loading...
modiresabz.com
ژان بقوسیان بازدید : 29 دوشنبه 09 بهمن 1402 نظرات (0)

امروزه کمتر کسی را پیدا می‌کنید که در روز، چند بار به اینستاگرام سر نزند. این رسانه اجتماعی فرصت خوبی برای کسب‌وکارها ایجاد کرده تا فروش را افزایش بدهند.

استوری اینستاگرام، بهترین بخش آن برای ایجاد فروش است. شما در پست‌ها می‌توانید با مطالب مفید و کمک‌کننده، اعتماد مخاطب را جلب کنید و در استوری محصول را معرفی کنید و حتی به سایت لینک بدهید تا بازدیدکنندگان استوری به سایت بروند و خرید را انجام بدهند.

معرفی محصول و گفتن قیمت آن در استوری کافی نیست. برای داشتن فروش زیاد، لازم است از کمپین استفاده کنید. به زبان ساده، کمپین مجموعه‌ای از عملیات بازاریابی متوالی است که شخص را برای خرید آماده می‌کند.

در این مقاله یک روش ساده و کابردی می‌گوییم تا با 5 استوری متوالی، کمپین برگزار کنید و فروش از طریق استوری را افزایش دهید.

 

برگزاری کمپین فروش با 5 استوری متوالی

استوری اول: چه؟

در اولین استوری درباره «چه» توضیح بدهید؛ یعنی دقیقا بگویید محصول شما چه چیزی است. تعریف ساده و مشخصی از محصول ارائه بدهید. شاید فکر کنید این موضوع خیلی بدیهی است و همه می‌دانند محصول من چیست. بیشتر وقت‌ها این‌طور نیست. مخاطب باید دقیقا بداند محصول شما چه چیزی است و چه چیزی نیست. فرض کنید می‌خواهید در اینستاگرام کفش ورزشی بفروشید. بسیاری از افراد دقیقا نمی‌دانند کفش ورزشی چیست و چه تفاوتی با کفش‌های دیگر دارد. اصلا چه نکاتی در این کفش‌ها لحاظ می‌شود تا در دسته کفش‌های ورزشی قرار بگیرند. در این استوری هیچ صحبتی از محصول خاص خودتان نمی‌کنید و فقط درباره دسته محصولات صحبت می‌کنید. درواقع کفش‌های ورزشی را به مخاطب معرفی می‌کنید.

 

استوری دوم: چرا؟

در استوری بعد به این موضوع بپردازید که چرا مخاطب باید از این دسته محصولات استفاده کند. مخاطب چرا باید کفش ورزشی بخرد؛ درحالی‌که ورزشکار نیست. در این قسمت کمی خلاق باشید و رویاپردازی کنید. به مخاطب پیشنهاد بدهید که زندگی سالم و جدیدی شروع کند که در آن هر روز نیم ساعت ورزش می‌کند. از نتایج این کار مثال بزنید. شخص می‌تواند پرانرژی‌تر شود و روحیه بهتری داشته باشد. حتی زندگی شخصی و کاری او هم بهتر می‌شود و توان مبارزه با مشکلات افزایش می‌یابد. بسیاری از مخاطبان محصول شما را نمی‌خرند؛ چون دقیقا نمی‌دانند چرا باید این کار را انجام بدهند!

 

استوری سوم: چگونه؟

در این استوری دقیقا توضیح بدهید مخاطب چگونه می‌تواند یک کفش ورزشی مناسب بخرد. در این قسمت معیارهای مشخصی بگویید باعث یک خرید موفقیت‌آمیز شود. درواقع خیلی کوتاه توضیح بدهید چه نکاتی را لحاظ کند تا از خرید اشتباه دوری کند. این کار باعث می‌شود اعتماد مخاطب جلب شود و شما را مشاوری ارزشمند بداند. اگر مخاطب ببیند شما به او کمک می‌کنید، خیلی راحت‌تر از شما خرید خواهد کرد. بسیاری از مردم خریدی را انجام نمی‌دهند؛ چون روش انتخاب و خرید محصول مناسب را بلد نیستند.

 

استوری چهارم: پیشنهاد ویژه

در این استوری مستقیما محصول خاص خودتان را معرفی کنید و پیشنهاد ویژه‌ای ارائه کنید. منظور از پیشنهاد ویژه‌ آن است که مزیت خاصی برای خریداران در نظر بگیرید که همیشگی نیست. مثلا بگویید کسانی که تا چهارشنبه ساعت 4 بعدازظهر این خرید را انجام بدهند، ارسال آن رایگان خواهد بود. اگر کمی خلاق باشید می‌توانید همراه محصول هدایای ارزشمندی بدهید که برای شما هزینه خاصی ندارد. مثلا همراه کفش ورزشی یک ویدیوی آموزشی کوتاه هدیه بدهید که شامل معرفی ورزش‌های ساده و چند اپلیکیشن کاربردی در این زمینه است.

زمان فروش ویژه بهتر است کوتاه باشد؛ مثلا یک تا سه روز. هرچه این زمان طولانی‌تر باشد، افراد خریدشان را به بعد موکول خواهند کرد و شاید درنهایت فراموش کنند که از شما خرید کنند.

 

استوری پنجم: تقویت پیشنهاد

در چهار استوری قبلی مخاطب را برای خرید آماده کرده‌اید؛ ولی هنوز تردیدهای زیادی وجود دارد. شخص شاید در آستانه تصمیم‌گیری است؛ ولی هنوز مطمئن نیست که این خرید کار درستی باشد.

در استوری پنجم لازم است به مخاطب نشان بدهید که تنها نیست!‌ به زبان ساده‌تر نشان بدهید افرادی دیگری وجود دارند که به شما اعتماد کرده‌اند و از این کار پشیمان نیستند. در این استوری می‌توانید فرایند بسته‌بندی و ارسال سفارشات را نشان بدهید. درواقع به شخص مردد می‌گویید افراد دیگری خریدشان را انجام دادند. شما هم نگران نباشید و خرید را نهایی کنید.

یک راه دیگر، نمایش نظر ویدیویی یکی از خریداران است که از خریدش راضی است. همچنین اگر موجودی انبار در حال اتمام است، می‌توانید موجودی محصول را اعلام کنید. این موضوع باعث افزایش سرعت فروش‌ها می‌شود.

این کمپین  مرحله‌ای را حتما در اولین فرصت تست کنید تا نتیجه‌اش را ببینید. البته پارامترهای زیادی در میزان موفقیت این کمپین دخیل هستند. روز و ساعت ارسال استوری‌ها در میزان دیده‌شدن آن نقش مهمی دارد. فاصله زمانی ارسال استوری‌ها هم مهم است. همچنین هرکدام از این 5 گام به‌جای یک استوری می‌تواند چند استوری باشد. نکته‌ مهم آن است که به‌اندازه کافی سعی‌وخطا کنید و هر بار کارهایی که انجام دادید و نتایج را یادداشت کنید و بررسی کنید تا درکمپین‌های بعدی نتایج را بهبود بدهید.

 

یک پیشنهاد دیگر!

اگر صحبت جلوی دوربین برایتان کار آسانی است، می‌توانید به‌جای ارسال این 5 استوری، تمام موارد گفته‌شده در این مقاله را به‌صورت متوالی در یک لایو کوتاه توضیح بدهید. زمان لایو بهتر است کمتر از نیم ساعت باشد. البته در لایو باید بتوانید با اعتمادبه‌نفس بالا صحبت کنید و دیگران را ترغیب به خرید کنید. چند روز قبل از شروع لایو، به‌اندازه کافی اطلاع‌رسانی کنید و افراد را تشویق کنید که در این لایو شرکت کنند. انتخاب نام لایو هم در میزان مشارکت افراد اهمیت زیادی دارد.

 

اگر درون‌گرا هستید!

برخی از صاحبان کسب‌وکار به دلیل شخصیتشان حاضر نیستند جلوی دوربین بیایند و استوری ضبط کنند. اگر جزو این دسته هستید، می‌توانید دوربین را به سمت محصول بگیرید و توضیحات لازم را ارائه کنید. حتی می‌توانید از عکس‌نوشته استفاده کنید؛ ولی بدانید اثرگذاری صحبت‌های شما بیشتر است.

 

همین‌الان یکی از محصولات خود را انتخاب کنید و اولین کمپین 5 مرحله‌ای خودتان را با کمک استوری اینستاگرام برگزار کنید!

 

ژان بقوسیان بازدید : 34 شنبه 26 آذر 1401 نظرات (0)

تبلیغاتی طراحی کرده‌اید و اکنون می‌خواهید منتشر کنید. شاید بهتر باشد قبل از این کار به 9 مورد تبلیغ نویسی زیر توجه کنید و تبلیغ خود را جذاب‌تر کنید. هر چه تبلیغات خلاقانه و جذاب‌تری بسازید، احتمال موفقیت آن بیشتر می‌شود.

1. آزمایش «خب که چی؟»

وقتی متن تبلیغ خود را نوشتید، آن‌ را بخوانید و ببینید آیا از آزمایش «خب که چی» سربلند بیرون می‌آید؟ اگر بعد از خواندن تبلیغ، فکر کردید که مخاطب هدف با جمله «خب که چی» به آن پاسخ می‌دهد، بازنویسی را آن‌قدر ادامه دهید تا پاسخ مخاطبان چیزی شبیه این باشد: «این دقیقا همان چیزی است که دنبالش بودم. چطور می‌توانم آن را به‌دست آورم؟» وقتی متن تبلیغ را نقد می‌کنید، باید بعد از خواندن هر جمله از خود بپرسید: «خب که چی؟» این تکنیکی است که می‌تواند در تغییر و قوی‌تر کردن متن تبلیغاتی به شما کمک کند.

مثلا فرض کنید در متن تبلیغ نوشته‌اید که «ما بزرگ‌ترین توزیع‌کننده ماهی در ایران هستیم». مخاطب می‌تواند از خود بپرسد: خب که چی؟ ولی اگر بنویسید ماهی‌هایی عرضه می‌کنیم که کلسترول ندارد و برای افرادی که مشکل کلسترول دارند مفید است، مشتری شاید بگوید این دقیقا همان چیزی است که می‌خواستم.

2. استفاده از محرک‌های کلیدی

تبلیغ شما باید شامل یکی از محرک‌های کلیدی تبلیغ باشد که عبارت‌اند از: دوری از ترس و درد، کسب لذت و آسایش. اگر تبلیغ شما یک یا چند مورد از آن‌ها را ندارد، فروش فوق‌العاده‌ای ایجاد نخواهد کرد. شرکت اپل سال‌ها به‌جای تمرکز بر مشخصات فنی گوشی آیفون بر جایگاه و منزلتی تاکید کرده که با داشتن این گوشی کسب می‌‌کنید؛ در واقع در تبلیغات خود به محرک کسب لذت تمرکز کرده است. تبلیغات خود را بازبینی کنید و از خود بپرسید: «محصول یا خدمت من در نهایت با کسب چه لذت و آرامشی می‌شود؟» یا «باعث دوری از چه درد یا ترسی می‌شود». اگر جواب این سوالات را در تبلیغ منعکس کنید، تبلیغ شما بسیار جذاب‌تر شده است.

3. توجیه مناسب بودن قیمت

باید نشان دهید که قیمت محصول شما در مقایسه با ارزش حاصل از آن قطره‌ای در دریا است. البته باید کیفیت محصول شما در حدی باشد که ارزش زیادی داشته باشد. محصولی تولید کنید که بتوانید قیمت آن را تا 10 برابر قیمت اصلی افزایش دهید. اگر محصولی تولید کنید که تا این حد ارزنده‌تر از قیمت خود باشد، فروش تعداد زیادی از آن، بسیار ساده‌تر می‌شود.

خیلی‌ها محصولاتی عالی می‌فروشند؛ ولی به‌ دلیل کمبود اطلاعات، از تمام مزایای محصول خود آگاه نیستند و در تبلیغ خود این موضوع را منعکس نمی‌کنند.

4. شناخت دقیق مخاطبان

بازار هدف خود و ترس‌ها، نیازها،‌ نگرانی‌ها، باورها، رفتارها و علایق آن‌ها را بشناسید. کریستین بوک می‌گوید: «روش من برای متقاعد کردن گروه هدف، تماس با آن‌ها و دعوت یک یا دو نفر از گروه برای شام و صحبت جدی‌تر است. همچنین با 15 تا 40 نفر از آن‌ها تماس تلفنی می‌گیرم تا نظرات زیادی به‌ دست آورم. به جلسات و نمایشگاه‌هایی می‌روم تا آن‌ها را پیدا کرده و با کلیات شخصیت آن‌ها آشنا شوم. در حالت ایده‌ال، تعدادی از آن‌ها را سال‌ها در زندگی خصوصی‌شان همراهی می‌کنم. به این ترتیب، انگیزه‌های کلیدی واقعی آن‌ها را می‌شناسم.

5. نوشتن به زبان خودمانی

از سبکی محاوره‌ای و طبیعی استفاده کنید. همان‌طور که می‌گویید، بنویسید. از زبانی استفاده کنید که درک آن ساده و راحت است. به همان زبانی بنویسید که مشتریان‌تان صحبت می‌کنند. از نوشتن متون خشک و رسمی اداری یا استعارات بی‌مورد بپرهیزید. بسیاری از تبلیغات ایرانی شامل جملاتی هستند که از دید مخاطب دوستانه و خودمانی نیستند؛ مثلا: «شرکت … با پیمودن گام‌های ترقی در عرصه صنعت و رسیدن به افق خودکفایی، مفتخر است…». چنین جملاتی از جذابیت تبلیغ می‌کاهد.

6. شناسایی فرصت‌ها

توجهی دقیق به رویدادها و اتفاقات در اخبار داشته باشید که می‌توان از آن‌ها استفاده کرد. موضوعی مناسب را انتخاب کنید و در برقراری ارتباط مفید با مشتریان فعلی، تبلیغ کردن برای مشتریان جدید و جستجوی شهرت در رسانه‌ها از آن استفاده کنید. موضوعی که بازار هدف درباره آن صحبت می‌کند حتما جذابیت دارد و می‌تواند باعث جذابیت تبلیغ شما شود.

7. آغاز تبلیغ با بهترین نقطه‌قوت

وقتی نوشته‌های خود و به‌خصوص نوشته‌های دیگران را می‌خوانم، می‌بینم که ارزشمندترین مورد را برای آخر کار گذاشته‌اند. بهتر است آن‌ را به جایگاه اول منتقل کنیم. جذابیت اول تبلیغ بسیار مهم است و باعث می‌شود به ادامه تبلیغ توجه شود.

8. ایجاد اعتماد بیشتر در خواننده

حتما می‌دانید که یکی از کلیدهای قانع کردن مردم، ایجاد اعتماد در آن‌ها است. اگر این کار را به‌ خوبی انجام دهید، حداقل، شانسی برای درگیر کردن و قانع کردن خواننده دارید؛ با این وجود، اگر این کار را به‌ خوبی انجام ندهید، هیچ‌کدام از تکنیک‌های تجملی تبلیغ نویسی شما را نجات نمی‌دهد. با تبلیغاتی واقع‌بینانه و دور از اغراق و بزرگ‌نمایی، اعتماد بیشتری جلب می‌کنید. لازم نیست خودتان و محصولتان را بیش از حد بزرگ کنید. چنین کاری حتی اگر باعث افزایش فروش شود، پس از خرید در خریدار حس یاس و ناامیدی ایجاد می‌شود.

9. استفاده از واژه‌های تصویری

تا می‌توانید در تبلیغات خود از واژه‌های تصویری استفاده کنید. «ارائه خدمات IT» به هیچ وجه تصویری نیست. «نصب دوربین مداربسته» تصویری‌تر است. به‌جای اینکه در تبلیغ خود بنویسید محصولتان باکیفیت است، دقیقا و تصویری توضیح دهید منظورتان از کیفیت چیست. هر چه مخاطب با خواندن تبلیغ شما در ذهنش تصاویر بیشتری ببیند، تبلیغ شما جذاب‌تر است.

نویسنده: ژان بقوسیان

مرجع: سایت modiresabz.com

ژان بقوسیان بازدید : 32 شنبه 26 آذر 1401 نظرات (0)

گاهی در تبلیغ‌ نویسی صفحه محصول لازم است به رقیبان بپردازیم؛ مثلا رقیبی کارش خوب نیست و با فریب سعی می‌کند مخاطبان ما را جذب کند. یک مثال ساده بزنیم. برخی از موبایل‌فروش‌ها قیمت موبایلی را 200 هزار تومان کمتر از قیمت واقعی آن اعلام می‌کنند. وقتی درخواست خرید آن موبایل را دارید می‌گویند باید اپلیکیشن‌های لازم را خودمان نصب کنیم، در غیر این‌صورت موبایل را به شما نمی‌فروشیم! برای نصب اپلیکیشن هم 300 هزار تومان دریافت می‌کنند!

افراد زیادی هم در صنعت آموزش وجود دارند که یک محصول آموزشی می‌خرند؛ آن را چند بار مشاهده می‌کنند و بلافاصله محصولی با همان موضوع تولید می‌کنند و تبلیغ می‌کنند تا بفروشند. حالا فرض کنید محصول آموزشی شما را خریداری کرده‌اند و از مطالب آن، یک آموزش ساخته‌اند که کپی مطالب شما است.

سوال این است که چگونه در صفحه محصول خودمان با تبلیغ‌ نویسی حرفه‌ای مخاطبان را متقاعد کنیم کار ما بسیار بهتر و حرفه‌ای تر است و کار رقیبان سوال‌برانگیز است.

 

روش اشتباه تبلیغ‌نویسی: بدگویی از رقیبان

شاید تصمیم بگیریم موضوع را در صفحه محصول توضیح بدهیم و بگوییم برخی از رقیبان موبایل‌فروش ما فریب‌کار هستند و معیارهای اخلاقی را رعایت نمی‌کنند. یا برای برای مثال دوم بگوییم این مدرس جدید بسیار مبتدی و تازه‌کار است و مطالبش را از ما کپی کرده است. این روش‌ها معمولا اوضاع را برای ما بدتر می‌کند. خیلی‌ از مخاطبان فکر خواهند کرد که ما با این افراد مشکل شخصی داریم یا آن‌ها واقعا قوی و مهم شده‌اند که این‌قدر نگران این موضوع هستیم. پس در تبلیغ‌ نویسی حرفه‌ای بهتر است هیچ‌گاه به‌طور مستقیم رقیبان را زیر سوال نبریم.

در ادامه مقاله روشی بسیار حرفه‌ای را توضیح می‌دهیم تا ضعف رقیبان را برملا کنید بدون آن‌که از آن‌ها بدگویی کنید. همچنین به مخاطب نشان بدهید که واقعا به فکرش هستید و نمی‌خواهید در خریدهای خودش متحمل ضرر شود.

 

کاشتن بذر تردید

در تبلیغ‌ نویسی پیشرفته روشی بسیار جالب و حرفه‌ای وجود دارد که نامش «کاشتن بذر تردید» در ذهن مخاطب است. در این روش که یک روش تبلیغات خلاقانه است به‌جای گفتن هر نکته منفی درباره رقیبان، با پرسیدن سوالاتی تامل‌برانگیز مخاطب را به فکر وا می‌داریم تا حقایقی برایش برملا شود که از آن اطلاع ندارد. سپس خودش به این نتیجه می‌رسد که کار رقیبان مشکل دارد و باید به خود شما مراجعه کند.

 

 

مثال اول: آموزش کسب ثروت

فرض کنید شما آموزش کسب ثروت می‌دهید و یکی از رقیبان شما جلوی یک اتومبیل گران چند میلیاردی فیلم تهیه می‌کند تا این ذهنیت را القا کند که خودش ثروتمند است. شما می‌توانید در صفحه محصول خود بنویسید: «آیا تا به حال فکر کرده‌اید که چرا برخی از مدرس‌های کسب ثروت همیشه جلوی ماشین می‌ایستند و داخل اتومبیل نمی‌نشینند تا آموزش بدهند!؟» شما با همین یک جمله بذر تردید را در ذهن مخاطب می‌کارید و مخاطب به چیزی فکر می‌کند که شاید تا به حال به آن توجه نکرده بود.

 

 

مثال دوم: همایش بزرگ بازاریابی اینترنتی

رقیب شما در حال تبلیغ و ثبت‌نام یک همایش بزرگ بازاریابی اینترنتی است و مطالبش را از شما برداشته و می‌خواهد با ‌نام خودش ارائه کند. شما می‌بینید این رقیب گرامی در چند جای شهر بیلبورد اجاره کرده است. شما کافی است در صفحه محصول بازاریابی اینترنتی خود بنویسید: «آیا عجیب نیست افرادی که ادعا می‌کنند به بازاریابی اینترنتی مسلط هستند چرا خودشان برای بازاریابی از بیلبورد استفاده می‌کنند!؟» همین یک جمله کافی است تا بسیاری از مخاطبان متوجه شوند اصل ماجرا چیست. شما در این جمله نه از خودتان تعریف کرده‌اید و نه به رقیب بی‌احترامی کرده‌اید. فقط از موضوعی تعجب کرده‌اید.

 

مثال سوم: فروشنده عطرهای تقلبی

رقیب شما عطرهای تقلبی می‌فروشد و آن را به‌جای عطر اصل ارائه می‌دهد. برای شکست دادن شما، عطرها را با قیمت پایین‌تری ارائه می‌دهد و ادعا می‌کند عطرهایش اصل هستند. شما می‌توانید به شوخی بنویسید: «برخی از همکاران ما آن‌قدر به فکر مردم هستند که عطر 99 دلاری را تهیه می‌کنند و هزینه حمل آن را هم از خارج، خودشان به عهده می‌گیرند و آن عطر را با قیمت 3000.000 تومان می‌فرشند. اگر کارخانه خارجی سازنده از این همکار ما خرید کند کلی سود خواهد کرد!»

 

 

مثال چهارم: موبایل ارزان

رقیب شما موبایل گلکسی نوت را 500.000 تومان ارزان‌تر از بقیه می‌فروشد. روش کارش این است که مداد اوریجینال را خارج می‌کند و یک مداد قلابی جای آن قرار می‌دهد. شما نمی‌توانید وارد رقابت قیمت شوید. کافی است از روش کاشتن بذر تردید در علم تبلیغ‌ نویسی استفاده کنید. فقط بگویید: «برخی از همکاران قیمت موبایل را پایین‌تر از قیمت واقعی می‌فروشند و عجیب است که همیشه مداد اوریجینال همان گوشی را جداگانه دارند و با قیمت 800 هزار تومان می‌فروشند!»

 

 

پس دیدیم که اغلب بهتر است رقیبان را به‌صورت مستقیم زیر سوال نبرید و از آنان بدگویی نگویید. از روش کاشتن بذر تردید استفاده کنید!

 

نویسنده: ژان بقوسیان

منبع: modiresabz.com

 

ژان بقوسیان بازدید : 44 دوشنبه 01 آذر 1400 نظرات (0)

اگر بخواهیم به نوع شاخصی از محتوا اشاره کنیم که در دهه گذشته تسلط بی‌چون‌وچرایی بر بازار داشته، قطعا باید از ویدیوهای آنلاین نام ببریم. ویدیو بهترین ابزار برای اشتراک‌گذاری اخبار، ایجاد علاقه در مردم نسبت به کسب‌وکارتان، افزایش فروش، تعریف داستان‌های تحول‌ساز، آموزش و سرگرم کردن مردم است. در حال حاضر ویدیو مارکتینگ از همیشه قدرتمندتر است.

با بهبود امکانات تولید ویدیو و وجود انواع کانال‌های بازاریابی و رسانه‌های اجتماعی برای نشر آن‌ها، ویدیوهای آنلاین رشد چشمگیری داشته‌اند.

مطالعه‌ شرکت انیمیشن‌سازی ویزول نشان می‌دهد که امروزه 66 درصد مصرف‌کنندگان ترجیح می‌دهند ویدیویی درباره یک محصول ببینند، تا اینکه‌ مطلبی درباره‌اش بخوانند.

گوگل می‌گوید که 55 درصد خریدارانش حتی زمانی که مشغول خرید از فروشگاه فیزیکی هستند، ویدیوهای آنلاین مربوط به محصول موردنظرشان را تماشا می‌کنند.

یوتیوب هم در طول هفته بسیار بیشتر از همه شبکه‌های تلویزیونی به مخاطبان 18 تا 49 ساله دسترسی دارد.

این آمار نشان می‌دهد که نگرش مصرف‌کنندگان در سال‌‌های اخیر متحول شده است و کسب‌وکارها کاملا متوجه این تغییر هستند. حالا تیم‌های خلاق بودجه‌‌های بیشتری برای بازاریابی ویدیویی در نظر گرفته‌اند و تصمیم دارند این مبلغ را در سال‌های آینده گسترش دهند. همچنین ویدیو مارکتینگ به رایج‌ترین و محبوب‌ترین نوع بازاریابی تبدیل شده است.

چرا؟ زیرا یک ویدیوی عالی می‌تواند ارزش زیادی به کسب‌وکارتان ببخشد تا علاقمندان بیشتری جذب کنید، برند شاخص‌تری بسازید یا فروش‌تان را افزایش دهید.

همان‌طور که در سال‌های اخیر شاهد بوده‌ایم، روندهای جدیدی در این حوزه ظهور کرده‌ و روش ما برای تولید، مصرف و اشتراک‌گذاری ویدیوها را متحول کرده‌اند. در این مقاله به 5 روند ویدیو مارکتینگ  می‌پردازیم که به آن‌ها نیاز دارید.

 

1. ویدیو مارکتینگ با موبایل کاملا مرسوم شده است
استفاده از ویدیوهای موبایلی در استوری‌های فیس‌بوک، اینستاگرام و یوتیوب بسیار محبوب شده‌ و به ابزاری مهم برای جلب توجه مخاطب سردرگم تبدیل شده است. با این‌وجود همچنان ویدیوهایی در استوری‌های اینستاگرام می‌بینیم که 50 درصد تصویر را پر می‌کنند و جمله‌ای با خط کج و معوج زیرشان نوشته شده است.

دلیل این اتفاق چیست؟ متاسفانه ویدیو مارکتینگ با موبایل فورا محبوب‌ نشد، زیرا در ابتدا تکنولوژی لازم برای ویرایش و تبدیل یک ویدیوی معمولی به ویدیوی موبایلی درجه‌یک در دسترس همه نبود.

پس اگر قبلا می‌خواستید از ویدیوی محصول خود با یک پس‌زمینه زیبا یک ویدیوی عمودی درآورید، مجبور بودید یک ادیتور ویدیو استخدام کنید یا حتی صحنه موردنظرتان را دوباره فیلم‌برداری کنید. در آن زمان موانع زیادی در تولید ویدیوها وجود داشت.

اما حالا این روند تغییر کرده است، زیرا هر روز اپ‌های جدیدی برای ویرایش ویدیو به بازار می‌آیند. ظهور پلتفرم‌هایی مثل Lumen5 و Biteable به برندها امکان می‌دهد که به‌سرعت ویدیوهای موبایلی خیره‌کننده‌ای بسازند. همچنین ابزارهای ویرایش حرفه‌ای مثل Premiere Pro نیز گزینه‌ای جدید به‌نام Auto Reframe یا چارچوب‌بندی خودکار اضافه کرده‌‌اند که به کمک آن می‌توانید ابعاد ویدیوها را به‌دلخواه تغییر دهید.

واضح است که ویدیوهای جدید از اندازه معمول فراتر رفته‌اند، بسیار بزرگتر و باکیفیت‌تر شده‌اند و تماشای آن‌ها برای کاربران مطلوب‌تر است.

همچنین یادتان باشد که زیرنویس‌ها جزیی اساسی در تولید ویدیوهای موبایلی متقاعدکننده هستند، زیرا کاربران 80 درصد ویدیوهای موبایلی را بی‌صدا تماشا می‌کنند. برای نوشتن زیرنویس در ویدیوها می‌توانید از نرم‌افزار Rev استفاده کنید.

 

2. در ویدیو مارکتینگ، ویدیوهای اطلاعات‌محور از همه محبوب‌تر هستند
همه دوست دارند بر اساس اطلاعات موثق بازاریابی کنند؛‌ اما فقط تعداد کمی از عهده این کار برمی‌آیند. دلیلش این است که تصمیم‌گیری بر پایه اطلاعات دشوار است و معمولا اطلاعات کافی و بدون سانسور و تعصب در دسترس نیست.

با این حال، بازاریابان از اهمیت اطلاعات و نقش آن در تولید ویدیوهای دیجیتال کاملا آگاهند.

مهم‌ترین دلیل آن‌ها برای کسب این آگاهی و تغییر روش، رقابت شدید است. حالا تعداد کسب‌وکارها و تبلیغ‌گرها از همیشه بیشتر است و به همین دلیل دسترسی به تعداد مشخصی از مخاطبان بسیار گران‌تر شده است. تنها راه شاخص شدن و کاهش هزینه‌ها، تولید ویدیوهای اطلاعات‌محور و بازاریابی با آن‌ها است.

مثلا بعضی تبلیغ‌کنندگان به اطلاعات جمعیت‌شناختی توجه می‌کنند و کمپین‌های تبلیغی خود را بر اساس آن طراحی و بهینه‌سازی می‌کنند. تولید ویدیوهای اختصاصی بر اساس گروه سنی، محل سکونت، مرحله عمر و غیره روش خوبی است.

آیا متوجه شده‌اید که بازدید از ویدیوهای‌تان در ثانیه دهم کاهش می‌یابد و در ثانیه سی‌ام خیلی کمتر می‌شود؟

شاید لازم نباشد که همه منابع خود را به تولید یک ویدیوی 5 دقیقه‌ای اختصاص دهید، بلکه به محتوایی نیاز دارید که کمتر از 30 ثانیه باشد یا به تدوین‌گری که چند ویدیوی 15 ثانیه‌ای از ویدیوی 5 دقیقه‌ای‌تان درآورد.

ویدیوهای اطلاعات‌محور بر پایه اطلاعاتی خاص و منسجم تهیه می‌شوند و این اطلاعات می‌توانند در تعیین جلوه‌‌های تصویری ویدیو، تبلیغات گنجانده‌شده در آن و نوع ارائه ویدیو به شما کمک کنند.

استفاده از تست‌های دوگزینه‌ای (AB Testing) برای تعیین محتوای ویدیو به‌خصوص ویدیوی تبلیغاتی اطلاعات بیشتری را در اختیارتان می‌گذارد و متوجه می‌شوید که مخاطب به کدام محتوا واکنش مثبت‌تری نشان می‌دهد.

