تحقیقات بازار نشان دهد که این محصول به شدت جذاب و مورد توجه است.ولی مشتری فقط یک بار برای جدید بودن این محصول حاضر است آن را بیازماید. این موضوع نشان نمی‌دهد که او خریدار همیشگی این نوشابه خواهد بود.

در ایران شرکت‌های تولیدکننده خوراکی بارها این موضوع را آزموده‌اند. یکی از این شرکت‌‌ها با تقلید از یک مدل خارجی، بستنی تند با طعم فلفل تولید کرد. این بستنی به خاطر جدید بودن مورد استقبال زیادی قرار گرفت، ولی این ذوق و شوق اولیه به سرعت از بین رفت. افراد بعد از آزمودن یک محصول جدید اگر رضایت خارق‌العاده‌ای از آن نداشته باشند، پس از مدت کوتاهی خرید محصول جدید را متوقف کرده و به عادت‌های قبلی خود برمی‌گردند.

درست است که جدید بودن باعث جلب توجه می‌شود، ولی آشنا بودن محصول باعث احساس آرامش و راحتی می‌شود. اغلب مشتریان دوست دارند همواره همان محصولات آشنا و قدیمی را تهیه کنند. البته هر محصول جدید و متفاوتی می‌تواند در بازار به موفقیت‌های بزرگ برسد، ولی این کار معمولا توسط کسب‌و‌کارهای کوچک قابل انجام نیست.

برندهای بزرگ با برنامه‌ریزی و برندسازی طولانی مدت می‌توانند به تدریج سلیقه مخاطبان را تغییر دهند و محصولی جدید و متفاوت را به مرور زمان تبدیل به محصولی آشنا سازند.

تحقیقات جالبی که «اثر گُلدی لاک» نام گرفته مشخص می‌کند که نوآوری چه نقشی در سه پارامتر اصلی موفقیت محصول دارد. این سه پارامتر «جلب توجه، یادآوری و علاقه» هستند. محصولاتی که بسیار نوآورانه هستند شاید در جلب توجه موفق باشند، ولی در تثبیت محصول در ذهن و ایجاد علاقه خیلی موفق نیستند. محصولاتی که نوآوری بسیار کمی دارند نیز موفق نمی‌شوند؛ زیرا در جلب توجه شکست می‌خورند.

بنابراین نوآوری متعادل و به اندازه در موفقیت محصولات نقشی کلیدی دارد. محصولات ما نباید آنقدر متفاوت باشد که نتوان به محصولات موجود ربط داد. همچنین نباید آنقدر تکراری و مشابه محصولات موجود باشد که هیچ توجهی را به خود جلب نکند.

 

نویسنده: ژان بقوسیان

منبع: سایت modiresabz.com

ژان بقوسیان بازدید : 20 یکشنبه 08 تیر 1399 نظرات (0)

تفاوت مهم بین مدیریت اختلاف با همکاران و مدیریت اختلاف با مشتری‌ها این است که مشتری‌ها می‌آیند و می‌روند؛ اما همکاران همواره نزد شما هستند. مدیریت اختلاف با همکاران سخت‌تر است؛ زیرا شما برخورد بیشتری با آن‌ها دارید. همه‌ مهارت‌هایی که در برخورد با مشتریان سخت‌گیر آموختید و به کار بردید در مورد همکاران نیز به کار ببرید؛ اما در برخورد با همکاران چند مهارت کوچک دیگر نیز نیاز دارید تا مواقعی که ارتباط با آن‌ها مشکل می‌شود از آن‌ها استفاده کنید. ایجاد ارتباط خوب با همکار و بلد بودن راه‌های حل اختلاف با همکاران باعث می‌شود که میزان تنش شما کاهش یابد و خدمات بهتری نیز به مشتری بدهید.

 

اتصال ضعیف در زنجیره

وقتی که مدیریت اختلاف بین همکاران ضعیف باشد یا اختلافی حل‌نشده باقی بماند، هم بر مشتریان و هم بر همکاران تاثیر ماندگاری می‌گذارد. کارمندان از اختلاف حل‌نشده رنج می‌برند؛ زیرا منبع ایجاد تنش است و مشتری‌ها نیز از آن رنج می‌برند؛ زیرا حلقه اتصال و ارتباط بین کارمندان را ضعیف می‌کند، بالطبع خدماتی که باید ارائه شود نیز ضعیف خواهد بود.

 

چهار تله‌ اختلاف

تله‌ اول: جنگ برای حرف آخر:

منظور از این تله‌ اختلاف، جنگ لفظی است. این تله وقتی فعال می‌شود که همکار شما سخنی به شما می‌گوید که شما دوست ندارید و شما هم جوابی زننده‌تر و غیرمحترمانه‌تر به او می‌دهید. طرف مقابل ناراحت می‌شود و همین کار را با شما می‌کند و این بار سخن زشت‌تری به شما می‌گوید، شما از کوره درمی‌روید؛ حتی بدون اینکه متوجه شوید، صداها بالا می‌رود، خون‌ها به جوش می‌آید و مکالمه از کنترل خارج می‌شود.

 

سه روش برای در کنترل نگه‌ داشتن مکالمه بین دو نفر

اگر شما در حین مکالمه با فردی متوجه شدید که موضوع دارد از کنترل خارج می‌شود، می‌توانید با استفاده از روش‌هایی خودتان را از مهلکه خارج کنید.

وقتی متوجه شدید که شما و همکارتان در یک جنگ لفظی (برای حرف آخر) گیر کرده‌اید از روش‌های زیر استفاده کنید:

 

1. اجازه دهید که همکار شما حرف آخر را بزند

با اجازه دادن به همکار که حرف آخر را او بزند، مباحثه را پایان دهید. اگر شما بتوانید از حالت دفاعی خارج شوید، می‌توانید دیدگاه‌های او را بشنوید و درباره‌ آن صحبت کنید و نظر خود را نیز ارائه دهید.

 

2. قبل از جواب دادن از یک تا پنج بشمرید

به جای اینکه اجازه دهید که مکالمه مانند توپ پینگ‌پونگ با سرعت بین شما و طرف مقابلتان ردوبدل شود، قبل از اینکه به سخنان همکار خود پاسخ دهید، 5 دقیقه ساکت بمانید. این سکوت، زمان کافی به شما می‌دهد که مقابله‌ به‌ مثل را متوقف کنید و مانع از آن شوید که واکنشی منفی و غیرارادی مانند جیغ داشته باشید.

 

3. با سخنان مناسب نشان دهید که او را درک می‌کنید

وقتی که شما تسلسل یکی‌بدو کردن را (یک حرف شما بزنید و یک حرف طرفتان بزند) شکستید، با توضیحی که حاکی از همدردی است به‌ طرف مقابلتان بفهمانید که برای نظر او ارزش قائلید؛ حتی اگر با نظر او موافق نباشید.

 

تله‌ دوم: گفتن اینکه همه‌ چیز خوب است، در حالی‌ که نیست

سر خود را در برف فرو کردن و چیزی ندیدن و مسائل را ساده انگاشتن؛ یعنی اینکه شما می‌خواهید خود را قانع کنید که مشکلی وجود ندارد و اختلافی نیست. در این‌ صورت شما در تله افتاده‌اید. شما در ظاهر نشان می‌دهید که از مقابله با این وضعیت اجتناب می‌کنید؛ اما در حقیقت اختلاف وجود دارد و هر لحظه ممکن است به انفجاری تبدیل منفجر شود. بالاخره اختلاف‌ زمانی به سطح می‌رسد و ظاهر می‌شود که شما انتظارش را ندارید.

 

اگر شما ساده‌انگاری می‌کنید

اگر شما خود را در شرایطی یافتید که تمایل دارید این‌طور جلوه دهید که همه‌ چیز سر جای خود و درست است؛ در حالی‌ که این‌طور نیست، به مورد زیر توجه کنید:

 

فرض نکنید که اوضاع بهتر می‌شود

اگرچه امیدواری همیشه وجود دارد ‌اما احتمال اینکه وقوع حادثه‌ای شرایط را به‌ کلی عوض کند کم است؛ بنابراین هرچه زودتر خود را با شرایط واقعی وفق دهید زودتر می‌توانید مشکل را حل کنید.

 

اگر طرف مقابل ساده‌انگاری می‌کند برای حل مشکل موارد زیر را انجام دهید:

1. سوالات کلی مطرح کنید

برای شروع سوالاتی را مطرح کنید که شما را به عمق شرایط موجود رهنمون می‌کند. اگر مشکوک هستید که از اطلاعات مهمی غافل مانده‌اید، قدم بعدی را بردارید.

 

2. سوالات مشخصی مطرح کنید

جزئیات را سوال کنید. با جواب‌های مبهم و کلی قانع نشوید. یادتان باشد که اگر فردی موضوعی را مخفی می‌کند، قصد او این است که با اختلافات و کشمکش روبه‌رو نشود. نه اینکه صادق نیست. با ملایمت سخن گفتن و خودداری از گفتن کلماتی که به نظر می‌آید می‌خواهید او را محاکمه کنید، باعث می‌شوید که برای او رودررویی با شرایط آسان شود و مواردی که لازم است از آن‌ها اطلاع داشته باشید به شما بگوید.

 

3. واکنش زیادی نشان ندهید

با این فرض که فرد دیگر کار زیاد بدی نکرده است، بیشتر اختلافات فقط با گفت‌وگویی ساده قابل حل است. اگر واکنش شما این باشد که بالا و پایین بپرید یا مثل دیگ بخار از گوش‌هایتان بخار بلند شود شرایط را برای آن فرد نامطمئن می‌کنید و باعث می‌شوید دفعه‌ بعد که وضعیت مشکل‌تری پیش می‌آید چیزی به شما نگوید.

 

4. با همکاری یکدیگر طرح عملیاتی جدیدی تهیه کنید

زمانی که مسئله روشن شد و به اصطلاح روی میز قرار گرفت و درباره‌ آن بحث شد، روش‌هایی برای حل مسئله به شکل دوجانبه پیدا کنید.

 

تله‌ سوم: اجتناب از سخن گفتن درباره‌ آن

مفهوم از این تله این است که با سکوت بر مشکلی که پیش روی ما است سرپوش بگذاریم. این عقب کشیدن، سیاستی است که مسئله را کمی تا حد طول باز و دور نگه می‌دارد و بدین‌ترتیب هرگز مستقیما درباره‌ آن صحبت نمی‌شود.

 

چهار روش برای برخورد با همکاری که کناره‌گیری می‌کند

مدیریت اختلاف کار دشواری است؛ زیرا وقتی که فردی واقعا قصد دارد از مسئله‌ای کناره‌گیری کند، کار زیادی نمی‌توان کرد. البته راه‌هایی برای صحبت با همکاری که کناره‌گیری می‌کند وجود دارد که به شما کمک می‌کند بهتر و مستقیم‌تر با این وضعیت برخورد کنید.

ما موارد زیر را پیشنهاد می‌کنیم:

1. از اصرار و فشار اجتناب کنید

اگر همکار شما کناره‌گیری می‌کند، از اینکه دنبالش بروید تا پاسخ مورد نیازتان را بگیرید خودداری کنید. هرچه بیشتر برای گرفتن پاسخ فشار بیاورید همکارتان بیشتر کناره‌گیری می‌کند و عقب می‌کشد.

 

2. لحن سخنان شما باید ملایم باشد

وقتی متوجه شدید که همکار شما کناره‌گیری می‌کند، لحن گفتارتان را از لحنی یاس‌آور به لحنی که حاکی از درک همکارتان است تغییر دهید. همکار شما حتما برای نپرداختن به موضوع دلیلی دارد. لحن ملایم اغلب می‌تواند راه را برای گفت‌وگو فراهم کند.

 

3. نظر مشورتی همکار خود را جویا شوید

وقتی که همکارتان کمی از حالت دفاعی خارج شد، از او سوال کنید که اگر او به جای شما بود برای حل مشکل چه‌ کار می‌کرد. با این عمل شما به‌ آرامی به او سقلمه‌ای می‌زنید تا از حالت کناره‌گیری بیرون آید و به او کمک می‌شود تا به گرفتاری شما بیشتر توجه داشته باشد.

 

4. محدوده‌ای زمانی تعیین کنید

اگر مشکل پیش‌آمده همین الان قابل حل نیست با توافق او زمان و تاریخ را تعیین کنید تا بنشینید و مسئله را حل کنید.

 

تله‌ چهارم: سبک و خوار کردن طرف مقابل

بی‌اعتبار کردن فرد دیگر با حملات لفظی منجر به اختلاف می‌شود. سبک کردن طرف مقابل روشی است که فرد با آن مخالفت خود را با کارها و سخنان همکارانش ابراز می‌کند؛ چون او از رویارویی با اختلاف می‌پرهیزد، درباره‌ مشکل خود با شما سخن نمی‌گوید. به‌ تدریج احساسات بازگو نشده‌ او به عصبانیت و آزردگی تبدیل می‌شود و بالاخره به شکل حملات مستقیم به احساسات، افکار و کل شخصیت طرف مقابل خود را نشان می‌دهد.

 

سه روش برای نیفتادن در تله سبک و خوار کردن

اگر متوجه شدید که ارزیابی شما در مورد همکارتان منفی است، فراموش نکنید که شما مسئول این طرز تلقی نسبت به همکار خود هستید نه همکار شما. سرزنش کردن فرد دیگر برای وضعیت‌های بد و ناگواری که پیش می‌آید و شما مایل نیستید با آن روبه‌رو شوید، هرگز هیچ مشکلی را حل نمی‌کند. اگر در مکالمه این شما هستید که آخرین کلام منفی را از طرف مقابل می‌شنوید، از دادن پاسخ منفی اکیدا بپرهیزید و سعی کنید به ریشه اختلاف که منجر به درگیری شده توجه کنید. اگر در شرایطی قرار گرفتید که همکار شما با سخنان خود شما را خوار و سبک کرده، اقدامات زیر را انجام دهید:

 

1. حالت دفاعی نگیرید

دفاع از اتهاماتی که همکارتان به شما نسبت می‌دهد، هرگز مشکلی را حل نمی‌کند؛  زیرا به ریشه‌ مسئله که موضوع از آنجا آب می‌خورد، نمی‌پردازد و شما مانند موش‌های آزمایشگاهی می‌شوید که روی یک دایره حرکت می‌کنند و هرچه می‌کوشند به جایی نمی‌رسند و فقط دور دایره می‌چرخند.

 

2. علاقه‌مند شنیدن باشید

اگرچه همکار شما غیرمستقیم حرف‌هایش را می‌‌زند و صریحا منظور خود را بیان نمی‌کند؛ اما با همین حرف‌ها نیز پیامی منتقل می‌کند. سعی کنید به پیامی که در سخنان منفی همکارتان وجود دارد گوش بدهید و به آن توجه کنید.

 

3. به ریشه اختلاف بپردازید

از همکارتان بپرسید که آیا شما در گذشته کاری کرده‌اید که او ناراحت شده است.