مثلا، می‌توانید دو شروع متفاوت برای یک ویدیوی واحد (که یکی سوالی را مطرح می‌کند و دیگری آماری ارائه می‌دهد) را به نظرسنجی بگذارید و ببینید کدام واکنش بهتری از مخاطبان می‌گیرد. بعد از امتحان گزینه‌های مختلف، نظر دقیق‌تری برای تولید ویدیوهای آینده پیدا می‌کنید که مطابق با ترجیحات مخاطبان باشد.

در مجموع، کسب و تحلیل اطلاعات به شما کمک می‌کند تا تبلیغ‌های شخصی‌تر و جذاب‌تری تهیه کنید و در ویدیو مارکتینگ موفق‌تر شوید.

 

3. تولید ویدیو ساده‌تر شده است
تا همین چند سال پیش، تولید ویدیوهای دیجیتال به سرمایه‌گذاری کلانی نیاز داشت. باید یک دوربین عالی می‌خریدید و مبلغ زیادی را صرف خرید پرژکتور، نرم‌افزارهای گران ویرایش ویدیو و میکروفون‌های گران‌قیمت برای کاهش صداهای مزاحم می‌کردید.

در دو سال گذشته و با ظهور نرم‌افزارها و ابزار متنوع آنلاین که امکان تولید ویدیو را برای اکثر افراد فراهم کرده است، همه این روندها تغییر کرده است.

حتی پلتفرم‌های اجتماعی مثل اینستاگرام، تیک‌تاک و اسنپ‌چت با معرفی انواع ابزار تولید ویدیو، سرمایه‌گذاری کلانی روی تولید ویدیو کرده‌اند.

حالا ابزارهای مختلفی از جمله Canva در اختیار دارید که به شما امکان می‌دهد در کنار تولید محتوای خلاقانه، ویدیوهای باکیفیتی هم برای نیازهای بازاریابی‌ بسازید.

تولید سریع‌تر ویدیو مزایای مهمی برای تیم بازاریابی دارد:

بازاریابی سریع‌تر
هزینه‌های کمتر
کیفیت مشابه یا برتر نسبت به ویدیوهای قبلی
استفاده آزادانه از ایده‌های خلاق
ارتقای تجربه تبلیغاتی شرکت
ویدیو مارکتینگ هیچ‌گاه تا این حد در دسترس همگان نبوده است و همین باعث شده که خیلی از شرکت‌های دنیا به نیروگاه‌های بازاریابی محتوا تبدیل شوند. انواع ابزار در دسترس برای تعریف داستان‌های دنباله‌دار، انجام کارهای خلاقانه، ویرایش‌های سنگین و ساخت ویدیو بر اساس قالب، باعث رشد چشمگیر تولید ویدیو شده است.

 

4. لایوها یا پخش‌های زنده دوباره محبوب شده‌اند
در سال 2019، تعداد بازدیدکنندگان ویدیوهای آنلاین به 2.6 میلیارد نفر رسید که در مقایسه با 700 میلیون نفر سال 2016، رشد چشمگیری داشت. حالا که تماشای ویدیوهای آنلاین با چنین سرعتی در حال رشد است، انواع خاصی از محتوا ازجمله ویدیوهای زنده (لایو) خیلی محبوب شده‌اند.

لایوها چیز جدیدی نیستند و مدت‌ها وجود داشته‌اند، اما تولید آن‌ها در دو سال اخیر بسیار افزایش یافته و برندها به روش‌های مختلفی از آن‌‌ها استفاده کرده‌اند. جالب این که فرمت این ویدیوها هم دگرگون شده است، شکل ویژه‌ای به خود گرفته است، در دسترس همه برندها است و مزایای زیادی به ارمغان آورده است.

یک مثال خوب، شرکت Adobe است که در یوتیوب کانالی به نام Adobe Creative Cloud دارد.

Adobe رهبر بازار در تولید نرم‌افزارهای خلاقانه است و یکی از اصلی‌ترین ترفندهای آن‌ها برای تسلط بر بازار، برگزاری رویدادهای لایو است. در این رویدادها، کارشناسانِ Adobe درباره یک موضوع خاص به بینندگان توضیح می‌دهند و آن‌ها را با خود همراه می‌کنند، روندهای جدید را به آن‌ها نشان می‌دهند یا چالش‌های خلاقی مطرح می‌کنند تا مخاطبان را درگیر کنند.

نتیجه این کار چه بوده است؟

کانال این نرم‌افزار در یوتیوب 765 هزار عضو علاقه‌مند دارد و تعداد بازدید از این کانال و تعداد اعضای آن هر ماه به‌طرز چشمگیری افزایش می‌یابد.

اکنون، برندهای بیشتری از پلتفرم‌های جدید و مناسب مثل استوری‌ها یا لایوهای اینستاگرام، توییتر و فیس‌بوک استفاده می‌کنند و از آن‌ها برای ارتباط بیشتر با مخاطبان و ارائه نسخه واقعی و بی‌سانسور برندشان بهره می‌برند.

 

5. ویدیوهای اختصاصی درصد مشارکت مخاطبان را به‌شدت افزایش داده‌ است
با این‌که ترفندهای قدیمی زیادی برای جلب توجه مخاطبان وجود دارد، استفاده از ویدیوهای اختصاصی بهترین ترفند است. یک ویدیوی اختصاصی ویدیویی است که برای یک مخاطب خاص شخصی‌سازی شده و به شکل منحصربه‌فردی او را جذب می‌کند.

یکی از راه‌‌های تولید ویدیوهای اختصاصی، شخصی‌سازی آن برای یک مخاطب خاص است. مثلا اگر می‌خواهید واکنش هوشمندانه‌ای به یک توییت خاص داشته باشید، می‌توانید آن را در قالب یک ویدیو بیان کنید.

در سال‌های اخیر شاهد ظهور پلتفرم‌هایی برای تولید ویدیوهای اختصاصی بوده‌ایم.

با استفاده از تکنولوژی ساخت ویدیوهای اختصاصی، می‌توانید هر ویدیو را برای دریافت‌کننده‌اش و بر اساس ویژگی‌های منحصربه‌فرد او مثل اسم، شرکتی که با آن کار می‌کند، عکس پروفایل یا عنوان شغلی‌اش شخصی‌سازی کنید.

 

بهترین قسمت این کار چیست؟

لازم نیست هر بار یک ویدیوی اختصاصی برای هر شخص تولید کنید، بلکه می‌توانید بارها و بارها از یک ویدیوی واحد استفاده کنید. این ویدیوها چارچوب‌های مشخصی دارند و با اضافه کردن ویژگی‌های هر فرد به آن‌ها، یک ویدیوی اختصاصی و شخصی برای او تولید می‌کنید.

مزایای تولید یک ویدیوی اختصاصی عبارتند از:

مشارکت بیشتر مخاطب
نرخ‌ بیشتر باز کردن ایمیل‌ها
روابط و تماس قوی‌تر
نرخ کلیک بیشتر
Vidyard پلتفرم فوق‌العاده‌ای برای تهیه ویدیوهای اختصاصی است.

سخن نهایی
از آنجاکه نرخ استفاده از ویدیوهای آنلاین افزایش چشمگیری داشته است، باید استراتژی‌‌ خود را برای بازاریابی ویدیویی بهینه کنید. از روندهای بالا استفاده کرده و تقویمی برای خود درست کنید. ویدیوهایی که قرار است تولید کنید و ابزار لازم برای تولید آن‌ها را مشخص کنید.

 

نکات مهم
ویدیو مارکتینگ با موبایل بسیار مرسوم شده است و تولید ویدیو بر پایه اطلاعات درست منجر به بهینه‌سازی خلاقانه و دور از تعصب می‌شود.
ظهور ابزار کاربردی، تولید ویدیوها را به کاری آسان تبدیل کرده و باعث پیدایش انواع کارآفرینان ویدیوساز شده است.
ویدیوهای زنده (لایوها) بسیار محبوب شده‌اند.
بازاریابی ویدیویی اختصاصی، کاربر را در مرکز توجه قرار می‌دهد و راه را برای گفتگوهای همدلانه و مشارکتی باز می‌کند.

 

منبع: modiresabz.com

ژان بقوسیان بازدید : 42 دوشنبه 01 آذر 1400 نظرات (0)

پیش از تولید ویدیوها و انتشار آن‌ها در پلتفرم‌های مختلف باید هدف خود از تولید این ویدیوها را مشخص کنید و با استفاده از بهترین معیارها موفقیت خود در دستیابی به آن اهداف را بررسی کنید. این اهداف می‌تواند شناساندن برند، افزایش مشارکت مخاطبان یا تشویق تماشاگران به شرکت در یک تجربه رایگان در سایتتان باشد. باید برای هر ویدیو فقط یک یا دو هدف مهم در نظر بگیرید. وقتی تعداد اهدافتان برای هر ویدیو از این بیشتر باشد، ویدیوی شما آشفته به‌ نظر می‌آید و تماشاگران نمی‌دانند بعد از تماشای آن باید چه کنند.

 

وقتی به اهدافتان فکر می‌کنید، حتما به شخصیت خریداران و مخاطبان هدف‌ توجه کنید. چند ساله هستند؟ کجا زندگی می‌کنند؟ چه علایقی دارند؟ چطور از انواع رسانه‌ها استفاده می‌کنند؟ در چه مرحله‌ای از فرایند خرید هستند؟

 

همه این سوال‌ها به تعیین نوع ویدیوی مناسب برای شما و محل درست اشتراک‌گذاری آن کمک می‌کند. مثلا، اگر مخاطب هدف با شرکت شما آشنا نیست، قبلا از تولید ویدیوی مفصل درباره محصول، باید ویدیویی بسازید که بر شناساندن برند تمرکز کند. همچنین باید ویدیو را در سایتی مثل یوتیوب به اشتراک بگذارید که از قبل مخاطبان فراوانی دارد.

 

حالا باید معیارها را بررسی کنیم. شناخت این معیارها کمک می‌کند که موفقیت‌های خود را ارزیابی کرده و اهدا‌تان را مشخص کنید. وقتی ویدیویی را پست می‌کنید، اول از همه دوست دارید نتایج معیار «تعداد بازدید‌ها» را ببینید. اگرچه «تعداد بازدیدها» خیلی مهم است؛ اما موارد دیگری هم وجود دارند که شاید تناسب بیشتری با هدف شما داشته باشند.

 

در ادامه به چند معیار محبوب اشاره می‌کنیم که باید در ویدیو مارکتینگ و بعد از انتشار ویدیو بررسی کنید.

 

 

1. تعداد دیدن‌ها (View Count)

تعداد بازدید‌ها تعداد دفعاتی است که ویدیوی شما دیده شده است که به آن «reach» است. اگر هدفتان شناساندن برند است و می‌خواهید هر تعداد افراد ممکن محتوایتان را ببینند، به نتایج این معیار توجه کنید؛ اما بدانید که هر پلتفرم روش متفاوتی برای شمارش تعداد بازدیدها دارد. مثلا، یوتیوب بازدید 30 ثانیه‌ای را بازدید حساب می‌کند؛ اما فیس‌بوک بازدید 3 ثانیه‌ای را هم بازدید به‌حساب می‌آورد. قبل از بررسی تعداد بازدیدهای ویدیو، جزئیات روش شمارش بازدید‌ها در آن پلتفرم را بخوانید.

 

2. نرخ پخش (Play Rate)

نرخ بازدید، درصد افرادی که ویدیوی شما را پلی کرده‌اند تقسیم بر تعداد افرادی که صفحه آن ویدیو را دیده‌اند. این ماتریس نشان می‌دهد که ویدیوی‌تان چقدر برای مخاطب مرتبط و جذاب بوده است. اگر هزاران نفر پست ویدیوی شما را ببینند و فقط تعداد کمی آن را پلی کنند، وقت آن است که محتوایتان را اصلاح کنید.

 

3. تعداد اشتراک‌گذاری ویدیو و کامنت دادن (Social Sharing and Comments)

اگر از رسانه‌های اجتماعی استفاده می‌کنید، احتمالا با دو واژه اشتراک‌گذاری و کامنت آشنا هستید. تعداد اشتراک‌گذاری‌ها و نظرها شاخص‌های خوبی برای سنجش تناسب محتوا با مخاطبان هدف است. اگر تماشاگری ویدیوی شما را ببیند و آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارد، احتمالا محتوای خوبی تولید کرده‌‌اید. اشتراک‌گذاری از یک جهت دیگر هم مهم است. هرچه افراد بیشتری ویدیوی شما را به اشتراک ‌گذارند، تعداد بازدید از آن هم بیشتر می‌شود. اگر هدفتان این است که به مخاطبان زیادی دسترسی پیدا کنید، باید به نتایج معیار اشتراک‌گذاری توجه کنید.

 

4. تعداد تماشای کل ویدیو (Video Completions)

از آنجا که وقت زیادی را صرف تولید ویدیو می‌کنید، قطعا دوست دارید افراد کل ویدیو را تماشا کنند. ماتریس تماشای کل ویدیو، تعداد دفعاتی را نشان می‌دهد که افراد ویدیو را از اول تا آخر دیده‌اند. این ماتریس خیلی قابل‌اعتمادتر از ماتریس تعداد بازدیدها است و موفقیت ویدیو را دقیق‌تر تعیین می‌کند.

 

5. نرخ تکمیل ویدیو (Completion Rate)

نرخ تماشای کامل از تقسیم تعداد افرادی که کل ویدیو را دیده‌اند بر تعداد افرادی که آن را پلی کرده‌اند، به‌دست می‌آید. نرخ تماشای کامل و سایر معیارهایی که مشارکت افراد را نشان می‌دهند، روشی عالی برای ارزیابی واکنش تماشاگران به ویدیو است. آیا نرخ تماشای کامل ویدیوها پایین است؟ آیا افراد در قسمت مشخصی از ویدیو از تماشای ادامه آن منصرف می‌شوند؟ این موضوع نشان می‌دهد که ویدیوی شما ارتباط مناسب را با مخاطب برقرار نکرده است.

 

6. نرخ کلیک (Click-Through Rate)

نرخ کلیک (CTR)، تعداد دفعات کلیک روی «دعوت به تماشای ویدیو یا CTA» تقسیم بر تعداد دفعات تماشای آن است. نرخ کلیک شاخص خوبی برای اثرگذاری ویدیوی شما و تشویق مردم به اقدام مطلوب است. اگر نرخ کلیک روی ویدیو کم باشد، طراحی ویدیو یا روش دعوت به تماشا را تغییر دهید.

 

7. نرخ تبدیل (Conversion Rate)

نرخ تبدیل، تعداد دفعاتی که مردم دعوتتان را برای اقدامی خاص پذیرفته‌اند تقسیم بر تعداد کلیک روی دعوت به تماشا (CTA) است. اگر هدفتان این است که تماشاگران ویدیو کار خاصی را انجام دهند؛ مثلا برای استفاده آزمایشی و رایگان از محصولتان در سایت ثبت‌نام کنند، ویدیویی را در صفحه فرود سایتتان قرار دهید تا نرخ تبدیل تماشاگر ویدیو به عضو سایت افزایش یابد.

 

8. نرخ خروج و زمان سپری‌شده در سایت شما

آیا تاکنون تصمیم گرفته‌اید ویدیویی را به وب‌سایتتان اضافه کنید؟ قبل از گذاشتن ویدیو در سایت خود، نرخ خروج سایت و زمانی که مردم در سایت می‌گذرانند را یادداشت کنید. بعد از گذاشتن ویدیو در سایت، انواع معیارها را بررسی کنید تا ببینید آیا این ویدیو تغییری در واکنش مردم به سایر مطالب سایت ایجاد کرده یا نه.

 

 

سرانجام این‌که استراتژی شما برای بازاریابی در رسانه‌های اجتماعی چیست؟ چطور موفقیت‌تان را ارزیابی می‌کنید؟

 

با ارزیابی عملکردتان در هر یک از رسانه‌های اجتماعی اطلاعات ارزشمندی کسب می‌کنید، به‌خصوص متوجه می‌شوید که محتوای ویدیویی گزینه مناسبی برای مخاطبان هر یک از این پلتفرم‌ها هست یا نه.

 

علاوه بر بررسی نتایج این معیارها در همه پلتفرم‌ها، به تعداد بازدید از هر ویدیو در طول زمان هم توجه کنید تا عمر آن مشخص شود. شاید لازم باشد ویدیوها را هر چند هفته یا ماه به‌روز کنید تا همچنان با خواست مخاطب سازگار باشند. همچنین، همیشه باید میزان جذابیت ویدیوها برای مخاطب را پیگیری و مقایسه کنید. به این ترتیب متوجه می‌شوید کدام موضوعات بیش از همه به اشتراک گذاشته می‌شوند و در نتیجه ویدیوهایی با عمر و ارزش بیشتر تولید می‌کنید.

 

تصور می‌کنم کمی گیج شده‌اید؛ اما نگران نباشید. این فقط مشکل شما نیست. ویرایش و بازاریابی ویدیو در ابتدا کمی دشوار به‌ نظر می‌آید؛ اما با تمرین و صبر می‌توانید به‌راحتی محتوای باکیفیت و منحصربه‌فرد برای برندتان تولید کنید.

 

منبع: modiresabz.com

ژان بقوسیان بازدید : 51 یکشنبه 21 دی 1399 نظرات (0)

اگر مدرس هستید یا به هر دلیلی وبینار یا جلسات آنلاین برگزار می‌کنید، حتما می‌دانید کیفیت تصویری که از شما پخش می‌شود بسیار اهمیت دارد و می‌تواند ذهنیتی مثبت یا منفی نسبت به خودتان و کارتان ایجاد کند.

در اغلب کلاس‌ها و جلسات آنلاین، تصویر شما از طریق وب‌کم منتقل می‌شود. نکته‌ای که وجود دارد آن است که بسیاری از وبکم‌های لپ‌تاپ‌های موجود در بازار، کیفیت خوبی ندارند و برای تدریس حرفه‌ای مناسب نیستند.

البته ناامید نشوید! چون شاید موبایلی دارید که دوربین بسیار باکیفیتی دارد. در این مقاله می‌خواهیم نحوه تبدیل موبایل به وبکم را بیاموزیم. تبدیل گوشی موبایل به وبکم به تجهیزات خاصی مثل کارت کپچر نیاز ندارد و به‌راحتی قابل انجام است.

 

دو روش اتصال موبایل به کامپیوتر

برای تبدیل موبایل به وبکم کامپیوتر، اولین قدم آن است که بین این دو دستگاه ارتباطی ایجاد کنیم تا تصویر منتقل شود. برای این کار دو راه داریم. اولین راه اتصال موبایل به کامپیوتر از طریق کابل USB است. برای تبدیل موبایل به وبکم با USB کافی است کابل شارژ موبایل را از یک طرف به گوشی و از طرف دیگر به کامپیوتر وصل کنید.

روش دوم اتصال موبایل به کامپیوتر از طریق Wifi است. کافی است کامپیوتر شما و همچنین گوشی، به یک اینترنت وصل باشند. البته کار تمام نشده است. باید بتوانیم به کمک اپلیکیشن و نرم‌افزار، انتقال تصویر وبکم به موبایل را انجام بدهیم.

 

روش کار نرم‌افزارها و اپلیکیشن‌های تبدیل گوشی به وبکم

روش کار این‌طور است که وقتی گوشی و لپ‌تاپ از طریق اتصال وایرلس یا کابل usb به هم وصل شدند، اپلیکیشن روی گوشی تصویر دوربین موبایل را به نرم‌افزار مربوطه در کامپیوتر منتقل می‌کند. نرم‌افزار کامپیوتر، یک وبکم مجازی به وبکم‌های کامپیوتر اضافه می‌کند. می‌توانید هنگام برگزاری کلاس آنلاین یا وبینار، در فهرست وبکم‌ها، آن وبکم مجازی را انتخاب کنید.

 

3 نرم‌افزار تبدیل موبایل به وبکم

1. Droidcam

یکی از معروف‌ترین اپلیکشین‌ها و نرم‌افزارهای برای تبدیل موبایل به وبکم Droidcam است. این اپلیکیشن هم روی گوشی‌های آیفون و هم اندرویدی نصب می‌شود. از طرف دیگر کامپیوتر شما می‌تواند دارای سیستم عامل ویندوز یا لینوکس باشد. آمار Google play نشان می‌دهد بیش از 10 میلیون نسخه از این اپلیکیشن نصب شده است!

شما باید اپلیکیشن را روی گوشی نصب کنید و همچنین نرم‌افزار آن را روی کامپیوتر. وقتی این کار را انجام دادید، اپلیکیشن می‌تواند به نرم‌افزار کامپیوتر وصل شود و تصویر را منتقل کند. از مزایای این برنامه رایگان بودن آن است و هیچ‌گونه واترمارک یا لوگویی روی وبکم اضافه نمی‌کند. همچنین می‌تواند صدا را هم از طریق موبایل به کامپیوتر منتقل کند. همه برنامه‌ها این امکان را ندارند.

 

2. iVCam

این اپلیکیشن تبدیل موبایل به وبکم هم بسیار محبوب است و فقط از طریق گوگل پلی بیش از یک میلیون بار نصب شده است. کار آن دقیقا شبیه برنامه قبلی است. البته این برنامه نسخه پولی هم دارد و نسخه رایگانش لوگویی را به وبکم اضافه می‌کند. البته قیمت لایسنس یک‌ساله آن کمتر از 10 دلار است.

تبدیل موبایل به وب کم کامپیوتر

از مزایای این برنامه شناسایی خودکار گوشی توسط نرم‌افزار کامپیوتر است و مثل بسیاری از برنامه‌های دیگر لازم نیست از اپلیکیشن IP و اطلاعات را دریافت کنید و در برنامه کامپیوتر وارد کنید. همچنین می‌توانید چند موبایل را به وبکم تبدیل کنید و در وبینارها و برنامه‌های زنده از چند دوربین با زوایای مختلف استفاده کنید.

اگر می‌خواهید تصویر دوربین موبایل را رکورد کنید و در گوشی فضای خالی کافی ندارید، این برنامه می‌تواند فیلم منتقل شده از موبایل را در کامپیوتر ذخیره کند.

 

3. Iriun Webcam

سومین برنامه تبدیل گوشی به وبکم این مزیت را دارد که کامپیوتر شما می‌تواند شامل سیستم عامل ویندوز، ابونتو یا مک باشد.

برنامه موبایل به وب‌کم

این برنامه هم بسیار پرطرفدار است و بیش از یک میلیون نصب فعال در گوگل پلی گزارش شده است. استفاده از آن کاملا رایگان است و نیازی به پرداخت پول برای استفاده از امکانات نیست. کار با آن بسیار ساده و راحت است و به تخصص خاصی نیاز ندارد.

 

  

نکاتی درباره استفاده از موبایل به عنوان وب‌کم

  • شیشه دوربین موبایل را قبل از شروع برنامه تمیز کنید.
  • سعی کنید موبایل تا جای ممکن عمود بر زمین باشد.
  • جایی قرار بگیرید تا از پشت سرتان نوری نتابد تا چهره شما تیره نباشد.
  • با دقت به چیزی که مخاطبان می‌بینند دقت کنید. شاید هر موردی باعث حواس‌پرتی آنان شود.
  • اگر به علت سرعت کم اینترنت، برنامه آنلاین شما با اختلال مواجه می‌شود شاید بهتر باشد وب‌کم را خاموش کنید تا حداقل صوت و تصویر پاورپوینت به‌خوبی منتقل شود.
  • بیش از حد به موبایل نزدیک نشوید چون باعث اعوجاج چهره شما می‌شود و حس خوبی ایجاد نمی‌کند.
  • از روبرو نور مناسبی به خودتان بتابانید تا چهره شما کاملا روشن باشد. بهترین گزینه استفاده از «رینگ لایت» است. درصورت نداشتن رینگ‌ لایت می‌توانید روبروی یک پنجره بنشینید تا نور کافی به صورت شما بتابد. حتی می‌توانید از یک چراغ مطالعه معمولی استفاده کنید که در فاصله مناسبی از شما قرار گرفته است.

ژان بقوسیان بازدید : 50 یکشنبه 21 دی 1399 نظرات (0)

اشتباه نکنید: یک برند شناخته‌شده و محبوب یکی از ارزشمندترین دارایی‌های شرکت است. بر اساس نظرسنجی نیلسون، 59 درصد مصرف‌کنندگان ترجیح می‌دهند که محصولات جدید را از برندهای آشنا بخرند. شما به‌عنوان یک کسب‌وکار کوچک با برندهای بزرگی رقابت می‌کنید که مشتریان وفادار و بودجه‌های بازاریابی کلان دارند؛ به همین دلیل باید راهی برای متمایز کردن خودتان پیدا کنید و فرایند برندسازی باثباتی داشته باشید.

چطور برندسازی کنیم؟ برندسازی خیلی فراتر از طراحی یک لوگوی جذاب یا پخش آگهی تبلیغاتی در یک رسانه مرتبط است. برای برندسازی به‌ چیزی بیشتر از این نیاز داریم.

 

برند چیست؟

برند، درک کلی مشتری از کسب‌وکار شما است. جف بزوز، موسس آمازون تعریف بهتری از برند دارد «برند شما همان حرفی است که مردم پشت سرتان می‌زنند». برند شما شهرت شما است! در بازار امروز، یک برند موفق باید در همه پلتفرم‌ها ازجمله محیط فروشگاه یا شرکت، ضمانت‌نامه کتبی، نشانه‌ها و علامت‌ها، بسته‌بندی‌ها، وب‌سایت و تبلیغات آنلاین، تولید محتوا، فروش و خدمات مشتریان، روشی ثابت برای ارتباط با مشتری و خلق تجربه برای او داشته باشد.

هنوز هم فکر می‌کنید برند سازی ساده است؟ حقیقت این است که برندسازی یک‌شبه یا در عرض چند ماه اتفاق نمی‌افتد. ایجاد برند یک فرایند است؛ اما تلاش‌ مداوم شما باعث ایجاد روابط بلندمدت با مشتریان می‌شود. این رابطه بلندمدت افزایش دائمی فروش، گرفتن پروژه‌‌های بیشتر، تبلیغات دهان‌به‌د‌هان مشتریان فعلی و معرفی مشتریان جدید توسط آن‌ها و حمایت مردم از محصولات و خدمات‌تان را به همراه دارد.

 

برندسازی چیست؟

برندسازی آگاهی دادن درباره کسب‌وکارتان با استفاده از استراتژی‌ها و کمپین‌های بازاریابی و خلق تصویری منحصربه‌فرد و پایدار در بازار است. تاثیر مثبت + برجسته شدن = موفقیت برند

برای برجسته کردن برندتان در سال 2020 می‌توانید از اصول مختلف بازاریابی دیجیتال مثل اثرگذاری بر تجربه کاربر (مثلا در وب‌سایت‌تان)، سئو و بازاریابی محتوا بازاریابی در رسانه‌های اجتماعی، بازاریابی ایمیلی و تبلیغات پولی بهره ببرید.

همه این کانال‌ها در کنار یکدیگر برای ایجاد آگاهی درباره برند و رشد برند بسیار مهم هستند که بیشتر درباره‌شان توضیح خواهم داد.

در این مقاله مسیر برندسازی را به زبان ساده برای‌تان شرح می‌دهیم تا مشتریان وفادار بیشتری را به برند کاری یا شخصی‌تان جذب کنید.

چطور برندی بسازید که مردم عاشقش باشند

1. هدف برندتان را مشخص کنید

هر برند موفقی یک هدف بزرگ دارد، شما هم باید چنین هدفی داشته باشید. هدف شما همان چیزی است که وقتی صبح از خواب بیدار می‌شوید، دوست دارید با محصولات و خدمات خود برای مردم انجام دهید.

هنگام تعیین هدف برند باید به چهار سوال زیر پاسخ دهید:

  • دلیل وجودی‌تان چیست؟
  • چه چیز شما را از دیگران متمایز می‌کند؟
  • چه مشکلاتی را حل می‌کنید؟
  • چرا مردم باید به شما اهمیت دهند؟

با پاسخ به این سوال‌ها می‌توانید برندتان را پایه‌ریزی کرده و شعار، لحن، پیام، داستان و جلوه‌های تصویری آن را مشخص کنید. مطالعات نشان می‌دهد که معیار جدید 50 درصد مصرف‌کنندگان دنیا برای خرید از یک برند، ارزش‌ها و میزان اثرگذاری آن برند است. پس بسیار تحقیق کنید و حقایق ظریفی که برندتان را از دیگران متمایز می‌کند، پیدا کنید.

سایمون سینک کارشناس رهبری، مدلی به ‌نام «دایره طلایی» ارائه کرده که به‌وسیله آن می‌توانید هدف اصلی کسب‌وکار یا زندگی‌تان را مشخص کنید. این مدل از سه دایره متحدالمرکز تشکیل شده که دایره بیرونی «چه»، دایره میانی «چطور» و دایره درونی «چرا» است.

  • چه: محصولات و خدماتی است که به مشتریان ارائه می‌دهید.
  • چطور: مواردی است که شما را از رقبا متمایز می‌کند.
  • چرا: دلیل علاقه‌تان به این کار و دلیل وجودی‌تان است.

 

برندسازی

 

سینک می‌گوید «مردم کاری که انجام می‌دهید را نمی‌خرند؛ بلکه دلیل انجام آن را می‌خرند. هدف شما معامله با هرکسی نیست که به محصول یا خدمت‌تان نیاز دارد؛ بلکه معامله با افرادی است که به آنچه باور دارید، باور دارند».

شما هم می‌توانید برای تعیین هدف منحصربه‌فرد برندتان، از مدل دایره طلایی استفاده کنید.

 

2. برندهای رقیب در صنعت خود را بررسی کنید

هرگز نباید از برندهای بزرگ صنعت‌تان تقلید کنید؛ اما باید از دلایل موفقیت و شکست‌شان آگاه باشید. هدف این است که از رقبا متمایز باشید و مشتری را متقاعد کنید که به‌جای آن‌ها از شما خرید کند!

ما همیشه به این فکر می‌کنیم که چطور برندمان را از برندهای موجود متمایز کنیم. پس هرگز در فرایند برندسازی از این مرحله غافل نشوید و درباره رقبا یا برندهای مرجع تحقیق کنید؛ مثلا، داستان ساخت برندشان را بخوانید. اگر می‌خواهید اسم برندتان تاثیرگذار باشد، باید شناسایی و به‌خاطر آوردن آن برای مصرف‌کنندگان راحت باشد. تحقیق درباره رقبا یک عامل مهم برای ارتقای برند خودتان است. یک جدول مقایسه برندهای رقیب برای خود درست کنید. به این منظور می‌توانید از گوگل شیتز، اِکسل یا حتی یک دفتر یادداشت ساده استفاده کنید. سپس به سوال‌های مهم زیر پاسخ دهید:

  1. آیا روش پیام‌رسانی و جلوه‌های تصویری رقبا در همه کانال‌ها یکسان است؟
  2. محصولات و خدمات رقبا چه قابلیت‌هایی دارد؟
  3. آیا مشتریان نظری درباره رقبا داده‌اند که بتوانید مطالعه کنید؟
  4. روش بازاریابی آنلاین و آفلاین رقبا چیست؟

چند رقیب برجسته، مثلا دو تا چهار رقیب را انتخاب کرده و مشخصات آن‌ها را در جدول مقایسه‌‌ای وارد کنید. شاید لازم باشد که چند کسب‌وکار داخلی مرتبط را هم بررسی کرده یا حتی از برندهای بزرگ الگوبرداری کنید.

 

3. مخاطبان هدف برندتان را مشخص کنید

اساس برندسازی تعیین مخاطبان هدف است. نمی‌توانید همه چیز را برای همه فراهم کنید. پس وقتی مشغول برندسازی هستید، یادتان باشد که قرار است چه کسانی را هدف قرار دهید و ماموریت شرکت و پیام بازاریابی‌تان را برای تامین نیازهای آن گروه تدوین کنید. باید خدمات ویژه ارائه کنید و به جزئیات رفتاری و سبک زندگی مصرف‌کنندگانتان توجه کنید؛ مثلا:

  • به جای «همه مادران» می‌توانید این بازار را کوچک‌تر کرده و به «مادران بیوه‌ای که کار تمام‌وقت خانگی دارند» خدمت‌رسانی کنید.
  • «تکنولوژی‌بازها» خیلی گروه وسیعی است؛ اما «اولین عاشقان تکنولوژی که تیم‌های بزرگی ایجاد کرده‌اند» گروه محدودتری است و خدمت‌رسانی به آن راحت‌تر است.
  • اگر گروه هدف‌تان «بچه دبیرستانی‌ها» است، می‌توانید آن را به «بچه‌ دبیرستانی‌هایی که تابستان خارج از کشور و در اروپا درس می‌خوانند» تقلیل دهید.
  • «افراد جویای شغل» نمی‌تواند یک بازار هدف تخصصی باشد؛ اما «بازنشستگانی که می‌خواهند با فعالیت در شغل‌های مدیریتی به دنیای کار برگردند»، یک بازار تخصصی است!

پس برای تعیین یک بازار هدف تخصصی باید از همان ابتدا به انجام یک کار مشخص متعهد باشید. هنگام برندسازی متوجه می‌شوید که محدود کردن مخاطبان هدف یک مزیت رقابتی مهم به‌حساب می‌آید. با این روش مطمئن می‌شوید که پیام برندتان دقیقا به‌دست مخاطبان موردنظر می‌رسد.

مصرف‌کنندگان موردنظرتان را مشخص کنید و برندی برایشان ایجاد کنید که آن را درک کنند و با آن ارتباط برقرار کنند. برندسازی به درک کامل شخصیت خریدار بستگی دارد. هنگام تعریف مشتری ایده‌آل‌ به سن، جنسیت، محل اقامت، درآمد و میزان تحصیلات او توجه کنید. اگر می‌خواهید شخصیت خریدار برندتان را دقیق‌تر تعیین کنید، به انگیزه‌ها، اهداف، نقاط آسیب‌پذیر، افراد اثرگذار بر او و وابستگی‌اش به برندتان هم توجه کنید.

تعیین مخاطب هدف، بر کل فرایند برندسازی، به‌خصوص بر بازاریابی اثر مثبت می‌گذارد. قطعا دوست دارید افراد مناسبی از محتوای‌‌تان استفاده کنند، روی تبلیغ‌هایتان کلیک کنند و ایمیل‌هایتان را باز کنند.

تعیین مخاطب ایده‌آل برای کسب‌وکار از استراتژی‌‌های برندسازی دیجیتال حمایت می‌کند و اولین گام مهم در این فرایند است!

 

4. یک بیانیه ماموریت برند تدوین کنید

آیا تاکنون به ماموریت برندتان فکر کرده‌اید؟ درواقع، باید یک تعریف شفاف از مهم‌ترین موضوع برای شرکت‌تان ارائه کنید. این همان دلیل وجودی شرکت و دلیل بیدار شدن‌تان در هر صبح است. قبل از ایجاد برندی که مخاطبان هدف به آن اعتماد کنند، باید مشخص کنید که کسب‌وکارتان چه ارزش‌هایی برای دیگران ایجاد می‌کند. بیانیه ماموریت، دلیل وجودی سازمان و جنبه‌های مختلف استراتژی برندسازی خود را مشخص می‌کند. همه موارد از لوگوی برند تا شعار، لحن، پیام و شخصیت برند بازتابی از این ماموریت است.

وقتی مردم از شما می‌پرسند کارتان چیست؟ بیانیه ماموریت برندتان را برایشان توضیح دهید.

برای تعیین یک بیانیه ماموریت واضح و موثر می‌توانید اطلاعات لازم را با تکنیک دایره‌های طلایی جمع‌آوری کنید.

 

مثال برندسازی: نایکی

همه ما با شعار نایکی یعنی «فقط انجامش بده» آشنا هستیم؛ اما آیا بیانیه ماموریت این شرکت را می‌دانید؟‌

بیانیه ماموریت نایکی «الهام‌بخشی و نوآوری برای همه ورزشکاران جهان» است. می‌توانید تحقق ماموریت نایکی را در همه دنیا ببینید. نایکی به همه ورزشکاران استفاده‌کننده از محصولاتش کمک می‌کند تا به بهترین نسخه خودشان تبدیل شوند.

بیانیه ماموریت نایکی از این هم فراتر می‌رود و یک عنوان فرعی هم دارد: «اگر جسمی دارید، حتما ورزشکار هستید». این شرکت با همین شعار فرعی کوتاه دامنه مخاطبان هدفش را بسیار وسیع‌تر کرده است!

نایکی شهرت فراوان و مشتریان وفاداری دارد؛ تا حدی که می‌تواند مخاطبان هدفش را به‌اندازه همه مردم دنیا و هرکس که جسمی دارد، گسترش دهد.

 

هنگام برندسازی از گام‌های کوچک شروع کنید و اول بر بازار هدف تخصصی‌‌تان تمرکز کنید. با گذر زمان، وفاداری افراد به برندتان آنقدر افزایش می‌یابد که بتوانید در سایر بازارها هم حضور یابید.

 

5. ویژگی‌ها و مزایای مهم برندتان را مشخص کنید

همیشه برندهایی وجود دارند که به‌خاطر بودجه و منابع بیشتر بر صنعت‌شان حکمرانی کنند؛ اما محصولات، خدمات و مزایایی که شما ارائه می‌کنید، فقط به خودتان تعلق دارد. ایجاد یک برند فراموش‌نشدنی مستلزم ارائه چیزهایی است که دیگران ارائه نمی‌کنند. بر ویژگی‌ها و مزایایی تمرکز کنید که برند شرکت‌تان را منحصربه‌فرد می‌کند.

حالا که مخاطبان هدف‌ را دقیقا می‌شناسید، دلیلی برای آن‌ها بیاورید که به‌جای برند دیگران، برند شما را انتخاب کنند. یادتان باشد که فقط نباید فهرستی از ویژگی‌های محصول یا خدمت را در اختیار مشتری بگذارید؛ بلکه باید ارزش‌هایی به مشتریان ارائه دهید که زندگی‌شان را ارتقا ‌دهد؛ از جمله:

  • ارائه خدمات معتبرتر و شفاف‌تر به آن‌ها
  • تعیین روشی بهتر برای حمایت از بهره‌وری آن‌ها
  • کاهش هزینه‌هایشان با ارائه یک گزینه ارزان‌تر
  • ارائه راهکاری برای کاهش زمان انجام کارهای روزانه‌شان

مثال برندسازی: اپل

اپل اصلا یک شرکت کامپیوتری معمولی نیست. یکی از قابلیت‌های مهم این شرکت «طراحی ظریف» و یکی از مزایای مهمش «استفاده آسان» است. اپل با ابتکارهای مختلف از بسته‌بندی منحصربه‌فرد تا برگزاری رویدادهای اطلاع‌رسانی درباره محصولات جدید، همیشه برتری محصولاتش را به مشتریان یادآوری می‌کند.

آیا شعار اپل در سال‌های 2002-1997 را به‌خاطر دارید؟ شعار این شرکت «متفاوت بیندیش» بود. این مفهوم تا امروز ادامه دارد.

 

6. لحنی منحصربه‌فرد برای برندتان تعیین کنید

لحن برندتان به ماموریت شرکت، مخاطبان و صنعت‌تان بستگی دارد. لحن برند، روش برقراری ارتباط با مشتریان و نحوه پاسخگویی آن‌ها است. لحن برند می‌تواند حرفه‌ای، دوستانه، خدمت‌محور، آمرانه، تکنیکی، تبلیغاتی، محاوره‌ای یا اطلاع‌رسان باشد که بر اساس ویژگی‌ها و احتمالات مختلفی شکل می‌گیرد.

در نهایت، باید لحنی برای برندتان تعیین کنید که معنی‌دار باشد و به گوش مشتریان هدف برسد. اگر لحن مناسبی برای برندتان پیدا کرده و به‌درستی از آن استفاده کنید، بیشترین شانس را برای ارتباط با مصرف‌کنندگان دارید. لحن برند به‌خصوص هنگام مقاله‌نویسی در وبلاگ یا گذاشتن پست در رسانه‌های اجتماعی بسیار مهم است. داشتن لحن ثابت کمک می‌کند که مخاطبان همه کانال‌‌های اجتماعی تصویر یکسانی از برندتان داشته باشند. دنبال‌کنندگان، خوانندگان یا اعضای سایت، هنگام استفاده از محتوای شما، انتظار لحن و شخصیت ثابتی از برندتان دارند.

 

مثال برندسازی: شرکت ویرجین

شرکت هواپیمایی ویرجین به‌خاطر خدمات مشتریان دوستانه و مطمئن، معروف است و لحن منحصربه‌فردی دارد؛ مثلا آن‌ها سبک خاصی در توئیتر دارند و در هر توئیت از شوخی‌های متناسبی استفاده می‌کنند. همچنین بر ارزش‌‌هایی که به مشتریان ارائه می‌دهند، از جمله وجود پریزهای برق در همه پروازها تاکید می‌کنند. یکی از شعارهای ویرجین این است «اگر روزی ماهی‌های بازار ماهی‌فروشی پایک‌پَلِس زنده شدند و پرواز کردند، آن‌روز شاید در پروازهای ما پریز برق وجود نداشته باشد».

 

7. شخصیت درخشانی به برندتان بدهید

مشتریان دنبال یک شرکت معمولی دیگر نیستند که همان چیزهای قدیمی را ارائه دهد؛ بلکه در جستجوی تجربه‌ای کاملا اختصاصی و مطابق با نیاز خود و تعاملات شخصی و واقعی هستند.

اگر می‌خواهید برندی منحصربه‌فرد بسازید،‌ سعی کنید شخصیت برندتان را در همه مراحل برندسازی برجسته کنید. در تماس با همه مشتریان به شخصیت برندتان وفادار باشید و مطابق آن رفتار کنید. ازجمله:

  • در گفتگوها از لحن محاوره‌ای استفاده کنید (از ضمایر من و تو استفاده کنید).
  • رویدادهای پشت‌پرده را با دیگران به‌اشتراک بگذارید.
  • داستان‌هایی درباره تجربیات واقعی تعریف کنید.
  • محصول و خدمت‌تان را با ظرافت و تیزهوشی معرفی کنید.

 

8. یک داستان برند و یک پیام برند داشته باشید

وقتی برندی را می‌سازید، با همان لحن مخصوص برند و به‌طور خلاصه خود را به مشتریان معرفی کنید. پیام‌تان هم باید به برندتان ربط داشته باشد و همان معنی را به مخاطب منتقل کند.

این بخش از فرایند برندسازی خیلی فراتر از لوگو و شعار است و باید جنبه‌های کلیدی زیر را توضیح دهد:

  • که هستید.
  • چه چیزی ارائه می‌دهید.
  • چرا مردم باید به شما اهمیت دهند.

تعریف داستان برند فرصتی برای برقراری روابط انسانی با دیگران است و می‌تواند یک ارتباط احساسی مستقیم بین شما و مصرف‌کنندگان برقرار کند؛ یعنی مخاطب باید فورا زبانتان را درک کند و احساساتش برانگیخته شود. پس زبانی ساده و شفاف داشته باشید.

مهم‌تر از همه این‌که وقتی مشغول نوشتن داستان برند هستید، به کارایی‌‌های محصول اشاره نکنید؛ بلکه به دلیل اهمیت آن برای مشتریان اشاره کنید.

 

مثال برندسازی: شرکت کفش‌فروشی تامز

شرکت کفش تامز حجم عظیمی از دنبال‌کنندگان در شبکه‌های اجتماعی دارد و تصویر برندش بسیار مثبت است. آن‌‌ها پیام برندشان را در بالا و وسط صفحه اول وب‌سایت‌ نوشته‌اند:

بهبود زندگی‌ها
در ازای هر محصولی که می‌خرید، شرکت ما به یک فرد نیازمند کمک می‌کند.
یکی برای دیگری

مصرف‌کننده در هر تماس خود با این برند، این داستان را می‌خواند.

 

9. یک لوگو و شعار برای برندتان تعیین کنید

وقتی به ساخت برند فکر می‌کنید، احتمالا اولین چیزی که به ذهن‌تان می‌‌رسد، لوگوی برند است. برای طراحی خلاقانه لوگو به کمک نیاز دارید. هیجان‌انگیزترین و مهم‌ترین گام در فرایند برندسازی، تعیین لوگو و شعار برای برند و شرکت‌ است. این لوگو روی همه چیزهایی که به کسب‌وکار شما مربوط است، به‌چشم می‌خورد و به هویت، کارت ویزیت‌ و شناسه تصویری شما تبدیل می‌شود. پس برای ایجاد یک لوگوی استثنایی، زمان و پول لازم را خرج کنید تا هویت تصویری کسب‌وکارتان تقویت شود.

آیا برای برندسازی کسب‌وکار به کمک نیاز دارید؟ اگر چنین است، با یک طراح حرفه‌ای یا یک موسسه برندسازی مجرب در حوزه طراحی لوگو و هویت‌سازی تماس بگیرید تا برندتان را درخشان و برجسته کند. مهارت آن‌ها یک نشان منحصربه‌فرد و همیشگی را به کسب‌وکارتان هدیه می‌کند.

همچنین یک طراح مجرب می‌تواند دستورالعملی برای برندتان مشخص کند تا هنگام استفاده‌های بعدی از این لوگو یا برای تعیین رنگ و فونت لوگو از آن استفاده کنید.

دستورالعمل طراحی برند شامل موارد زیر است:

  • اندازه و محل قرار گرفتن لوگو
  • رنگ‌های استفاده‌شده در لوگو
  • فونت‌های لوگو
  • نمادنگاری در لوگو
  • عکس‌ و تصویر استفاده‌شده در لوگو
  • اجزای مربوط به وب

 

10. برندتان را در همه جنبه‌های کسب‌وکار لحاظ کنید

فرایند برندسازی هرگز متوقف نمی‌شود. برندتان باید قابل دیدن باشد و در همه چیزهایی که مشتری از شرکت شما می‌بیند، می‌خواند یا می‌شنود، حضور داشته باشد؛ مثلا اگر مشتری به دفتر یا فروشگاه شما آمد، تصویر برندتان باید در محیط و در همه تعاملات شخصی به‌چشم بخورد. مهر لوگو باید روی هر چیز ملموسی از کارت ویزیت تا آگهی‌ها، محصولات و بسته‌بندی‌ها وجود داشته باشد.

لوگوی شما باید در همه پلتفرم‌های دیجیتال یکسان دیده ‌شود. با استفاده از دستورالعمل طراحی برند، جلوه‌های بصری مثل رنگ، لوگو، فونت و تصاویر برند را در همه پلتفرم‌ها یکسان کنید.

وب‌سایت شما مهم‌ترین ابزار بازاریابی برندتان است. وقتی مشغول طراحی وب‌سایت هستید، لحن، پیام و شخصیت برندتان را در کل محتوای وب‌سایت لحاظ کنید. همه صفحات‌تان در شبکه‌‌های اجتماعی نیز باید همان جلوه‌های بصری و لحن برندتان را داشته باشند.

همچنین هرگز از ویدیوها غافل نشوید! ویدیو‌های یوتیوب و اینستاگرام، لایو و استوری اینستاگرام همگی پلتفرم‌هایی هستند که باید محتوای متناسب با لحن و شخصیت برندتان را در آن‌ها به اشتراک بگذارید. افرادی که محتوای خود را در قالب پادکست منتشر می‌کنند، باید همیشه یک تِم مشخص داشته باشند که از پیام، ارزش‌ و لحن برندشان حمایت کند.

 

مثال برندسازی: شرکت واربی پارکر

واربی پارکر سخت تلاش می‌کند تا برندی منحصربه‌فرد و باکلاس را به دنیا معرفی کند. تجربه مردم هنگام استفاده از محصولات نوآورانه این شرکت، محیط فروشگاه‌های پارکر و بازاریابی محتوای دیجیتال این شرکت دقیقا مطابق با سبک زندگی مخاطبان هدف طراحی شده است.

 

11. به برندسازی متعهد باشید

اگر می‌خواهید با ارزیابی واکنش مصرف‌کنندگان، برندتان را به برندی اثرگذارتر تبدیل کنید، باید ثبات داشته باشید. وقتی لحن برندتان را مشخص کردید، آن را در همه محتواهایی که تولید می‌کنید، به‌کار ببرید. همه دستورالعمل‌هایی که برای برندسازی تهیه کرده‌اید را کنار هم گذاشته و به‌عنوان مرجع در اختیار اعضای شرکت قرار دهید. اگر روند برندسازی‌‌تان ثبات نداشته باشد، هیچ ارزشی ندارد. روند برندسازی‌تان را مدام تغییر ندهید. بی‌ثباتی مشتریان‌تان را گیج و سردرگم کرده و برندسازی بلندمدت را دشوارتر می‌کند.

 

مثال برندسازی: استارباکس

استارباکس بزرگترین خرده‌فروش تخصصی قهوه در دنیا است و تعهد همیشگی برندش این است که افراد را دور هم جمع کند.

ماموریت استارباکس چیست؟ «الهام‌بخشی و تغذیه روح انسان؛ تغذیه روح یک شخص با یک فنجان قهوه در یک محله خاص».

به همین دلیل است که وای‌فای رایگان، میز‌های عریض و موسیقی آرام‌بخش، جزئی جدانشدنی از فروشگاه‌‌های این برند است تا تعامل و گفتگوی افراد با هم را ساده‌تر کند. همچنین آن‌ها همیشه برای ایجاد یک حس صمیمی‌ و شخصی‌، اسم‌تان را روی قهوه‌تان می‌نویسند.

حتی وقتی این شرکت در سال 2011 لوگوی خود را تغییر داد و نام استارباکس را از آن حذف کرد، درک مردم از برند استارباکس به قوت قبل باقی ماند. هروقت آن لوگوی ساده سبز با تصویر پری‌دریایی را می‌بینید، چه احساسی پیدا می‌کنید؟ مطمئنم که حال خوبی به شما دست می‌دهد.

 

مترجم: ژان بقوسیان

 منبع: سایت modiresabz.com

ژان بقوسیان بازدید : 43 دوشنبه 12 آبان 1399 نظرات (0)

چت بات‌ها چند سال پيش به دنيا معرفي شدند. آن‌‌ها قبلا ابزار مرسومي در خدمات مشتريان بودند و فقط قابليت‌ها و محبوبيتشان در چند سال اخير افزايش‌يافته است. بازارياباني که هنوز روش استفاده از چت بات‌ها را نمي‌دانند، از اين دستورالعمل واضح و مفيد مَتيو باربي بهره خواهند برد. بارلي روش استفاده از چت‌ بات‌ها و مراحل ساخت چت بات را توضيح مي‌دهد و شما را به استفاده از آن‌ها متقاعد مي‌کند.

درحالي‌که ساير کانال‌هاي بازاريابي نرخ جذب مشتريان و سودآوري کمي دارند، اما بازاريابان رسانه‌اي جديد براي دسترسي به مشتريان پيدا کرده‌‌اند: چت بات‌ها.

 

چت بات (Chatbot) چيست؟

چت بات که مخفف دو واژه Chat و Robot است، درواقع نرم‌افزاري است که به کمک هوش مصنوعي، يک چت واقعي را شبيه‌سازي مي‌کند.

مثلا اگر در قسمت پايين يک سايت، جعبه چت را ببينيد و در آن تايپ کنيد: «سلام»، به احتمال زياد توقع داريد چنين پاسخي دريافت کنيد: «سلام. در خدمتيم» يا «سلام. چه کمکي از دست من برمي‌آيد؟». اين مکالمات را مي‌توان توسط نرم‌افزارهاي چت بات شبيه‌سازي کرد. نتيجه آن خواهد شد که بخشي يا حتي کل مکالمه با بازديدکننده سايت، توسط نرم‌افزار انجام مي‌شود. اين مکالمه حتي مي‌تواند منجر به خريد مخاطب شود!

 

چت بات‌ها کانالي جذاب، منعطف، با کاربري آسان براي دسترسي به مشتريان

ازآنجاکه اکثر کانال‌هاي ارتباطي اشباع و خسته‌کننده شده‌اند، هر کانالي حتي بهترينِ آن‌ها دير يا زود با کاهش تعداد کاربران روبه‌رو خواهد شد و بازاريابان بايد مدام در جستجوي کانال‌هاي جديد باشند. استفاده از فيس‌بوک و ايميل‌هاي سنتي کاهش چشمگيري داشته است و چت بات‌ها جايگزين جذابي براي دسترسي به مصرف‌کنندگان و برندسازي هستند. چت بات‌ها خدمات قانونمندي دارند و بعضي از آن‌ها با استفاده از هوش مصنوعي امکان چت و گفتگوي کاربران در هر پلتفرم ارتباطي معروف را فراهم مي‌کنند. چت‌ بات‌ها کاربردهاي مختلفي مثل عضو کردن کاربران در يک خبرنامه، دادن کد تخفيف به مردم يا گردآوري اطلاعات لازم براي ترتيب دادن يک قرار ملاقات دارند. همچنين مي‌توانند اطلاعات ارائه دهند و اخبار جديد را اعلام کنند.

 

فيس‌بوک امکان استفاده از چت بات‌ها در مسنجر را فراهم کرده است

در سال 2016، فيس‌بوک پلتفرم مسنجر با پشتيباني چت بات‌ها را معرفي کرد. مسنجر اين امکان را براي کاربران فراهم کرده که بدون خارج شدن از فيس‌بوک، به محتوا دسترسي داشته باشند و فرصت‌هاي فوق‌العاده‌اي در اختيار بازاريابان گذاشته تا محتواي مورد تقاضاي افراد را فورا ارائه کنند، اطلاعاتي درباره کاربران جمع کنند و حتي مبالغ دريافتي را از طريق مسنجر از مشتريان دريافت کنند. وقتي يک آگهي را مستقيم در مسنجر منتشر مي‌کنيد، مي‌توانيد نتيجه‌اش را به کمک يک چت بات در همان مسنجر پيگيري کنيد. اين قابليت‌ها فرصت‌هاي بي‌نظيري در فيس‌بوک ايجاد کرده‌اند، اما اين چت‌بات‌ها در پلتفرم‌هاي ديگر مثل Slack، تلگرام و پيامک هم عملکرد خوبي دارند.

 

پلتفرم‌هاي تخصصي اين امکان را فراهم مي‌کنند تا در عرض چند دقيقه يک چت ‌بات کامل بسازيد

chatfuel.com و پلتفرم‌هاي مشابه، ساخت چت ‌بات را بسيار ساده کرده‌اند. مي‌توانيد بعد از طراحي چت ‌بات خود، آن را با تنظيمات خاص در چت‌فيول بسازيد و با تصحيح و تنظيم آن چت باتي منطقي و کارآمد ايجاد کنيد. اين پلتفرم بر اساس پاسخ مثبت يا منفي کاربر يا بر اساس کليدواژه‌هاي تايپ‌شده توسط کاربر عمل مي‌کند.

چت‌فيول افزونه‌هايي دارد که به شما امکان مي‌دهد با لينک زدن به خدمات متنوع، محتواي موردنظرتان را پيدا کنيد. حتي در چت‌فيول مي‌توانيد کاربران را بر اساس پاسخ‌هايشان بخش‌بندي کنيد. استفاده از چت‌فيول براي 100 هزار چت در ماه رايگان است.

 

براي کسب بهترين نتايج، محتوايي باکيفيت به کاربران ارائه کنيد که با نيازهايشان همسو باشد

پيش از ساخت چت ‌بات بايد ارزشي که به کاربران ارائه مي‌دهد را مشخص کنيد. ديميتري کاچين، مدير بخش مشارکت چت‌فيول اعتقاد دارد که موثرترين پيام، پيامي است که محتواي باکيفيت و مرتبط با مخاطبان هدف ارائه دهد. براي ارائه محتواي مرتبط‌تر به مخاطبان مي‌توانيد از اصول بخش‌بندي و شخصي‌سازي استفاده کنيد.

کاچين پيشنهاد مي‌‌کند که انتخاب مطالب دريافتي و فاصله زماني دريافت مطالب را به کاربران واگذار کنيد. ارسال بيش از دو پيام در طول روز افراد را دل‌زده مي‌کند و باعث مي‌شود از چت ‌بات خارج ‌شوند.

 

نکات کليدي مقاله

  1. چت بات‌ها کانالي جذاب، منعطف، با کاربري آسان و معمولا رايگان براي دسترسي به مشتريان و برندسازي هستند.
  2. فيس‌بوک امکان استفاده از چت بات‌ها در مسنجر را فراهم کرده است.
  3. پلتفرم‌هاي تخصصي اين امکان را فراهم مي‌کند تا در عرض چند دقيقه يک چت بات کامل بسازيد.
  4. براي کسب بهترين نتايج، محتوايي باکيفيت به کاربران ارائه کنيد که با نيازهايشان همسو باشد.

 

تاليف و ترجمه: ژان بقوسيان

منبع: modiresabz.com

ژان بقوسیان بازدید : 132 سه شنبه 22 مهر 1399 نظرات (0)

کارت کپچر HDMI براي تبديل دوربين به وبکم

کارت کپچر سخت‌افزاري است که هرگونه ورودي HDMI را به وبکم تبديل مي‌کند.

کاربرد آن براي مدرسان آن است که مي‌توانند يک دوربين حرفه‌اي را که خروجي HDMI دارد به وبکم تبديل کنند.

ورودي کارت کپچر کابل HDMI است و خروجي آن پورت USB.

 

آيا هر دوربيني قابليت تبديل به وبکم است؟

هر دوربيني که خروجي HDMI دارد قابليت تبديل شدن به وبکم را ندارد. دليلش آن است که برخي از دوربين‌ها اصطلاحا خروجي Clean HDMI ندارند. منظور از خروجي Clean HDMI آن است که خروجي تصويري که دوربين مي‌فرستند شامل ساعت و دکمه رکورد و موارد ديگر نيست و فقط تصوير تميز دوربين به عنوان خروجي ارسال مي‌شود. کافي است در اينترنت جستجو کنيد تا ببينيد آيا دوربين شما اولا خروجي HDMI دارد يا خير و در مرحله بعدي آيا خروجي آن Clean HDMI است يا خير.

 

کاربردهاي کارت کپچر با ورودي HDMI

تبديل دوربين عکاسي يا فيلم‌برداري با خروجي HDMI به وبکم قابل استفاده در وبينار، وبکست و جلسات آنلاين
تبديل صفحه نمايش لپ‌تاپ به مانيتور
وارد کردن تصوير هرگونه دستگاه ويديويي با خروجي HDMI مثل PS4، پخش‌کنننده DVD و حتي تصوير يک لپ‌تاپ يا کامپيوتر ديگر

 

کارت کپچر (Capture Card) چيست؟

کارت کپچر ويدويي سخت‌افزار نسبتا کوچکي است که ويديوي ورودي را دريافت مي‌کند و خروجي USB مي‌دهد که به کامپيوتر وصل مي‌شود. فرض کنيم مي‌خواهيد در کلاس آنلاين يا وبکست خود به جاي وب‌کم از دوربين حرفه‌اي استفاده کنيد. کافي است با يک کابل HDMI خروجي دوربين را به ورودي اين کارت وصل کنيد. سپس خروجي را که به صورت USB است را به کامپيوتر وصل کنيد. اغلب نرم‌افزارها و سايت‌ها، کارت کپچر را يک وب‌کم درنظر مي‌گيرند. پس کافي است به سايت برگزاري وبينار برويد. خواهيد ديد در فهرست وب‌کم‌ها يک وب‌کم جديد اضافه شده که نامش نام همان کارت کپچر است.

در وبکستينگ حرفه‌اي کارت کپچر اهميت بسيار زيادي دارد، زيرا به کمک آن مي‌توانيد از منبع تصويري را به کامپيوتر تدوين همزمان منتقل کنيد تا در وبکست خود از آن استفاده کنيد. کارت‌ کپچر اينترنتا يا درون کيس کامپيوتر نصب مي‌شود. کارت کپچر اکسترنال يا خارجي قطعه‌اي است که مي‌تواند به لپ‌تاپ يا کامپيوتر وصل شود، بدون اينکه لازم باشد کامپيوتر را باز کنيد.

 

راهنماي اتصال کارت کپچر به کامپيوتر


آيا براي استفاده از کارت کپچر بايد کامپيوتري حرفه‌اي داشته باشيم؟ پاسخ منفي است. کارت کپچر سخت‌افزار پيچيده و سنگيني نيست و دقيقا مانند آن است که يک وبکم خروجي به پورت USB وصل کرده‌ايم. پس براي استفاده از کارت کپچر نيازي به سخت‌افزار خاص و سطح بالا نيست.