 

پنج واقعیت اصلی در مدیریت اختلاف با همکاران

 1. وقتی روحیه‌ افراد تغییر می‌کند میزان پذیرش آن‌ها نیز تغییر می‌کند

میزان درک شما از دیگران بستگی به وضعیت روحی شما دارد. برای مثال؛ وقتی که شما عصبانی هستید، توجه شما به افرادی متمرکز می‌شود که شما را ناراحت می‌کنند و احتمالا فضای کمی برای پرداختن به مسائل دیگران باقی می‌ماند (گاهی حتی هیچ فضایی باقی نمی‌ماند) و زمانی که شما عصبانی هستید و فردی با شما صحبت می‌کند احتمالا نمی‌توانید واقعا به او گوش دهید یا نظر او را قبول کنید.

برعکس این امر نیز صادق است. وقتی روحیه‌ شما خوب است، ظرفیت شما برای توجه کردن و پذیرفتن خیلی بیشتر می‌شود. منظور این است که وقتی همکارانتان روحیه‌‌شان بد است مسئولیت‌های خطیر به آن‌ها نسپارید؛ زیرا توجه و پذیرش آن‌ها در حد انتظار شما نیست.

 

2. افراد گوناگون سبک کاری متفاوتی دارند

بعضی‌ها بسیار دقیق و منظم‌اند و بعضی‌ها نامرتب و درهم‌ و برهم. سبک کاری همه‌ ما یکسان نیست؛ بلکه متفاوت است و در نظر گرفتن این نکته به ما صبر بیشتری می‌دهد تا اعمال و افکار همکارمان را که شبیه ما نیست و متفاوت است بهتر درک کنیم. احترام به این تفاوت‌ها و درک آن‌ها باعث می‌شود که از بروز اختلافاتی که از سوء‌تفاهم ناشی می‌شود جلوگیری شود.

 

3. افراد بیش از آنچه که نشان می‌دهند حساس هستند

احساسات مردم خیلی بیشتر و عمیق‌تر از آنچه خود معترف‌اند جریحه‌دار می‌شود. اغلب وقتی یک همکار با بی‌گناهی حرف می‌زند علیه آن جبهه‌گیری می‌شود. اگر به احساسات مردم توجه بیشتری داشته باشیم کم‌تر آن را جریحه‌دار می‌کنیم.

 

4. ما بعضی‌ها را به بعضی دیگر ترجیح می‌دهیم

انتظار نداشته باشید که تمام همکارانتان را به یک میزان دوست داشته باشید. با بعضی افراد خیلی سریع می‌توان ارتباط برقرار کرد و با برخی دیگر به‌ سختی. جوهر وجودی آدم‌ها با هم فرق می‌کند. اغلب مدیریت اختلاف با همکاران بستگی به این دارد که چقدر به دیدگاه‌های همکارتان توجه می‌کنید و احترام می‌گذارید، نه‌ اینکه چقدر او را دوست دارید.

 

5. از جلد کتاب نمی‌توان فهمید که درباره‌ چیست

بعضی‌ اوقات بر اساس نحوه‌ حرف زدن، شکل ظاهری و اینکه یک همکار اهل کجاست نگرشی منفی در ذهن ما شکل می‌گیرد. اگر فردی را عمیق‌تر بشناسیم، اغلب متوجه می‌شویم که آن فرد شبیه آنچه که ما در ذهن خود از او ساخته‌ایم نیست. وقتی با سایر همکاران سروکار داریم باید مواظب باشیم که آنچه که ظاهر آن‌ها نشان می‌دهد مانع از آن نشود که واقعیت وجود آن‌ها را نبینیم.

 

تهیه مطلب: آذر جوزی

 منبع: سایت modiresabz.com

ژان بقوسیان بازدید : 29 سه شنبه 27 خرداد 1399 نظرات (0)

ایجاد ترافیک یعنی هدایت بازدیدکنندگان به سایتمان. این کار می‌تواند هم به‌صورت آنلاین و هم آفلاین انجام شود. مثلا در رسانه‌های اجتماعی و سایت‌های دیگر افراد را تشویق می‌کنیم تا از سایت ما بازدید کنند. ترافیک همچنین می‌تواند با روش‌های آفلاین ایجاد شود. مثلا در تمام تبلیغات، کارت ویزیت و حتی تماس‌های تلفنی، علاقه‌مندان را ترغیب کنیم تا از سایت ما بازدید کنند. بسیاری از بازاریاب‌های اینترنتی تازه‌کار، فکر می‌کنند ایجاد ترافیک کار بسیار سختی است؛ ولی این‌طور نیست. فقط کافی است بودجه مناسبی اختصاص داده شود تا بازدیدکنندگان زیادی به سایت سرازیر شوند.

 

انواع ترافیک

1. ترافیک رایگان

شما می‌توانید با روش‌های رایگان بازدیدکنندگانی را به سایت هدایت کنید. مثلا می‌توانید از سایت‌های آگهی رایگان، تبادل لینک، ویدئو، رسانه‌های اجتماعی و جستجو استفاده کنید. شاید بهترین نوع ایجاد ترافیک رایگان سئو باشد. سئو علمی است که کمک می‌کند با ایجاد تغییراتی در سایت و خارج از سایت کاری کنید که افراد بیشتری شما را با جستجو پیدا کنند. مثلا از گوگل یا سایت‌های دیگر به سایت شما هدایت شوند.

 

2. ترافیک پولی

به روش‌های مختلفی می‌توانید ترافیک پولی ایجاد کنید.

1. تبلیغات کلیکی (PPC)

تبلیغات کلیکی با Pay Per Click که گاهی به‌اختصار PPC نامیده می‌شود، یکی از بهترین روش‌های ایجاد ترافیک پولی است. مزیت این روش در آن است که شما فقط زمانی به تبلیغ‌کننده پول می‌پردازید که کسی بر تبلیغ شما کلیک کند و وارد سایت‌تان شود. اگر کسی تبلیغ را ببیند و واکنشی نشان ندهد هیچ مبلغی پرداخته نمی‌شود. بهترین مثال تبلیغات کلیکی سایت گوگل است. شما می‌توانید به گوگل تبلیغ کلیکی بدهید. وقتی علاقه‌مندان کلیدواژه‌ای خاص را جستجو می‌کنند سایت شما در اولین نتایج گوگل ظاهر خواهد شد. البته جلوی اسم سایت شما عبارت AD اضافه می‌شود تا جستجو کنندگان بدانند این یک تبلیغ است!

 

2. تبلیغات نمایشی (PPI)

در تبلیغات نمایشی (Pay Per Impression) شما به ازای تعداد نمایش تبلیغ پول می‌پردازید. در این روش تبلیغ‌کننده هیچ تضمینی نمی‌دهد که چه میزان از بینندگان تبلیغ بر آن کلیک خواهند کرد؛ ولی تضمین می‌کند تبلیغ شما مثلا 100000 بار نمایش داده شود. یکی از بهترین نمونه‌های تبلیغات نمایشی سایت بلاگفا است.

 

3. تبلیغات مدت‌دار

سومین نوع تبلیغات پولی، تبلیغات مدت‌دار است. سایت تبلیغ‌کننده فقط تضمین می‌کند که تبلیغ شما را برای مدت مشخصی در سایت به‌ نمایش بگذارد. مثلا بنر تبلیغاتی شما را به مدت 30 روز نمایش می‌دهد. اینکه این تبلیغ چند بار دیده می‌شود و چه تعدادی از بازدیدکنندگان روی آن کلیک می‌کنند هیچ تضمینی ندارد. معمولا سایت‌هایی که بیننده کمتری دارند تبلیغات خود را با این مدل می‌فروشند.

 

افزایش ترافیک سایت قدمی ضروری برای موفقیت کسب‌وکارهای اینترنتی است. سایت شما در هر زمینه‌ای باشد، اولین چیزی که به آن نیاز دارید بازدید‌کننده است. بدون داشتن بازدیدکننده، علاقه‌مندانی نخواهید داشت و در نتیجه فروشتان صفر خواهد بود!

اما چگونه ترافیک سایت را افزایش دهیم؟ با استفاده از 20 روش زیر می‌توانید از همین امروز به افزایش ترافیک سایت و ایجاد ترافیک پایدار برای سایتتان بپردازید.

1. تبلیغ کنید!

اول نگاهی به این روش کاملا بدیهی می‌اندازیم. نمایش آگهی در نتایج موتورهای جستجو، تبلیغ در رسانه‌‌های اجتماعی و تبلیغ گرافیکی همگی روش‌هایی عالی برای جذب علاقمندان هستند، برندتان را می‌سازند و سایت‌‌تان را در معرض دید قرار می‌دهند. استراتژی استفاده از تبلیغات پولی را طوری تدوین کنید که با اهداف‌تان سازگار باشد. آیا فقط ترافیک بیشتر می‌خواهید یا می‌خواهید گفتگوها درباره محصولات‌تان را هم افزایش دهید؟‌ هر مسیر پولی تبلیغ، مزایا و مضرات خودش را دارد. پس پرداخت پول برای تبلیغات، به‌دقت به اهداف‌تان فکر کنید.

سایت‌های زیادی وجود دارند که می‌توانید در آن‌ها به تبلیغات کلیکی بپردازید. بودجه روزانه‌ای در نظر بگیرید و کار را شروع کنید.

 

2. در رسانه‌های اجتماعی فعال باشید

در تمام رسانه‌های اجتماعی معروف صفحه‌ای بسازید و مطالب مفید و ارزشمندی درباره کارتان منتشر کنید. در این صفحات تا حد ممکن به معرفی محصولان خود نپردازید. مطالبی بنویسید که مخاطبان شما از دیدن آن لذت ببرند. شاید بهترین کار انتشار مطالب آموزشی بسیار کوتاه باشد چون به سرعت به افزایش ترافیک سایت شما کمک می‌کند. استفاده از استوری اینستاگرام و لینک دادن به سایت یکی از روش‌های افزایش ترافیک سایت است که اثر قابل‌توجهی دارد.

اگر یک شرکت تولیدی کسب‌وکاربه‌مشتری هستید می‌توانید با تبلیغ در سایت‌های اجتماعی عکس‌محور مثل pinterest و اینستاگرام بازدید سایت‌تان را به‌شدت افزایش دهید.

 

3. عنوان‌های جذاب بنویسید

عنوان‌ها یکی از مهم‌ترین بخش‌های محتوا هستند. حتی جامع‌ترین پست‌های وبلاگی بدون داشتن یک عنوان اثرگذار خوانده نمی‌شوند. در هنر عنوان‌‌نویسی استاد شوید. مثلا، نویسندگان سایت‌های BuzzFeed و Upworthy قبل از به توافق رسیدن درباره عنوان برتر که بیشترین ترافیک را در سایت ایجاد کند، حداقل 20 عنوان برای هر مطلب می‌نویسند. پیش قبل از فشردن دکمه ارسال، به‌دقت درباره عنوان‌تان فکر کنید.

برای نوشتن عنوان‌های بهتر مقاله 17 مدل برای ساخت عنوان تبلیغاتی را مطالعه کنید.

 

4. به «سئوی ‌داخلی‌» توجه کنید

آیا دوره سئو تمام شده است؟ خیر. بهینه‌سازی محتوا برای موتورهای جستجو هنوز هم روشی ارزشمند است. آیا بیشترین بهره را از تصویر متن‌دار می‌برید؟ آیا لینک‌های داخلی برای دسترسی به محتوای جدید ایجاد می‌کنید؟ بهینه‌سازی سایت‌ برای استفاده از سئوی داخلی نباید خیلی طول بکشد و این کار به افزایش طبیعی ترافیک سایت‌تان کمک زیادی می‌کند.

در هر مقاله‌ای به مقالات مرتبط دیگر در سایت‌تان لینک بدهید. همه عکس‌ها باید توضیات مناسبی داشته باشند که موقع آپلود عکس به آن اضافه می‌کنید. کلیدواژه‌های مهم مقاله را برجسته کنید.

 

5. بر کلیدواژه‌های طولانی کار کنید

آیا از کلیدواژه اصلی و کلید‌واژه محبوب‌تان استفاده کرده‌‌اید؟ حالا وقت استفاده از کلید‌واژه‌های طولانی است. کلید‌واژه‌های طولانی عامل اکثر جستجوها در وب هستند و اگر آن‌ها را در تبلیغ پولی‌تان در موتورهای جستجو یا سئو نگنجانید، فرصت بزرگی را از دست می‌دهید.

مثلا به‌جای تلاش برای سئوی کلمه «طراحی سایت» می‌توانید بر کلماتی مثل «طراحی سایت فروشگاهی در تهران» تمرکز کنید. این نوع کلیدواژه‌ها خیلی راحت‌تر می‌توانند جایگاه خوبی در گوگل کسب کنند.

 

6. در forumها یا انجمن‌ها فعال باشید

نوشتن مقالات در انجمن‌ها و جواب دادن به پست‌هایی که با کارتان مرتبط است روش بسیار خوبی برای مطرح کردن خودتان است. به‌ سادگی با پاسخ دادن به سوالاتی که در فروم‌ها مطرح می‌شوند، می‌توانید به‌ راحتی بین علاقه‌مندان به‌ عنوان یک متخصص در کسب‌و‌کارتان مطرح شوید. همچنین به سوالات رایج و نیاز‌های اصلی علاقه‌مندان پی خواهید برد. همچنین بررسی کنید که قوانین فروم به ‌شما اجازه بدهد که لینکی از خود را به‌ عنوان امضا یا زیر‌نویس قرار دهید. اگر چنین است حتما از این فرصت استفاده کنید تا مردم با خواندن جواب‌‌ها و مطالب شما علاقه‌مند به بازدید از سایت شما شوند. این موضوع باعث افزایش ترافیک سایت شما می‌شود.

 

7. وبلاگ‌نویسی به‌عنوان مهمان را آغاز کنید

نوشتن مداوم پست مهمان در یک سایت معروف می‌تواند ترافیک ‌سایت‌تان را افزایش دهد و برندتان را سر زبان‌ها بیندازد، اما مراقب باشید که معیارهای نوشتن پست مهمان کاملا تغییر کرده است و ممکن است استفاده از تاکتیک‌های اسپمی منجر به جریمه‌های سنگین شود. با احتیاط عمل کنید.

مقاله‌های کوتاه یا چند‌صفحه‌‌ای بنویسید و در بخش منابع و «درباره نویسنده» توضیحاتی در مورد خودتان و لینکی به سایت خود درج کنید. این مقالات را بسته به طول مقاله به سایت‌های خبری، مجلات معمولی یا مجلات اینترنتی یا به سایت‌های دانلود و پخش مقالات بفرستید. این مقالات علاوه بر افزایش بازدید‌کنندگان سایت، باعث شناخته شدن شما به‌ عنوان یک متخصص در حوزه کاری مرتبط می‌شوند و احتمال خرید از شما افزایش می‌یابد. همچنین عده زیادی این مقالات را باز‌نشر خواهند کرد یا در سایت خود خواهند گذاشت که مقدار زیادی ترافیک و اعتبار مجانی برایتان به ‌همراه خواهد آورد.

یکی از سایت‌های خوب برای انتشار مقاله و افزایش ترافیک، سایت «ویرگول» است.