ژان بقوسیان بازدید : 45 چهارشنبه 09 مهر 1399 نظرات (0)

سئو تکنیکال یا سئوی فنی چیست؟

همان‌طور که می‌دانید از سال‌های قبل تمرکز سئو بیشتر روی این موضوع بوده است که ما محتوای خوبی را تهیه کنیم یا بنویسیم و سعی کنیم کلیدواژه اصلی آن محتوا را تاکید کنیم؛ که تاکید کردن از طریق bold کردن، افزایش چگالی آن keyword در آن متن و روش‌های دیگری بوده که همیشه استفاده شده است ولی روز به روز موضوعی به نام سئو تکنیکال اهمیت بیشتری پیدا می‌کند.

سئو تکنیکال این است که آیا سایت ما از لحاظ فنی پیش‌نیازهای لازم را برای یک سایت مناسب و کاربرپسند دارد یا خیر و گوگل روی این موضوع روز به روز حساس‌تر می‌شود که معیار سئو فقط یک محتوای خوب نباشد، بلکه ساختار سایت ازلحاظ فنی برای مخاطبان و بازدیدکنندگان مناسب باشد.

 

3 روش برای سئوی فنی

1. سرعت سایت

اولین ایده «سرعت سایت» است. گوگل این موضوع را بررسی می‌کند و اهمیت زیادی برای آن قائل است. بنابراین اگر روی سرعت سایت‌تان کار نکنید و اهمیتی ندهید و Load Time آن خیلی زیاد باشد هرچقدر هم که روی مقالات و مطالب خوب کار کنید،‌ نمی‌توانید نتیجه عالی بگیرید.

پس روی سرعت سایت کار کنید که یکی از موارد سئو تکنیکال است.

2. داشتن SSL

دومین ایده «داشتن SSL» یا SSL encryption است. حتما دیده‌اید که در مرورگر، بعضی از سایت‌ها وقتی آدرس و اینتر را می‌زنید یک قفل کوچک در آن مرورگر دیده می‌شود و می‌نویسد که این ارتباط امن است. این موضوع نیز از دید گوگل بسیار مهم است و می‌توانید با یک سرچ ساده در اینترنت پیدا کنید که چطور می‌توانید سایت‌تان را با پروتکل SSL به سرور وصل کنید که این کار هم خیلی سخت نیست و می‌توانید با یک جستجوی ساده در گوگل ببینید که چطور می‌توانید سایت‌تان را با پروتکل SSL سازگار یا امن کنید.

اگر این کار را انجام دهید آدرس صفحات سایت‌تان به جای HTTP با HTTPS شروع می‌شود که گزینه بهتری است.

3. استفاده از Structured Data

سومین ایده مهم در سئو تکنیکال «استفاده از Structured Data» یا داده های ساختاریافته است. Structured Dataها کدهای کوتاهی هستند که معمولا به اول محتوایتان (مقاله یا هر متنی) اضافه می شوند و باعث می شود که گوگل بتواند اطلاعات بیشتری در مورد آن محتوا دریافت کند.

شما با تعریف یک Structured Data ساده می توانید به گوگل بگویید که مقاله‌ای که نوشتم دستور پخت یک غذا است، زمان پختش 18 دقیقه است و خیلی اطلاعات بیشتر مثلا غذایی که درست می‌شود چند کاری انرژی به بدن می‌رساند و…

بنابراین با آشنایی با Structured Data یا داده‌های ساختاریافته، روش تولید آن و اضافه کردن آن به صفحات سایت می‌توانید اطلاعات خیلی بیشتری در مورد یک محتوا در اختیار گوگل قرار دهید و گوگل به این موضوع به شما جایزه یا پاداش می‌دهد چون می‌داند که شما ارزش قائل شدید و می‌خواهید که محتوایتان با معیارهای بالاتری تولید شود.

اگر این کارها را انجام دهید می‌توانید مطمئن شوید که رتبه خیلی بهتری در نتایج گوگل کسب خواهید کرد. پس از امروز دنبال یادگیری تکنیکال سئو هم باشید و سئو را صرفا در بهینه کردن یک کلید واژه در یک متن ندانید.

 

 برای آموزش سئو در دوره آنلاین مستر کلاس سئو شرکت کنید.

ژان بقوسیان بازدید : 40 چهارشنبه 09 مهر 1399 نظرات (0)

کار ما به‌عنوان متخصصان سئو می‌تواند باعث موفقیت یا شکست مشتری شود. با 7 عادت بدی آشنا شوید که باید آن‌ها را برای اثرگذاری بیشتر کنار بگذارید.

غیر موثر بودن در هر شغلی بسیار بد است. به‌خصوص، یک متخصص سئوی غیر موثر خیلی بد است؛ زیرا کار ما می‌تواند باعث موفقیت یا شکست مشتری شود. ما می‌توانیم باعث شویم که گوگل یک سایت را مسدود کند یا می‌توانیم میزان فروش آنلاین یک سایت را سه‌برابر کنیم. گاهی هم می‌توانیم رتبه سایت، ترافیک سایت و نرخ تبدیل علاقه‌مند به مشتری را بدون تغییر حفظ کنیم. در این مقاله به بررسی 7 عادت بد متخصصان غیر موثر سئو می‌پردازیم.

 

1. زیاده از حد بر معیارهای خاص تمرکز می‌کنند، بدون این‌که معیارهای دیگر را در نظر بگیرند

معیارهای مهم برای شما هر چه که باشد، همیشه دلیلی برای پایین بودن بعضی معیارهای دیگر وجود دارد. به‌خصوص، لینک‌ سازها با این مشکل مواجه هستند. مثلا شاید دنبال لینک ‌سازی برای یک سایت جدید باشید و ناگهان سایتی را ببینید که قدرت دامنه‌اش 15 است؛ اما محتوایش به حوزه کاری مشتری شما ربط دارد. محتوای این سایت خوب است، ترافیکش در حال افزایش است و به‌غیر از قدرت دامنه‌ پایینش مشکلی ندارد، پس دوست دارید لینکی در آن داشته باشید.

آیا فقط به‌ خاطر همین یک معیار ضعیف، فرصت لینک ‌سازی در این سایت را از دست می‌دهید؟

از طرف دیگر، بعضی لینک‌ سازها دنبال لینک ‌سازی در سایت‌های کاملا غیر مرتبط هستند که اصلا به نفع مشتری‌شان نیست، حتی اگر قدرت دامنه آن سایت بالا باشد.

من هرگز نمی‌توانم بر اساس فقط یک معیار تصمیم بگیرم که آیا این سایت برای مشتری من مناسب است یا نه. حتی باور دارم که چند معیار هم نمی‌تواند اطلاعات لازم را در اختیارتان قرار دهد. باید آن سایت را بررسی کنید و از خودتان بپرسید اگر لینک‌ مشتری را در این سایت قرار دهید، خودتان حاضر هستید روی آن کلیک کنید؟‌

 

2. آزمایش یا امتحان چیزهای جدید را دوست ندارند

همیشه هر کاری جای بهتر شدن دارد. پس باید راه‌های جدید را امتحان کنید تا روشی حتی کمی بهتر برای انجام آن کار پیدا کنید.

اگر آزمون نکنید، پول و مشتریان زیادی را از دست می‌دهید. اخیرا فهرستی از ابزارهای لینک‌ ساز پیدا کردم و چند موردی که قبلا امتحان نکرده بودم را امتحان کردم. انجام هر کار جدیدی برایم لذت‌بخش است، حتی اگر روش کارم را تغییر ندهد. اگر بتوانم ثابت کنم که روش فعلی کارم بهتر است، باز هم این آزمون ارزشمند است، چون مسیر صحیح را به من نشان داده است.

 

3. اصلا سعی نمی‌‌کنند با کار واقعی مشتری‌شان آشنا شوند

می‌خواهم اعتراف کنم این یکی از بدترین عادت‌های تیم من بوده است. بی‌توجهی به محتوای سایت و کسب‌وکار مشتریان اشتباه بزرگی است. به‌خصوص تیم‌‌های دورکار با این مشکل روبه‌رو هستند، زیرا شناخت کاملی از مشتری ندارند. اگر کاملا با کار مشتری‌تان آشنا نباشید و ناآگاهانه برایش لینک بسازید، با ارائه محتوای گمراه‌کننده، مشتری‌تان را به‌ خطر می‌اندازید. همچنین کاربران غریبه که از سایت بازدید می‌کنند و سپس روی لینک مشتری شما کلیک می‌کنند را هم به‌ خطر می‌اندازید.

 

4. وقتی می‌دانند چیزی قابل بهتر شدن است، هیچ حرفی نمی‌زنند

می‌دانم خیلی از مدیران دوست ندارند کارمندانشان حرفی بزنند یا نظری بدهند، اما من عاشق این کار هستم، زیرا احتمال دارد کارمندانم مسائل را از زاویه‌ای دیگر ببینند و بتوانیم کارمان را بهتر انجام دهیم.

اگر در صفحه‌ای لینک می‌سازید و نتایج جستجو فرقی نمی‌کند، دوباره محتوا را بررسی کنید تا دلیل این اتفاق را پیدا کنید. اگر قالب دسترسی را در اختیارتان قرار داده‌اند؛ اما می‌بینید که نرخ واکنش‌ها بسیار کم است، از مشتری برای تغییر آن اجازه بگیرید و دوباره امتحانش کنید.

 

5. اصلا نمی‌خواهند چیزی خارج از حوزه تخصصی‌شان یاد بگیرند یا بدانند

من تصمیم گرفته بودم چیز بیشتری درباره سئو به لینک‌ سازهایم یاد ندهم. دلیل اصلی‌ام این بود که نمی‌خواستم با معیارهای مختلف گیج و سردرگم شوند. می‌خواستم خودشان به ‌عنوان کاربر نه به‌عنوان متخصص سئو، فرصت‌های موجود برای لینک‌ سازی را پیدا کنند.

خوشبختانه همه افراد خوبم از من می‌پرسند که چرا کاری را به یک روش خاص انجام می‌دهیم یا از من می‌خواهند واژه‌هایی که در حوزه سئو به آن برخورده‌اند را برایشان توضیح دهم. با این‌که می‌دانم سئو حوزه‌‌های تخصصی فراوانی دارد؛ اما می‌توانم مطالب زیادی را برایشان توضیح دهم تا همیشه مشتاق افزایش دانششان در این حوزه باشند.

پارسال دوره‌ مبتدی آموزش سئو برای گروهی برگزار کردم که هیچ‌ چیزی درباره آن نمی‌دانستند و چند نفر قبل از شروع جلسه سوال‌هایی درباره افزونه‌های وردپرس پرسیدند که من هم چیز زیادی درباره‌اش نمی‌دانستم. جستجو کردن درباره این موضوع جدید لذت خاصی برایم داشت.

 

6. اگر اشتباه کنند، سعی می‌کنند پنهانش کنند

این یکی از بزرگ‌ترین نقطه‌ضعف‌های من است. همه ما اشتباه می‌کنیم؛ اما اگر آن را نپذیریم، نمی‌توانیم بهتر شویم. یک بار وقتی برنامه‌نویسی می‌کردم سروری را به هم ریختم. واقعا ترسیده بودم؛ اما باید سراغ مسئول سرور می‌رفتم و ماجرا را برایش تعریف می‌کردم. همچنین یک‌بار به ‌خاطر پنهان‌کاری باعث شدم سایتی در گوگل مسدود شود.

وقتی نوبت به لینک‌ سازی می‌رسد، تیم من هر اشتباهی که تصور کنید را انجام داده است. افراد من:

  • فراموش کردند پایگاه داده‌مان را کنترل کنند تا اگر مشتری قبلا در سایت موردنظر آن‌ها لینکی گذاشته باشد، متوجه شوند.
  • بر سر ایمیل‌ها با وب‌مسترها درگیر شدند، زیرا افرادم را بدون دلیل اسپمر خوانده بودند.
  • لینک‌هایی ساخته بودند که آن‌قدر بد بودند که حذفشان کردم.
  • لینک‌هایی را در سایت‌های بدون رتبه قرار داده بودند.

همه ما موارد مشابه زیادی دیده‌ایم. خرابکاری واقعا خجالت‌آور است. اگر رئیس و مشتری خوبی داشته باشید که سرتان داد نزند، واقعا شانس آورده‌اید.

 

7. برای آگاه شدن از رویدادهای دنیای سئو به دیگران تکیه می‌کنند و خودشان تلاشی نمی‌کنند

شما به‌عنوان متخصص سئو باید از همه تغییرات، رویدادها، کارهای نتیجه‌بخش و بی‌نتیجه آگاه باشید. مثلا از این‌که:

  • گوگل تغییرهای بزرگی در الگوریتم‌هایش داده است.
  • تاکتیک‌های جدیدی به روش‌های لینک ‌سازی اضافه شده است.
  • جان مولر، یکی از مدیران ارشد گوگل در توییتر به یک سوال مهم پاسخ داده است.

زیبایی سئو در این است که هیچ‌وقت خسته‌کننده نمی‌شود. من اغلب برای کسب اطلاعات به توییتر مراجعه می‌کنم؛ اما سایت‌های معروف سئو را هم می‌خوانم و در روز با خیلی از همکارانم در صنعت صحبت می‌کنم.

سال‌ها پیش که ساختار خیلی مشخص‌تری برای روز کاری‌ام داشتم، همیشه صبح‌ها نیم‌ ساعت وقت می‌گذاشتم و رویدادهای مهم آن روز را بررسی می‌کردم.

نمی‌توانید منتظر شوید که مشتری ایمیلی به شما بزند و جریانی را تعریف کند یا همکارتان چند روز بعد ماجرایی را برایتان تعریف کنند.

یادتان باشد که سئو صنعتی واقعا جذاب است و شما عضوی از آن هستید، پس چرا بیشترین بهره را از آن نمی‌برید؟

برای آموزش سئو در دوره آنلاین مستر کلاس سئو شرکت کنید.

 
ژان بقوسیان بازدید : 22 یکشنبه 23 شهریور 1399 نظرات (0)

بعضی از مهارت‌ها برای موفقیت، مهارت‌هایی جانبی هستند. این مهارت‌ها مفید هستند؛ ولی بر میزان موفقیت یا شکست شما تاثیری ندارند. مهارت‌های دیگری وجود دارند که در رسیدن به بیش‌ترین توانایی‌ها، بسیار حیاتی هستند و اگر می‌خواهید به اهداف شغلی و مالی‌تان برسید، باید این مهارت‌ها را به بالاترین حد ممکن برسانید.
یکی از این مهارت‌های ضروری، توانایی مدیریت پروژه‌ها با ابعاد مختلف است. پروژه را می‌توان یک کار چند مرحله‌ای تعریف کرد، چیزی که هر روز در زندگی و کارتان با آن سروکار دارید. برای موفق شدن باید در مدیریت پروژه قوی باشید.

 

از دام هوشمندی بر حذر باشید

یکی از بزرگ‌ترین خطرات در مدیریت پروژه این است که احساس کنید همه چیزهای لازم، راجع به موضوع را می‌دانید. بسیاری از مردم از توانایی‌شان برای انجام چندین کار هم‌زمان یا پشت سرهم استفاده می‌کنند. آن‌ها در «دام هوشمندی کم‌کاران» گرفتار می‌شوند. آن‌ها از هوش خود استفاده می‌کنند تا به خود و دیگران نشان دهند چقدر بی‌پروا و توانا هستند. این افراد، در رده افراد نالایقِ نادان قرار می‌گیرند. نالایقِ نادان کسی است که نمی‌داند و نمی‌داند که نمی‌داند.

 

مهارتی اساسی در زندگی

مدیریت پروژه یک مهارت ضروری است و کاربردش فقط برای سازندگان سدهای هیدرو الکتریکی یا آسمان‌خراش‌های بزرگ نیست. هر بار که برای خرید وارد سوپرمارکت می‌شوید درگیر یک پروژه هستید. اگر فروشنده هستید، کار بر هر فرد برای تبدیل او به یک مشتری، یک پروژه است. حتی اگر می‌خواهید عصر با یک نفر بیرون بروید، در حال سازماندهی و برنامه‌ریزی یک پروژه هستید.
توانایی شما در سازماندهی و انجام موفقیت‌آمیز یک پروژه مهارتی ضروری برای موفقیت است. این هنر ضروری مدیریت و راهی برای چند برابر کردن توانایی‌ها و نتایج است. توانایی مدیریت انواع پروژه‌ها در افزایش اعتبارتان و کسب درآمد رویایی بسیار ضروری است.

 

در حرفه خود بهترین باشید

اغلب افراد می‌توانند تایپ کنند؛ اما تعداد کمی از آن‌ها می‌توانند بدون اشتباه هشتاد تا نود کلمه در دقیقه تایپ کنند. میلیون‌ها نفر می‌دانند چگونه با کامپیوتر کار کنند، اما عده کمی حرفه‌ای هستند و می‌توانند از حداکثر قابلیت‌های آن استفاده کنند و به اهدافشان برسند. فروشندگان زیادی وجود دارند؛ اما فقط 10 درصد آن‌ها، 80 درصد فروش و سود را از آنِ خود می‌کنند.
مدیریت پروژه نیز به همین صورت است. هرکسی می‌داند کارهای چند مرحله‌ای را چگونه انجام دهد؛ اما تعداد کمی حرفه‌ای هستند. اغلب افراد تا حدی منظم و کمی هم بی‌نظم هستند. این افراد در رسیدن از نقطه الف به نقطه ب وقت و هزینه زیادی صرف می‌کنند و مرتکب خطاهای بسیار زیادی می‌شوند. آن‌ها در زندگی پروژه‌ها را ماهرانه مدیریت نمی‌کنند، چرا که نمی‌دانند این توانایی‌ها چقدر در رسیدن به خواسته‌هایشان اهمیت دارد.
برای موفقیت در زندگی به «اهرم» نیاز دارید. شما به یاری دیگران نیازمندید. برای کسب دستاوردهای بزرگ و زندگی عالی، به کمک افراد بسیاری نیاز دارید. باید بتوانید فعالیت‌های افراد مختلف را به سمت هدفی مشخص جهت‌دهی کنید. اگر مهارت مدیریت پروژه را بهبود نبخشید، درگیر پروژه‌ها خواهید بود؛ ولی یکی از افراد گروه و نه هدایت‌کننده گروه خواهید بود.

 

برون‌سپاری و مدیریت پروژه

قدرت اقتصادی هر کشور، مدیون چیزهای زیادی است؛ اما یکی از مهم‌ترین موارد، تخصصی کردن کارها و تقسیم کار است. به عبارت دیگر به جای آن‌که همه‌کاره باشیم، باید متخصص باشیم و در انجام یک یا دو کار بسیار ماهر شویم و هر کار دیگر را به دیگران واگذار کنیم.
امروزه، یکی از پرطرفدارترین واژه‌ها در کسب‌وکار، برون‌سپاری است. به این معنی که به جای استخدام یا نصب تجهیزات در محل خودتان، عملیات شرکت را به سازمان دیگری که متخصص انجام آن کار است محول می‌کنید.
بسیاری از سازمان‌ها دریافته‌اند که این روش، ارزان‌تر از انجام کارهایی نظیر تهیه فهرست حقوقی، حسابداری، حمل‌ونقل کالا، تولید، مونتاژ، تحویل، توزیع و هزاران کار دیگر توسط خودشان است.

 

شما همواره در حال برون‌سپاری هستید

کل زندگی شما، فرایند برون‌سپاری است. چه بدانید یا نه شما دائما کارها و فعالیت‌های خود را به صدها بنگاه اقتصادی نظیر سوپرمارکت‌ها، رستوران‌ها، خشک‌شویی‌ها، تعویض روغنی‌ها و خیاطی‌ها می‌سپارید. لازم نیست انجام این کارها را خودتان بیاموزید. واگذاری کارها به افرادی که در آن تخصص دارند بسیار به صرفه‌تر و آسان‌تر است. آن‌ها کار را بهتر، سریع‌تر و با اشتباهات کمتری انجام می‌دهند. با برون‌سپاری، زمان بسیار بیشتری برای انجام کارهای تخصصی‌تر و پرسودتر به دست می‌آورید. این یکی از کلیدهای ساخت اهرمی است که استعدادها و توانایی‌های شما را چندین برابر می‌کند.

 

راز بهره‌وری بالا

در مدیریت پروژه به طور نظام‌مند و سازماندهی‌شده، کارهای مختلف را برون‌سپاری می‌کنید تا به هدفی مشخص برسید. شما با کنار هم قرار دادن توانایی‌ها و استعدادهای افراد مختلف برای رسیدن به هدفی مشخص، هم‌افزایی ایجاد می‌کنید. با کار گروهی توسط افرادی با استعدادهای متفاوت، می‌توان دستاوردهایی خارق‌العاده ایجاد کرد. توانایی شما در همسو کردن نیروها برای رسیدن به هدف مشترک، کلید پیشرفت در کار و زندگی است.
برای ایجاد حس همکاری در گروهی از افراد برای انجام کاری پیچیده، باید «هماهنگی» ایجاد کرد. یکی از مهم‌ترین کارهای شما، تلاش برای ایجاد هماهنگی در افرادی است که با شما یا برای شما کار می‌کنند.

 

مدیریت پروژه

مدیریت پروژه هنری است که مستلزم تفکر و آینده‌نگری است. هرگاه باید کار بزرگی انجام دهید، اولین گام این است که یک قلم و کاغذ بردارید و افکارتان را بنویسید. همان طور که می‌دانید، تمام مردان و زنان موفق، افکارشان را ثبت می‌کنند. آن‌ها قبل از شروع، موارد لازم را یادداشت می‌کنند. آن‌ها فهرست‌های اصلی و همچنین فهرست‌های فرعی تهیه می‌کنند. آن‌ها محاسبه می‌کنند. آن‌ها از قبل همه جزئیات یک پروژه را تحلیل می‌کنند و درباره تمام مراحل کار فکر می‌کنند و با این روش، باعث صرفه‌جویی در سرمایه و زمان می‌شوند. آن‌ها اغلب در چند ماه کارهایی انجام می‌دهند که افراد معمولی در چند سال قادر به انجام آن نیستند.

 

منضبط باشید

مدیریت پروژه مثل هر کار دیگری نیاز به تمرین و انضباط شخصی دارد. این امر به عزم راسخی نیاز دارد تا بدون فکر کاری را انجام ندهید. افراد زیادی به روش «پاسخ و واکنش» کار می‌کنند. آن‌ها به اتفاقات اطرافشان واکنش نشان می‌دهند و با توجه به احساس لحظه‌ای پاسخ می‌دهند. ناگهان کاری را شروع می‌کنند و به همان سرعت آن را رها می‌کنند. آن‌ها عجولانه قضاوت می‌کنند، بلافاصله تصمیم می‌گیرند و بدون تحلیل دقیق شرایط اقدام می‌کنند. این افراد مرتکب اشتباهات زیادی می‌شوند و از دید دیگران نالایق و بی‌نظم هستند. شما اینطور نباشید.
وقتی تصمیم بگیرید تا در مدیریت پروژه بهترین باشید، شروع به استفاده از فرایند نظام‌مندی می‌کنید که در ادامه برایتان شرح می‌دهم. توانایی انجام کارهای چند مرحله‌ای شما را قادر می‌سازد تا بر هر چیز دیگری مسلط شوید. یادگرفتن این روش سخت نیست.

 

با پروژه پایان‌یافته شروع کنید

اولین قدم در اجرای هر پروژه آن است که از هدف شروع کنیم و به عقب برگردیم. استفان کاوی می‌گوید: «کار را با در نظر گرفتن پایان آن، شروع کنید». دکتر روبرِتو آساگیولی پیشنهاد می‌کند که قبل برنامه‌ریزی یا سازمان‌دهی کاری، نتیجه یا خروجی ایده‌آل را روی کاغذ یا در ذهن خلق کنید.
رابِرت فِریتز، در کتاب «مسیری با کمترین مقاومت» بیان می‌کند که «قدرتمندترین اصل سازماندهی، تعهد به چشم‌اندازی از یک هدف واضح برای شما و دیگران است». دکتر چارلز گارفیلد، در تحقیقاتش بر کارمندان پربازده به این نتیجه رسید که نقطه شروع دستاوردهای بزرگ، توانایی فرد در تصور پایان مطلوب کارها است؛ یعنی نگاه کردن به هدف طوری که انگار به آن نائل شده‌ایم یا از هر جهت عالی انجام شده است. هر پروژه با تعریف دقیق شما از خواسته خود و تصور چگونگی پایان ایده‌آل کار آغاز می‌شود.

 

تک‌تک مراحل را سازماندهی کنید

وقتی هدف به وضوح مشخص شد، گام بعدی تهیه فهرستی از تمامی چیزهایی است که برای رسیدن به هدف و تکمیل پروژه لازم است.
در مدیریت پروژه دو روش برای تهیه فهرست وجود دارد. روش اول «روش ترتیبی» نامیده می‌شود. در این روش ترتیب مراحل مشخص می‌شود. برای آغاز مرحله دوم، باید مرحله اول تمام شده باشد و مراحل بعدی هم به همین طریق ادامه می‌یابد. این مرحله‌ها «فعالیت‌های وابسته» نامیده می‌شوند. هر فعالیت به تکمیل فعالیت قبلی وابسته است. این نکته‌ای کلیدی است که باید در مدیریت پروژه با هر اندازه‌ای به خاطر داشته باشید.
روش دوم تهیه فهرست فعالیت‌ها در مدیریت پروژه، «روش موازی» نامیده می‌شود. فعالیت‌هایی وجود دارند که می‌توانند به صورت همزمان و مجزا از دیگر فعالیت‌ها انجام شوند؛ مثلا در تهیه یک بروشور یا خبرنامه، می‌توان همزمان با تهیه متن تبلیغاتی، نوع کاغذ را انتخاب کرد یا عکس‌های لازم برای توضیح متن را جمع‌آوری کرد.
قانون «برنامه‌ریزی قبلی مناسب، مانع کارایی ضعیف می‌شود» بهره‌وری شما را به طرز چشمگیری افزایش می‌دهد.
وقتی هدفی در ذهن دارید و همه کارهای لازم برای رسیدن به هدف را در فهرستی به صورت ترتیبی یا موازی سازماندهی کرده‌اید، اکنون برای بخش اصلی مدیریت پروژه آماده‌اید. این کلید آینده کاری‌تان است. این فرایند «انتخاب و واگذاری» است.

 

انتخاب و واگذاری

برای انجام موفقیت‌آمیز پروژه‌های بزرگ‌تر، به افراد بیشتری نیاز است. توانایی انتخاب افراد مناسب و واگذاری موثر کارها به آنان، به اندازه هر عامل دیگر، در موفقیت یا شکست پروژه تأثیرگذار است. یک انتخاب اشتباه یا یک برداشت اشتباه در واگذاری امور، برای عدم پیشرفت پروژه، اتمام بودجه و یا حتی شکست پروژه کافی است.
مردان و زنان زیادی توانسته‌اند با قبول یک پروژه و انجام شایسته آن، در کارشان به سرعت پیشرفت کنند. دیگران ترفیع نگرفته‌اند؛ زیرا هنگامی‌که پروژه‌ای به آنان محول شده، آن را جدی نگرفته‌اند و نرسیدن به نتیجه مطلوب، اطمینان مافوقشان را نسبت به توانایی‌های آن‌ها از بین برده است. مدیریت پروژه موضوعی جدی است.

 

مسائل مدیریت پروژه

تقریبا تمام مشکلات کسب‌وکار، مشکلات مدیریتی هستند که به مدیریت پروژه بر می‌گردند. به همین دلیل هر مدیری که سر کار می‌آید، تمام افراد گروه را جایگزین می‌کند. مدیر جدید تشخیص می‌دهد که دلیل انجام نشدن کار آن است که فرد مسئول در بخش تولید، فروش، توزیع یا هر بخش دیگر، توانایی انجام کار را ندارد.
هنگامی‌که گروهتان را می‌سازید، قابلیت خود را به عنوان مدیر نشان می‌دهید. 95 درصد موفقیت کاری به توانایی انتخاب افراد مناسب برای کمک به شما بستگی دارد. اغلب مشکلات کسب‌وکار از آنجا ناشی می‌شود که کار را به افراد نالایق و نامناسب می‌سپارید.
وظیفه شما انتخاب بهترین افراد موجود برای انجام کار است. سابقه هر فرد را به دقت بررسی کنید. معرف‌ها را بررسی کنید. با افراد دیگر در مورد آن فعالیت مشورت کنید. درباره توانایی افراد برای انجام کار به بهترین شکل، به نظرات دیگران توجه کنید.
در انتخابتان دقیق باشید و در سپردن وظایف کلیدی به بهترین افراد، مُصِر باشید. این کار باعث صرفه‌جویی در زمان و کمتر شدن مشکلات می‌شود.
یک نکته کلیدی: اگر فهمیدید شخصی را اشتباه انتخاب کرده‌اید، کسی که کار را در زمان مورد نظر و باکیفیت مطلوب انجام نخواهد داد، به سرعت برای جایگزین کردن این شخص اقدام کنید. یک فرد ضعیف در گروه، می‌تواند موجب از دست رفتن تلاش‌های دیگران و تضعیف روحیه افراد خوب شود. یکی از مهم‌ترین مسئولیت‌های رهبر گروه، جابه‌جایی فردی است که کارش را درست انجام نمی‌دهد.

 

با واگذاری کارها ظرفیت خود را چند برابر کنید

پس از انتخاب افراد برای انجام قسمت‌های مختلف پروژه، نوبت به واگذاری کارها می‌رسد. مسئولیت‌های خاص هر فعالیت لازم برای انجام پروژه را به فرد خاصی واگذار کنید. برای پایان هر فعالیت و هر بخش آن مهلت تعیین کنید. برای هر فرد، کاری که باید انجام دهد، زمان انجام کار، معیارهای ارزیابی عملکرد و شکل نهایی پروژه بعد از اتمام کار را تشریح کنید. هیچ‌چیز را به شانس واگذار نکنید. هرچه افراد در مورد دلیل انجام کار و چگونگی آن بیشتر بدانند، کار خود را بهتر انجام می‌دهند.
وجود ابهام بزرگ‌ترین عامل شکست مدیریت پروژه است. به همین دلیل باید به ‌طور منظم با افراد گروه به صورت انفرادی یا گروهی جلسه داشته باشید. با گروه به طور منظم در تماس باشید و آن‌ها را مطلع نگه‌دارید. همیشه در حال رد و بدل بازخورد باشید. هر چه پروژه مهم‌تر باشد، نظارت شما باید بیشتر شود.