 

8. از دیگران دعوت کنید در سایت‌تان مطلب بنویسند

نوشتن پست مهمان یک جاده دوطرفه است. علاوه بر پست مطالب در سایر وبلاگ‌ها، از افراد حوزه کاری‌تان دعوت کنید تا در سایت شما پست بنویسند. آن‌ها احتمالا لینک دسترسی به آن مطلب در سایت شما را در سایت خودشان هم قرار می‌دهند و به این ترتیب خوانندگان جدیدی به سایت شما سر می‌زنند. فقط باید مطالب باکیفیت و دست‌اول را بدون لینک‌های اسپمی پست ‌کنید، زیرا گوگل پست‌های مهمان بی‌کیفیت را جریمه می‌کند.

 

9. محتوای ویروسی بسیار جذاب تولید کنید

به‌جای اینکه سعی کنید سایت‌های دیگر را متقاعد کنید که لینک محتوای شما را در سایت‌شان بگذارند که فرایندی خسته‌کننده و وقت‌گیر است، محتوایی تولید کنید که همه برای گذاشتن لینکش در سایت خودشان التماس کنند. محتواهای بسیار باارزش و منحصر به فرد بدون تلاش خاصی توسط دیگران به اشتراک گذاشته می‌شوند. همین موضوع باعث هدایت افراد جدید به سایت شما می‌شود.

 

10. در Linkedin پست بگذارید

لینکدین به چیزی بیشتر از مکانی برای یافتن کار جدید تبدیل شده است. حالا این بزرگترین شبکه اجتماعی متخصصان مکانی ارزشمند برای نشر محتوا است و به همین دلیل باید دائم در آن پست بگذارید. با این کار ترافیک سایت‌تان و وجهه‌تان در صنعت را ارتقا می‌دهید، به‌خصوص اگر تعداد دنبال‌کنندگان‌تان متوسط تا زیاد باشد. هر مقاله‌ای که در سایت منتشر می‌کنید، لینک آن را هم در لینکدین بگذارید تا افراد جدید به سایت شما مراجعه کنند.

 

11. لینک داخلی داشته باشید

قدرت لینک شما فقط بر اساس تعداد سایت‌هایی که آن را به اشتراک گذاشته‌اند مشخص نمی‌شود، بلکه از ساختار لینک‌دهی داخلی‌تان هم تاثیر می‌پذیرد. وقتی محتوایی را تولید و منتشر می‌کنید، حواس‌تان به تهیه لینک‌های داخلی هم باشد. این کار نه‌تنها به سئو کمک می‌کند، بلکه منجر به تجربه بهتر و مفیدتر برای کاربران هم می‌شود که اساسی‌ترین عامل افزایش ترافیک سایت‌ هستند.

 

12. با افراد پیشرو حوزه خودتان مصاحبه کنید

آیا فکر می‌کنید مصاحبه فقط مختص افراد بزرگ است؟ وقتی بفهمید چند نفر مشتاق مصاحبه با شما و پاسخ دادن به سوال‌های‌تان هستند، شگفت‌زده می‌شوید. فقط کافی است از آن‌ها بخواهید. برای افراد پیشرو حوزه خودتان ایمیل‌ درخواست وقت مصاحبه بفرستید و این مصاحبه‌ها را در وبلاگ‌تان منتشر کنید. نه‌تنها با شناخته شدن اسم‌تان، اعتبار خودتان و ترافیک سایت‌تان افزایش می‌یابد، بلکه شاید فردی که با او مصاحبه کرده‌اید هم متن مصاحبه را منتشر کند که منجر به بازدید بیشتر از آن می‌شود.

 

13. ایمیل مارکتینگ را جدی‌تر بگیرید

خیلی از کسب‌وکارها آن‌قدر بر جذب مشتریان جدید از طریق تولید محتوا تمرکز می‌کنند، که روش‌های قدیمی‌تر را از یاد می‌برند. بازاریابی ایمیلی ابزار قدرتمندی است و حتی موفقیت متوسط ایمیل‌ها می‌تواند منجر به افزایش چشمگیر ترافیک سایت شود. فقط مراقب باشید که افراد را با رگبار ایمیل‌ها درباره محصولات جدیدتان بمباران نکنید. همچنین، قدرت بازاریابی دهان‌به‌دهان را دست‌کم نگیرید؛ به‌خصوص از سوی افرادی که از محصولات و خدمات‌تان راضی هستند. ارسال یک ایمیل یادآوری دوستانه درباره محصول یا خدمت جدید می‌تواند به افزایش ترافیک سایت‌تان هم کمک کند.

به‌طور کاملا جدی بر جذب ایمیل در سایت و ارسال ایمیل تمرکز کنید.

 

14. از امضا‌ ایمیل استفاده کنید

یک امضای ساده با یک توضیح یک‌خطی در مورد مزایای اصلی خدمات خود تهیه کنید. این امضا را می‌توانید زیر هر ایمیلی که می‌فرستید قرار دهید حتی می‌توانید ایمیل‌هایی با مطالب مرتبط تهیه کنید و با امضای خودتان پخش کنید. دقت کنید که این ایمیل‌ها وقتی دست‌به‌دست فوروارد شوند تعداد خیلی بیشتری از علاقه‌مندان تبلیغات‌تان را خواهند دید. دقت کنید که احتمالا دوستان کسانی که به کارتان علاقه‌مند هستند و ایمیل فوروارد شده به دستشان می‌رسد نیز احتمالا به کارتان علاقه‌مند خواهند بود.

 

15. مطمئن شوید که سایت‌تان ریسپانسیو است

روزهایی که فقط از طریق صفحه کامپیوترهای خانگی به اینترنت و جستجوی اینترنتی دسترسی داشتیم، گذشته‌اند. امروزه، افراد بیشتری برای دسترسی به وب از موبایل‌های‌شان استفاده می‌کنند و اگر بازدیدکنندگان را مجبور کنید که خودشان به‌سختی مسیرشان را در سایت‌تان پیدا کنند، عملا به آن‌ها می‌گویید از سایت‌تان خارج شوند و سراغ دیگران بروند. حتی اگر یک وب‌سایت ساده و ابتدایی دارید، هنوز هم باید مطمئن شوید که در دسترس است و با دستگاه‌‌های مختلف ازجمله تلفن‌های هوشمند کوچکتر می‌توان از آن بازدید کرد.

 

16. بر سرعت سایت کار کنید

آیا تاکنون برای‌تان پیش آمده که 30 ثانیه منتظر باز شدن یک صفحه وب بمانید؟ برای من پیش نیامده. اگر باز شدن سایت‌‌تان خیلی طول بکشد، نرخ انصراف بازدیدکنندگان خیلی بالا می‌رود. مطمئن شوید که صفحات سایت‌تان تا حد ممکن از نظر تکنیکی بهینه‌اند و به‌خصوص به اندازه فایل‌ها، ساختار صفحه و عملکرد افزونه‌‌ها توجه کنید. هرچه سایت‌تان سریع‌تر باز شود، بهتر است.

 

17. از ویدیو مارکتینگ استفاده کنید

محتوای متنی بسیار خوب است، اما ویدیو ابزار ارزشمندی برای جذب بازدیدکنندگان جدید و جذاب‌تر کردن سایت‌تان است. داده‌ها نشان می‌دهد که ماندگاری اطلاعات تصویری بسیار بیشتر از متنی است و درنتیجه، بازاریابی ویدیویی روشی عالی برای جذب و حفظ توجه مخاطبان است و همزمان ترافیک سایت را هم افزایش می‌دهد.

ویدیوهایی درباره کارتان و محصولات و خدمات درست کنید و آن‌ها را در سایت‌هایی مثل یوتیوب و آپارات منتشر کنید. در توضیحات ویدیو از افراد دعوت کنید برای دریافت اطلاعات بیشتر به سایت‌تان مراجعه کنند.

 

18. در سایت‌های دیگر به سوالات پاسخ بدهید

در بسیاری از سایت‌ها و وبلاگ‌ها سوالات زیادی وجود دارد که هیچ‌کس به آن‌ها پاسخ نمی‌دهد. اگر در سایت خودتان مقالات و مطالبی دارید که به این افراد کمک می‌کند می‌توانید یک پاسخ کوتاه بدهید و برای اطلاعات بیشتر شخص را به مقاله سایت خودتان هدایت کنید.

البته این روش همیشه قابل استفاده نیست و شاید پاسخ شما توسط مدیر آن سایت تایید نشود.

 

19. تبادل لینک کنید

تبادل لینک با سایت‌های غیر‌رقیب ولی مرتبط با کسب‌و‌کارتان یا مرتبط با بازار هدفتان می‌تواند منبع فوق‌العاده‌ای برای به‌ دست آوردن ترافیک مفید باشد. در این روش هم شما و هم سایتی که با آن تبادل لینک می‌کنید بهره می‌برند. به سایت‌هایی درخواست تبادل لینک بدهید که رتبه آلکسای آن‌ها تقریبا با رتبه شما یکسان است. توقع نداشته باشید سایت‌های با رتبه بسیار بهتر از شما حاضر به تبادل لینک شوند.

 

20. تبادل تبلیغ

از فضای تبلیغاتی سایت‌تان برای تبلیغ سایت دیگری استفاده کنید و از آن سایت بخواهید که تبلیغ سایت شما را در سایت خود قرار دهد. این کار چیزی شبیه تبادل لینک است ولی به جای لینک احتمالا یک بنر تبلیغاتی رنگارنگ را تبادل می‌کنید.

 

البته برای افزایش ترافیک سایت روش‌های بسیار زیادی وجود دارد. اگر شما از روش خاصی استفاده کرده‌اید می‌توانید با ما در میان بگذارید.

 

نویسنده: ژان بقوسیان

 منبع: سایت modiresabz.com

ژان بقوسیان بازدید : 32 سه شنبه 27 خرداد 1399 نظرات (0)

يکي از آسان‌ترين روش‌ها براي افزايش سريع فروش، استفاده از تبليغاتي است که مخاطب را ترغيب مي‌کند تا با شما تماس گرفته و محصولات يا خدمات شما را سفارش دهد.

عنوان مهم‌ترين بخش يک تبليغ چاپي و همين‌طور تبليغات آنلاين در يک متن تبليغات خلاقانه به‌ شمار مي‌رود و براي موفقيت تبليغ حياتي است. 95 درصد افراد، فقط عنوان‌ها را مي‌خوانند و اگر عنوان به اندازه کافي جذاب باشد، مطلب را مي‌خوانند. وقتي روزنامه مي‌خوانيد، چه چيزي شما را به خواندن مقاله‌اي خاص ترغيب مي‌کند؟ بله عنوان مقاله. در حقيقت خواندن روزنامه بررسي عناوين است و هرگاه به عنوان جالبي برسيد، متن آن ‌را مي‌خوانيد.

هرگاه عنواني به ذهنتان رسيد با بررسي 10 معيار زير مي‌توانيد تشخيص دهيد که آيا عنوان مورد نظر مناسب است يا خير. عنوان مناسب عنواني است که حداقل چند مورد از ده مورد زير در آن رعايت شده باشد.

ده معيار براي تشخيص مناسب بودن عنوان در تبليغ‌ نويسي

1. آيا عنوان بزرگ‌ترين مشکل، نگراني يا آرزوي مشتري را مورد هدف قرار داده است؟

عنوان نبايد خسته‌کننده، کليشه‌اي، گيج‌کننده يا خود‌محور باشد. يکي از نامناسب‌ترين عناوين، نوشتن نام شرکت يا کسب‌و‌کار به‌ جاي عنوان است. به‌ ياد داشته باشيد که هدف اصلي عنوان ايجاد جلب‌ توجه است تا مخاطب را به خواندن ادامه تبليغ ترغيب کند. اغلب افراد در طراحي آگهي‌هاي مجله‌ها يا در نوشتن متن تبليغاتي تراکت، نام کسب‌و‌کار خود را در محل عنوان قرار مي‌دهند و درصد بالايي از خوانندگان را از دست مي‌دهند.

در بررسي که بر 300 آگهي مجله‌هاي ايراني انجام دادم، مشخص شد که در 71 درصد آگهي‌هاي مجله‌هاي ايراني، به‌ جاي عنوان نام کسب‌و‌کار نوشته شده است.

2. آيا از عناوين ابهام‌برانگيز، خنده‌دار و بامزه استفاده مي‌کنيد؟

اگر اين‌طور است، عنوان را عوض کنيد. بسياري از مردم فکر مي‌کنند تبليغات خوب بايد مردم را بخنداند يا هوشمندي طراح آن ‌را به نمايش بگذارد. تبليغات راديويي عملا به لطيفه‌هاي بي‌مزه تبديل شده‌اند. عناويني مانند «زنگ‌ها چه کسي را صدا مي‌کنند؟» شايد جالب باشد اما باعث فروش بيشتر نمي‌شود. عنواني باعث فروش مي‌شود که احساسات افراد را برانگيزاند و در آن‌ها انتظار دستيابي به محصول را ايجاد کند. يادتان نرود، هدف از تبليغات فروش بيشتر است. عنواني مانند «گامي ديگر در ارتقاي صنعت» از عناوين نامناسب و مبهم است.

3. آيا عنوان از واژه‌هاي قدرتمند استفاده مي‌کند؟

واژه‌هاي قدرتمند باعث افزايش فروش مي‌شوند. سعي کنيد حداقل يک واژه قدرتمند در عنوان خود استفاده کنيد. واژه‌هاي قدرتمند باعث جلب‌ توجه مي‌شوند و احتمال خوانده شدن آگهي و همچنين فروش را افزايش مي‌دهند. يکي از راه‌هاي نوشتن جملات تاثيرگذار در تبليغات استفاده از واژه‌هاي قدرتمند است.

4. آيا عنوان مشتري را مخاطب ساخته است يا بسيار کلي است؟

سعي کنيد با عنوان، بازار هدف مورد نظر خود را جدا کنيد. همان‌طور که در يک جمعيت با صدا زدن دوست خود، او را از ديگران جدا مي‌کنيد، در خواننده اين احساس را ايجاد کنيد که تبليغ دقيقا براي او نوشته شده است.

به‌ عنوان مثال: چگونه هر مرد 50 تا 65 ساله مي‌تواند از اين روش جديد براي بهبود کمردرد خود استفاده کند؟

عنواني مانند «يک فرصت استثنايي» بسيار کلي است و گروه خاصي را مورد هدف قرار نمي‌دهد.

بنابراين در نوشتن متن تبليغاتي براي جذب مشتري مي‌توانيد روي گروه خاصي تمرکز کنيد.

5. آيا شکل‌بندي عنوان مناسب است؟

منظور از شکل‌بندي همان ظاهر گرافيکي عنوان است. از فونت‌هاي بزرگ استفاده کنيد و سعي کنيد عنوان يک خط را پر کند. از رنگ‌هاي معکوس استفاده نکنيد. متن سفيد را بر زمينه مشکي قرار ندهيد. البته، بسياري از سازندگان تبليغات براي جلب‌ توجه اين‌ کار را انجام مي‌دهند؛ اما سال‌ها بررسي نشان داده که اين‌ کار ميزان پاسخ به آگهي را کم‌تر مي‌کند.

6. آيا عنوان، علايق شخصي خواننده را تحريک مي‌کند؟

تمام چيزي که خواننده به آن فکر مي‌کند آن است که آگهي چه سودي برايش دارد. خوانندگان به سابقه کاري، نام شرکت شما و چيزهاي ديگر اهميت نمي‌دهند، مگر آنکه احساس کنند در تبليغ شما سودي براي آن‌ها وجود دارد. آن‌ها مي‌خواهند بدانند که اگر محصول شما را بخرند چه چيزي را به‌ دست مي‌آورند. مردم به‌ دنبال علايق، عشق، غرور، تحسين و زيبايي هستند. يکي از اين موارد را مورد هدف قرار دهيد.

7. آيا عنوان کاملا واضح و شفاف است؟

اگر از عناوين گيج‌کننده و ابهام‌برانگيز استفاده کنيد، بخشي از خوانندگان را از دست خواهيد داد. عنوان بايد به ‌سادگي و به ‌راحتي خواننده را به ادامه آگهي هدايت کند و جاي حدس و گمان باقي نگذارد؛ به‌ عنوان مثال، عنوان «يک لحظه استثنايي» مشخص نمي‌کند آگهي در مورد چيست. اين آگهي يک عطر بود که در مجله‌اي چاپ شده بود. البته هدف اين تبليغ افزايش فروش نبود، بلکه برندسازي مورد نظر سازنده بود.

8. آيا عنوان ويژه و دقيق است؟

دقيق بودن عنوان باعث اعتبار آن مي‌شود. مردم آنقدر دروغ شنيده‌اند که به تبليغات کاملا بدبين هستند و ادعايي جديد را به‌ سختي باور مي‌کنند.

فردي به‌ نام ست گادين کتابي با نام «تمامي بازاريابان دروغ‌گو هستند» نوشته است و در آن توضيح مي‌دهد که پيش‌فرض بسياري از خريداران آن است که فروشنده دروغ‌گو است. اگر به کلي‌گويي و ادعاهاي بزرگ بپردازيم، به خريدار کمک مي‌کنيم تا از خريد منصرف شود.

9. آيا براي تهيه عنوان وقت کافي اختصاص داده‌ايد؟

معمولا انتخاب عنوان به وقت زيادي نياز دارد و به اندازه تمامي بخش‌هاي ديگر آگهي اهميت دارد. بسياري از سازندگان تبليغات خود را مقيد مي‌سازند که مثلا حداقل 100 عنوان بنويسند و سپس يکي از آن‌ها را انتخاب کنند. يادتان باشد اگر عنوان مناسب نباشد، فرقي نمي‌کند بقيه آگهي چگونه باشد.

10. آيا عنوان باورکردني است؟

ادعاهايي که خواننده را عصبي مي‌کند، باعث از بين رفتن فروش مي‌شود. شخصي ادعا داشت مي‌تواند درآمد هر حسابدار را در مدت سي روز سه برابر کند. اين ادعا باورکردني نيست. اگر ادعاهايي اين چنين داريد، آن ‌را در عنوان جاي ندهيد، بلکه در بخش نظرات مشتريان بنويسيد.

16 راه براي ساخت عناوين جذاب در متن تبليغات خلاقانه

1. سرعت دستيابي به نتيجه را با آمار و ارقام بيان کنيد

براي مردم سرعت اهميت زيادي دارد، در خريدهاي پستي مردم ترجيح مي‌دهند از فردي خريد کنند که کالا را زودتر به‌دستشان مي‌رساند. همچنين دوست دارند با استفاده از محصول، در کم‌ترين زمان به نتيجه مورد نظر برسند. اگر بهترين قرص‌هاي لاغري را بفروشيد اما زمان تاثير آن‌ها يک سال باشد، به احتمال زياد شکست خواهيد خورد. مثالي از عنوان مناسب: «ببينيد چگونه دکتر فرضي، ترس از ارتفاع شما را در پانزده دقيقه درمان مي‌کند.»

2. ميزان نتايج را با عدد بيان کنيد

در عنوان، از مقادير نامفهوم مانند خيلي، به مقدار قابل‌ توجه، سريع و … استفاده نکنيد مگر آنکه آن‌ها را با مقداري واقعي همراه سازيد.

مثال: روشي براي لاغري سريع، در شش هفته گذشته، هشت کيلو وزن کم کردم.

3. نتايج خود را با نتايج رقبا مقايسه کنيد

مثال: يک سايت معمولي در ماه به‌ طور متوسط 48 هزار تومان درآمد کسب مي‌کند. درآمد اعضاي سايت ما، 230 هزار تومان در ماه است. آيا مي‌خواهيد دليل آن‌ را بدانيد؟

4. به‌ تصوير کشيدن نتيجه

مثال: من روش‌هاي بازاريابي مختلفي را امتحان کردم و نتيجه‌اي نگرفتم تا سرانجام اين روش را امتحان کردم، در هفته اول 820 هزار تومان سود کردم.

5. نتايج را با افراد آشنا و سرشناس مرتبط سازيد

تاثير جمع و افراد سرشناس بر تصميم‌گيري‌هاي خريد غيرقابل‌ انکار است. شما اگر بدانيد تمامي دوستان شما از ژل موي خاصي استفاده مي‌کنند، ترغيب مي‌شويد همان خريد را انجام  دهيد. بنابراين يکي از راه‌هاي نوشتن جملات تاثيرگذار در تبليغات استفاده از اثر جمع است.

مثال: وقتي دريافتم هنرپيشه معروف از ژل موي … استفاده مي‌کند، نظرم کاملا عوض شد.

6. نتيجه را به سوال تبديل کنيد

مثال: آيا مي‌خواهيد در سه ماه به مکالمه با افراد انگليسي زبان بپردازيد؟

7. اطلاعات مفيدي را براي دستيابي به نتايج بيان کنيد

دادن اطلاعات رايگان و با ارزش، از بهترين روش‌ها براي جذب مخاطب است. مثال: دانلود کتاب الکترونيکي رايگان هفت قدم براي رسيدن به وزن ايده‌آل.

8. داستاني از موفقيت شخصي بگوييد

مغز انسان اغلب اطلاعات را به صورت تصوير و داستان ذخيره مي‌کند. براي همين است که مردم علاقه فراواني به داستان دارند و بسياري از مطالب آموزشي در قالب داستان ارائه مي‌شود.

مثال: چگونه توانستم در کم‌تر از يک ماه هزار جلد از کتابم را بفروشم.

9. نتيجه را به‌ صورت قبل از… و بعد از… بيان کنيد

مثال: قبل از استفاده از دستگاه بدن‌سازي انواع رژيم‌ها را امتحان کردم؛ اما بعد از آن با تلاشي کم‌تر به وزن مناسب رسيدم و توانستم در يک ماه 5 کيلو وزن کم کنم.

10. بر جديد بودن تاکيد کنيد

مردم به‌ دنبال چيزهاي قديمي و تکراري نيستند. آن‌ها به‌ دنبال موارد جديد هستند. براي واضح‌تر شدن مطلب لطفا اين دو عنوان را با هم مقايسه کنيد:

1. روشي براي افزايش حافظه در 3 روز

2. روشي کاملا جديد براي افزايش حافظه در 3 روز

تاثير عنوان دوم بسيار بيشتر از عنوان اول است؛ زيرا در عنوان دوم بر جديد بودن تاکيد شده است.

11. بر پيشنهاد فروش منحصر‌به‌فردتان تاکيد کنيد

مثال: دوره آموزش شنا، در سه هفته با فيلم آموزشي رايگان

12. مشتري را به مبارزه بطلبيد

مثال: من با روش‌هاي قانوني توانستم ماليات خود را به نصف کاهش دهم، شما چطور؟

13. طرز فکر مشتري را زير سوال ببريد

البته اين روش هميشه کارساز نيست و بايد با احتياط استفاده شود؛ زيرا مردم معمولا علاقه‌اي به تغيير ديدگاه خود درباره يک محصول ندارند.

مثال: مشکل بسياري از کارآفرينان نداشتن سرمايه نيست؛ بلکه نداشتن پشتکار کافي است.

14. به خواننده هشدار دهيد

خانم مايا بوردو در پنجمين کنفرانس بازاريابي سخنراني داشتند و در تحقيقاتي که بر تبليغات عدم استفاده از دخانيات انجام داده بودند مشخص شده بود که هشدار تاثير بسيار قوي‌تري نسبت به ترغيب و تشويق دارد؛ ولي اين‌گونه تبليغات معمولا اثرگذاري کوتاه‌مدتي دارند و خيلي زود براي مخاطبان عادي مي‌شوند. مثال: با تبليغات نادرست، پول خود را دور نريزيد.

15. واقعيتي حيرت‌آور ذکر کنيد و آن‌ را به سود تبديل کنيد

مثال1: يک عروسک هزار توماني با قيمت هفتاد هزار تومان به‌ فروش رسيد.

مثال 2: ميز کارم را مرتب کردم، روزي 45 دقيقه وقت بيشتر داشتم!

16. يک سوال چندگزينه‌اي مطرح کنيد

مردم علاقه فراواني به سوالات چندگزينه‌اي و حل مساله، جدول و موارد مشابه دارند؛ بنابراين اگر در عنوان از اين موارد استفاده کنيد معمولا جذابيت تبليغ بيشتر مي‌شود و توجه را به‌ خود جلب مي‌کند.

مثال: آيا شما هم در خريد خانه اين اشتباهات را تکرار مي‌کنيد؟

نويسنده: ژان بقوسيان

مرجع: modiresabz.com

ژان بقوسیان بازدید : 24 سه شنبه 27 خرداد 1399 نظرات (0)

بازاریابی محتوا چيست؟

توليد و انتشار مطالب مفيد و مرتبط، براي جذب بازار هدف، بازاریابی محتوا نام دارد. استراتژي بازاریابی محتوا آن است که مخاطب با استفاده از مطالب رايگان، اعتماد و علاقه بيشتري به کسب‌وکار شما پيدا کند و در نهايت از شما خريد کند.

بازاريابي محتوا براي تمام کسب‌و‌کارها قابل استفاده است. شما توسط بازاريابي محتوا به مخاطبان نشان مي‌دهيد متخصص هستيد و مي‌خواهيد به خريداران کمک کنيد تا با دانش بيشتر درست تصميم بگيرند. شما با بازاريابي محتوا به يک مشاور حرفه‌اي تبديل مي‌شويد به ديگران مشاوره مي‌دهيد تا بهترين خريد ممکن را انجام دهند.

فرض کنيم کارتان فروش گل و گياه است. شما مي‌توانيد فيلم‌هاي کوتاهي درباره نگهداري از گل‌ و گياه توليد کنيد. مي‌توانيد سوالات رايج دارندگان گلدان در آپارتمان‌ را پاسخ دهيد حتي مي‌توانيد کتابي الکترونيکي درست کنيد و انواع گل‌ها و گياهان آپارتماني را معرفي کنيد. همچنين مي‌توانيد آموزش‌هاي درباره تزئين خانه با گل و گياه بدهيد. سپس اين محتواها را به کمک رسانه‌هاي اجتماعي، سايت، مجلات و ... منتشر کنيد.

 

محتواي شما مي‌تواند به چهار فرمت توليد و عرضه شود:

1. متن

يکي از ساده‌ترين فرمت‌هاي محتوا متن است. شما مي‌توانيد يک گزارش ويژه تهيه کنيد و در آن به بررسي وضعيت بازار، محصولات، مشتريان و ... بپردازيد. اگر شما بازارياب محتوا هستيد مخاطبان خود را از نمايشگاه‌هاي مرتبط و ... آگاه خواهيد ساخت.

پاسخ به سوالات رايج در کارتان مي‌تواند بسيار جذاب و اثرگذار باشد. فرض کنيد کارتان فروش تلويزيون است. مخاطبان شما ده‌ها سوال دارند که دوست دارند جوابش را بدانند؛ مثلا تلويزيون خميده بخرند يا تخت؟ براي فضايي که دارند بهترين اندازه تلويزيون چقدر بايد باشد؟ پاسخ اين سوالات مي‌تواند در قالب يک مقاله يا PDF منتشر شود.

حتي مي‌توانيد کتاب‌هاي الکترونيکي کوچکي در حد 10 تا 20 صفحه منتشر کنيد و در آن به دادن اطلاعات مفيد بپردازيد. بسياري از کسب‌و‌کارها خبرنامه يا مجلات الکترونيکي ماهانه منتشر مي‌کنند و علاقه‌مندان زيادي را به خود جذب مي‌کنند.

 

2. عکس

مغز طوري ساخته شده است که به‌راحتي تصاوير را ذخيره و تحليل کند. تحليل عکس بسيار آسان‌تر از تحليل نوشته است. پس استفاده از عکس در بازاريابي محتوا مي‌تواند احتمال انتقال مطلب را افزايش دهد.

براي بازاريابي محتوا، مي‌توانيد اينفوگرافيک‌هايي درست کنيد تا اطلاعات ارزشمندي را به مخاطب منتقل کند. اينفوگرافيک ترکيبي از عکس و متن است که اطلاعات زيادي را منتقل مي‌کند. اگر با اينفوگرافيک آشنا نيستيد در گوگل جست‌وجو کنيد و مي‌توانيد ايده‌هاي خوبي براي ساختن آن پيدا کنيد.

کار خلاقانه ديگر آن است که يک پاورپوينت درست کنيد و آن را در سايت يا رسانه‌هاي اجتماعي انتشار کنيد. سايت‌هايي مثل slideshare.net به شما کمک مي‌کنند پاورپوينت خود را آنجا آپلود کنيد، سپس کدي در اختيارتان قرار مي‌دهند که با کپي کردن آن کد در متن ويرايشگر سايتتان، پاورپوينت در سايتتان نمايش داده شود و بازديدکنندگان مي‌توانند اسلايدها را عوض کنند و پاورپوينت را به‌ صورت آنلاين در سايت مشاهده کنند.

البته واضح است مي‌توانيد از عکس‌هايي که با دوربين گرفته‌ايد و عکس‌هاي ترسيمي هم استفاده کنيد. شايد بهترين رسانه براي انتشار اين عکس‌ها اينستاگرام باشد. قبلا مقاله‌اي درباره روش‌هاي بازاریابی با اینستاگرام نوشته‌ايم که مي‌توانيد مطالعه کنيد.

 

3. ويديو

با توجه به رشد رسانه‌هاي اجتماعي، ديدن ويديو به عادت روزانه مردم تبديل شده است. يک بازارياب محتوا مي‌تواند از اين فرصت به‌ خوبي استفاده کند و با توليد ويديوهاي کوتاه 3 تا 5 دقيقه‌اي توجه مخاطبان را به خود جلب کند. براي توليد ويديو لازم نيست فيلم‌بردار حرفه‌اي باشيد. با يادگيري اصول کار مثل کادربندي درست و به کمک يک گوشي موبايل مي‌توانيد کارتان را شروع کنيد.