 

پروژه را ملموس سازید

همان طور که نوشتن افکار روی کاغذ، هنگام سازمان‌دهی پروژه برای خودتان مهم است، استفاده از وایت برد یا کاغذهای بزرگ هم در جلسات اعضای گروه مفید است. هرچه پروژه و مسیر دستیابی به هدف را ملموس‌تر و تصویری‌تر کنید، احتمال انجام شدن کارها طبق برنامه و معیارهای مورد نظر بیشتر می‌شود.
برای نظارت بر پروژه، پیشرفت کار افراد را نسبت به مهلت تعیین‌شده اندازه‌گیری کنید. نظارت شما بر پروژه، موجب پیشروی آن می‌شود. به جای اینکه فرض کنید همه چیز خوب پیش می‌رود انتظارات خود از افراد را بررسی کنید. یادتان باشد که قوانین مورفی توسط مدیران پروژه‌های مختلف ساخته شده است.

 

قوانین مورفی

شما با این قوانین آشنا هستید.
1. اگر امکان اشتباه وجود دارد، اشتباه پیش خواهد آمد.
2. بودجه هر چقدر زیاد باشد، باز هزینه بیشتر از انتظارتان خواهد شد.
3. هرچقدر زمان در نظر بگیرید، باز کار بیشتر از زمان تعیین‌شده طول می‌کشد.
4. از تمام چیزهایی که می‌تواند اشتباه شود، بدترین مورد در بدترین زمان ممکن و با بیش‌ترین هزینه، اتفاق خواهد افتاد.
البته برای قوانین مورفی یک تبصره وجود دارد: «مورفی آدم خوش‌بینی بود!»

 

مرحله محدودکننده را شناسایی کنید

در مدیریت پروژه، همیشه یک «رویداد بحرانی» یا «مرحله محدودکننده» وجود دارد. همین یک عامل، تعیین‌کننده سرعت اتمام پروژه است. این همان فعالیتی است که باید قطعا و مطابق معیار انجام شود تا پروژه با موفقیت تمام شود. شما شخصا باید مسئولیت این مرحله را بر عهده بگیرید و تمام حواستان را روی درست انجام شدن آن متمرکز ‌کنید. حتی اگر کل آن فعالیت یا بخشی از آن را محول کرده‌اید، مراقب انجام شدن آن فعالیت باشید.
شما می‌توانید از مدیریت پروژه برای باز کردن حساب، افزایش درآمد، دستیابی به سلامتی فیزیکی و تناسب اندام مناسب، رفتن به تعطیلات، برنامه‌ریزی مسافرت، شروع یک کسب‌و‌کار جدید، نوشتن یک کتاب، ترسیم یک نقاشی یا مسافرت دور دنیا با یک قایق، استفاده کنید.

 

کسب پیروزی

استفاده صحیح از تکنیک‌های مدیریت پروژه در کارتان، می‌تواند برای شما یک مزیت رقابتی ایجاد کند. مهارت‌های مدیریت پروژه شما را قادر می‌سازد تا در کار و زندگی با شتاب زیادی پیشرفت کنید و به جلو حرکت کنید. هرچند گام‌های مدیریت پروژه ساده‌ هستند؛ ولی مهارت مدیریت پروژه پیچیده است و در موفقیت شما نقشی حیاتی دارد.
توسعه مهارت‌های مدیریت پروژه شما را قادر می‌سازد کارهای بهتر و بزرگ‌تری را با مسئولیت‌های بیشتر و درآمد بالاتر به عهده بگیرید.
مدیریت پروژه مهارتی ضروری برای کسب درآمد رویایی است و با تمرین می‌توان آن را آموخت.

ژان بقوسیان بازدید : 31 چهارشنبه 19 شهریور 1399 نظرات (0)

در سرتاسر جهان، زنان کارآفرین هر روز نقش بزرگ‌تری در اقتصاد کشور خود ایفا می‌کنند.
در کشورهای ثروتمند، نرخ پایین رشد جمعیت به همراه پیر شدن جمعیت، دولت‌ها را به لزوم فعالیت اقتصادی زنان آگاه کرده است؛ زیرا نیمی از جمعیت آن‌ها را زنان تشکیل می‌دهند و محروم شدن اقتصاد از توانایی‌های این قشر ضررهای فراوانی در پی خواهد داشت.

در همین راستا دولت‌ها با اصلاح قوانین کار، تاسیس مراکز آموزشی و حمایت از زنان کارآفرین و شاغل، سعی کرده‌اند زمینه را برای ورود آن‌ها به بازار کار فراهم کنند. در ادامه مقاله حاضر، ویژگی‌های زنان کارآفرین موفق ذکر می‌شود.

 

۱. دیدگاه مثبت

دیدگاه مثبت عامل اصلی تبدیل ایده‌ها به برنامه‌های عملی و اجرای این برنامه‌ها است. نگاه مثبت به وضعیت، زمینه نوآوری و رفع مشکلات را فراهم می‌کند و انرژی درونی، آزاد می‌کند. کارآفرینی دشوار است و اگر دیدگاه‌های منفی بر ذهن سلطه داشته باشند با نخستین مانع تلاش‌ها متوقف می‌شود. همواره مراقب ذهن خود باشید و اجازه ندهید روحیه‌تان با افکار منفی تضعیف شود. واقع‌بینی ضروری است اما در نظر گرفتن موانع با نگاه صنفی داشتن بسیار تفاوت دارد. برای مثبت باقی ماندن زنان کارآفرین، اطرافیان خود را از بین افراد خوش‌بین انتخاب می‌کنند.

 

۲. غلبه بر موانع

بررسی‌های انجام شده نشان می‌دهد در ایالات متحده ۷۰ درصد شرکت‌های تازه تاسیس به علت ناتوانی مدیران آن‌ها در حل مشکلات سه سال نخست، منحل می‌شوند. این در حالی است که نرخ انحلال شرکت‌هایی که توسط زنان تاسیس شده‌اند کم‌تر از شرکت‌های دیگر است. زنان در اغلب موارد می‌توانند از موانع در جهت منافع شرکت استفاده کنند. زنان کارآفرین باید عادت کنند از هر مانعی که به وجود می‌آید پندی بگیرند. به تدریج مشاهده خواهند کرد مشکل آنقدرها که ابتدا تصور می‌شد بزرگ و منفی نبوده است.

 

۳. اعتمادبه‌نفس بالا

قدرتمند بودن و اعتمادبه‌نفس داشتن به معنای مخرب و جسور بودن نیست. بر عکس اعتمادبه‌نفس و قدرت به معنای سازندگی و حرکت در مسیر صحیح است. هنگامی که فرد تصویر ذهنی درست و مثبتی از خود دارد و مسئولیت‌پذیر است که روحیه کارآفرینی او قوی‌تر است و دیگران نیز با اعتماد و اطمینان بیشتری با وی همکاری می‌کنند. آمارها نشان می‌دهد در بین مردان و زنان کارآفرین به ترتیب ۴۵ و ۵۱ درصد آن‌ها از این ویژگی برخوردار هستند.

 

۴. حس کمک به دیگران

تحقیقات نشان می‌دهد زنان بیش از مردان با کمک به دیگران در آن‌ها نفوذ می‌کنند. اشتیاق به ایجاد تغییری مثبت در زندگی دیگران از مهم‌ترین ویژگی‌های زنان کارآفرین موفق است و انگیزه بالایی برای فعالیت‌های اقتصادی آن‌ها است. نظرسنجی‌های انجام شده در بین زنان کارآفرین نشان می‌دهد در بین انگیزه‌های مختلف نظیر کسب درآمد بالا، اثبات توانایی، استفاده از تحصیلات و… حس کمک به دیگران و ایجاد تغییر در زندگی آن‌ها عامل اصلی مهم‌تر در فعالیت اقتصادی زنان است.

 

۵. صداقت

مسلما برای موفقیت لازم نیست قربانی‌هایی را در مسیر حرکت از خود بر جا گذارید. برای قدم گذاشتن به پله بالاتر لازم نیست روی دوش دیگران قدم بگذارید. حس رقابت منفی در بین مردان بیش از زنان است. حرکت طبق قانون و پرهیز از اقدامات غیرصادقانه در بین کارآفرین‌های زن به ویژه در آسیا مشاهده می‌شود. همین عامل حس اعتماد دیگر شرکت‌ها را برمی‌انگیزد؛ زیرا همه مایلند با کسانی همکاری کنند که صادق و قابل اطمینان باشند. در ایالات متحده میزان همکاری شرکت‌ها با زنان کارآفرین طی یک دهه گذشته همه ساله ۱۰ درصد افزایش یافته است.

 

۶. توازن بین زندگی و کار

با آنکه زنان همواره مسئولیت زندگی شخصی و خانوادگی را به عهده دارند، آن دسته از آن‌ها که بین کار و زندگی خانوادگی توازن برقرار می‌کنند موفق‌تر هستند. زندگی متوازن ذهن را برای ایده‌های خلاق آماده می‌کند. در کشورهای عضو سازمان توسعه و همکاری اقتصادی که کشورهایی پیشرفته هستند، در آمارها مشخص شده آن دسته از زنان کارآفرین که به زندگی خانوادگی، دوستان، سلامتی و روح خود توجه بیشتری دارند، موفق‌تر هستند. ویژگی ششم به ویژه در مورد زنان مصداق دارد؛ زیرا آن‌ها در هر سطح شغلی که باشند بر خانواده بیش از مردان تاثیر می‌گذارند.

 

۷. هدفمندی

اهداف همان رویاها هستند که با برنامه عملی و شفاف تجهیز شده‌اند. اگر اهداف نوشته نشوند، دستیابی به اهداف ممکن نخواهد بود و در حد رویا و آرزو باقی می‌مانند. تحقیقات نشان می‌دهد زنانی که برای مدیریت شرکت و کسب‌وکار خود برنامه‌ای شفاف و مرحله‌بندی شده دارند موفق‌تر عمل می‌کنند. البته این ویژگی برای تمام کارآفرین‌ها مفید است؛ اما از آنجا که زنان وظایف خانوادگی گسترده‌تری دارند، برنامه‌ریزی به آن‌ها کمک می‌کند توازن لازم را بین کار و زندگی خانوادگی برقرار کنند.

 

۸. دقت

تشخیص خلا در بازار که می‌توان آن را از طریق کارآفرینی پر کرد اقدامی استراتژیک در هر برنامه برای کارآفرینی است. کشف نیازهایی که تاکنون پاسخ داده نشده‌اند یا به میزان لازم تامین نشده‌اند کلید تولید موفق است. زنان به علت ریزبینی و دقت بالای خود نسبت به مردان توانایی بالاتری در کشف این نیازها دارند. از سوی دیگر آمارها نشان می‌دهد تقریبا در تمام کشورها میزان مصرف زنان بیش از مردان است به همین دلیل آن‌ها نیازهای بازار را بهتر تشخیص می‌دهند و کالاهایی که تولید می‌کنند نیاز واقعی بازار است.

 

۹. آموزش

اغلب زنان کارآفرین شیوه‌های کاری خود را به جانشین‌هایشان فرا می‌دهند و نوعی انتقال تجربه در شرکت‌هایی که آن‌ها تاسیس می‌کنند، مشاهده می‌شود که بسیار بیشتر از وضعیتی است که در شرکت‌های تحت مالکیت مردان دیده می‌شود. همین ویژگی به آن‌ها کمک می‌کند همزمان از هم‌فکری دیگران استفاده کنند.

 

۱۰. نگاه بلندمدت

بالاترین شدت مقاومت قبل از شکست صورت می‌گیرد. احتیاط و آینده‌نگری جزء ویژگی‌های اصلی کارآفرین‌های زن است. به دلیل نگاه بلندمدت، سرسختی زنان در مواجهه با مشکلات بیشتر است. البته احتیاط باعث نمی‌شود زنان موفق جرئت برداشتن قدم بعدی را نداشته باشند. با آنکه در سرتاسر جهان تعداد زنان کارآفرین بسیار پایین‌تر از مردان است اما در شرایط برابر موفقیت آن‌ها بیشتر است.

با آنکه در اکثر کشورهای جهان قوانین برای حضور زنان در عرصه اقتصاد مناسب نیست و هنوز نسبت به توانایی زنان در کارآفرینی آن‌طور که باید اعتماد به وجود نیامده اما روند نقش‌آفرینی زنان در حوزه کارآفرینی روندی رو به رشد است.

در بین ۵۰۰ شرکت برتر آمریکا مدیر تنها ۱۰ شرکت زن هستند. واقعیت این است که هر چه سطح مسئولیت‌ها بالاتر می‌رود تعداد زنان کم‌تر می‌شود؛ اما به تدریج تعداد آن‌ها رو به افزایش است. در شرکت‌های کوچک و متوسط شاهد حضور زنان در شغل‌های رده بالا در حد مالکیت و مدیریت هستیم.

ژان بقوسیان بازدید : 33 سه شنبه 21 مرداد 1399 نظرات (0)

زبان بدن یک جریان ثابت و غیرلفظی ارتباطی است؛ بدون ادای یک کلمه (حتی بدون اینکه متوجه باشیم)، زبان بدن احساسات و افکار ما را نشان می‌دهد؛ مثلا بدون ردوبدل کردن یک حرف می‌توانید حدس بزنید که مسئول خدمات‌‌دهی چه حسی درباره شما (که مشتری هستید) دارد.

چند سال پیش، در دانشگاه معتبری تحقیقی در مورد چگونگی دریافت پیام مردم از یکدیگر انجام شد. این تحقیق نشان می‌دهد که:
50 درصد پیام‌هایی که ما از مردم دریافت می‌کنیم از زبان بدن آن‌ها است.
38 درصد پیام‌ها از لحن صدا است.
7 درصد پیام‌ها از کلماتی است که آن‌ها می‌گویند.

همه ما می‌توانیم زمان‌هایی را به یاد بیاوریم که دوست یا فرد مورد علاقه‌مان غمگین و ناراحت به نظر می‌رسد و وقتی از او می‌پرسیم چه اتفاقی افتاده با چشمانی اشک‌آلود و قیافه‌ای درهم به ما می‌گوید: «هیچی من خوبم». کاملا روشن است! اعمال ما بلندتر از صدای ما حرف می‌‌زنند و زبان بدن ما پیام‌هایی منتقل می‌کند که بیش از حرف‌هایی که می‌زنیم باورکردنی‌اند. توانایی شما در تعبیر صحیح زبان بدن مشتری و انتقال پیام بدن خود به شکلی که این مفهوم را القا کند: «من اینجا هستم که کمک کنم». یکی از کم‌هزینه‌ترین و قوی‌ترین مهارت‌هایی است که شما دارید.

 

1. چشم‌ در چشم

تماس چشمی قوی‌ترین مهارت زبان بدن است. آن را مهارت توجه می‌نامند، زیرا به مشتری نشان می‌دهد که شما علاقه‌مند و پذیرای سخنان او هستید. تماس چشمی به شما این امکان را می‌دهد که هم احساسات و هم سخنان مشتری را بشنوید. تماس چشمی با تمرکز ملایم بر چهره‌ مشتری برقرار می‌شود؛ برای مثال: لحظه‌ای که مشتری به شما مراجعه می‌کند، بدون توجه به اینکه مشغول چه کاری هستید، فورا تماس چشمی را با تمرکز بر کل چهره‌ او و نه فقط چشم او برقرار کنید. همچنان که مکالمه پیش می‌رود، گاه‌ به‌ گاه چشم از چهره‌ او برگیرید تا احساس نکند که به وی خیره شده‌اید.

 

2. حالت چهره

چهره مانند جعبه‌ اعلانات است که به همه می‌گوید که شما خوشحال، غمگین، هیجان‌زده و غیره هستید. اجازه ندهید که فشارهای روز در ابروان شما چین ایجاد کند یا چهره شما خسته، کم انرژی یا نگران به نظر بیاید. برای مشتری مهم نیست که روز شما مانند جهنم بوده است. از نظر آن‌ها این اولین ارتباط شما در روز است. قبل از اینکه شروع به صحبت کنید مطمئن شوید که حالت چهره‌ شما حالت مثبتی دارد. چهره‌ آرام و خوشایند در بیشتر اوقات ایده‌آل است. ولی وقتی مشتری‌ها ناراحت هستند شما لازم است که چهره‌ خود را با شرایط فکری آن‌ها مطابقت دهید.
داشتن چهره آرام و مطبوع در برخورد با همکاران به اندازه‌ مشتری‌ها اهمیت دارد. چنین چهره‌ای همکاران شما را تشویق می‌کند که برای مشورت، راهنمایی و گرفتن اطلاعات به شما مراجعه کنند.
دوستی می‌گفت؛ زمانی با مدیری کار می‌کردم که هر وقت سوالی از او می‌کردید، چروکی در بینی خود ایجاد می‌کرد. این حرکت او برای من این تعبیر را داشت که «اه، نه باز هم تویی با یک سوال مسخره دیگر!» و این حالت چهره او مرا از دریافت اطلاعات مورد نیاز از او بازمی‌داشت.

 

3. طرز قرار گرفتن بدن و حرکات آن

طرز ایستادن بدن، خصوصا حرکات بدن، انرژی و علاقه‌ شما را به سخنان مشتری نشان می‌دهد. با استفاده از سرنخ‌های زیر شما می‌توانید حدس بزنید که چه وقت مردم بی‌صبرانه مایلند که مکالمه با شما را پایان دهند:

به عقب تکیه زدن یا عقب رفتن
روی برگرداندن از شما
عقب رفتن از میز کار یا میز غذا
بستن کیف‌دستی خود در حالی‌ که شما هنوز مشغول صحبت هستید
مرتبا نگاه کردن به ساعت خود

کارهای زیر به مشتری نشان می‌دهد که شما به او گوش می‌دهید و علاقه‌مند به صحبت با او هستید:

با سر تصدیق کردن
یکی از راه‌های غیرلفظی برای اینکه به فردی نشان دهید که به سخنان او توجه دارید سر تکان دادن است. خصوصا در مواردی که مشتری مشغول توضیح جزئیات یک واقعه است و شما نمی‌خواهید که صحبت او را قطع کنید، اما مایلید که او متوجه شود سخنان او را دنبال می‌کنید. در بیشتر نقاط جهان تکان دادن سر به بالا و پایین نشانه «بله» و از چپ به راست نشانه «نه» است. همچنین درست است که سر تکان دادن (هر چند لحظه یک بار) مفهومش گوش فرا دادن است اما مرتبا و پشت سرهم سر تکان دادن علامت بی صبری است.

روبه‌روی مشتری قرار گرفتن
با چرخاندن کل بدن (نه فقط سر) به سمت مشتری، این پیام را به وی منتقل می‌کنید که او همه‌ توجه شما را به خود اختصاص داده است. اگر رویتان به سمت مشتری نباشد، او احساس خواهد کرد که چیزی حواس شما را پرت کرده است.

به جلو خم شدن
تنها به اندازه‌ به جلو خم شوید که فاصله فیزیکی با فرد رعایت شده و او حس کند به آنچه می‌گوید توجه دارید.

 

4. حرکات دست

تکان دادن دست در حال صحبت (حتی با تلفن) راه طبیعی بروز احساسات و زبان بدن شما است. بعضی‌ها گویی با دستانشان صحبت می‌کنند و به نظر می‌رسد که رهبری ارکستر را بر عهده دارند.
حرکت دست که همراه استفاده شی‌ باشد، شرایط فکری مشتری را برای شما روشن می‌کند. برای مثال:

گذاردن سرقلم و نهادن آن در جیب: این حرکت آمادگی شخصی را برای نتیجه‌گیری از یک جلسه یا یک مکالمه نشان می‌دهد.

بازی با انگشتان: این عمل بی‌صبری یا ناامیدی را نشان می‌دهد.

مداوما صدای نوک قلم را درآوردن (نوک قلم را به بیرون و به داخل فشار دادن): این عمل دو مفهوم مختلف دارد: با مشتری راحت نیست یا غرق در فکر است. به سایر علامت‌های زبان بدن مشتری توجه کنید تا بفهمید کدام یک از شرایط فوق حاکم است.

 

5. فاصله فیزیکی

فضای شخصی، فاصله‌ای بین شما و فرد دیگر است که در آن احساس راحتی می‌کنید. اگر فردی در برخورد با شما حریم خصوصی شما را در نظر نگیرد و زیاد به شما نزدیک شود، شما بدون هیچ فکری به طور خودکار عقب‌تر می‌روید.
اگر می‌بینید که مشتری‌ از شما فاصله می‌گیرند شاید به این دلیل است که تلاش می‌کنند فضای بیشتری برای خود داشته باشد. شما با ایجاد فضای مناسب ارتباط را آسان می‌کنید و اعتماد می‌آفرینید. بهترین فضای فاصله فیزیکی (120-60 سانتی‌متر) است.

 

تمیز بودن مهم است

قسمت دیگری از زبان بدن مربوط است به تمیز بودن. تمیز و منظم بودن از دو نظر نقش مهمی را بازی می‌کند.

ما چگونه به نظر می‌آییم
شکل ظاهری ما اثر زیادی روی مشتری می‌گذارد. دست‌ها و ناخن‌های کثیف، موهای نامرتب و بوی بد دهن و بدن همگی عوامل مهمی هستند. اگر ما هزینه رفع آن‌ها را نپردازیم، مشتری را از دست می‌دهیم.
مشتری‌های ما انتظار دارند که شکل ظاهری ما با شغلی که بدان مشغول هستیم متناسب باشد. وقتی که مکانیک اتومبیل هستید سعی نکنید که دست و انگشتان تمیزی داشته باشید زیرا مشتریان فکر می‌کنند که تا به حال کاپوت ماشینی را هم بالا نکشیده‌اید.

محیط کار ما چگونه به نظر می‌آید
تمیزی محیط کار ما خصوصا وقتی که مشتری به آن دسترسی دارد خیلی مهم است. «منطق مشتری» قواعد خاص خود را دارد. یکی از آن‌ها این است که مشتری آزاد است رابطه‌ای غیرمنطقی بین چیزها ایجاد کند. مثالی کلاسیک از «منطق مشتری» در محیط کار، اظهارات یک مدیر خط هوایی است که یک بار متوجه شد مسافران فکر می‌کنند که اگر رویه‌های روی صندلی هواپیما و نیز جلو آن کثیف باشد، مفهومش این است که نمی‌توان مطمئن بود که موتور هواپیما خوب سرویس شده باشد.
یک بار جلسه‌ای کاری با یک طراح مالی داشتم که قرار بود استخدامش کنم. در انتهای جلسه او پاهایش را روی هم انداخت و من متوجه سوراخی در کفش او شدم و فکر کردم این شلختگی علامت بدی است برای فردی که کارش ارتقای امور مالی است و بالاخره او را استخدام نکردم. تاثیری که این نکته بر من گذاشت مهم‌تر از این بود که فکر کنم آیا این تصمیم منصفانه بوده است یا خیر.

 

چیزهای کوچک معانی بزرگ دارد

کتابخانه یک دانشگاه تصمیم داشت که تحقیقی در ورد اثر کارهای ساده و خصوصی بر برداشت دانشجویان از خدمات دریافتی انجام دهد. آن‌ها مسئولان کتابخانه (که برای قرض گرفتن کتاب باید به آن‌ها مراجعه کرد) را به دو دسته تقسیم کردند. به گروه اول گفتند باید به دانشجویان در گرفتن کتاب کمک موثر بکنند بدون اینکه از مهارت‌های ارتباطی از قبیل تماس چشمی و لبخند استفاده کنند. از گروه دیگر خواستند از مهارت‌های ارتباطی استفاده کنند، از قبیل تماس چشمی یا صدا کردن نام‌ آن‌ها (که در کارت کتابخانه موجود است).
در انتها با مصاحبه‌ای که انجام شد دانشجویانی که فقط خدمات موثر دریافت کرده بودند و در مورد آن‌ها از مهارت‌های ارتباطی استفاده نشده بود اظهار کردند که خدمات بدی گرفته‌اند؛ ولی دسته دیگر که علاوه بر خدمات موثر، مهارت‌های ارتباطی هم در موردشان اعمال شده بود گفتند خدمات دریافتی آنان عالی بوده است. نکته مهم این است که شاید ما با زبان بدن کارهای کوچکی انجام دهیم اما مطمئن باشید همین کارهای به ظاهر ساده اغلب اثر زیادی برجای می‌گذارد.

ژان بقوسیان بازدید : 18 یکشنبه 19 مرداد 1399 نظرات (0)

اگر صاحب کسب‌وکار هستید و وب‌سایت دارید، در انتخاب هاست بسیار دقت کنید و هر هاستی را برای میزبانی وب‌سایت خود خریداری نکنید. هاست نامناسب می‌تواند ضربه مهلکی به کسب‌وکار آنلاین شما وارد کند و در مقابل، یک هاست خوب می‌تواند میزبانی خوبی برای سایت و کاربران شما باشد و همیشه حس رضایت را به شما و اعضای سایت منتقل کند. تمامی اتفاقات پشت صحنه سایت، سمت سرورها انجام می‌شود و این سرورها در هاستی هستند که شما آن را تهیه می‌کنید.

 

کار سرورها چیست؟

کاربری وارد یک فروشگاه آنلاین می‌شود و محصولی را انتخاب می‌کند. سپس روی دکمه سبد خرید کلیک می‌کند، مراحل خرید را انجام می‌دهد و کار تمام می‌شود. اگر از سمت سرور به این روند نگاه کنیم کار به این سادگی نیست. هر بخشی از سایت که توسط کاربر کلیک می‌شود به‌صورت یک درخواست به سرورها ارسال می‌شود. سرورها این درخواست را بررسی می‌کنند سپس پاسخ این درخواست را برای کاربر در صفحه مرورگر ارسال می‌کنند.

حالا تصور کنید در طول روز صدها، هزاران و میلیون‌ها درخواست برای سرور ارسال شود، اگر این سرورها ضعیف باشند ممکن است همیشه پاسخ درست را ارسال نکنند. برای همین است که بعضی از درخواست‌های ساده در برخی سایت‌ها گاهی خطا می‌دهند. با انتخاب هاست خوب، خیلی از خطاهای سمت سرور از بین می‌روند.

 

هاست خوب چه ویژگی‌هایی دارد؟

در ادامه 10 ویژگی برای خرید هاست خوب را مورد بررسی قرار دادیم. توجه داشته باشید هر کدام از مواردی که معرفی شده‌اند را با توجه به نیاز وب‌سایت‌تان مورد بررسی قرار دهید.

 

1. ظرفیت و حجم هاست

متناسب با ظرفیت اطلاعاتی که می‌خواهید در سایت قرار دهید، فضای هاست را مشحص کنید. بهتر است ظرفیت هاست را کمی بیشتر از نیاز در نظر بگیرید. مثلا اگر حجم سایت (عکس‌، صوت، ویدیو، فایل‌های PDF و…) شما 1 گیگ است، هاستی با ظرفیت 2 گیگ تهیه کنید.

 

2. پهنای باند

یکی از پارامترهای مهم در خرید هاست، پهنای باند است و اکثر شرکت‌های هاست، این مورد را در توضیحات پلن ارائه شده، می‌نویسند.

پهنای باند چیست؟

مقدار فضایی که هاست برای سایت شما در نظر می‌گیرد و به ازای هر بازدید، دانلود و آپلودی که روی وب‌سایت شما انجام می‌شود، از آن کسر می‌گردد. توجه داشته باشید پهنای باند به صورت‌ماهانه است و اول هر ماه، مقدارش به حالت اولیه بازگردانی می‌شود.  مثلا پهنای باند هاست خریداری شده 10 گیگ است. اگر هر بازدید (یعنی کاربر وارد یکی از صفحات سایت شما شود) را 1 مگابایت در نظر بگیریم بنابراین سایت شما می‌تواند میزبان 2000 بازید در ماه باشد. اگر پیش از پایان ماه، تعداد بازدیدکنندگان سایت از 2000 نفر عبور کند، سایت شما مسدود می‌شود و برای هیچ کاربری نمایش داده نمی‌شود چون پهنای باند آن به اتمام رسیده است.

 

بنابراین پهنای باند هاست‌ها را متناسب با تعداد بازدیدهای سایت خود بررسی کنید و اگر فعالیت سایت شما طوری است که کاربران اقدام به دانلود و آپلود می‌کنند، این موارد را هم در نظر بگیرید تا سایت شما به علت اتمام پهنای باند مسدود نشود.

 

 

3. افزودن چند دامنه و زیردامنه در هاست

اگر قصد دارید فعالیت خود را در چند سایت انجام دهید هاستی خریداری کنید که قابلیت اضافه کردن چند دامنه را داشته باشد. یعنی هاستی باشد که بتوانید روی آن چند دامنه (چند سایت با آدرس‌های متفاوت) اضافه کنید. همچنین بررسی کنید چند زیردامنه برای دامنه‌های اصلی می‌توان اضافه کرد. با توجه به نوع فعالیت شما، این اعداد می‌توانند بسیار مهم باشند.

دامنه چیست؟

دامنه همان نشانی اینترنتی سایت شما است. مثلا: modiresabz.com

زیردامنه چیست؟

نشانی اینترنتی که وابسته به دامنه اصلی است و می‌توان بخشی از سایت را روی آن پیاده‌سازی کرد. مثلا: blog.modiresabz.com

 

4. ساخت ایمیل در هاست

شما به‌عنوان مدیر سایت می‌توانید ایمیل‌های اختصاصی برای سایت خود بسازید و از طریق آن با کاربران و مشتریان خود در ارتباط باشید. مثلا آدرس سایت yourdomain.com را در نظر بگیرید؛ می‌توان ایمیل admin@yourdomain بسازید و آن را در سایت قرار دهید تا از طریق آن با شما در ارتباط باشند.

معمولا همه هاست‌ها این قابلیت را دارند؛ اما پیش از خرید هاست به این نکته توجه کنید که چند اکانت ایمیل می‌توانید برای یک دامنه بسازید و اینکه چه تعداد پیام می‌تواند ارسال و دریافت شود.

 

5. تعداد دیتابیس (بانک اطلاعاتی، پایگاه داده)

تعداد دیتابیس هم در خرید هاست خوب بسیار اهمیت دارد. معمولا شرکت‌های هاستینگ، تعداد دیتابیس (بانک اطلاعاتی، پایگاه داده) را در پلن‌های پیشنهادی می‌نویسند. با توجه به نوع فعالیت سایت شما، انتخاب تعداد دیتابیس می‌تواند متغیر باشد. هاست‌ها می‌توانند قابلیت ساخت یک یا چند دیتابیس را داشته باشند حتی در برخی پلن‌ها تعداد ساخت دیتابیس نامحدود است.