شما مي‌توانيد با مشتريان محصولات يا خدمات خود مصاحبه کوتاهي انجام دهيد و آن را در رسانه‌ها منتشر کنيد. گزارش‌هاي مستند کوتاه مي‌تواند بسيار جذاب باشد. گزارش‌ها مي‌تواند درباره بازار کارتان، نمايشگاه‌ها و همايش‌هاي مرتبط يا هر موضوع جذاب ديگر باشد.

همچنين اگر کار با نرم‌افزارهاي ويرايش فيلم را ياد بگيريد مي‌توانيد تيزرهاي کوتاه و جذابي درست کنيد که توجه مخاطبان را به خود جلب کند. با ساخت ويديوهاي کوتاه 60 ثانيه‌اي و انتشار آن در اينستاگرام مي‌توانيد توجه افراد را به کارتان جلب کنيد.

 

4. صدا

در بازاريابي محتوا، شايد ساده‌ترين و سريع‌ترين راه براي توليد محتوا ضبط صدا باشد. احتمالا موبايل شما مجهز به امکان ضبط صدا است. کافي است در مورد موضوعي چند دقيقه صحبت کنيد و آن را منتشر کنيد. راديوهاي اينترنتي و پادکست‌ها روز به روز رايج‌تر مي‌شوند. در سايت‌تان مي‌توانيد به آموزش‌هاي صوتي بپردازيد. همچنين در رسانه‌هاي اجتماعي مناسب‌ترين گزينه براي انتشار صوت تلگرام است. حتما از اين فرصت استفاده کنيد و کانالي درست کنيد و در آن فايل‌هاي صوتي را منتشر کنيد.

براي ويرايش صوت مي‌توانيد از اپليکيشن‌هاي زيادي که براي موبايل وجود دارند استفاده کنيد. البته اين کار توسط کامپيوتر و با نرم‌افزارهايي مثل Audition نيز امکان‌پذير است.

هميشه يادتان باشد بازاريابي محتوا يکي از کم‌هزينه‌ترين و پربازده‌ترين روش‌هاي بازاريابي است. هر چه محتواي بهتر و ارزشمندتري منتشر کنيد به همان نسبت موفقيت شما در فروش بيشتر مي‌شود. شروع آموزش بازاريابي محتوا فقط به تصميم شما بستگي دارد. پس همين الان تصميم بگيريد و شروع کنيد!

 

نويسنده: ژان بقوسيان

 منبع: سايت modiresabz.com

ژان بقوسیان بازدید : 21 سه شنبه 27 خرداد 1399 نظرات (0)

چگونه رتبه الکسا را کاهش بدهيم؟

رتبه الکسا معيار مهمي براي وب‌سايت‌ها است و به نحوي ميزان محبوبيت سايت را نشان مي‌دهد. سايت alexa.com به تمام وب‌سايت‌ها عددي را اختصاص داده که اصطلاحا رتبه الکسا نام گرفته است. اگر تبليغ‌کننده‌اي بخواهد در سايت شما تبليغ کند يا حتي بازديدکننده‌اي که مي‌خواهد از سايت شما خريدي انجام دهد احتمالا رتبه الکساي سايت شما را چک مي‌کند؛ پس بهبود اين رتبه مي‌تواند تاثير مثبتي بر موفقيت و درآمد سايت داشته باشد.


 

رتبه آلکسا چيست؟

رتبه آلکسا يا  Alexa rank عددي است که ميزان محبوبيت نسبي سايت شما را نسبت به سايت‌هاي ديگر نشان مي‌دهد. با توجه به اين تعريف متوجه مي‌شويم که رتبه آلکسا نه تنها به ميزان ترافيک سايت خودمان بستگي دارد، بلکه تغييراتي در ترافيک سايت‌هاي ديگر مي‌تواند بر رتبه آلکساي سايت ما تاثير بگذارد.

هرچه اين عدد کوچک‌تر باشد سايت ما موفق‌تر و محبوبتر است. پس منظور از بهبود رتبه الکسا در واقع کاهش رتبه الکسا است. اگر رتبه آلکساي سايتي 1000 است، يعني 999 سايت ديگر وجود دارند که مخاطبان بيشتري دارند. البته در سايت آلکسا، هم مي‌توانيم رتبه جهاني سايت را ببينيم و هم رتبه الکسا ايران. اگر رتبه سايت ما در ايران 350 است، يعني 349 سايت ديگر وجود دارند که در ايران محبوب‌تر هستند. هدف ما کاهش رتبه الکسا ايران است. ميزان محبوبيت نيز بر حسب تعداد بازديدکننده‌ها در روز و همين‌طور ميانگين تعداد صفحات بازديدشده محاسبه مي‌شود. پس ممکن است دو سايت در روز دقيقا 1000 بازديدکننده داشته باشند، ولي رتبه آلکساي بسيار متفاوتي داشته باشند، چون در يکي از سايت‌ها هر بازديدکننده فقط 2 صفحه سايت را مشاهده مي‌کند و در سايت ديگر هر بازديدکننده 10 صفحه را مشاهده مي‌کند.
نکته ديگر آن است که رتبه آلکسا با توجه به ميانگين رتبه سه ماه اخير نمايش داده مي‌شود. پس اگر يک روز ترافيک خيلي زيادي را روانه سايت کرديد توقع نداشته باشيد بلافاصله تاثير بزرگي بر رتبه آلکساي سايت داشته باشد.


 

چگونه بفهميم رتبه آلکساي سايت ما چند است؟

يکي از ساده‌ترين راه‌ها نصب «تولبار آلکسا» است. اين افزونه بر کروم، فايرفاکس يا اينترنت اکسپلورر نصب مي‌شود و در نوار بالاي مرورگر دکمه‌اي را اضافه مي‌کند که با کليک بر دکمه، مي‌توان بلافاصله رتبه سايت در حال بازديد و مشخصات مهم ديگر آن را ديد. براي نصب اين ابزار رايگان آلکسا کافي است در گوگل عبارت Alexa toolbar را جستجو کنيد و آن را بر مرورگر خود نصب کنيد.

راه ديگر آن است که به اين آدرس برويد و نام سايت مورد نظر را وارد کنيد تا رتبه آلکساي سايت را ببينيد. https://www.alexa.com/siteinfo

 


کاهش رتبه الکسا
 

5 روش براي کاهش رتبه الکسا


1. توليد محتواي داغ

بسياري از وب‌مسترها براي سايت محتوا توليد مي‌کنند، ولي قبل از توليد محتوا به اندازه کافي تحقيق نمي‌کنند که چه موضوع‌هايي داغ هستند و براي بازديدکنندگان سايت جذاب‌تر خواهند بود. محتواي جذاب باعث مي‌شود بازديدکننده تصميم بگيرد چند بار در هفته به سايت سر بزند و همين موضوع رتبه آلکساي سايت شما را بهبود مي‌دهد.


2. افزايش ترافيک سايت

از هر فرصت کوچکي براي افزايش ترافيک سايت استفاده کنيد؛ مثلا هرگاه مطلب جديدي در سايت منتشر مي‌کنيد اين موضوع را در رسانه‌هاي اجتماعي اعلام کنيد. اگر سيستم ايميل مارکتينگ داريد، سعي کنيد حداقل هفته‌اي يک ايميل جديد بفرستيد و کاربران را به سايت هدايت کنيد. همچنين با بهبود رتبه سايت در گوگل يا سئو، افراد بيشتري به سايت شما هدايت خواهند شد. حتي گاهي لازم است براي بهبود رتبه آلکساي سايت، پول خرج کنيد و در سايت‌هاي ديگر تبليغ کنيد تا بازديدکننده‌ها بيشتر شوند.


3. افزايش تعداد صفحات مشاهده شده توسط هر بازديدکننده

يکي از ساده‌ترين و بهترين راه‌ها براي بهبود رتبه الکسا آن است که کاري کنيم هر بازديدکننده صفحات بيشتري از سايت را مشاهده کند؛ در اين صورت با همان ترافيک هميشگي، مي‌توان رتبه بهتري کسب کرد. براي اين کار مي‌توان از پلاگين‌ها و ابزارهايي استفاده کرد که مثلا بين محتواي مقالات، پيشنهاد خواندن مقالات مرتبط ديگر را مي‌دهد. همچنين مي‌توانيم در متن مقالات و محصولات لينک‌هايي به صفحه‌هاي ديگر سايت بدهيم. پلاگين Inline Related Posts يکي از ابزارهاي وردپرس است که مي‌تواند بر بهبود رتبه آلکسا تاثير مثبتي بگذارد.


4. نصب Alexa Toolbar

سايت آلکسا نمي‌تواند ترافيک سايت‌ها را با دقت تخمين بزند. اگر بر مرورگر شما تولبار آلکسا نصب باشد و از همان مرورگر سايت خودتان را مشاهده مي‌کنيد، همين موضوع باعث مي‌شود اطلاعات بازديد سايت شما از کامپيوتر خودتان براي آلکسا ارسال شود و تاثير مثبتي بر بهبود رتبه سايت شما خواهد گذاشت. پس همين الان Alexa Toolbar را نصب کنيد.


5. بهبود سئو سايت

اگر بر بهبود سئو سايت و افزايش رتبه سايت در گوگل کار کنيم، ترافيک رايگان بيشتري از طريق گوگل به سايت ما سرازير مي‌شود. همين موضوع باعث کاهش رتبه الکسا سايت مي‌شود. البته اين راهکار نياز به زمان دارد و نمي‌توان توقع کاهش سريع رتبه الکسا را داشت، ولي راهکاري پايدار و ارزشمند است که در درازمدت تاثير خودش را نشان خواهد داد.


مسلما بهبود رتبه الکسا مهم‌ترين نگراني يک وب‌مستر نيست، ولي خوب است به‌ عنوان يکي از معيارهاي کليدي سنجش وضعيت سايت، اين عدد را هم مد نظر قرار بدهيم و در جهت بهبود آن بکوشيم.

 


نويسنده: ژان بقوسيان


منبع: سايت modiresabz.com

ژان بقوسیان بازدید : 30 سه شنبه 27 خرداد 1399 نظرات (0)

به شما تبریک می‌گویم. قرار است به‌زودی نویسنده کتاب شوید. حتی شاید ماه بعد نوشتن کتابتان تمام شده باشد! اگر این موضوع برایتان جذاب است به خواندن این مقاله ادامه بدهید! در این مقاله تمامی مراحل نوشتن کتاب تا چاپ قدم به قدم توضیح داده می‌شود.

 

هدف از نوشتن کتاب

یکی از سوالات مهم قبل از نوشتن کتاب آن است که هدف از نوشتن کتاب چیست. در زنجیره محصولات، کتاب می‌تواند جزو محصولات ارزان شما باشد. حتی می‌تواند محصولی رایگان باشد! یک استراتژی بسیار عالی این است که به کتاب به‌عنوان محصولی برای ایجاد سود نگاه نکنیم! اگر تعداد زیادی از کتابمان را حتی با قیمت تمام شده بفروشیم، مسیر تبدیل شدن به مدرس مرجع را با سرعت بسیار بیشتری طی خواهیم کرد. کسانی که با خواندن کتاب، به آموزش‌های ما علاقه‌مند می‌شوند، خیلی راحت حاضر می‌شوند مبالغ بسیار بیشتری بپردازند و از آموزش‌های تخصصی‌تر ما استفاده کنند.

حتی می‌توانید در خود کتاب، تبلیغ محصولات دیگر را انجام دهید و مثلا توصیه کنید یک ویدیوی آموزشی را تهیه کنند. به این ترتیب کتاب ابزاری عالی برای بازاریابی آن فیلم آموزشی خواهد بود. پس یکی از قوی‌ترین استراتژی‌ها این است که کتاب را با سود بسیار ناچیزی بفروشید و از آن به‌عنوان ابزاری برای بازاریابی محصولات و خدمات گران‌تر استفاده کنید.

 

مراحل توليد کتاب

 

چگونه کتاب بنویسیم

مراحل نوشتن کتاب توسط نویسنده

امیدوارم با توضیحاتی که دادم انگیزه کافی ایجاد شده باشد تا پروژه نوشتن کتابتان را هرچه زودتر شروع کنید. برای نوشتن و انتشار کتاب باید کارهایی انجام شود.
بخشی از کارها را شما به‌عنوان نویسنده انجام می‌دهید و برخی دیگر را ناشر شما. البته خودتان می‌توانید هم ناشر باشید و هم مولف؛ ولی شاید برای شروع، گزینه راحت‌تر این باشد که فقط بر نوشتن تمرکز کنید و انتشار کتاب را به یک ناشر واگذار کنید.

چهار مرحله از کار باید توسط شما یا تیمتان انجام شود، قبل از اینکه کتاب به ناشر تحویل داده شود.

 

1. نوشتن متن کتاب

بهتر است نوشتن متن کتاب را با تایپ در نرم‌افزار ورد انجام دهید. کل کتاب را در یک فایل ننویسید. برای هر فصل یک فایل جدید ورد باز کنید و مطالب آن فصل را بنویسید. یک فایل را هم به صفحات اولیه کتاب و فهرست و مقدمه اختصاص بدهید. هنگام نوشتن کتاب بهتر است بر جزئیات و اشتباهات نگارشی و … کمتر تمرکز کنید چون سرعت نوشتن را کاهش می‌دهد. بعدا می‌توان این موارد را تصحیح کرد.

 

2. ویرایش

بعد از نوشتن متن، نوبت ویرایش است. ویرایش کتاب کاری تخصصی است. باید نکات لازم را یاد بگیرید یا این کار را به یک ویراستار حرفه‌ای محول کنید. در این مرحله، جملات ساده‌تر و قابل‌فهم‌تر می‌شوند. همچنین اشتباهات املایی، نگارشی، نقطه‌گذاری و … تصحیح می‌شود.

البته توجه کنید که پس از تصحیح متن توسط نرم‌افزار لازم است ویرایش بیشتری انجام شود. این نرم‌افزار بخش عمده‌ای از کار ویرایش را انجام می‌دهد، ولی در هر صورت متن باید توسط شما یا یک متخصص، نهایی شود.

 

3. صفحه‌آرایی

مرحله بعدی صفحه‌آرایی کتاب است. منظور از صفحه‌آرایی تبدیل کردن متن به قالب کتاب است. در صفحه‌آرایی دقیقا نسخه نهایی قابل چاپ را درست می‌کنیم. ابعاد کتاب را تعریف می‌کنیم. شماره صفحات و عکس‌ها را اضافه می‌کنیم و کارهای دیگری که کتاب را آماده چاپ می‌سازد.
صفحه‌آرایی را می‌توان با نرم‌افزار ورد انجام داد، ولی افراد حرفه‌ای از نرم‌افزار Adobe InDesign استفاده می‌کنند.
نکات ریزی وجود دارد که باید هنگام صفحه‌آرایی رعایت شود؛ مثلا بهتر است اولین صفحه هر فصل در صفحات فرد قرار گیرد. همچنین اولین سطر یک صفحه نباید نصفه باشد. فاصله عمودی خطوط هم مهم است و در زیبایی متن بسیار اهمیت دارد.

در نهایت از کتاب با فرمت پی‌دی‌اف خروجی گرفته می‌شود. این خروجی فایلی است که برای چاپ کتاب در چاپخانه استفاده خواهد شد.

 

4. طراحی جلد

طراحی جلد معمولا با نرم‌افزار فتوشاپ انجام می‌شود. جلد کتاب سه قسمت دارد. جلد، عطف و پشت جلد. منظور از عطف قسمتی از جلد است که جلد و پشت جلد را به هم متصل می‌کند. چون ضخامت کتاب‌ها متفاوت است، ضخامت عطف با توجه به تعداد صفحات تعیین می‌شود. وقتی کتاب در کتابخانه قرار می‌گیرد جلد و پشت جلد دیده نمی‌شود و فقط قسمت عطف آن دیده می‌شود. در طراحی جلد کتاب معمولا یک فایل مسطح طراحی می‌شود که جلد، عطف و پشت جلد روی آن قرار دارد.

برخی از ناشران شاید خودشان کارهای ویرایش، صفحه‌آرایی و طراحی جلد را به‌عهده بگیرند. آن‌ها اغلب معیارهای مشخصی دارند که باید در طراحی جلد و صفحه‌آرایی رعایت شود.
پس باید یک تصمیم مهم بگیرید. آیا می‌خواهید سلیقه‌های شما دقیقا اعمال شود؟ یا ناشر طراحی جلد و صفحه‌آرایی را با معیارهای خودش انجام دهد؟ من ترجیح می‌دهم تمام مراحلی که گفتم توسط خودمان انجام شود.

پس از انجام مراحلی که توضیح دادم، فایل پی‌دی‌اف نهایی کتاب را همراه فایل فتوشاپ جلد به ناشر تحویل می‌دهید تا کارهای بعدی را انجام دهد. ناشر شما 4 کار مهم انجام می‌دهد.

 

مراحل تولید کتاب توسط ناشر

1. ثبت در کتابخانه ملی

اولین کار ناشر ثبت کتاب شما در کتابخانه ملی ایران است. هر کتابی در جهان یک کد یا شماره استاندارد دارد که شابک نامیده می‌شود. قبلا ناشر به شما یک شماره «شابک» داده است و این شماره را در صفحات ابتدایی کتاب در بخش شناسنامه کتاب درج کرده‌اید؛ مثلا شماره شابک کتاب «مدرس مرجع» 9786002741479 است.

ثبت کتاب در کتابخانه ملی که توسط ناشر انجام می‌شود، فرایندی آنلاین است و در سایت کتابخانه ملی با آدرس nlai.ir انجام می‌شود. هنگام ثبت کتاب اطلاعات نویسنده هم ثبت می‌شود، اطلاعاتی مانند سال تولد، کد ملی و …

 

2. تایید وزارت ارشاد

پس از ثبت کتاب توسط کتابخانه ملی، نسخه نهایی کتاب برای وزارت ارشاد ارسال می‌شود تا بررسی شود. این فرایند هم با توجه به محتوای کتاب شاید تا چند هفته طول بکشد. پس از اینکه کتاب توسط وزارت ارشاد تایید شد، دیگر نباید کوچک‌ترین تغییری در محتوای آن ایجاد کنید. اکنون ناشر می‌تواند با مجوزی که از وزارت ارشاد گرفته کتابتان را برای چاپ به چاپخانه تحویل بدهد.

 

3. چاپ کتاب

چاپخانه‌ها فقط زمانی حق دارند کتاب را چاپ کنند که مجوز وزارت ارشاد آن صادر شده باشد. تیراژ کتاب در قیمت تمام‌ شده کتاب بسیار موثر است. شاید کمترین تیراژ مناسب 2000 نسخه باشد. اگر بخواهید از کتابتان 1000 نسخه چاپ کنید، قیمت تمام شده هر کتاب افزایش چشم‌گیری خواهد داشت.
البته امکان چاپ دیجیتال هم وجود دارد و می‌توان کتاب را حتی با تیراژ 10 عدد چاپ کرد؛ ولی یادتان باشد شما می‌خواهید مدرس مرجع شوید! پس از همین الان سعی کنید کتاب را به تعداد کافی چاپ کنید.
چاپ کتاب حدود یک هفته تا ده روز طول می‌کشد. البته چاپ احتمالا در یک یا دو روز انجام می‌شود؛ ولی برای صحافی کتاب‌ها به چند روز زمان نیاز است.

 

4. اعلام وصول

مرحله آخر کار که توسط ناشر انجام می‌شود «اعلام وصول» کتاب است. در این قدم کتاب چاپ‌شده برای وزارت ارشاد ارسال می‌شود. همین‌طور معمولا تیراژ کتاب بررسی می‌شود که با تعداد اعلام‌شده در کتاب مطابقت داشته باشد. پس از طی شدن این مرحله کتاب شما می‌تواند عرضه شود تا فروش آغاز شود.
تبریک می‌گوییم. کتابتان چاپ شده و آماده فروش است. البته فعلا فقط مراحل کار را توضیح دادیم. احتمالا دقیقا نمی‌دانید نوشتن کتاب را چطور آغاز کنید و چگونه در 30 روز آن را به پایان برسانید. پس بخش بعدی را مطالعه کنید.

 

چگونه کتاب نویسیم؟ مراحل قدم به قدم

در این قسمت یک تکنیک نوشتن کتاب توضیح می‌دهیم که بسیار ساده و کاربردی است. این روش فقط برای نوشتن کتاب‌های آموزشی قابل استفاده است. با این روش نمی‌توانید کتاب داستان بنویسید. البته شما یک مدرس مرجع هستید، پس کارتان آموزش به دیگران است.

 

1. انتخاب موضوع کتاب

اولین قدم انتخاب موضوع کتاب است. در دوره کارخانه تولید اطلاعات به شرکت‌کنندگان توصیه می‌کنم بیشتر دنبال انتخاب نتیجه باشند تا موضوع. افراد کتاب می‌خوانند تا به نتیجه مورد نظرشان برسند یا حداقل به آن نزدیک‌تر شوند.

اوایل کار هرچه موضوع انتخابی شما خاص‌تر باشد، احتمال موفقیت بیشتر است؛ مثلا «مدیریت زمان» موضوع خوبی برای کتاب نیست، چون خیلی کلی است. اگر کمی در گوگل و سایت‌های دیگر تحقیق کنید شاید متوجه شوید افراد در حوزه مدیریت زمان دنبال چه نتایج دقیق‌تری هستند و به این موضوع‌ها بپردازید.

با یک جستجوی ساده در گوگل متوجه می‌شوید اغلب جستجوکنندگان دنبال چه چیزی هستند. کافی است عبارت «مدیریت زمان» را جستجو کنید. گوگل در قسمت پایین نتایج جستجو، نشان می‌دهد افراد چه عبارت‌های مرتبط دیگری را جستجو کرده‌اند؛ مثلا یکی از توصیه‌های گوگل «مدیریت زمان با استفاده از موبایل» است! عالی نیست؟ یک نتیجه بسیار جذاب پیدا کردیم تا درباره‌اش کتاب بنویسیم. کافی است در کتاب آموزش ‌دهیم چگونه می‌توان با کمک موبایل و اپلیکیشن‌های مناسب مدیریت زمان را بهبود داد.

حتی این موضوع یا نتیجه را باز هم می‌توان خاص‌تر کرد. یکی از راه‌ها انتخاب مخاطب خاص است؛ مثلا: «مدیریت زمان با موبایل برای مدیران». توجه کنید که اکنون در حال انتخاب نام کتاب نیستیم. نام کتاب می‌تواند بسیار جذاب‌تر باشد. فعلا فقط موضوع کتاب را انتخاب می‌کنیم.

 

2. انتخاب شش موضوع اصلی

قدم بعدی آن است که 6 زیرمجموعه برای موضوع کتاب انتخاب کنیم. در واقع قفسه‌های اتاق ذهن خواننده را تعریف می‌کنیم. اگر جمله قبل برایتان عجیب بود لطفا یک بار دیگر فصل سوم را با دقت بیشتری بخوانید. اگر ساده‌تر بگویم، سعی می‌کنیم پاسخ این پرسش را بیابیم: کدام 6 موضوع را نمی‌توان از کتاب حذف کرد؟ اگر در حوزه‌ای خاصی تخصص داریم تشخیص این شش موضوع کار خیلی سختی نیست.

اگر به مثال خودمان برگردیم، در کتاب «مدیریت زمان با موبایل برای مدیران» کدام شش موضوع حتما باید در کتاب وجود داشته باشد. شاید شش موضوع اصلی چیزی شبیه مثال صفحه بعد باشد.

شش موضوع اصلی کتاب
1. هدف‌گذاری
2. تبدیل اهداف به برنامه اجرایی
3. ساخت برنامه ماهانه و روزانه
4. مدیریت زمان با گوشی موبایل
5. حذف عوامل مزاحم در مدیریت زمان
6. مدیریت پروژه‌ها و کارهای بزرگ‌تر

البته این شش موردی که عنوان کردم فقط یک مثال است و جنبه آموزشی دارد. در دنیای واقعی برای انتخاب این 6 موضوع تحقیقات بیشتری لازم است.

 

3. انتخاب سه زیرمجموعه

حالا باید برای هرکدام از این شش موضوع، سه موضوع فرعی تعیین کنیم. در واقع برای هر موضوع اصلی سه زیرمجموعه مشخص می‌کنیم؛ مثلا اولین موضوع اصلی «هدف‌گذاری» است. می‌توانیم برای این موضوع، سه موضوع فرعی زیر را تعیین کنیم:
1. انتخاب اهداف مهم
2. ارزیابی اهداف
3. اشتباهات رایج در هدف‌گذاری

همین کار را برای موضوع‌های اصلی دیگر تکرار می‌کنیم. تا اینجا 18 موضوع داریم که باید در کتاب به‌ آن‌ها بپردازیم.

 

4. نوشتن شش سوال

حالا برای هرکدام از این موضوع‌های فرعی شش سوال مطرح می‌کنیم؛ مثلا یکی از موضوع‌های فرعی «ارزیابی اهداف» است. برای این مورد باید شش سوال مشخص و دقیق بنویسیم.

1. چرا باید پس از انتخاب اهداف آن‌ها را ارزیابی کنیم؟
2. چگونه بفهمیم هدف انتخاب شده با شخصیت ما سازگاری دارد؟
3. چگونه مطمئن شویم هدفی که انتخاب کرده‌ایم ارزشمند است؟
4. اگر هدفی که انتخاب کردیم در ارزیابی رد شود قدم بعدی چیست؟
5. آیا در ارزیابی اهداف، نظر اطرافیان مهم است یا خیر؟
6. آیا هدفی که همه با آن مخالفند می‌تواند مناسب باشد؟

با نوشتن سوالات، در نهایت به 108 سوال می‌رسیم که باید پاسخ‌ها را بنویسیم. به شما تبریک می‌گویم. بخش سخت نوشتن کتاب تمام شد! شاید تمام این مراحلی که تا اینجا توضیح دادم در یک روز کاری قابل انجام باشد. کافی است یک روز را به این کار اختصاص دهید و با تحقیق در اینترنت و منابع دیگر و حتی نظرسنجی، به 108 سوال کلیدی برسید که زیربنای کتاب شما را تشکیل می‌دهد.

 

5. یافتن پاسخ 108 سوال

قدم بعدی پاسخگویی به سوالات است. شاید این قدم سخت به‌نظر برسد ولی خیلی هم سخت نیست. روش‌های مختلفی برای پاسخگویی به سوالات وجود دارد. بهتر است ترکیبی از این روش‌ها را استفاده کنید تا کتاب متنوع‌تر و جذاب‌تر شود.

 

5 روش برای پاسخگویی به سوالات

1. بینش و تجربیات خودتان
2. تحقیق در اینترنت
3. کتاب‌های معتبر
4. مصاحبه با افراد اثرگذار
5. نظرسنجی

 

6. تبدیل 108 پرسش و پاسخ به کتاب!

تا اینجا 108 پرسش و پاسخ دارید. حالا باید این مطالب را به کتاب تبدیل کنید. دستتان کاملا باز است. می‌توانید برخی از سوالات و پاسخ‌ها را حذف کنید. همچنین این شما هستید که انتخاب می‌کنید کدام قسمت‌ها کنار هم قرار بگیرند و یک فصل کتاب را شکل بدهند. در این قسمت کار ابهاماتی وجود دارد. در دوره‌های قبلی «کارخانه تولید اطلاعات» وقتی این روش نوشتن کتاب را توضیح می‌دادم حضار سوالاتی می‌پرسیدند. در بخش بعد به پاسخ سوالات رایج می‌پردازم.

شاید احساس کنید روشی که توضیح دادم شما را تا حدی محدود می‌کند؛ ولی این‌طور نیست! بعد از اینکه 108 سوال و پاسخ‌ها را نوشتید، نیازی نیست به مراحل قبل و تقسیم‌بندی قبلی برگردید. از این لحظه فکر کنید که 108 قطعه ارزشمند از کتاب را دارید و کافی است برخی را حذف کنید، حتی شاید مطالبی خارج از این موارد به آن اضافه کنید و از اول فکر کنید کدام قسمت‌ها کنار هم قرار گیرند. روشی که توضیح دادم فقط یک آلگوریتم ساده است که محتوای زیادی در کمترین زمان تهیه شود.

 

3 نکته درباره نوشتن کتاب در 30 روز

بگذارید سه مورد که معمولا ابهام ایجاد می‌کند را بیشتر توضیح ‌دهم.

 

1. کتاب لزوما 6 فصل نیست!

کتابی که با این روش می‌نویسید لازم نیست 6 فصل باشد. درست است که شما شش موضوع اصلی انتخاب کردید و کار را پیش بردید؛ ولی شاید تصمیم بگیرید یک موضوع اصلی را به دو فصل تقسیم کنید یا حتی شاید دو موضوع اصلی را ادغام کنید و در یک فصل توضیح بدهید. بعد از تهیه 108 پرسش و پاسخ می‌توانید فکر کنید که کتاب چند فصل باشد و موضوع هر فصل چه باشد. در واقع ساختار محتوا را از اول طراحی می‌کنید.

 

2. لزومی ندارد از همه 108 مطلب استفاده کنید!

نکته دیگر این است که لزومی ندارد از تمام سوالات استفاده کنید و گاهی 2 یا 3 سوال را می‌توان تلفیق کرد. برخی از سوالات شاید کلا از کتاب حذف شود. همچنین شاید هنگام تهیه 108 پرسش و پاسخ، نکاتی به ذهنتان برسد که در هیچ‌کدام از آن 108 مورد وجود ندارد. این موارد را می‌توانید به کتاب اضافه کنید.
هدف استفاده از روش 6-3-6 فقط یافتن ایده‌هایی برای محتوای کتاب است تا با پرورش آن‌ها تبدیل به یک کتاب خوب شود.

 

3. تمام سوالات را در کتاب ننویسید!

کتابی که با این روش تهیه کردیم مجموعه‌‌ای از پرسش و پاسخ نیست! پس این‌طور عمل نمی‌کنیم که به‌ترتیب اول سوال را مطرح کنیم و سپس پاسخ را بنویسیم. شاید بتوان بسیاری از سوالات را به یک عنوان خبری تبدیل کرد.