دیتابیس چیست؟

جداولی با ستون‌ها و ردیف‌های منظم که اطلاعات کاملی از وب‌سایت شما را در خود ذخیره می‌کنند و با توجه به درخواست‌هایی که می‌شود، اطلاعات لازم را می‌دهند. مثلا شما یک سایت فروشگاهی دارید که قسمت بالای سایت بخش جستجوی محصول است. کاربری عنوان یک محصول را جستجو می‌کند. مثلا آیفون 11. زمانی که این عبارت نوشته می‌شود، یک درخواست برای دیتابیس ارسال میشود. دیتابیس بررسی می‌کند و در میان جداولی که دارد جستجو می‌کند و آیفون 11 را پیدا می‌کند و اطلاعات مربوط به آیفون 11 را به ترتیب زیر در صفحه مرورگر به کاربر نمایش می‌دهد.

  • عنوان کامل محصول
  • عکس محصول
  • قیمت محصول
  • لینک خرید محصول

 

دیتابیس جزئیاتی فهرست‌وار از سایت شما را در خود ذخیره می‌کند و با توجه به هر درخواست می‌تواند اطلاعات کامل آن درخواست را برای شما ارسال کند.

 

6. پشتیبانی هاست

یکی از مهم‌ترین خدمات هاست خوب، پشتیبانی درست و دقیق است. پیش از خرید هاست بررسی کنید که موارد زیر جزء خدمات آن‌ها است یا خیر.

  • پشتیبانی 24 ساعته
  • بازه زمانی پاسخ‌گویی به مشکلات
  • چت آنلاین
  • شماره تماس جهت مشکلات ضروری
  • ایمیل پشتیبانی اختصاصی
  • سیستم تیکتینگ (پرسش و پاسخ از طریق سایت)

ممکن است سایت در زمان غیر کاری به مشکل بخورد یا مسدود شود؛ اما اگر هاست شما خدمات پشتیبانی خوبی داشته باشد، در هر وقت از شبانه‌روز می‌توانید مشکلات را  گزارش دهید تا در سریع‌ترین زمان آن را رفع کنند.

 

7. گرفتن بک‌آپ توسط هاست

گرفتن نسخه پشتیبان از سایت به‌صورت منظم باعث می‌شود هیچ‌وقت نگران خرابی سایت نباشید. ممکن است سایت شما را هک کنند، افزونه‌ اشتباه یا تنظیمات اشتباهی انجام دهید که بخش یا کل سایت شما پاک شود. اگر هاست مثلا روزانه از سایت شما بک‌آپ بگیرید به‌راحتی اطلاعات سایت را بازگردانی می‌کنید. یکی دیگر از ویژگی‌های یک هاست خوب ارائه خدمت بک‌آپ گیری منظم است. پس قبل از خرید هاست این مورد را به دقت بررسی کنید.

 

8. نسخه PHP هاست

اگر زبان برنامه‌نویسی سایت شما PHP است باید هاستی انتخاب کنید که بتوان نسخه PHP آن را تغییر داد چون کدهای زبان برنامه‌نویسی PHP دائما به‌روزرسانی می‌شوند و ساختار آن‌ها توسعه پیدا می‌کنند. بعضی از هاست‌ها به‌صورت پیش‌فرض همشه روی آخرین نسخه PHP هستند و امکان تغییر نسخه را به مدیریت سایت نمی‌دهند و برای تغییر آن باید درخواستی به شرکت هاست ارسال کنید. برخی هاست‌ها نیز امکان تغییر نسخه PHP را در پنل مدیریت هاست قرار می‌دهند و مدیریت سایت می‌تواند خودش اقدام به تغییر کند.

 

9. گواهی SSL رایگان

برخی هاست‌ها خدمات گواهی SSL رایگان روی برخی پلن‌ها دارند و می‌توانید پلنی انتخاب کنید که این امکان برایش فراهم باشد. زمانی‌که SSL روی هاست نصب شود، دامنه سایت با https بارگذاری می‌شود و اگر گواهی SSL نداشته باشد، دامنه سایت با http اجرا خواهد شد. توجه داشته باشید، سایت‌ها با پروتکل https دارای امنیت بیشتری نسبت به http هستند.

 

10. در دسترس بودن هاست (آپ‌تایم بودن هاست)

یکی از خدماتی که هاست‌ها در پلن‌های خود معرفی می‌کنند این است که وضعیت در دسترس بودن هاست ما 99 درصد است. برخی هاست‌ها این عدد را 99.9 درصد اعلام می‌کنند. یعنی سرورهای این‌ هاست‌ها همیشه فعال هستند و خیلی خیلی کم اتفاق می‌افتد که با مشکل مواجه شوند. همیشه پیش از خرید می‌توانید بیشتر تحقیق کنید و نظرات کاربران را در مورد شرکت هاست مورد نظر بررسی کنید.

 

بهترین هاست‌های داخلی

در ادامه 10 هاستی که خدمات خوبی ارائه می‌دهند را معرفی می‌کنیم. توجه داشته باشید این هاست‌ها پیشنهاد مدیر سبز نیستند و صرفا جهت معرفی است.

  1. میزبان‌فا
  2. ایران سرور
  3. نت‌افراز
  4. هاست ایران
  5. برتینا
  6. سرور پارس
  7. میهن وب‌هاست
  8. هاست دی‌ال
  9. سون‌هاست
  10. ماندگار وب

 

نویسنده: محمدرضا عابدینی

 منبع: سایت modiresabz.com

ژان بقوسیان بازدید : 34 یکشنبه 19 مرداد 1399 نظرات (0)

بازاریابی تلفنی  کار آسانی نیست. اغلب از بازاریابی حضوری بسیار سخت‌تر است. یکی از دلایل آن است که مشتری شما را نمی‌بیند حتی اگر مشتری شما را ملاقات نکند و نبیند، انتقال دادن تصویری حرفه‌ای از پشت تلفن برای موفقیت، نیازمند تلاش زیاد است. این ده نکته می‌تواند به شما کمک کند حرفه‌ای‌تر به نظر برسید و  بازاریابی تلفنی حرفه‌ای داشته باشید.

1. از هدفون استفاده کنید

گذاشتن هدفون عاملی روان‌شناختی برای آمادگی کاری است؛ زمان فعالیت رسیده است! استفاده از هدفون دست‌های شما را آزاد می‌گذارد، طوری که بتوانید راحت یادداشت بردارید. با یادداشت کردن اطلاعات مهم، بهتر می‌توانید تمام نکات مهم را مرور، خلاصه و پیگیری کنید.

وقتی قرار نیست برای نگه‌ داشتن گوشی تلفن بین گوشی و شانه‌تان تمرکز کنید، می‌توانید بر مشتری تمرکز کنید. در ضمن با استفاده از یک هدفون خستگی عضلات گردنتان را نیز کاهش می‌دهید و احتمال افتادن گوشی تلفن از دستتان کم‌تر می‌شود.

2. ایستاده صحبت کنید

آیا تا به‌ حال دقت کرده‌اید که چرا خواننده‌ها هنگام اجرای برنامه‌ همیشه می‌ایستند؟ این امر اتفاقی نیست. آن‌ها می‌دانند صدایشان زمانی که پرده دیافراگم تا نشود، با دامنه و قدرت بیشتری منتقل می‌شود.

از این راز خواننده‌ها برای مقتدرانه‌تر و با اعتماد‌به‌نفس‌تر به نظر رسیدن هنگام صحبت با مشتری در پشت تلفن استفاده کنید. صاف بایستید و انرژی و شور و هیجانتان را به بیرون سرازیر کنید.

3. یکنواخت صحبت نکنید

از صحبت کردن با تن صدای یکنواخت و کسل‌کننده خودداری کنید. اگرچه تن صدای شما آن چیزی است که صدای شما را می‌سازد، می‌توانید با کمی توجه به آن، ارتباط تلفنی‌تان را بهتر کنید. اطمینان حاصل کنید که تن صدایتان پیامی را که می‌خواهید، به شنونده منتقل می‌کند.

اگر خیلی آهسته صحبت کنید، عبارت «می‌توانید دوباره آن را تکرار کنید؟» را به‌ دفعات خواهید شنید. اگر خیلی بلند حرف بزنید، مشتری مجبور می‌شود گوشی تلفن را از خود دور کند. کمی بلندتر از حد معمول صحبت کنید. همین موضوع این حس را منتقل می‌کند که شما بسیار پر انرژی هستید.

اکثر فروشندگان سریع صحبت می‌کنند. قبل از قطع شدن تلفن از سوی مشتری، با شور و هیجان و علاقه نکات فروش را به گوش مشتری برسانید. آهسته صحبت کردن نیز همان‌قدر می‌تواند بد باشد.

4. کم‌تر حرف بزنید… بیشتر گوش دهید

هر چقدر بیشتر به صحبت‌های دیگران گوش دهید، اطلاعات بیشتری کسب می‌کنید. اگر فقط حرف بزنید و نخواهید به چیزی گوش کنید، چیزی دستگیرتان نخواهد شد.

با مطرح کردن یک یا دو سوال شروع کنید و بعد به طرف مقابل اجازه صحبت بدهید. طوری حرف بزنید که در جریان اطلاعات بیشتری درباره‌ مشتری، شرکت، نیازها، خواسته‌ها و اولویت‌های او قرار بگیرید. تنها با امکان صحبت دادن به مشتری می‌توانید این اطلاعات را به دست آورید و بهترین شیوه‌ پاسخ‌گویی به نیازها و برآوردن اولویت‌ها و ارزش‌های مشتری را کشف کنید. به‌ عنوان پاداش این رفتارتان، مشتری از اینکه چقدر شما باهوش و بامعلومات هستید، شگفت‌زده گوشی را می‌گذارد!

5. بدنتان را آماده کنید

برای اینکه در فروش تلفنی بهتر و موثرتر عمل کنید، چند تمرین ورزشی گرم‌کننده به‌ منظور آماده کردن بدنتان انجام دهید. قبل از برقراری اولین تماس تلفنی‌تان، ورزش‌های صورت را انجام دهید، به‌ این‌ ترتیب که عضلات صورتتان را منقبض و سپس رها سازید و دندان‌هایتان را چند بار به هم بفشارید و رها کنید. آهسته خمیازه بکشید تا عضلات گونه‌ها و پوست صورتتان را آماده کنید. چند بار گونه‌هایتان را پر از هوا و خالی کنید. با بالا بردن و پایین انداختن شانه‌ها، انقباض گردن و شانه‌ها را برطرف کنید. انجام چند تمرین کششی برای کل بدن نیز ایده‌ بدی نیست.

6. صدایتان را گرم کنید

برای آنکه صدای شما خوب و دلپذیر باشد باید آن را گرم کنید. زمزمه کردن تمرینی عالی برای تارهای صوتی است. قبل از برقراری اولین تماس تلفنی، کمی حرف بزنید؛ مثلا نقشه شام امشب را با همسرتان بکشید. از بچه‌ها بپرسید برای امروز چه نقشه‌ای دارند. با یک همکار کنار آب‌سردکن اداره گپ کوتاهی بزنید.

7. پیش از تماس تمرین کنید

هر فروشنده‌ای از تمرین نوشته‌های اصلی و مکالماتش قبل از برداشتن گوشی تلفن سود زیادی می‌برد. توصیه می‌کنم دست‌کم پانزده دقیقه قبل از هر جلسه تمرین کنید. تمرین را با صدای بلند انجام دهید از اینکه ممکن است همکارانتان شما را دست بیندازند، نگران نباشید؛ آن‌ها زمانی که نتیجه کارتان را در فروش ببینند دیگر نخواهند خندید. این مراحل را کامل تمرین کنید: مقدمه و جملات آغازکننده، نوشته‌ها و دیالوگ‌های جلب مشتری، پیگیری قرار ملاقات‌ها، نوشته‌های پیگیری و بستن قراردادها؛ تمام این موارد را تمرین کنید.

یک جلسه پیگیری تمرینی در پایان هر روز ترتیب دهید. از یک همکار، دوست یا سرپرست دلسوز بخواهید با شما در اجرای این تمرین همکاری کند. اگر زمانی را به‌ طور منظم برای بهبود مهارت‌های فروش تلفنی‌تان در نظر بگیرید، مطمئن باشید در مکالمه تلفنی نیز به‌ عنوان یک حرفه‌ای ماهر ظاهر شوید.

8. تلفن‌هایتان را دسته‌بندی کنید

به‌ منظور حداکثر تاثیر و اثربخشی بهینه، تلفن‌ها را دسته‌بندی کنید؛ برای مثال تمام تماس‌های جلب مشتری را در یک چارچوب زمانی -مثلا در دو ساعت اول صبح- بگیرید و سپس روزتان را با یک جلسه‌ اختصاص داده شده به انجام تلفن‌های پیگیری‌ دنبال کنید. دست‌کم ده تلفن مشابه را در یک ردیف قرار دهید و پشت سر هم انجام دهید. با تمرکز بر یک نوع، شما خودتان را بیشتر در منطقه مخصوص زمین‌ بازی قرار می‌دهید و بر مهارت‌ها و قدرت‌های مورد نیاز‌تان برای دست‌یابی به نتیجه‌ تلفنی موفق متمرکز می‌شوید. به‌ محض اینکه تماس‌ها را یک‌به‌یک علامت می‌زنید، متوجه می‌شوید با هر تماس نتایج بهتری کسب می‌کنید.

 9. صدای تماس‌هایتان را ضبط کنید

وقتی تماس‌ها را ضبط می‌کنید، نه‌ تنها یک نوار ضبط شده‌ ارزشمند از مکالمه‌ تلفنی‌تان ایجاد می‌کنید -موردی که بعدا هر وقت نیاز داشتید به آن مراجعه می‌کنید- بلکه ابزاری ارزشمند برای ارزیابی خودتان ایجاد می‌کنید. به این موارد دقت کنید: آیا خیلی سریع صحبت کردید؟ خیلی حرف زدید؟ آیا تهاجمی به نظر می‌رسیدید؟ به نظر آماده نبودید؟ طوری به خودتان گوش دهید که انگار یک مشتری گوش می‌دهد. با انجام این کار، روش‌هایی را کشف می‌کنید که با آن‌ها می‌توانید مهارت‌های فروش تلفنی را ارتقا دهید.

10. یادداشت کنید

یک بازاریاب تلفنی حرفه‌ای هیچ‌گاه بدون داشتن دفتر و قلم تماس‌ها را آغاز نمی‌کند. تمام نکات مهمی که مشتری می‌گوید را یادداشت کنید. خیلی زشت است که از مشتری سوالی بپرسید که قبلا آن را توضیح داده است یا نام و مشخصات او را مجددا بپرسید. یادداشت خلاصه صحبت‌های مخاطب هم تمرکز شما را افزایش می‌دهد و هم اعتماد مخاطب را جلب می‌کند. همچنین یادداشت کردن باعث می‌شود حرف مخاطب را مدام قطع نکنید. اگر وسط صحبت‌های او چیزی به ذهنتان رسید همان لحظه بیان نکنید، بلکه یادداشت کنید و در زمان مناسب به او بگویید.

نویسنده: ژان بقوسیان - آذر جوزی

 منبع:  modiresabz.com

ژان بقوسیان بازدید : 48 یکشنبه 12 مرداد 1399 نظرات (0)

گاهی دوستان می‌پرسند کدام سایت برگزاری وبینار این امکان را دارد که تمام شرکت‌کنندگان وب‌کم خودشان را روشن کنند. برخی می‌گویند: کیفیت فیلم وبینارهای من خوب نیست. این‌گونه سوالات نشان می‌دهد که تصور درستی از وبینار ندارند. در دنیای اینترنت سه نوع رویداد آنلاین داریم که هرکدام مزایا و معایب خود را دارد. خیلی‌ها فکر می‌کنند تمام این موارد وبینار هستند. بیایید ببینیم هرکدام از این سه رویداد دقیقا چه هستند و چه تفاوت‌هایی باهم دارند.

هر کدام از این سه مورد می‌تواند در رشد کسب‌وکار شما مفید باشد. بسته به فعالیت شما می‌توانید انتخاب کنید که از کدام مورد بیشتر استفاده کنید تا رشد سریع‌تری به کارتان بدهید. 

حتی بسیاری از سایت‌هایی که سرویس برگزاری وبینار معرفی می‌شوند، درواقع برای برگزاری وبینار طراحی نشده‌اند و کاربرد‌های دیگری دارند. پس بیایید به هرکدام از این سه نوع رویداد آنلاین بپردازیم.

 

1. جلسه آنلاین (Meeting)

این رویدادهای آنلاین و زنده معمولا با افراد کمی برگزار می‌شود و شاید تعداد شرکت‌کنندگان از تعداد انگشتان دست تا حداکثر حدود 50 نفر باشد. امنیت این رویدادها بسیار مهم است؛ چون شاید مطالب خصوصی و سری کسب‌و‌کار مطرح شود. همچنین شاید آموزش‌های خاصی ارائه شود که نباید در دسترس همه قرار بگیرد. این رویدادها طوری نیست که هرکسی بتواند شرکت کند و برگزارکننده با قرار دادن لینک خاصی که شاید با رمز عبوری همراه شده، اجازه دسترسی را برای افراد خاصی صادر می‌‌کند.

کاربرد جلسات آنلاین یا تماس‌های گروهی

برگزاری جلسات آنلاین بین اعضای شرکت
برگزاری جلسات آنلاین بین کارکنان شرکت و شرکت‌های دیگر
ارائه مشاوره خصوصی به مشتریان شما
آموزش‌های خصوصی و نیمه‌خصوصی
جلسات پرسش و پاسخ

 

در این رویدادها شرکت‌کنندگان معمولا تعامل زیادی با همدیگر دارند. کافی نیست امکان چت یا نوشتن متن را فراهم کنید، بلکه شرکت‌کنندگان باید بتوانند به کمک میکروفن و وب‌کم خود با کامپیوتر یا دوربین و میکروفن موبایل وارد جلسه شوند و مطالب خود را به اشتراک بگذارند.

نمونه‌هایی از سرویس‌هایی که برای Meeting یا جلسه طراحی شده، Google Meet، Zoom و Google Duo هستند.

 

2. وبینار (Webinar)

وبینارها معمولا با تعداد بیشتری از شرکت‌کنندگان برگزار می‌شود. در این رویدادها هم می‌توانیم دسترسی را محدود کنیم تا فقط کسانی که مد نظر ما هستند در آن شرکت کنند.

وبینارها شبیه جلسات آنلاین نیستند که همه شرکت‌کنندگان بتوانند از طریق وب‌کم و میکروفن تعامل داشته باشند. این رویدادها بیشتر شبیه همایش‌ها هستند که یک نفر سخنرانی می‌‌کند و بقیه شنونده هستند.

در حالت معمول شرکت‌کنندگان نمی‌‌توانند وب‌کم و میکروفن خود را فعال کنند، مگر آنکه برگزارکننده این دسترسی را به آن‌ها بدهد. پس در وبینار، شرکت‌کنندگان بیشتر بیننده و شنونده هستند و اگر سوالی داشته باشند می‌توانند از طریق چت بپرسند. بیشترین کاربرد وبینارها آموزش و همین‌طور فروش محصولات و خدمات است.

رایج‌ترین نوع وبینار آن است که مدرس یا سخنران یک فایل پاورپوینت را به نمایش می‌‌گذارد. همچنین مدرس با فعال کردن وب‌کم خود می‌تواند تصویر خود را هم نمایش بدهد. ولی نکته مهم آن است که سرویس‌های وبیناری برای انتقال ویدیوی باکیفیت از وب‌کم طراحی نشده‌اند.

شاید شما این موضوع را نمی‌دانید ولی مثلا کیفیت تصویر وب‌کم که سایت Clickmeeting می‌تواند منتقل کند فقط 640 در 480 پیکسل  است که کیفیت بسیار پایینی است؛ البته آن هم اگر عضویت Webinars Pro را تهیه کرده باشید. شما حتی اگر گران‌ترین وب‌کم‌ها را تهیه کنید نمی‌توانید کیفیت تصویر خودتان را بهتر کنید. وقتی فیلم رکورد شده را ببینید شاید کاملا ناامید شوید. این موضوع کاملا طبیعی است زیر کلیک‌میتینگ برای برگزاری وبینار ساخته شده است و نه انتقال تصاویر ویدویی باکیفیت. شما نباید وب‌کم را تمام‌صفحه کنید و با مخاطب صحبت کنید؛ بلکه باید پاورپوینت یا صفحه کامپیوتر خود را به اشتراک بگذارید. در این حالت کیفیت تصویر HD یا 1280 در 720 پیکسل خواهد بود که کاملا قابل قبول است.

 

کاربرد وبینار

سخنرانی برای عده‌ای خاص
ارائه آموزش تخصصی
معرفی آنلاین محصول یا خدمت

 

بسیاری از مدرس‌ها ترجیح می‌دهند برای کلاس‌های خودشان از وبینار استفاده کنند، چون سرعت آپلود کمی نیاز است و اگر سرعت آپلود شما حدود 2Mb/s باشد، بدون مشکل می‌توانید وبینار برگزار کنید. وبینارها ابزاری عالی هستند. تنها نکته منفی آن است که شاید کمی خسته‌کننده باشد و همین که کیفیت تصویر نسبتا پایین است شاید حس فوق‌العاده‌‌ای به شرکت‌کننده ندهد.

نمونه‌هایی از سرویس‌هایی که برای  Webinar طراحی شده Clickmeeting، WebinarJam، GotoWebinar و … هستند.

اگر به برگزاری وبینار علاقه دارید در دوره آنلاین «برگزاری وبینار و کلاس آنلاین» شرکت کنید.

 

3. وبکست‌ (Webcast)

وبکست‌ها جذاب‌تر و سرگرم‌کننده‌تر هستند. دلیلش آن است که به‌جای نمایش پاورپوینت و صوت مدرس یا سخنران، بیشتر شبیه برنامه‌های زنده تلویزیونی هستند. در این رویدادها تعداد شرکت‌کنندگان می‌‌توانند خیلی بیشتر باشد و حتی به چند هزار نفر برسد.

در حالت رایج هرکسی می‌‌تواند بدون ثبت‌نام به وبکست شما دسترسی داشته باشد. البته می‌توانید با روش‌هایی محدودیت ایجاد کنید تا فقط افراد مورد نظر شما در رویداد شرکت‌ کنند.

سایت‌هایی مثل یوتیوب، فیس‌بوک، آپارات، اینستاگرام و … امکان برگزاری وبکست را به‌صورت رایگان فراهم کرده‌اند. البته پخش زنده وبکست به سادگی برگزاری وبینار نیست که یک دکمه‌ای زده شود و برنامه شروع شود. برای برگزاری وبکست باید با روش‌های استریمینگ از موبایل و کامپیوتر آشنا شوید.

در واقع لایو اینستاگرام هم نمونه‌ای از وبکست یا لایو استریم است.

 

اگر تعداد شرکت‌کننده‌های وبکست چند هزار نفر باشند، معمولا برگزارکننده تصمیم می‌گیرد که امکان چت گروهی وجود نداشته باشد. در این حالت شاید مدرس از شرکت‌کنندگان بخواهد سوالات و نظرات خود را به یک رسانه خاص مثل واتزاپ بفرستند.

به‌طور خلاصه وبکست‌ها بیشتر توسط افراد و مدرسان حرفه‌ای‌تر استفاده می‌شود و برگزاری آن نیاز به هماهنگی بیشتر و امکاناتی مثل دوربین و … دارد.

 

برگزاری وبکست

ژان بقوسیان بازدید : 51 یکشنبه 12 مرداد 1399 نظرات (0)

در دنیای امروز برگزاری کلاس‌ها و برنامه‌های آنلاین روز به روز رایج‌تر می‌شود. وقتی مردم برنامه‌های آنلاین زیادی می‌بینند، توقع آن‌ها بالاتر می‌رود و دوست دارند آموزش‌ها و برنامه‌های باکیفیت ببینند. یکی از روش‌های برگزاری کلاس یا برنامه آنلاین زنده، استفاده از «وبکست» است.

وبکست ترکیب دو واژه Web+Cast است که به معنی پخش از طریق وب یا همان اینترنت است. البته وبکست فقط مخصوص مدرس‌ها نیست. مثلا افرادی در دنیا وجود دارند که به بررسی محصولات جدید می‌پردازند و از طریق پخش زنده برنامه خود کسب درآمد می‌کنند.

اگر می‌خواهید تفاوت وبینار و وبکست را بدانید لطفا مقاله «تفاوت جلسه آنلاین، وبینار و وبکست» را مطالعه کنید.

 

Streaming چیست؟

استریمینگ به معنی ارسال تصویر و صوت از طریق اینترنت است. این ارسال می‌تواند لایو یا زنده باشد. همچنین می‌توان فیلم‌های ضبط شده را استریم کرد. سایت‌هایی مثل فیلیمو و نماوا نمونه‌هایی از استریمینگ فیلم هستند که زنده نیست و فیلم‌ها قبلا ضبط شده است.

استریمینگ همچنین می‌تواند زنده باشد؛ یعنی در همان لحظه که صحبت می‌کنیم ویدیوی ما منتقل و پخش شود.

مزیت استریمینگ آن است که یک فیلم به قطعات بسیار کوچکی تقسیم می‌شود، سپس ارسال می‌شود و پس از پخش از دستگاه مقصد که احتمالا کامپیوتر یا موبایل است پاک می‌شود.

 

وبکست چیست؟

وبکست هم درواقع همان استریمینگ است که در آن می‌توانیم تصویر و صوت خودمان و همچنین فیلم‌های ضبط‌شده و تصویر کامپیوتر و … را به صورت زنده پخش کنیم. یکی از جدیدترین اتفاقات در صنعت آموزش و به خصوص با شیوع ویروس کرونا، حرکت مدرس‌ها از وبینارهای پاورپوینت و صوت به آموزش‌های آنلاینی است که امکان نمایش تصویر شما با یک یا چند دوربین، پاورپوینت، صفحه دسکتاپ و … وجود دارد.

برنامه‌های زنده تلویزیونی که شامل چند دوربین، زیرنویس، تبلیغات وسط برنامه و … اگر از طریق اینترنت ارسال شود و مخاطبان از طریق سایت یا نرم‌افزاری آن را ببینند، درواقع «وبکست» است.

 

در «وبکست» می‌توانید:

تصویر خودتان را با کیفیتی بسیار عالی و از طریق دوربین حرفه‌ای یا دوربین موبایل منتقل کنید.
کیفیت پخش می‌تواند حتی FullHD باشد و معادل فیلم‌های سینمایی باشد.
وسط آموزش می‌توانید تبلیغ پخش کنید یا تیزری که از پیش ضبط شده را نمایش دهید.
امکان پخش با چند دوربین وجود دارد و می‌توانید تصویر خودتان را گاهی از نمای نزدیک و گاهی از نمای دور پخش کنید.
امکان استفاده از تصویر در تصویر برای تنوع بیشتر آموزش
افزودن نوشته و عنوان روی تصویر شما وجود دارد؛ دقیقا مثل برنامه‌های خبری زنده و مستندها

 

کاربرد وبکست برای مدرسان چیست؟

1. برگزاری کلاس‌های آنلاین باکیفیت
2. پخش زنده همایش‌ها و کلاس‌های حضوری
3. تدوین همزمان فیلم همایش یا کارگاه

 

فرایند برگزاری وبکست چگونه است؟

فرایند برگزاری وبکست به سه بخش تقسیم می‌شود.

1. ورودی‌ها

ابتدا لازم است ورودی‌های خود را مشخص کنیم. در برنامه زنده قصد داریم از چه ورودی‌هایی استفاده کنیم. دوربین عکاسی، دوربین فیلم‌برداری، دوربین موبایل، میکروفن، صفحه کامپیوتر، صفحه موبایل و … مثال‌هایی از ورودی‌هایی هستند که می‌توانیم در وبکست خود استفاده کنیم و به آموزش زنده خودمان تنوع ببخشیم.

 

2. تدوین

تمام این ورودی‌ها باید وارد یک سیستم تدوین شوند. این سیستم تدوین می‌تواند یک کامپیوتر و نرم‌افزار مناسب باشد. البته تجهیزات سخت‌افزاری گران‌قیمتی وجود دارند که به کمک آن‌ها می‌توان به تدوین همزمان پرداخت و دیگر نیازی به کامپیوتر نباشد.

 

تدوین همزمان چیست؟

فرایند تولید ویدیو سه مرحله دارد. مرحله پیش‌تولید، تولید و پس‌تولید. در مرحله پیش‌تولید (Pre Production) تمام برنامه‌ریزی‌ها، آماده‌سازی تجهیزات لازم، انتخاب محل فیلم‌برداری و … مشخص می‌شود. مرحله تولید (Production) مرحله‌ای است که دوربین‌ها روشن می‌شود و تصویربرداری و صدابرداری آغاز می‌شود. در مرحله پس‌تولید (Post Production) کار تدوین و ویرایش فیلم انجام می‌شود و خروجی نهایی ساخته می‌شود.

اگر مراحل تولید و پس‌تولید همزمان شوند، به این کار تدوین همزمان می‌گوییم؛ یعنی همزمان با تصویربرداری، کار تدوین و ویرایش هم انجام می‌شود و پس از پایان برنامه فیلم نهایی ویرایش شده آماده است و می‌توان آن را عرضه کرد.

 

در تدوین همزمان چه کارهایی انجام می‌دهیم؟

در مرحله تدوین همزمان هر لحظه انتخاب می‌کنیم که کدامیک از ورودی‌هایی که داریم پخش شود. فرض کنید بازی فوتبالی در حال پخش است. این بازی توسط 8 دوربین فیلم‌برداری می‌شود و به سیستم تدوین همزمان نیز ارسال می‌شود. شما باید در هر لحظه انتخاب کنید که تصویر کدام دوربین برای بینندگان پخش شود تا بازی جذاب‌تر دیده شود. البته در تدوین همزمان علاوه بر انتخاب دوربین یا تصویر ورودی، می‌توانیم نوشته‌، زیرنویس، لوگو یا … را هم به تصویر خروجی اضافه کنیم.

 

نرم‌افزارهای تدوین همزمان و برگزاری وبکست

نرم‌افزارهای زیادی وجود دارد که توسط آن‌ها می‌‌توانید تدوین همزمان و پخش زنده وبکست را انجام بدهید. چند نمونه از نرم‌افزارهای رایج‌ تدوین همزمان و وبکست توسط کامپیوتر:

1. OBS Studio
2. Streamlabs OBS
3. XSplit
4. Wirecast
5. vMix
6. Nvidia Shadowplay
7. Lightstream

نرم‌افزارهای پخش زنده

نرم‌افزار OBS متن‌باز است و به‌صورت کاملا رایگان از سایت obsproject.com قابل دانلود است. اگر مبتدی هستید و تازه می‌خواهید وارد حوزه برگزاری وبکست شوید، شاید بهتر باشد کار خود را با این نرم‌افزار شروع کنید؛ البته امکانات خیلی کاملی ندارد ولی می‌تواند شروع خوبی برای شما باشد.