اگر به اندازه کافی مصمم باشید و نوشتن کتاب را همین الان شروع کنید، ماه بعد متن کتابتان تمام شده است و می‌توانید مراحل چاپ کتاب را آغاز کنید!

 

نویسنده: ژان بقوسیان، نویسنده کتاب مدرس مرجع

 منبع: سایت modiresabz.com

ژان بقوسیان بازدید : 19 سه شنبه 27 خرداد 1399 نظرات (0)

بيان غيرکلامي احساسات و افکار نقش مهمي در درک ديگران از شما و ارتباط و تعامل با شما بازي مي‌کند. به همين دليل بايد زبان بدن را بشناسيد، دليل اهميتش را بفهميد و راهي براي به حداقل رساندن برداشت‌هاي اشتباه ديگران از رفتار خودتان پيدا کنيد.

 

تعريف زبان بدن

طبق لغت‌نامه آکسفورد «زبان بدن» فرايند برقراري ارتباط غيرکلامي با حالات و حرکات خودآگاه و ناخودآگاه.

 

موارد زير ارتباط بين دو نفر را شکل مي‌دهند:
آنچه بيان مي‌شود
روش بيان آن
حالات صورت گوينده
حالات بدن گوينده (مثلا، دست به‌ سينه مي‌ايستد يا دقيقا روبه‌روي کسي مي‌ايستد که مشغول صحبت با اوست).

در کل اگر بخواهيم بگوييم که زبان بدن چيست؟ زبان بدن هر چيزي است که بدون کلام بيان و منتقل مي‌شود. حتي شايد خود فرد از پيامي که به‌طور غيرکلامي منتقل مي‌کند، خبر نداشته باشد.

 

کدام ويژگي زبان بدن بسيار مهم است؟

آنچه مي‌گوييد فقط بخشي از پيام‌تان است و شنونده بقيه پيام را با توجه به زبان بدن‌تان دريافت مي‌کند.

اگر شنونده احساس کند زبان بدن‌تان با کلام‌تان همخواني دارد، به شنيده‌هايش اعتماد مي‌کند. اين هماهنگي بين رفتار و گفتار را «سازگاري کلامي/غيرکلامي» مي‌نامند.

 

سازگاري کلامي/غيرکلامي

اگر شنونده تضادي بين پيام کلامي و غيرکلامي‌تان ببيند، به شنيده‌هايش شک مي‌کند. مثلا، اگر از چيزي تعريف کنيد، اما اخم کرده باشيد، شنونده آن را به دروغگويي شما تعبير مي‌کند (يا حداقل آن را صادقانه نمي‌داند). بايد بدانيد شنوندگان به‌جاي اينکه بر يک حرکت يا واکنش خاص شما تمرکز کنند، همه زبان بدن‌تان را بررسي مي‌کنند.

 

زبان بدن خيلي بيش از کلمات حرف دارد

شايد لبخند بزنيد، شايد حرف‌هاي مثبت بزنيد، اما اگر مشت‌تان را گره کرده باشيد و پشت‌تان خيلي صاف باشد، سيگنال قرمز به ديگران مي‌فرستيد. زبان بدن از اين جهت مهم است که حرف‌هاي زيادي براي گفتن دارد، بدون اين‌که مجبور به استفاده از کلام باشيد. بايد از آنچه مي‌توانيم با زبان بدن بگوييم (که گاهي ناخودآگاه است) آگاه باشيم تا بتوانيم منظورمان را شفاف و موثر بيان کنيم.

 

زبان بدن در محيط کار

مهم نيست چه نقشي در محيط کار داريد، اما مورد اعتماد بودن و نشان دادن اين قابليت‌تان به ديگران بسيار مهم است. مي‌توانيد بدون هيچ کلامي ديگران را از اين ويژگي خود آگاه کنيد.

 

5 روش براي ايجاد اعتماد غيرکلامي

5 روش زير به شما کمک مي‌کند که فقط با استفاده از کليدهاي غيرکلامي در همکاران اعتماد ايجاد کنيد:‌

1. با فردي که مشغول صحبت با شما است، تماس چشمي برقرار کنيد.
2. ژست خوبي داشته باشيد که اعتمادبه‌نفس و تسلط‌تان را نشان دهد. حتي مي‌توانيد کمي به جلو خم شويد تا نشان دهيد سراپا گوش هستيد.
3. لبخند بزنيد (اما نه لبخند مصنوعي، زيرا افراد فورا لبخند مصنوعي را تشخيص مي‌دهند و نتيجه مي‌گيرند که قابل‌اعتماد نيستيد).
4. دست‌هاي‌تان را در جايي قرار دهيد که مخاطب آن‌ها را ببيند. وقتي مردم دست شما را مي‌بينند، آرام مي‌شوند. هرگز بداخلاق نباشيد.
5. آيينه شخص مقابل باشيد و رفتارش را تکرار کنيد تا نشان دهيد با او همدل هستيد.

 

شخصي که واقعا دارد گوش مي‌دهد و شخصي که وانمود مي‌کند مشغول گوش دادن است، هر دو از همين روش‌ها استفاده مي‌کنند. پس بايد اين موضوع را بدانيد!

 

زبان بدن و رهبري موثر

مهم نيست که در محيط کار نقش رهبري داريد يا نداريد،‌ اما احتمالا زماني فرا مي‌رسد که وظيفه به اشتراک‌گذاري نظرات، متحد کردن افراد يا ساده‌سازي يک پروژه به شما واگذار مي‌شود. براي انجام موثر اين نقش بايد به افراد انگيزه دهيد و اثر مثبتي بر آن‌ها بگذاريد. بخش بزرگي از اين کار وابسته به چيست؟ درست حدس زديد: به زبان بدن.

 

ديگران همواره شما را بررسي مي‌کنند

افرادي که با آن‌ها کار مي‌کنيد به‌طور خودآگاه يا ناخودآگاه اعتبار، اعتماد‌به‌نفس و قابل‌اعتماد بودن شما را ارزيابي مي‌کنند. بخشي از ارزيابي مردم درباره شما به حالات يا زبان بدن‌تان مربوط است.

آن‌ها به حرف‌تان گوش مي‌دهند و سخنان‌تان را مي‌شنوند، اما مي‌خواهند ببينند رفتار، حالات صورت و بقيه زبان بدن‌‌تان با گفته‌هاي‌تان همخواني دارد يا نه. مهم‌تر از همه اين‌که سازگاري کلامي/غيرکلامي‌تان بايد عالي باشد؛ در غيراين‌صورت؛ شنونده به آنچه سعي داريد نشان دهيد و وانمود کنيد شک مي‌کند.

 

هوش احساسي و زبان بدن

بحث‌هاي زيادي درباره افراد داراي هوش احساسي بالا که به‌طور موثر از زبان بدن‌شان استفاده مي‌کنند، وجود دارد؛ وقتي موضوع جدي مي‌شود، دقيق توجه مي‌کنند، و وقتي موضوع کم اهميت است، خودشان را عقب مي‌کشند و کمي بي‌تفاوت مي‌شوند.

اگر ستاره هوش احساسي نيستيد، نگران نباشيد. هنوز هم مي‌توانيد برقراري ارتباط موثر؛ حتي ارتباط غيرکلامي را ياد بگيريد!

 

لحن صدا

محققان دانشگاه تافتس تحقيقي انجام دادند که در آن جراحان هنگام ملاقات با بيماران به لحن صداي آن‌ها توجه کردند. لحن صداي دستوري، بي‌تفاوت يا مضطرب، نشانه نوعي شکايت از قصور پزشکي بود و احساس منفي بيمار را نشان مي‌داد.

 

نکات و مثال‌هايي از کاربرد زبان بدن

حالا که از اهميت زبان بدن آگاه شديد، با چند نکته کليدي آشنا شويد تا کنترل بيشتري بر پيام‌هاي غيرکلامي خود پيدا کنيد و در استفاده از آن‌ها استاد شويد.

 

مراقب دست‌‌هاي‌تان باشيد

توصيه شده در شرايط حساس، مثل شرايطي که پليس در صحنه حضور دارد، دست‌هاي‌تان را در جايي قرار دهيد که کاملا قابل ديدن باشد. اين قانون براي افراد کسب‌وکارها هم صادق است.

 

نشان دادن قابليت اعتماد

علاوه بر اين‌که بايد ثابت کنيد چيزي را پنهان نمي‌کنيد، نشان دادن دست‌‌ها با کف باز و قابل ديدن نشانه اين است که تهديدي براي شخص مقابل نيستيد و مي‌تواند به شما نزديک شود. اين حالت، بين شما و شنونده اعتماد ايجاد مي‌کند.

علاوه بر اين‌که دست‌‌ها بايد باز و قابل ديدن باشد، به حالت دست‌تان و کاري که با آن انجام مي‌دهيد هم توجه کنيد. مثلا، شايد شنونده قفل کردن انگشتان دو دست درهم و چرخاندن دو شصت‌ را به خستگي يا بي‌‌حوصلگي شما تعبير کند.

در نهايت اين‌که هرگز يادتان نرويد دست بدهيد! زيرا دست دادن يک حرکت خوب براي ايجاد اعتماد در فرد مقابل است. نوع دست دادن شما بايد اعتماد‌به‌نفس و پيش‌بيني‌پذير بودن‌‌تان را نشان دهد، نه اينکه مثلا با زود عقب کشيدن دست‌‌ (مثل ترامپ)، فرد مقابل را نگران کنيد.

 

مراقب حرکات پايتان باشيد

هر وقت مي‌خواهيد ناسازگاري کلامي/غيرکلامي‌تان را پنهان کنيد، بايد به موارد زيادي فکر کنيد. بايد لحن صداي‌تان را آرام‌تر کنيد،‌ مراقب حالات صورت‌تان باشيد و کنترل بدن‌تان را در دست بگيريد. گفتنش خيلي راحت‌تر از انجام دادنش است. يکي از قسمت‌هاي بدن که معمولا به حرکاتش دقت نمي‌کنيم، پا است.

 

پاهاي ما به‌طور طبيعي چه کاري انجام مي‌دهند؟

دکتر کارول گومان، مشاور رهبري مي‌گويد: «پاها بي‌قرار مي‌شوند، به اين سو و آن سو حرکت مي‌کنند، دور هم يا دور پايه صندلي ‌مي‌چرخند. براي کاهش استرس پاها را دراز يا خم مي‌کنيم يا حتي هنگام فرار از موقعيت بد لگد مي‌زنيم. اين حرکت‌ها براي آرام کردن بي‌حوصلگي و اضطرابي است که فرد سعي در پنهان کردن آن دارد. در کل، بي‌قراري پاها و دست‌‌ها اصلا جالب نيست. به گفته الکساندر تودوروف، محقق دانشگاه پرينستون، مردم اغلب درباره اعتبار و شايستگي ديگران به‌طور شهودي قضاوت مي‌کنند. تحقيق او نشان داده چنين قضاوت‌هايي خيلي سريع و در يک‌دهم ثانيه انجام مي‌شوند، پس هميشه به حالات و حرکات‌تان دقت کنيد.

 

لبخند بزنيد

لبخند يکي از ساده‌ترين راه‌هاي نشان دادن پذيرا و دوستانه بودن شما است، اما نه لبخند مصنوعي. زماني محققان فکر مي‌کردند نمي‌شود هنگام اجبار لبخند واقعي زد، اما هميشه هم اين‌طور نيست. يکي از نشانه‌هاي منسوخ تشخيص لبخند مصنوعي چين نخوردن گوشه چشم است، اما چين خوردن گوشه چشم هم لزوما نشانه لبخند واقعي نيست، اما چين نخوردنش قطعا نشانه اين است که فرد هيچ هيجاني ندارد.

 

آيا بايد رفتار شخص مقابل را تکرار کنيد؟

با تاييد قابل‌قبول بودن حرف شخص مقابل مي‌توانيد مسير گفتگو را هموار کنيد، اما حتي اگر مخالف هم هستيد، حرف‌تان را بزنيد. بعضي‌ها پيشنهاد مي‌کنند حرکات و حالات شخصي که داريد با او حرف مي‌زنيد را تکرار کنيد. درنتيجه به او نشان مي‌دهيد مشغول گوش دادن هستيد و حرفش را مي‌فهميد.

 

به‌جاي تکرار حالات طرف مقابل، با او ارتباط برقرار کنيد

هدف اصلي ايجاد ارتباط بين دو طرف است. وقتي به زبان بدن شخص مقابل توجه مي‌کنيد تا آن را تکرار کنيد، مراقب نکات منفي زبان بدنش هم باشيد. مثلا، آيا شانه‌هايش را بالا مي‌اندازد؟ اگر چنين کاري مي‌کند نشانه اين است که حرف شما را متوجه نمي‌شود. يا ابرويش را بالا مي‌برد؟ اين کار نشان مي‌دهد که ناراحت است.

 

تکرار رفتار شخص مقابل جنجال‌برانگيز است- مي‌توانيد گوش دادن دقيق را جايگزين آن کنيد

تکرار رفتار شخص مقابل حتما جنجال به‌پا مي‌کند. دکتر جف تامسون محقق و کارشناس رابطه در شرايط بحران معتقد است که خيلي‌ها به‌طور ناخودآگاه رفتار شخص مقابل را تکرار مي‌کنند. تلاش عمدي و آگاهانه براي تقليد يا تکرار رفتار شخص مقابل مي‌تواند نتيجه معکوس داشته باشد؛ به‌خصوص وقتي پاي پول در ميان است.

درعوض، او معتقد است استفاده از دو مهارت همدلي و گوش دادن دقيق مي‌تواند شما را به همان اهداف مطلوب يعني توافق بيشتر و متقاعد کردن شخص مقابل برساند.

 

نکات کابردي از زبان کارشناسان زبان بدن

آيا غير از ايجاد روابط موثر، دليل ديگري هم براي توجه به زبان بدن وجود دارد؟ بله!

تحقيقات يک روانشناس به‌نام اِيمي کادي نشان مي‌دهد که ژست قدرت گرفتن حتي براي چند دقيقه در روز مي‌تواند نظر خودتان و ديگران را نسبت به شما عوض کند.

 

زبان بدن مثبت، رفتارتان را تغيير مي‌دهد

توني رابينز، سخنران انگيزشي پيشگام استفاده از کارهاي فيزيکي عمدي و آگاهانه براي تغيير حالات احساسي و رها شدن از شر عادت‌هاي منفي است. هدف اين است که خودتان را رها کنيد و در مسير موفقيت گام برداريد.

مثلا، شايد شخصي که افسردگي دارد آهسته حرکت کند، کوتاه و کم‌عمق نفس بکشد، قوز کند و سرش را پايين بگيرد. رابينز پيشنهاد مي‌کند که براي خارج شدن از چنين حالتي دقيقا برعکس اين کارها را انجام دهيد.

 

اهميت تغيير حالت عمدي و آگاهانه

همچنين توصيه مي‌کند براي 2 دقيقه ژست قوي بودن مثلا ژست «زن اعجاب‌انگيز» را به خود بگيريد (پاهاي‌تان را محکم بر زمين فشار دهيد و دست‌هاي‌تان را به کمر بزنيد). رابينز مي‌گويد اين کارهاي عمدي مي‌تواند در انجام امور مهم و رسيدن به اهداف به شما کمک کند.