 

مشخصات کامپیوتر تدوین همزمان مناسب چیست؟

برای تدوین همزمان نیازی به کامپیوتر بسیار پیشرفته با مشخصات بالا ندارید!‌ اگر کامپیوتر یا لپ‌تاپ خود را در سه سال اخیر خریداری کرده‌اید به احتمال زیاد برای تدوین همزمان و وبکست مناسب است.

مشخصات کامپیوتر

مناسب

عالی

سیسیتم عامل Windows 10 Windows 10
پردازنده 2Ghz Dual-Core Processor Intel Core i7 Processor 3Ghz+
حافظه رم 2GB DDR3 8GB DDR4
هارد دیسک 7200 RPM Hard Drive (for recordings) Solid State Disk
کارت گرافیک DirectX 10.1 Compatible Dedicated Nvidia Card with 2GB+ Memory
رزولوشن تصویر 1280×720 1920×1080

 

3. خروجی‌ها

در فرایند وبکست باید خروجی‌های موردنظر را انتخاب کنیم. خروجی مرحله تدوین می‌تواند فیلمی باشد که روی هارددیسک کامپیوتر ذخیره می‌شود یا می‌تواند ارسال زنده برنامه به سایتی مثل آپارات یا … باشد. البته گزینه دیگر آن است که خروجی تصویر به پرده ویدیو پروژکتور ارسال شود.

در فرایند وبکستینگ می‌توانیم تمام خروجی‌ها را به‌ صورت همزمان هم داشته باشیم؛ یعنی فیلم نهایی روی کامپیوتر ذخیره شود، همان فیلم همزمان برای مخاطبان راه دور پخش شود و همین‌طور روی پرده نمایش یک سالن کنفرانس نمایش داده شود.

شما می‌توانید خروجی را به سایت‌های مثل آپارات، فیس‌بوک، یوتیوب، اینستاگرام و هر سایت دیگری بفرستید که از استریمینگ زنده پشتیبانی می‌کنند.

 

فرایند برگزاری وبکست

 

فرایند برگزاری وبکست به‌طور خلاصه

پس برای برگزاری وبکست کافی است ورودی‌های موردنظر را انتخاب کنیم، تمام این ورودی‌ها را به یک سیستم تدوین همزمان بفرستیم که می‌تواند یک کامپیوتر و نرم‌افزار لازم باشد. در نهایت در تنظیمات نرم‌افزار تعریف کنیم که خروجی فیلم باید کجا پخش شود.

 

اتصالات و مبدل‌ها

واضح است برای اتصال ورودی‌ها به سیستم تدوین به مبدل‌ها و اتصالاتی نیاز داریم. مثلا نمی‌توان یک دوربین فیلم‌برداری حرفه‌ای را به صورت مستقیم به یک کامپیوتر وصل کرد. پس باید از مبدل‌ها، کابل‌ها و اتصالاتی استفاده کنیم که این امکان را برای ما فراهم می‌سازند.

کارت کپجر HDMI

کارت کپچر (Capture Card) چیست؟

کارت کپچر سخت‌افزار نسبتا کوچکی است که ویدیوی ورودی را دریافت می‌کند و خروجی USB می‌دهد که به کامپیوتر وصل می‌شود. فرض کنیم می‌خواهید در کلاس آنلاین یا وبکست خود به جای وب‌کم از دوربین حرفه‌ای استفاده کنید. کافی است با یک کابل HDMI خروجی دوربین را به ورودی کارت کپچر وصل کنید. سپس خروجی کارت کپچر را که به صورت USB است را به کامپیوتر وصل کنید. اغلب نرم‌افزارها و سایت‌ها، کارت کپچر را یک وب‌کم درنظر می‌گیرند. پس کافی است به سایت برگزاری وبینار بروید. خواهید دید در فهرست وب‌کم‌ها یک وب‌کم جدید اضافه شده که نامش نام همان کارت کپچر است.

در وبکستینگ حرفه‌ای کارت کپچر اهمیت بسیار زیادی دارد، زیرا به کمک آن می‌توانید از منبع تصویری را به کامپیوتر تدوین همزمان منتقل کنید تا در وبکست خود از آن استفاده کنید. کارت‌های کپچر یا داخلی هستند که درون کیس کامپیوتر نصب می‌شوند و یا خارجی هستند؛ همان‌طور که در تصویر بالا مشاهده می‌کنید.

 

اینترنت مناسب برای برگزاری وبکست

اگر بخواهیم خروجی را به صورت زنده پخش کنیم، به اینترنتی با سرعت آپلود مناسب نیاز داریم. اگر سرعت آپلود اینترنت ما کم باشد فرایند پخش با مشکل مواجه می‌شود و شاید مخاطبان با قطع و وصل شدن‌های متوالی مواجه شوند. پس لازم است از اینترنت پرسرعت استفاده شود. شاید بدترین نوع اینترنت برای برگزاری وبکست اینترنت خانگی ADSL باشد، زیرا این نوع اینترنت سرعت آپلود بسیار کمی نسبت به سرعت دانلود دارد. اغلب اینترنت‌های خانگی 16MB/S سرعت آپلودی معادل 1MB/S دارند که برای پخش برنامه زنده خیلی کم است.

 

چگونه می‌توانیم سرعت واقعی اینترنت خود را بدانیم؟

یکی از بهترین سایت‌ها برای اندازه‌گیری سرعت لحظه‌ای اینترنت شما speedtest.net است. البته این سایت اپلیکیشن موبایل هم دارد که با نصب آن روی گوشی می‌توانید در کمترین زمان، سرعت اینترنت خود را بسنجید.

سنجش سرعت اینترنت

سنجش سرعت اینترنت با سایت speedtest.net

برای پخش زنده و برگزاری وبکست سرعت آپلود حداقل بهتر است حدود 4Mb/S باشد. این سرعت به شما امکان پخش تصویر با کیفیت 720p را فراهم می‌کند.

 

چگونه با وبکست درآمد کسب کنیم؟

بازار وبکست در دنیا بسیار داغ است و افراد زیادی از این راه درآمد کسب می‌کنند. چند روش پیشنهادی برای کسب درآمد از وبکست:

1. وبکست‌ هفتگی بررسی محصول

افراد زیادی در دنیا با بررسی دقیق و مفصل محصولاتی که مرتبط با تخصص خودشان است درآمد کسب می‌کنند. آن‌ها اغلب برنامه‌ هفتگی زنده دارند و در این برنامه مثلا به بررسی یک دوربین عکاسی خاص می‌پردازند.

وبکست

اغلب این وبکست‌ها در یوتیوب پخش می‌شود. زیر ویدیو لینکی قرار دارد که مخاطب می‌تواند با کلیک بر آن، محصول بررسی شده را خریداری کند. برگزارکننده وبکست لینک همکاری فروش خود را قرار داده است و اگر کسی با کلیک بر آن لینک خریدی انجام دهد، سودی به حساب بررسی‌کننده محصول واریز می‌شود.

 

2. وبکست‌ آموزشی دارای اسپانسر

این گزینه نیز در جهان روز به روز رایج‌تر می‌شود. فرض کنیم آشپز خوبی هستید. شما وبکست هفتگی خود را آغاز می‌کنید و هر بار طریقه تهیه یک غذای خوشمزه را آموزش می‌دهید. وقتی تعداد مخاطبان شما زیاد شدند، شرکت‌های بزرگ حاضر می‌شوند اسپانسر شما شوند و مثلا فقط زیر ویدیوی پخش زنده نوشته شود این برنامه توسط شرکت … تهیه شده است.

وب‌کست دارای اسپانسر

یک راه دیگر آن است که اسپانسر ابزار و وسایلی در اختیار شما قرار می‌دهد و شما در برنامه زنده خود از آن‌‌ها استفاده می‌کنید. مثلا شرکت تولیدکننده ظروف غذایی تعدادی قابلمه در اختیار شما قرار می‌دهد که از آن در برنامه استفاده کنید و حتی تبلیغ کنید.

 

3. وبکست‌ آموزشی که نیاز به ثبت‌نام دارد

اگر مدرس هستید بدون شک یکی از بهترین راه‌های ارائه آموزش، برگزاری وبکست است. در این آموزش‌ها باید سعی کنید در محیطی زیبا و مناسب قرار بگیرید و شروع به ارائه آموزش کنید. بهترین گزینه آن است که آموزش‌های ماهانه منظم داشته باشید. کافی است یک موضوع را انتخاب کنید و هر ماه درباره آن موضوع یک وبکست مثلا یک‌ساعته داشته باشید.

آموزش از طریق وب‌کست

آموزش از طریق وبکست

حتی بهتر است ثبت‌نام یکجا انجام شود؛ یعنی اعلام کنید که یک آموزش یک‌ساله دارید که هر ماه یک جلسه آن به‌صورت زنده پخش می‌شود. مخاطبان پس از ثبت‌نام هر ماه می‌توانند در وبکست شما شرکت کنند و همچنین سوالات خودشان را بپرسند.

 

4. وبکست‌ جمع‌آوری اعانه

شاید فکر کنید این نوع وبکست‌ها برای امور خیریه انجام می‌شود. البته می‌تواند چنین باشد؛ ولی آیا می‌دانید در دنیا نوجوانانی وجود دارند که از این مدل استفاده می‌‌کنند و درآمدهای چندصد هزار دلاری در سال دارند؟

افراد زیادی وجود دارند که کار اصلی‌شان بازی‌ کردن است! آن‌ها به یک بازی معروف مثل فیفا مسلط می‌شوند، سپس بازی‌های خود را به‌صورت زنده پخش می‌کنند. زیر پخش زنده بازی یک دکمه قرار می‌دهند که بینندگان اگر از بازی شخص خوششان آمد یا ترفندی دیدند که برایشان جذاب بود، با کلیک بر آن دکمه مبلغ دلخواه خود را می‌پردازند. گاهی تعداد بینندگان یک بازی زنده آن‌قدر زیاد می‌شود که شخص بازی‌کننده مبلغ بسیار قایل‌توجهی به جیب می‌زند!

کسب درآمد از پخش زنده بازی

بعضی‌ها هم مثل این آقا حرفه‌ای‌تر و مدعی‌تر هستند. آن‌ها جلوی پرده سبز بازی می‌کنند و با یک دوربین حرفه‌ای تصویر خودشان را هم به پخش زنده بازی اضافه می‌کنند تا احساسات و هیجانات هم به خوبی منتقل شود!

 

5. وبکست‌ سرگرمی با هدف کسب درآمد از تعداد بازدید

بسیاری از سایت‌های پخش زنده مثل یوتیوب و آپارات این امکان را فراهم کرده‌اند که در سیستم کسب درآمد آن‌ها ثبت‌نام کنید و به ازای تعداد بازدیدهای ویدیوهای شما، درآمد کسب کنید.

معمولا تعداد بینندگان ویدیوهای زنده خیلی بیشتر است و از این روش می‌‌توان استفاده کرد تا درآمد کسب کرد. اگر از هرکدام از روش‌های قبل استفاده می‌کنید، باز هم می‌توانید به عنوان درآمد مکمل روی این روش حساب کنید. کافی است با یک جستجوی ساده شرایط ثبت‌نام و کسب درآمد از پلت‌فرم‌های ویدیویی را بررسی کنید.

 

برای آموزش وبکست لطفا بر عکس زیر کلیک کنید.

برگزاری وب کست

 

نویسنده: ژان بقوسیان، مجید موسوی

 منبع: مدیر سبز

ژان بقوسیان بازدید : 22 یکشنبه 08 تیر 1399 نظرات (0)

قیمت‌گذاری و اعلام قیمت به مشتری موضوع بسیار حساسی است. اگر در این زمینه حرفه‌ای‌تر شویم سودآوری کسب‌وکارمان افزایش می‌یابد. در این مقاله به ارائه چند نکته می‌پردازیم که نتیجه تحقیقات بازاریابی عصبی است.

 

توجیه قیمت در بازاریابی عصبی

وقتی به مشتری قیمتی را اعلام می‌کنیم باید بلافاصله آن را توجیه کنیم. اگر قیمت ما بیشتر از قیمت مرسوم است یا حتی کم‌تر است، توجیه قیمت باعث افزایش فروش می‌شود. توجیه قیمت حس خوبی در مشتری ایجاد می‌کند و همین حس می‌تواند احتمال خرید را افزایش دهد.

فرض کنید به یک عطرفروشی مراجعه می‌کنید و عطری را انتخاب می‌کنید، سپس فروشنده قیمتی را اعلام می‌کند که بیشتر از توقع شما است. او بلافاصله اضافه می‌کند: این عطر از اسانس خاصی گرفته شده که بسیار کمیاب است و مربوط به یک گیاه خاص است که سال‌ها به عنوان داروی گیاهی استفاده می‌شد و پادشاهان هزاران سال پیش برای داشتن حس آرامش از این گیاه استفاده می‌کردند.

با اینکه این توضیحات دلیل منطقی مستحکمی برای قیمت بالای عطر اراده نمی‌دهد ولی احساس خوبی را ایجاد می‌کند که با خرید این عطر می‌توانیم خاص باشیم.

اگر محصولی که می‌فروشیم ارزان‌تر از قیمت‌های رایج باشد باز به توجیه قیمت نیاز داریم. اگر یک لپ‌تاپ مناسب را با قیمت 5 میلیون تومان می‌فروشیم، همین قیمت پایین می‌تواند شک و تردید ایجاد کند و این ذهنیت را منتقل کند که مشکلی وجود دارد یا کیفیت آن پایین است؛ ولی اگر خریدار ببیند در حال تخلیه و بستن فروشگاه و تغییر شغل هستیم این قیمت پایین به نحوی قابل توجیه است.

شرکت دل گاهی لپ‌تاپ‌های خود را با قیمتی بسیار ارزان به فروش می‌رساند. هرگاه چنین فروش ویژه‌ای برگزار می‌شود دلیل آن اعلام می‌شود؛ مثلا گفته می‌شود که شرکت محصول جدیدی تولید کرده است و انبارها مملو از نمونه قبلی است و برای تخلیه سریع انبار و جایگزینی نمونه جدید، لپ‌تاپ قبلی با قیمت بسیار ارزان فروخته می‌شود.

 

تاثیر قیمت بر کیفیت ذهنی

در یک بیمارستان افرادی که سردرد داشتند را به دو گروه تقسیم کردند و به هر دو گروه همان قرص مُسَکن مشابه را دادند. به گروه اول گفته شد که این مسکن بسیار جدید و گران‌قیمت است و قیمت هر 2.5 دلار است و تاکید کردند که اگر قرص روی زمین بیفتد دیگر نمی‌توانند قرص جایگزین به آن‌ها بدهند.

 به گروه دوم گفته شد این قرص خیلی ارزان است و هر چند تا که بخواهند در اختیارشان قرار می‌گیرد. 85 درصد افراد گروه اول اعلام کردند که سردردشان خوب شده است؛ ولی فقط 61 درصد افراد گروه دوم چنین نظری داشتند!

بنابراین وقتی مشتری محصولات یا خدمات ما را گران‌قیمت و ارزشمند بداند حس بهتری نسبت به آن خواهد داشت. مدتی پیش برای تهیه یک میکروفن یقه‌ای به بازار مراجعه کردم و قیمت‌ محصول بسیار ارزان‌تر از عددی بود که تصور می‌کردم. پیش‌فرض من آن بود که میکروفنی با این قیمت کیفیت خوبی نخواهد داشت. دنبال میکروفن‌های گران‌تر بودم که پیدا نشد. وقتی برگشتم و کیفیت میکروفن را آزمایش کردم بسیار خوب و قابل‌قبول بود، ولی چون قیمت پایینی داشت در لحظه خرید حس خوبی ایجاد نمی‌کرد.

پیش‌فرض اغلب فروشندگان آن است که مشتری همواره به دنبال پایین‌ترین قیمت ممکن است ولی این موضوع همیشه درست نیست. البته افرادی وجود دارند که معیار خرید آن‌ها‌ فقط قیمت پایین باشد ولی چنین مشتریانی معمولا برای مدتی طولانی از ما خرید نخواهند کرد چون دیر یا زود فروشنده دیگری را خواهند یافت که کمی ارزان‌تر از ما می‌فروشد. مشتریانی که تنها دلیل خریدشان از ما قیمت ارزان است معمولا مشتریان سود‌آوری نیستند و باعث رشد کسب‌و‌کارمان نخواهند شد.

 

توجیه قیمت به صورت ملموس و تصویری

فقط موارد ملموس و تصویری توسط مغز قدیم جذب می‌شود. یکی از بهترین روش‌های ملموس توجیه قیمت آن است که خرید مشتری را با خریدی مقایسه کنیم که او به راحتی و بدون نگرانی آن را انجام می‌دهد. گاهی می‌توانیم قیمت محصول را با پول قبض تلفن، هزینه تاکسی، پول یک پیتزا و … مقایسه کنیم. نکته مهم آن است که مبلغ را با موردی مقایسه کنیم که مشتری به راحتی برای آن پول می‌پردازد؛ مثلا اغلب جوانان به پیتزا علاقه دارند و گاهی پیتزا می‌خورند. حال اگر بخواهیم یک کتاب به آن‌ها بفروشیم کافی است مبلغ کتاب را با پول یک پیتزا مقایسه کنیم.

 

تثبیت قیمت مرجع در ذهن

پروفسور دانیل کانمَن آزمایشی انجام داد و از شرکت‌کنندگان پرسید: چند درصد کشورهای آفریقایی عضو سازمان ملل هستند؟ نکته این آزمایش چه بود؟ از گروه اول پرسیده شد: آیا فکر می‌کنید پاسخ بیش از 10 درصد است یا کم‌تر از آن؟ میانگین پاسخ‌ها 25 درصد بود. از گروه دوم پرسیده شد: آیا فکر می‌کنید پاسخ بیش از 65 درصد است یا کم‌تر از آن؟ میانگین پاسخ‌ها 45 درصد بود. همان‌طور که احتمالا حدس زدید اعداد اعلام‌شده نزدیک به عدد مرجع اعلام‌شده در سوال بود.

اگر بخواهید برای گوشی آیفون خود یک قاب بخرید مبلغ 200 هزار تومان شاید بسیار زیاد و ناعادلانه به نظر برسد ولی اگر در حال خرید گوشی آیفون 10 میلیون تومانی هستید، قیمت 200 هزار تومان برای قاب می‌تواند بسیار ارزان به نظر برسد.

اغلب فروش‌های بزرگ با مذاکره به نتیجه می‌رسد و مذاکره‌کنندگان حرفه‌ای قیمت مرجع اولیه‌ای را اعلام می‌کنند تا در ذهن مشتری نقش ببندد.

 

کاربرد قیمت مرجع در فروش

قبل از ارائه قیمت اصلی محصول به اعداد و ارقام بزرگ‌تری اشاره کنید؛ مثلا نشان دهید که این خرید چقدر می‌تواند باعث صرفه‌جویی شود. فرض کنید می‌خواهید یک چاپگر بفروشید. اگر قبل از گفتن قیمت بتوانید نشان دهید که این چاپگر باعث یک میلیون تومان صرفه‌جویی در سال می‌شود، قیمت 800 هزار تومان بسیار ارزان و مناسب جلوه می‌کند.

 

برداشت مردم از قیمت

آیا حاضرید برای بیمه عمر و سرمایه‌گذاری 200 هزار تومان در سال بپردازید؟ بگذارید پیشنهاد را کمی تغییر دهیم. حاضرید روزی کم‌تر از 1000 تومان بپردازید، یعنی پول یک بربری در روز؟ پیشنهاد دوم برای خیلی از افراد بسیار ارزان و مناسب جلوه می‌کند، در صورتی که پیشنهاد اول شاید گران‌تر به نظر برسد. برداشت مردم از قیمت بسیار اهمیت دارد. ما به عنوان بازاریاب باید بتوانیم مناسب‌ترین پیشنهاد قیمت را ارائه دهیم که برای مشتری کاملا ملموس است و مناسب به نظر می‌رسد.

آیا همیشه بهتر است قیمت را به بازه‌های زمانی کوچک‌تر تقسیم کرده و سپس اعلام کنیم؟ پاسخ منفی است. گاهی وقتی به کسب‌و‌کارها خدماتی می‌فروشیم که به صورت اشتراک یا عضویت است بهتر است قیمت بزرگ‌تری را اعلام کنیم و تاکید کنیم که مثلا تا یک سال می‌توانند از این خدمات استفاده کنند. برای اغلب مدیران لذت‌بخش نیست که زیر تعهد پرداخت ماهیانه بروند؛ مثلا فرض کنید سیستم فکس اینترنتی می‌فروشید. اگر بگویید ماهی فقط 50 هزار تومان بپردازید شاید خیلی از مدیران استقبال نکنند چون تعهد ماهانه ایجاد می‌کند؛ ولی کافی است بگویید 600 هزار تومان بپردازید و یک سال از خدمات ما استفاده کنید و در صورت رضایت آن را برای یک سال دیگر تمدید کنید.

 

استفاده از قیمت‌های دقیق

در قیمت‌گذاری محصولات از قیمت‌های دقیق استفاده کنید. هیچ‌گاه قیمت محصولی را 20 هزار تومان قرار ندهید و تا آنجا که ممکن است به هیچ‌ وجه تخفیف ندهید. همین قیمت‌های دقیق معمولا باعث می‌شود توقع تخفیف کم‌تر شود. این موضوع را در سایت مدیرسبز آزمایش کردیم. وقتی قیمت یک سی‌دی آموزشی 15.000 تومان است، افرادی برای خرید محصول تماس تلفنی می‌گیرند توقع تخفیفی بسیار زیادی دارند. آن‌ها حتی درخواست 3000 تومان تخفیف می‌کنند؛ ولی وقتی قیمت همان محصول را به 14800 تومان کاهش می‌دهیم توقع تخفیف بسیار کم‌تر می‌شود. افراد شجاع گاهی درخواست 800 تومان تخفیف می‌دهند.

آیا توجه کردید که قیمت محصول را 200 تومان کاهش دادیم و بر خلاف تصور سود بیشتر شد؟ تخفیف‌های بی‌مورد یکی از بزرگ‌ترین هزینه‌ها هستند و با کاهش این مورد می‌توانید سود بیشتری کسب کنید.

قیمت‌های دقیق همچنین حس بهتری به مشتری انتقال می‌دهد. قیمت‌های غیر دقیق مانند 50 هزار تومان این ذهنیت را ایجاد می‌کند که برای قیمت‌گذاری هیچ محاسبه دقیقی انجام نشده و فروشنده سود بسیار زیادی می‌برد.

فرمول مشخصی برای خود تعریف کنید و قیمت‌گذاری را با آن فرمول انجام دهید تا هرگاه مشتری دلیل آن قیمت خاص را پرسید بتوانید برایش توضیح قانع‌کننده‌ای ارائه دهید.

 

تعداد صفرها

آزمایش جالبی در سایت مدیرسبز انجام داده‌ایم که مربوط به نوشتن قیمت محصولات در صفحه محصول است. قیمت‌ محصولات در ایران اغلب چندین صفر دارد؛ مثلا قیمت یک کتاب 90000 ریال است. وقتی قیمت‌ها را از ریال به تومان تبدیل می‌کنیم استقبال و خرید بیشتر می‌شود! همچنین وقتی به جای 9000 تومان می‌نویسیم «9 هزار تومان» باز فروش بیشتر می‌شود. وقتی می‌خواهید قیمت محصولی را به نمایش بگذارید از حداقل صفر ممکن استفاده کنید. وقتی می‌خواهید هدیه‌ای به محصول اضافه کنید صفرها را بنویسید؛ مثلا بنویسید ثبت‌نام کنندگان این همایش یک کتاب جدید به مبلغ 90000 ریال هدیه می‌گیرند. همچنین در نشان دادن هزینه‌هایی که شما می‌پردازید از صفر استفاده کنید؛ مثلا بنویسید: هزینه پست این کتاب 30000 ریال است که توسط ما پرداخته می‌شود!

 

نویسنده: ژان بقوسیان

 منبع: سایت modiresabz.com

ژان بقوسیان بازدید : 40 یکشنبه 08 تیر 1399 نظرات (0)

چگونه با بازاریابی عصبی فروش خود را افزایش دهیم؟

بازاریابی عصبی در دنیا مورد استقبال فراوانی قرار گرفته است. بازاریابی عصبی بازاریابی است که با توجه به عملکرد مغز و سیستم اعصاب بدن طراحی شده است. شرکت‌های بزرگ بودجه‌های زیادی برای تحقیقات بازاریابی و طراحی سیستم‌های نظرسنجی اختصاص می‌دهند. سپس بر مبنای اطلاعات ارائه‌ شده توسط مخاطبان، اقدام به طراحی و ساخت محصولات جدید می‌کنند. سپس اتفاق بسیار عجیبی می‌افتد. همان افرادی که خودشان در نظرسنجی معیارهای یک محصول ایده‌آل را تعریف کرده‌اند، حاضر به خرید محصول نیستند. آقای مالکولم گلادول در کتاب معروفش با نام «نقطه واژگونی» به این پدیده می‌پردازد. او توضیح می‌دهد که افراد مختلف هنگام ورود به کافی‌شاپ در نظرسنجی شرکت کردند که قهوه مورد‌ علاقه‌شان چه قهوه‌ای است. اغلب افرادی که در نظرسنجی اعلام کرده بودند به قهوه تلخ و غلیظ علاقه دارند، بعد از چند دقیقه در همان کافی‌شاپ قهوه خود را کاملا شیرین می‌کردند. بنابراین همیشه نمی‌توان به گفته‌های مشتریان اعتماد کرد. گاهی آن‌ها در مورد محصول نظراتی می‌دهند که با خریدهای خودشان تناقض دارد.

 

سه بخش اصلی مغز

همین موضوع ساده با توجه به ساختار مغز چگونه توضیح داده می‌شود؟ مغز سه بخش اساسی دارد که مغز جدید، مغز میانی و مغز قدیم نام دارند. مغز جدید معمولا انجام کارهای تحلیلی و پیچیده را بر عهده دارد. تصمیمات منطقی، آموزش و کارهای ارادی ما با این فرماندهی این بخش مغز انجام می‌شود.

مغز میانی بیشتر با موارد احساسی و همچنین حافظه درگیر است. مغز قدیم عهده‌دار فعالیت‌های اصلی ما برای بقا است؛ مثلا وقتی گرسنه می‌شویم مغز قدیم دستور می‌دهد که به این‌ مورد رسیدگی شود. همچنین فعالیت‌های مانند تنفس و … که برای ادامه حیات ضروری هستند توسط این بخش مغز مدیریت می‌شوند.

نکته بسیار جالب آن است که اغلب تصمیمات غیرارادی و پایه‌ای توسط مغز قدیم گرفته می‌شود. در بازاریابی عصبی دانشمندان به این نتیجه رسیده‌اند که اغلب تصمیمات خرید نیز توسط همین بخش مغز یعنی مغز قدیم انجام می‌شود. پس اگر با عملکرد مغز قدیم بیشتر آشنا شویم می‌توانیم عملیات بازاریابی را طراحی کنیم که تاثیرگذارتر باشد.

حال به این سوال برگردیم که چرا اغلب افرادی که ادعا می‌کنند قهوه تلخ و غلیظ دوست دارند، قهوه شیرین می‌خورند؟ دلیل آن است که وقتی مورد سوال قرار می‌گیریم معمولا از مغز جدید خود برای پاسخگویی استفاده می‌کنیم و سعی می‌کنیم بهترین و منطقی‌ترین جواب ممکن را ارائه دهیم؛ ولی وقتی در شرایط واقعی می‌خواهیم قهوه بخوریم، مغز قدیم تاثیر بیشتری بر عملکرد ما دارد!

 

ورود به مغز انسان

اگر مشتریان نیازهای واقعی خود را بر زبان نمی‌آورند و همواره نمی‌توان به گفته‌های آنان اعتماد کرد، پس راه‌حل چیست؟ در سال‌های اخیر دستگاه‌هایی با نام fMRI ساخته شده که انواع کوچک و قابل‌ حملی دارد که بر سر انسان نصب می‌شود و می‌تواند از مغز انسان عکس بگیرد. این دستگاه دریچه‌ای را برای ورود به مغز انسان باز کردند. دانشمندان و بازاریابان می‌توانند با بررسی عکس‌های مغر فردی که مثلا در حال تصمیم‌گیری خرید است به دیدگاه موثق‌تر و جدیدتری دست یابند.

اگر خیلی ساده بخواهیم نحوه کار این دستگاه‌ها را درک کنیم، کافی است بدانیم که وقتی قسمت خاصی از مغز تحریک می‌شود، معمولا خون با اکسیژن بیشتر به آن بخش مغز منتقل می‌شود. بنابراین دستگاه‌های fMRI با عکسی‌ که از مغز تهیه می‌کنند، می‌توانند نقاط تحریک شده را مشخص کنند.

بررسی الگوهای مختلف مغز حین انجام فعالیت‌های مختلف ما را به نتایج جالب و جدیدی سوق می‌دهد؛ مثلا از مغز افراد مختلف در حال پرداخت پول در فروشگاه عکس گرفته شده و الگوی به‌ دست آمده با الگوهای دیگر مقایسه شده و نتیجه این بود که الگوی به‌ دست آمده شباهت زیادی با عکس مغز وقتی که بدن در حال تحمل درد است دارد! بنابراین از این آزمایش به نتیجه بسیار جالبی می‌رسیم. فرد وقتی پول پرداخت می‌کند، در مغز، بخش درد تحریک می‌شود و پرداخت پول برای مشتری معمولا دردناک است حتی اگر مشتری این موضوع را بر زبان نیاورد!

بنابراین با انجام آزمایشات مختلف و فراوان به اطلاعاتی دست می‌یابیم که می‌تواند در بازاریابی و فروش بهتر محصولات و خدمات به ما کمک کند.

 

3 نکته مهم درباره مغز قدیم

همان‌طور که گفته شد اغلب تصمیمات خرید ما با مغز قدیم انجام می‌شود. پس بسیار مهم است که با عملکرد این بخش مغز بهتر آشنا شویم. هر بخش از سه بخش اصلی مغز بر بخش‌های دیگر تاثیرگذار است.