 

زبان بدن مثبت و هوش احساسي درهم‌تنيده هستند

نوع معرفي خودتان به ديگران، اثر زيادي بر نگرش آن‌‌ها نسبت به شما دارد. همان‌طور که حدس زديد، زبان بدن يکي از پايه‌هاي اصلي معرفي خودتان است. با بهبود زبان بدن، ديگر اثر منفي و مخرب بر اطرافيان نمي‌گذاريد. هوش احساسي اساس توانايي شما براي برقراري ارتباط موثر است.

 

افسانه‌هاي مربوط به زبان بدن

تاکنون درباره دانسته‌‌هاي خود از زبان بدن صحبت کرديم، اما افسانه‌‌هايي که در اين رابطه وجود دارد، چيست؟ به گفته جو ناوارو، کارشناس زبان بدن و مامور سابق اف.بي.آي:

1. ما آنقدر که فکر مي‌کنيم در رو کردن دست دروغگوها مهارت نداريم. تحقيقات نشان مي‌دهد خيلي از ما فقط مي‌توانيم حدس بزنيم کسي دروغ مي‌گويد يا مي‌خواهد ما را فريب دهد، اما هرگز نمي‌توانيم مطمئن شويم. رفتاري مثل لمس صورت را که ما نشانه دروغگويي يا فريب‌کاري مي‌دانيم، ممکن است توسط يک شخص مضطرب يا بي‌قرار هم انجام شود. پس اين حالت معيار خوبي براي تشخيص دروغ گفتن يا نگفتن شخص مقابل نيست.

2. امتناع از تماس چشمي ربطي به دروغگويي ندارد. در واقع، آن‌هايي که عادت به دروغگويي دارند، بيش از حد معمول با ديگران تماس چشمي برقرار مي‌کنند، زيرا مي‌دانند منتظر تماس چشمي بيشتر هستيد و با کمال ميل اين کار را براي‌تان انجام مي‌دهند تا دروغ‌شان را بپذيريد. به‌علاوه، تماس چشمي تا حد زيادي به مسائل فرهنگي ربط دارد. در بعضي فرهنگ‌ها به افراد ياد مي‌دهند وقتي به دردسر مي‌افتند پايين را نگاه کنند تا ندامت و پشيماني‌شان را نشان دهند.

 

آيا واقعيت دارد که 93 درصد روابط غيرکلامي هستند؟

خير. آلبرت محرابيان استاد دانشگاه يو.سي.ال.اي اين عدد را از ترکيب نتايج دو مطالعه ديگر به‌دست آورد که اصلا دقيق نيست. محققان درصد دقيقي از روابط غيرکلامي ندارند و دانستن اين‌که نسبت روابط کلامي/غيرکلامي 65/35، 75/25 يا 50/50 است هم اهميتي ندارد، زيرا ارتباط غيرکلامي هميشه مهم است.

 

آيا واقعا زبان بدن از کلام خيلي مهم‌تر است؟

شايد اين‌طور باشد. همانطور که در بالا اشاره کرديم، محققان درباره اين‌‌که کدام مهم‌تر است به توافق نرسيده‌اند، اما بعضي‌ها معتقدند که کلام مهم‌تر است. شانه بالا انداختن، چرخش چشم‌ها و ساير حالات مهم هستند، اما فقط بخشي از پيام را منتقل مي‌کنند، در‌حالي‌که کلام کل پيام را منتقل مي‌کند.

 

نتيجه مقاله درباره زبان بدن

هرچقدر هم که فکر کنيد روابط غيرکلامي از کلام مهم‌تر است، همه اتفاق‌نظر داريم که هردو اجزاي کليدي برقراري رابطه هستند. براي ايجاد روابط موثر، بايد در هر دو حوزه مهارت کسب کنيم. بايد واضح‌تر حرف بزنيم و در عين‌حال بايد با بدن‌مان هم نشان دهيم که حرف‌مان قابل‌اعتماد است.

 

مترجم: ژان بقوسیان

 منبع: سایت modiresabz.com

ژان بقوسیان بازدید : 24 سه شنبه 27 خرداد 1399 نظرات (0)

چگونه کلاس آنلاين برگزار کنيم؟

پاسخ 11 پرسش درباره وبينار

 

1. وبينار چيست؟

وبينار يکي از پديده‌هاي بسيار اثرگذار در دنياي بازاريابي اينترنتي و همچنين تدريس است. وبينار در واقع سميناري است که از طريق وب برگزار مي‌شود. اگر خيلي ساده توضيح دهيم، مدرس پشت لپ‌تاپ يا کامپيوتر خود مي‌نشيند و از طريق ميکروفن و وب‌کم به صورت زنده محتواي خود را ارائه مي‌دهد حتي مي‌تواند صفحه تصوير کامپيوتر خود را به اشتراک بگذارد. شرکت‌کنندگان وبينار هم مي‌توانند به صورت زنده صداي سخنران را بشنوند و همچنين تصوير سخنران يا صفحه کامپيوتر او را ببينند. البته از آنجايي که بسياري از وبينارها محتواي آموزش دارند، مدرس ترجيح مي‌دهد از پاورپوينت استفاده کند؛ در اين صورت مخاطب صدا را مي شنود و همچنين روي صفحه کامپيوتر يا موبايل خود پاورپوينت سخنران را مي‌بيند.

 

2. آيا براي برگزاري وبينار لازم است سايت داشته باشم؟

خير. لازم نيست سايت داشته باشيد. شما از شرکت‌هاي ارائه‌دهنده سرويس وبينار، اکانت ماهانه يا سالانه مي‌خريد و سپس وبينار در سايت آن‌ها برگزار مي‌شود. لينکي اختصاصي در اختيار شما قرار داده مي‌شود تا به شرکت‌کنندگان وبينارتان بدهيد. آن‌ها با مراجعه به آن لينک مي‌توانند در کلاس آنلاين شرکت کنند. شما هم با نام کاربري خود وارد همان صفحه مي‌شويد و به عنوان سخنران، ارائه خود را شروع مي‌کنيد. کار به همين سادگي است!

 

3. براي برگزاري وبينار سرعت اينترنت ما چقدر بايد باشد؟

اگر فقط بخواهيد پاورپوينت خود را نمايش دهيد و مخاطبان صداي شما را بشنوند، معمولا سرعت 512 کيلوبيت بر ثانيه کافي است. البته توجه کنيد که سرعت آپلود شما بايد اين مقدار باشد. سرعت دانلود خيلي اهميت ندارد. البته اگر بخواهيد شرکت‌کنندگان تصوير زنده شما را هم ببيند مسلما به سرعت‌هاي بالاتري در حد 1 تا 5 مگابيت بر ثانيه نياز داريد و با سرعت آپلود 5 مگابيت مي‌توانيد فيلم خود را به صورت HD منتشر کنيد.

 

4. شرکت‌کنندگان من براي شرکت در وبينار، سرعت اينترنت‌شان چقدر بايد باشد؟

براي شرکت در وبينار سرعتي در حد 1 مگابيت بر ثانيه مي‌تواند کافي باشد. شايد برايتان اين سوال پيش بيايد که چرا با وجود سرعت بالاي اينترنت من، بارها دچار قطعي شدم. پاسخ آن است که پايداري خط اينترنت شما بسيار اهميت دارد؛ مثلا ممکن است سرعت شما 10 مگابيت است ولي اينترنت شما مرتب قطع و وصل مي‌شود. مشکل ديگر مي‌تواند از طرف برگزارکننده باشد. اگر برگزارکننده دچار مشکل شود مسلما ما هم با مشکل مواجه خواهيد شد. معمولا اينترنت ADSL پايداري بيشتري دارد و بهتر است از آن استفاده شود.

 

5. براي برگزاري وبينار به چه تجهيزاتي نياز داريم؟

امکانات سخت‌افزاري لازم يک کامپيوتر مجهز به ميکروفن و وب‌کم، همچنين اينترنت پرسرعت است. البته اغلب لپ‌تاپ‌ها خودشان ميکروفن داخلي و وب‌کم دارند، پس شايد فقط يک لپ‌تاپ که به اينترنت پرسرعت متصل است کافي باشد. البته به يک سرويس ارائه وبينار هم نياز داريد. منظور سايت‌هايي هستند که به ازاي پرداخت مبلغي مي‌توانيد از طريق سرورهاي آن‌ها اقدام به برگزاري کلاس آنلاين کنيد.

 

6. شرکت‌کنندگان من، براي شرکت در وبينار به چه تجهيزاتي نياز دارند؟

براي شرکت در وبينار، يک کامپيوتر متصل به اينترنت کافي است. البته مسلما آن کامپيوتر بايد امکان پخش صدا را از طريق اسپيکر يا هدفون داشته باشد. البته برخي از شرکت‌هاي ارائه‌دهنده سرويس وبينار، اين امکان را دارند که بتوان از طريق موبايل يا تبلت هم در وبينار شرکت کرد. براي شرکت در وبينار شايد صرفا لازم باشد از طريق مرورگر وارد آدرس خاصي شويد و بتوانيد ارائه را ببينيد. البته برخي از سرويس‌هاي وبينار خودشان نرم‌افزار يا اپليکيشن خاصي دارند که بايد قبلا روي سيستم خود نصب کنيد. نمي‌توان گفت کدام بهتر است؛ ولي معمولا در سرويس‌هايي که از طريق نرم‌افزار يا اپليکيشن ارائه مي‌شود، مشکلات و قطع شدن کم‌تر است.

 

7. چرا بسياري از سرويس‌هاي وبينار در ايران کار نمي‌کند؟

اغلب سايت‌هاي ارائه‌دهنده سرويس وبينار به خصوص آن‌هايي که قيمت پايين‌تري دارند در پشت صحنه، براي پخش وبينار از سرويس‌هايي مثل گوگل هنگ‌آوت، يوتيوب يا فيس‌بوک لايو استفاده مي‌کنند که فيلتر هستند و بنابراين امکان استفاده از اين سرويس‌ها امکان‌پذير نيست.

 

8. آيا با توجه به سرعت اينترنت، مي‌توانيم وبينار برگزار کنيم؟

بله حتما. اکنون بسياري از مدرس‌ها از وبينار استفاده مي‌کنند. کافي است از سرويس‌هايي استفاده کنيد که در ايران با مشکل مواجه نخواهد شد. يک راه آن است که در گوگل جست‌وجو کنيد و شرکت‌هاي ايراني ارائه‌دهنده سرويس وبينار را پيدا کنيد. راه ديگر آن است که از سرويس‌هاي خارجي استفاده کنيد. البته اغلب سرويس‌هاي خارجي امکان تست رايگان دارند. پس به راحتي مي‌توانيد تست کنيد که آيا بدون مشکل کار مي‌کند يا خير.

موضوع ديگر آن است که سرعت اينترنت خود را تست کنيد تا ببينيد آيا کافي است يا خير. براي اين کار توصيه مي‌کنم به سايت speedtest.net مراجعه کنيد. توسط اين سايت مي‌توانيد سرعت واقعي دانلود و آپلود خط اينترنت خود را بسنجيد. اگر سرعت آپلود اينترنت شما حداقل يک مگابيت بر ثانيه است، احتمالا مشکلي نخواهيد داشت. البته پارامتر ديگري که حتما نياز به توجه دارد پايداري سرعت اينترنت شما است. در سايت speedtest.net به دقت نگاه کنيد که آيا سرعت آپلود شما تقريبا ثابت است يا تغييرات زياد لحظه‌اي دارد. اگر تقريبا ثابت باشد، اينترنت شما براي برگزاري وبينار مناسب است.

 

9. کاربرد وبينار براي مدرس‌ها چيست؟

يکي از کاربردهاي وبينار، برگزاري آموزش آنلاين است. اگر شما مدرس هستيد به راحتي مي‌توانيد يک وبينار برگزار کنيد و شرکت‌کنندگان از هر جاي دنيا در آن شرکت کنند. با اين روش مشکل مکان و فاصله حل مي‌شود. همچنين مخاطبان شما بسيار بيشتر مي‌شوند چون شرکت‌کنندگان به شهر يا کشور محدود نمي‌شوند. فرض کنيم کارتان تدريس خصوصي کنکور است. مي‌توانيد به افراد خصوصي تدريس کنيد و هر ماه يک بار، وبينار رفع‌ اشکال برگزار کنيد. با اين کار از تمام رقيبان متمايز خواهيد شد. مي‌توانيد مبلغ کلاس را از افراد دريافت کنيد و سپس لينک شرکت در وبينار را در اختيارشان قرار دهيد.

 

10. کاربرد وبينار براي کسب‌و‌کارها و فروشندگان چيست؟

امروز بخش عمده بازاريابي به آموزش تبديل شده است. فرض کنيم کار شرکت شما فروش دوربين ديجيتال است. به راحتي مي‌توانيد يک وبينار يک‌ساعته برگزار کنيد و در آن آموزش دهيد چگونه مي‌توان يک دوربين مناسب انتخاب کرد و خريد. انتهاي وبينار مي‌توانيد پيشنهاد بدهيد که از خودتان بخرند و افرادي که تا مثلا 48 ساعت خريد کنند، يک هديه مانند باتري اضافي يا … هديه مي‌گيرند. با اين روش در واقع به بازاريابي حضوري مي‌پردازيد با اين تفاوت که در يک ساعت مطالب خود را به چند صد نفر ارائه مي‌کنيد.

کاربرد ديگر وبينار برگزاري جلسات آنلاين است. از طريق وبينار به‌ راحتي مي‌توانيد با کارمندان، نمايندگان و خريداران جلسه بگذاريد و به تبادل اطلاعات بپردازيد.

 

11. همين امروز مي‌خواهم وبينار برگزار کنم. چگونه اين کار را انجام دهم؟

ابتدا بايد يک سرويس ارائه وبينار پيدا کنيد؛ مثلا مي‌توانيد براي شروع از سايت https://clickmeeting.com استفاده کنيد. اين سايت امکان رايگان برگزاري وبينارهاي تا 25 نفر و براي 30 روز را فراهم مي‌کند. پس مي‌توانيد همين امروز در سايت ثبت‌نام کنيد و از چند نفر از دوستان بخواهيد در وبينار شما شرکت کنند! بعد از شايد 10 دقيقه کار کردن با اين سايت، خواهيد ديد که کار چقدر ساده‌تر از آن چيزي است که فکر مي‌کرديد. البته براي برگزاري وبينار واقعي مي‌توانيد از سرويس‌هاي پولي اين سايت استفاده کنيد.

به شما تبريک مي‌گوييم: شما اکنون برگزارکننده وبينار هستيد و مي‌توانيد کلاس آنلاين برگزار کنيد!

 

نويسنده: ژان بقوسيان

 منبع: سايت modiresabz.com

تعداد صفحات : 4

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 33
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 3
  • آی پی دیروز : 17
  • بازدید امروز : 5
  • باردید دیروز : 36
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 87
  • بازدید ماه : 240
  • بازدید سال : 1,093
  • بازدید کلی : 3,274