 

1. مغز قدیم با احساسات ترغیب می‌شود!

اغلب تصمیمات ما به‌ صورت احساسی گرفته می‌شوند و سپس با منطق توجیه می‌شوند. این جمله کلیشه‌ای در اغلب کتاب‌های بازاریابی موجود است. موضوع مهم‌تر آن است که احساسات ما تحت‌ تاثیر چه مواردی هستند؟ یک عامل مهم و تاثیرگذار اطلاعاتی است که توسط حواس پنجگانه ما وارد مغز می‌شود. شرکت‌های موفق سعی می‌کنند حواس مختلف شخص را در محصول و همین‌طور در بازاریابی خود لحاظ کنند؛ مثلا شرکت اپل حتی بر بسته‌بندی محصولات خود کار می‌کند تا بازکردن بسته محصول احساس خوشایندی بر مخاطب بگذارد؛ مثلا صدای باز شدن جعبه صدایی دلپذیر باشد. آزمایشات مختلفی در فروشگاه‌ها انجام شده و نتایج نشان می‌دهند که پخش یک موسیقی خاص بر تصمیمات خرید مشتریان تاثیر می‌گذارد حتی رایحه‌های مختلف باعث افزایش یا کاهش فروش می‌شوند؛ مثلا در یک لباس‌فروشی استفاده از بوی وانیل باعث دو برابر شدن فروش ماهانه شد! البته می‌توان به‌ طور مفصل درباره دلیل این امر صحبت کرد ولی اگر خیلی خلاصه بگوییم: هر عاملی که باعث ایجاد احساس بهتری در ما شود می‌تواند فرایند تصمیم‌گیری خرید را ساده‌تر کند و باعث شود فرد راحت‌تر تصمیم خود را بگیرد.

 

2. معیار تصمیمات مغز قدیم کسب لذت و آسایش و دوری از درد و ناراحتی است!

دو عامل بسیار پایه‌ای و مهم در تصمیمات ما کسب لذت و دوری از درد است. آفریدگار ما، بدن را طوری خلق کرده تا از آسیب‌های مختلف محافظت شود؛ مثلا وقتی دندان‌درد داریم، مغز قدیم یک وقفه به تمامی تصمیمات ما وارد می‌کند و ما را مجبور می‌کند که برای دوری از این درد اقدام کنیم. همین‌طور معمولا ما به‌ دنبال لذت و آسایش هستیم. اگر این‌طور نبود، غذاهای خوشمزه، کولرهای گازی، اتومبیل‌های گران‌قیمت و … هیچ فروشی نداشتند؛ بنابراین در فروش و بازاریابی بسیاری از محصولات پرداختن به موارد و دلایل منطقی کافی نیست و باید به مخاطب نشان دهیم محصولات و خدمات ما چگونه آن‌ها را از ناراحتی و درد محافظت می‌کند و به کسب آسایش و لذت بیشتر کمک می‌کند. برایان تریسی در کتاب جدید خود «قورباغه را ببوس!» که حدود دو ماه پیش چاپ شده می‌گوید: انگیزاننده دوری از درد و آسیب، 2.5 برابر قدرتمندتر از انگیزاننده کسب لذت است.

 

3. مغز قدیم با تصاویر ارتباط برقرار می‌کند!

65 درصد تمامی اطلاعاتی که به مغز منتقل می‌شوند از طریق بینایی است. تصاویر در بازاریابی اهمیت فراوانی دارند. ما معمولا در بازاریابی فقط بر واژگان تاکید می‌کنیم. واژگان با مغز جدید تحلیل می‌شوند ولی تصوایر با مغز قدیم؛ بنابراین شاید ما در یک جلسه ساعت‌ها صحبت کنیم تا فروشی را انجام دهیم و شخص مقابل با دقت به حرف‌های ما توجه نکند و نتوانیم مذاکره را به نتیجه برسانیم ولی اگر از تصویر مناسبی استفاده کنیم و آن را با مطالب خود همراه کنیم، معمولا تاثیرگذاری بسیار بیشتر می‌شود؛ چون تصاویر می‌توانند توجه مغز قدیم را به خود جلب کنند.

بسیاری از مدیران فکر می‌کنند راهکارهای بازاریابی عصبی فقط برای برندهای بزرگ با بودجه‌های زیاد قابل‌ اجرا هستند؛ ولی اغلب ایده‌ها به‌ راحتی در کسب‌و‌کارهای کوچک هم قابل‌ اجرا هستند. در این مقاله با عملکرد مغز تا حدودی آشنا شدیم. در مقاله بعد به چند راهکار عملی می‌پردازیم تا از ایده‌های بازاریابی عصبی در کارمان استفاده کنیم.

 

نویسنده: ژان بقوسیان

منبع: سایت modiresabz.com

ژان بقوسیان بازدید : 22 یکشنبه 08 تیر 1399 نظرات (0)

بازاریابی عصبی چیست؟

علمی است که به عملکرد مغز و ارتباط آن با تصمیم‌های خرید می‌پردازد. بسیاری بازاریابی عصبی را فقط موضوعی جذاب و تئوری می‌دانند. حدود یک سال است که به طور جدی ایده‌های بازاریابی عصبی را در دنیای وب اجرا می‌کنم و نتایج ملموس آن را به چشم می‌بینم. مطالب این مقاله نکاتی از روش‌های مطرح‌شده در کارگاهی است که چندین بار برای صاحبان سایت برگزار کرده‌ام.

 

1. درخواست‌های کوچک

طبق آزمایشات neuromarketing وقتی افراد ابتدا با درخواست بسیار منطقی و کوچکی از طرف ما مواجه می‌شوند، احتمال قبول درخواست بعدی افزایش می‌یابد! شما می‌توانید به راحتی این مورد را در دنیای واقعی بیازمایید. کافی است به یک مکان پرتردد بروید و از افراد در حال عبور آدرسی را بپرسید. سعی کنید آدرس طولانی و پیچیده باشد. بسیاری با دیدن آدرس طولانی ترجیح می‌دهند با یک معذرت‌خواهی از کمک به شما طفره بروند. این آزمایش را کمی تغییر دهید. از افراد بپرسید: «ببخشید ساعت چند است؟» سپس بلافاصله پس از آنکه پاسخ این درخواست کوچک را دادند درخواست اصلی خود را مطرح کنید و از آن‌ها بخواهید در پیدا کردن آدرس به شما کمک کنند. نکته جالبی که خواهید دید آن است که اغلب افرادی که حاضر می‌شوند زمان کنونی را به شما بگویند در پیدا کردن آدرس نیز به شما کمک خواهند کرد!

حال چگونه می‌توانیم از این ایده ساده در دنیای وب استفاده کنیم؟ همان‌طور که می‌دانید یکی از کلیدی‌ترین کارهای وب‌سایت ترغیب افراد به ثبت‌نام در سایت است. شاید برای ثبت‌نام در سایت مایل هستید اطلاعات زیادی از بازدیدکننده دریافت کنید. کافی است این کار را در دو مرحله انجام دهید. در فرم ثبت‌نام کم‌ترین اطلاعات ممکن را دریافت کنید؛ مثلا می‌توانید فقط نام، آدرس ایمیل و رمز را دریافت کنید. سپس وقتی این اطلاعات تکمیل شد بازدیدکننده را به صفحه دیگری هدایت کنید که از او تشکر می‌کند و توضیح می‌دهد ثبت‌نام با موفقیت انجام شد. سپس در همان صفحه از او بخواهید برای کمک به شما چند مشخصه دیگر مانند شهر، شغل، تحصیلات و … را وارد کند. اغلب مردم به راحتی این کار را انجام می‌دهند؛ ولی اگر تمام اطلاعات را در اولین فرم درخواست کنید، عده قابل‌ توجهی از ثبت‌نام منصرف می‌شوند. بسیاری از سایت‌های معروف و پر مخاطب دنیا و همین‌طور رسانه‌های اجتماعی از این روش استفاده می‌کنند.

همین‌طور برای افزایش فروش محصولات سایت کافی است از اعضا درخواست کوچک و معقولی داشته باشید؛ مثلا ایمیلی به اعضا بفرستید و از آن‌ها بخواهید یک کاتالوگ یا بروشور رایگان دانلود کنند. سپس چند روز بعد درخواست بزرگ‌تر یا درخواست خرید را مطرح کنید. تعداد خریدها افزایش خواهد یافت. حالت ایده‌آل آن است که چندین درخواست کوچک متوالی داشته باشید و سپس درخواست اصلی را مطرح کنید.

این ایده در نهایت سادگی بسیار کاربردی و قدرتمند است و تا به حال از این روش برای فروش هزاران کتاب و محصول آموزشی استفاده کرده‌ام و نتایج آن را دیده‌ام.

 

2. انتخاب هوشمندانه عکس‌های سایت

اغلب دارندگان سایت در انتخاب عکس برای صفحات سایت بسیار سطحی عمل می‌کنند. انتخاب عکس‌های مناسب برای سایت تاثیر زیادی بر مخاطب می‌گذارد. بازدیدکننده با دیدن چند عکس تصمیم می‌گیرد که آیا سایت قابل‌ اعتماد است یا خیر؟ آیا می‌توان آنقدر اعتماد کرد که خرید انجام داد؟ حتما برای شما هم پیش آمده که به سایتی مراجعه می‌کنید و احساس می‌کنید سایت جعلی است یا نمی‌توان به آن اعتماد کرد. حتی شاید دلیل آن را نتوانید برای دوستتان توضیح دهید.

مغز به سه بخش مهم تقسیم می‌شود. مغز قدیم بخشی است که تصمیم‌گیری‌های بقا را می‌گیرد؛ مثلا باعث می‌شود همیشه نفس بکشیم و این موضوع فراموش نشود! «تشابه» بلافاصله مغز قدیم را به خود جلب می‌کند. فرض کنید در خیابانی در حال قدم زدن هستید و کاملا در افکار خود غرق هستید. اگر از روبه‌رو فردی عبور کند که بسیار شبیه شما است بلافاصله توجه شما جلب می‌شود و مغز دستوری صادر می‌کند که این مورد خاص نیاز به توجه دارد.

مهم‌ترین موضوعی که باید در انتخاب عکس‌های سایت رعایت شود، «تشابه» است. در انتخاب عکس‌ها وسواس بیشتری به خرج بدهید. بدترین گزینه ممکن یک جست‌وجوی ساده در گوگل و انتخاب چند عکس خارجی است که هیچ تشابهی به شرایط واقعی بازدیدکننده ندارد. فرض کنید همایشی درباره موفقیت در کسب‌و‌کار برگزار می‌کنید. اگر عکسی که استفاده می‌کنید عکس یک مدیر با موهایی قهوه‌ای با کت و شلوار خاکستری و کراوات قرمز باشد که به هوا پریده و در آن لحظه از او عکس گرفته شده، لطمه بزرگی به موفقیت کارتان وارد می‌کنید. یک مدیر ایرانی با نگاه کردن این عکس هیچ تشابهی احساس نمی‌کند. بلافاصله این ذهنیت ایجاد می‌شود که این سایت و این همایش جعلی است و به نوعی کپی سایت یا همایش دیگری است.

اگر تشابه وجود نداشته باشد، جلب توجه بسیار کمتر است. اگر به جای این عکس، از تصویر یک مدیر ایرانی در شرکتش استفاده کنیم، عکسی که بسیار شبیه به شرایط واقعی بازدیدکننده سایت است، احتمال ایجاد ارتباط بسیار بیشتر است.

اغلب سایت‌ها وقتی درباره محل کار صحبت می‌کنند از عکسی استفاده می‌کنند یک دفتر کار رویایی در طبقه صدم یک برج است که منظره تمام شهر از آنجا دیده می‌شود و از مبلمان و تجهیزاتی استفاده شده که هیچ تشابهی به شرایط واقعی بازدیدکنندگان ندارد. فکر می‌کنید چند درصد از خوانندگان همین مقاله چنین دفتری دارند؟ و آیا با چنین عکسی ارتباط برقرار می‌کنند؟ فرض کنید کار سایتی که از این عکس استفاده کرده مبلمان و دکوراسیون اداری است. آیا به چنین سایتی اعتماد می‌کنید؟ یا شاید احساس کنید این سایت به نوعی جعلی و غیرواقعی است؟

بنابراین اگر خلاصه بگوییم در سایت از عکس‌هایی استفاده کنید که با شرایط واقعی بازدیدکننده تشابه دارد و تا حد امکان از عکس‌های خارجی استفاده نکنید. عکسی که با دوربین خودتان و با کیفیتی معمولی تهیه شده باشد بسیار ارزشمندتر از عکسی غیر واقعی و باکیفیت است!

 

3. تایید جمع

دلیل بسیاری از تصمیمات و کارهای ما تایید دیگران است. اگر به دو رستوران کنار هم مراجعه کنید و ببینید اولی بسیار معمولی‌تر و کوچک‌تر است و پر از مشتری است و رستوران کناری بسیار تمیزتر و مناسب‌تر ولی خالی از میهمان است، اگر فرد بسیار شجاعی نباشید به رستوران اول مراجعه می‌کنید.

ما اغلب دوست داریم خریدهایی را انجام دهیم که مورد تایید دیگران و به خصوص اطرافیان باشد. فرض کنید می‌خواهید از سالن مترو خارج شوید و اولین بار است که آنجا قرار گرفته‌اید. آیا بیشتر به تابلوها توجه می‌کنید یا سیل جمعیتی که با سرعت به سمت مشخصی حرکت می‌کنند؟ ما هیچ‌گاه دوست نداریم تنها خریدار یک محصول باشیم. تصمیمات خرید ما به شدت متاثر از دیدگاه‌های دیگران است. اغلب کسانی که گوشی آیفون می‌خرند به هیچ‌ وجه به امکانات فنی آن گوشی نیازمند نیستند، بلکه می‌خواهند مورد تایید جمع باشند. اگر به همین افراد یک گوشی بی‌نام و نشان پیشنهاد شود که دقیقا همان کیفیت و امکانات را داشته باشد و قیمتی بسیار مناسب‌تر داشته باشد، بعید است قبول کنند.

حال چگونه از این ایده در وب‌سایت استفاده کنیم؟ سعی کنیم در وب‌سایت خود نشان دهیم که افراد دیگری وجود دارند که قبلا به این سایت مراجعه کرده‌اند و حتی خرید کرده‌اند. فرض کنید به یک سایت آموزش گیتار مراجعه می‌کنید و یک فایل رایگان می‌بینید که بیش از 300 هزار بار دانلود شده است. به روشی پی می‌برید این عدد واقعی است. آیا دیدگاه شما نسبت به این سایت بهتر نمی‌شود؟ با خود فکر می‌کنید فایل آموزشی‌ که بیش از 300 هزار بار دانلود شده حتما خوب و مفید است!

ما به عنوان صاحب سایت معمولا تا حدی از تایید دیگران برخوردار هستیم. بازدیدکنندگان و خریدارانی داریم که از سایت ما لذت می‌برند و راضی و خشنود هستند. نکته مهم آن است که آیا این موضوع را به بازدیدکنندگان جدید نشان می‌دهیم؟

ما به هر روش ممکن باید سعی کنیم نظرات بازدیدکننده‌های قبلی را به افراد جدید منتقل کنیم. آیا تا به حال دقت کرده‌اید که وقتی یک سایت پرفروش‌ترین محصول خود را نمایش می‌دهد و تاکید می‌کند که این مورد پرفروش‌ترین است، در واقع چه کاری انجام می‌دهد؟ این سایت نظر بازدیدکنندگان قبلی را به بازدیدکننده جدید نشان می‌دهد و اعلام می‌کند که از دید افراد قبلی این محصول بهترین محصول است.

نکته مهم آن است که برای نشان دادن تایید جمع بیشتر تلاش کنیم؛ مثلا می‌توانیم نظرات مشتریان قبلی را در صفحه محصول نمایش دهیم. امتیازی که مشتریان به این محصول داده‌اند را نیز نشان دهیم. اگر ارائه آمار فروش مشکلی ایجاد نمی‌کند حتی می‌توانیم تعداد فروش محصولات را نمایش دهیم. این تعداد می‌تواند فروش در همان ماه باشد یا شاید بهتر باشد تعداد تمام فروش‌ها باشد؛ بنابراین به هر طریقی سعی کنیم نشان دهیم که دیگران درباره سایت ما و محصولات چه دیدگاهی دارند. این کار بسیار ارزشمندتر از توضیحاتی است که ما به عنوان صاحب سایت می‌نویسیم.

 

نویسنده: ژان بقوسیان

منبع: سایت modiresabz.com

ژان بقوسیان بازدید : 24 یکشنبه 08 تیر 1399 نظرات (0)

بازاریابی عصبی به طراحی محصولات بهتر کمک می‌کند. در طراحی محصولات چه نکاتی را لحاظ کنیم تا بیشتر مورد استقبال قرار گیرد؟ اولین نکته آن است که تا جای ممکن از دام جدید و متفاوت بودن بپرهیزید! نوآوری باید بسیار متعادل و به اندازه به کار گرفته شود!

مغز طوری ساخته شده که بلافاصله نسبت به محصولات عجیب و نامرسوم واکنش نشان می‌دهد و از این موارد استقبال می‌کند. بسیاری از «تحقیقات بازار» درباره محصولات جدید به همین دلیل شکست می‌خورد.

 

تولید محصول جدید

اگر می‌خواهید نوشابه گازدار جدیدی با طعم شکلات تولید کنید شاید نتایج تحقیقات بازار نشان دهد که این محصول به شدت جذاب و مورد توجه است.ولی مشتری فقط یک بار برای جدید بودن این محصول حاضر است آن را بیازماید. این موضوع نشان نمی‌دهد که او خریدار همیشگی این نوشابه خواهد بود.

در ایران شرکت‌های تولیدکننده خوراکی بارها این موضوع را آزموده‌اند. یکی از این شرکت‌‌ها با تقلید از یک مدل خارجی، بستنی تند با طعم فلفل تولید کرد. این بستنی به خاطر جدید بودن مورد استقبال زیادی قرار گرفت، ولی این ذوق و شوق اولیه به سرعت از بین رفت. افراد بعد از آزمودن یک محصول جدید اگر رضایت خارق‌العاده‌ای از آن نداشته باشند، پس از مدت کوتاهی خرید محصول جدید را متوقف کرده و به عادت‌های قبلی خود برمی‌گردند.

درست است که جدید بودن باعث جلب توجه می‌شود، ولی آشنا بودن محصول باعث احساس آرامش و راحتی می‌شود. اغلب مشتریان دوست دارند همواره همان محصولات آشنا و قدیمی را تهیه کنند. البته هر محصول جدید و متفاوتی می‌تواند در بازار به موفقیت‌های بزرگ برسد، ولی این کار معمولا توسط کسب‌و‌کارهای کوچک قابل انجام نیست.

برندهای بزرگ با برنامه‌ریزی و برندسازی طولانی مدت می‌توانند به تدریج سلیقه مخاطبان را تغییر دهند و محصولی جدید و متفاوت را به مرور زمان تبدیل به محصولی آشنا سازند.

تحقیقات جالبی که «اثر گُلدی لاک» نام گرفته مشخص می‌کند که نوآوری چه نقشی در سه پارامتر اصلی موفقیت محصول دارد. این سه پارامتر «جلب توجه، یادآوری و علاقه» هستند. محصولاتی که بسیار نوآورانه هستند شاید در جلب توجه موفق باشند، ولی در تثبیت محصول در ذهن و ایجاد علاقه خیلی موفق نیستند. محصولاتی که نوآوری بسیار کمی دارند نیز موفق نمی‌شوند؛ زیرا در جلب توجه شکست می‌خورند.

بنابراین نوآوری متعادل و به اندازه در موفقیت محصولات نقشی کلیدی دارد. محصولات ما نباید آنقدر متفاوت باشد که نتوان به محصولات موجود ربط داد. همچنین نباید آنقدر تکراری و مشابه محصولات موجود باشد که هیچ توجهی را به خود جلب نکند.

 

نویسنده: ژان بقوسیان

منبع: سایت modiresabz.com

ژان بقوسیان بازدید : 20 یکشنبه 08 تیر 1399 نظرات (0)

تفاوت مهم بین مدیریت اختلاف با همکاران و مدیریت اختلاف با مشتری‌ها این است که مشتری‌ها می‌آیند و می‌روند؛ اما همکاران همواره نزد شما هستند. مدیریت اختلاف با همکاران سخت‌تر است؛ زیرا شما برخورد بیشتری با آن‌ها دارید. همه‌ مهارت‌هایی که در برخورد با مشتریان سخت‌گیر آموختید و به کار بردید در مورد همکاران نیز به کار ببرید؛ اما در برخورد با همکاران چند مهارت کوچک دیگر نیز نیاز دارید تا مواقعی که ارتباط با آن‌ها مشکل می‌شود از آن‌ها استفاده کنید. ایجاد ارتباط خوب با همکار و بلد بودن راه‌های حل اختلاف با همکاران باعث می‌شود که میزان تنش شما کاهش یابد و خدمات بهتری نیز به مشتری بدهید.

 

اتصال ضعیف در زنجیره

وقتی که مدیریت اختلاف بین همکاران ضعیف باشد یا اختلافی حل‌نشده باقی بماند، هم بر مشتریان و هم بر همکاران تاثیر ماندگاری می‌گذارد. کارمندان از اختلاف حل‌نشده رنج می‌برند؛ زیرا منبع ایجاد تنش است و مشتری‌ها نیز از آن رنج می‌برند؛ زیرا حلقه اتصال و ارتباط بین کارمندان را ضعیف می‌کند، بالطبع خدماتی که باید ارائه شود نیز ضعیف خواهد بود.

 

چهار تله‌ اختلاف

تله‌ اول: جنگ برای حرف آخر:

منظور از این تله‌ اختلاف، جنگ لفظی است. این تله وقتی فعال می‌شود که همکار شما سخنی به شما می‌گوید که شما دوست ندارید و شما هم جوابی زننده‌تر و غیرمحترمانه‌تر به او می‌دهید. طرف مقابل ناراحت می‌شود و همین کار را با شما می‌کند و این بار سخن زشت‌تری به شما می‌گوید، شما از کوره درمی‌روید؛ حتی بدون اینکه متوجه شوید، صداها بالا می‌رود، خون‌ها به جوش می‌آید و مکالمه از کنترل خارج می‌شود.

 

سه روش برای در کنترل نگه‌ داشتن مکالمه بین دو نفر

اگر شما در حین مکالمه با فردی متوجه شدید که موضوع دارد از کنترل خارج می‌شود، می‌توانید با استفاده از روش‌هایی خودتان را از مهلکه خارج کنید.

وقتی متوجه شدید که شما و همکارتان در یک جنگ لفظی (برای حرف آخر) گیر کرده‌اید از روش‌های زیر استفاده کنید:

 

1. اجازه دهید که همکار شما حرف آخر را بزند

با اجازه دادن به همکار که حرف آخر را او بزند، مباحثه را پایان دهید. اگر شما بتوانید از حالت دفاعی خارج شوید، می‌توانید دیدگاه‌های او را بشنوید و درباره‌ آن صحبت کنید و نظر خود را نیز ارائه دهید.

 

2. قبل از جواب دادن از یک تا پنج بشمرید

به جای اینکه اجازه دهید که مکالمه مانند توپ پینگ‌پونگ با سرعت بین شما و طرف مقابلتان ردوبدل شود، قبل از اینکه به سخنان همکار خود پاسخ دهید، 5 دقیقه ساکت بمانید. این سکوت، زمان کافی به شما می‌دهد که مقابله‌ به‌ مثل را متوقف کنید و مانع از آن شوید که واکنشی منفی و غیرارادی مانند جیغ داشته باشید.

 

3. با سخنان مناسب نشان دهید که او را درک می‌کنید

وقتی که شما تسلسل یکی‌بدو کردن را (یک حرف شما بزنید و یک حرف طرفتان بزند) شکستید، با توضیحی که حاکی از همدردی است به‌ طرف مقابلتان بفهمانید که برای نظر او ارزش قائلید؛ حتی اگر با نظر او موافق نباشید.

 

تله‌ دوم: گفتن اینکه همه‌ چیز خوب است، در حالی‌ که نیست

سر خود را در برف فرو کردن و چیزی ندیدن و مسائل را ساده انگاشتن؛ یعنی اینکه شما می‌خواهید خود را قانع کنید که مشکلی وجود ندارد و اختلافی نیست. در این‌ صورت شما در تله افتاده‌اید. شما در ظاهر نشان می‌دهید که از مقابله با این وضعیت اجتناب می‌کنید؛ اما در حقیقت اختلاف وجود دارد و هر لحظه ممکن است به انفجاری تبدیل منفجر شود. بالاخره اختلاف‌ زمانی به سطح می‌رسد و ظاهر می‌شود که شما انتظارش را ندارید.

 

اگر شما ساده‌انگاری می‌کنید

اگر شما خود را در شرایطی یافتید که تمایل دارید این‌طور جلوه دهید که همه‌ چیز سر جای خود و درست است؛ در حالی‌ که این‌طور نیست، به مورد زیر توجه کنید:

 

فرض نکنید که اوضاع بهتر می‌شود

اگرچه امیدواری همیشه وجود دارد ‌اما احتمال اینکه وقوع حادثه‌ای شرایط را به‌ کلی عوض کند کم است؛ بنابراین هرچه زودتر خود را با شرایط واقعی وفق دهید زودتر می‌توانید مشکل را حل کنید.

 

اگر طرف مقابل ساده‌انگاری می‌کند برای حل مشکل موارد زیر را انجام دهید:

1. سوالات کلی مطرح کنید

برای شروع سوالاتی را مطرح کنید که شما را به عمق شرایط موجود رهنمون می‌کند. اگر مشکوک هستید که از اطلاعات مهمی غافل مانده‌اید، قدم بعدی را بردارید.

 

2. سوالات مشخصی مطرح کنید

جزئیات را سوال کنید. با جواب‌های مبهم و کلی قانع نشوید. یادتان باشد که اگر فردی موضوعی را مخفی می‌کند، قصد او این است که با اختلافات و کشمکش روبه‌رو نشود. نه اینکه صادق نیست. با ملایمت سخن گفتن و خودداری از گفتن کلماتی که به نظر می‌آید می‌خواهید او را محاکمه کنید، باعث می‌شوید که برای او رودررویی با شرایط آسان شود و مواردی که لازم است از آن‌ها اطلاع داشته باشید به شما بگوید.

 

3. واکنش زیادی نشان ندهید

با این فرض که فرد دیگر کار زیاد بدی نکرده است، بیشتر اختلافات فقط با گفت‌وگویی ساده قابل حل است. اگر واکنش شما این باشد که بالا و پایین بپرید یا مثل دیگ بخار از گوش‌هایتان بخار بلند شود شرایط را برای آن فرد نامطمئن می‌کنید و باعث می‌شوید دفعه‌ بعد که وضعیت مشکل‌تری پیش می‌آید چیزی به شما نگوید.

 

4. با همکاری یکدیگر طرح عملیاتی جدیدی تهیه کنید

زمانی که مسئله روشن شد و به اصطلاح روی میز قرار گرفت و درباره‌ آن بحث شد، روش‌هایی برای حل مسئله به شکل دوجانبه پیدا کنید.

 

تله‌ سوم: اجتناب از سخن گفتن درباره‌ آن

مفهوم از این تله این است که با سکوت بر مشکلی که پیش روی ما است سرپوش بگذاریم. این عقب کشیدن، سیاستی است که مسئله را کمی تا حد طول باز و دور نگه می‌دارد و بدین‌ترتیب هرگز مستقیما درباره‌ آن صحبت نمی‌شود.

 

چهار روش برای برخورد با همکاری که کناره‌گیری می‌کند

مدیریت اختلاف کار دشواری است؛ زیرا وقتی که فردی واقعا قصد دارد از مسئله‌ای کناره‌گیری کند، کار زیادی نمی‌توان کرد. البته راه‌هایی برای صحبت با همکاری که کناره‌گیری می‌کند وجود دارد که به شما کمک می‌کند بهتر و مستقیم‌تر با این وضعیت برخورد کنید.

ما موارد زیر را پیشنهاد می‌کنیم:

1. از اصرار و فشار اجتناب کنید

اگر همکار شما کناره‌گیری می‌کند، از اینکه دنبالش بروید تا پاسخ مورد نیازتان را بگیرید خودداری کنید. هرچه بیشتر برای گرفتن پاسخ فشار بیاورید همکارتان بیشتر کناره‌گیری می‌کند و عقب می‌کشد.

 

2. لحن سخنان شما باید ملایم باشد

وقتی متوجه شدید که همکار شما کناره‌گیری می‌کند، لحن گفتارتان را از لحنی یاس‌آور به لحنی که حاکی از درک همکارتان است تغییر دهید. همکار شما حتما برای نپرداختن به موضوع دلیلی دارد. لحن ملایم اغلب می‌تواند راه را برای گفت‌وگو فراهم کند.

 

3. نظر مشورتی همکار خود را جویا شوید

وقتی که همکارتان کمی از حالت دفاعی خارج شد، از او سوال کنید که اگر او به جای شما بود برای حل مشکل چه‌ کار می‌کرد. با این عمل شما به‌ آرامی به او سقلمه‌ای می‌زنید تا از حالت کناره‌گیری بیرون آید و به او کمک می‌شود تا به گرفتاری شما بیشتر توجه داشته باشد.

 

4. محدوده‌ای زمانی تعیین کنید

اگر مشکل پیش‌آمده همین الان قابل حل نیست با توافق او زمان و تاریخ را تعیین کنید تا بنشینید و مسئله را حل کنید.

 

تله‌ چهارم: سبک و خوار کردن طرف مقابل

بی‌اعتبار کردن فرد دیگر با حملات لفظی منجر به اختلاف می‌شود. سبک کردن طرف مقابل روشی است که فرد با آن مخالفت خود را با کارها و سخنان همکارانش ابراز می‌کند؛ چون او از رویارویی با اختلاف می‌پرهیزد، درباره‌ مشکل خود با شما سخن نمی‌گوید. به‌ تدریج احساسات بازگو نشده‌ او به عصبانیت و آزردگی تبدیل می‌شود و بالاخره به شکل حملات مستقیم به احساسات، افکار و کل شخصیت طرف مقابل خود را نشان می‌دهد.

 

سه روش برای نیفتادن در تله سبک و خوار کردن

اگر متوجه شدید که ارزیابی شما در مورد همکارتان منفی است، فراموش نکنید که شما مسئول این طرز تلقی نسبت به همکار خود هستید نه همکار شما. سرزنش کردن فرد دیگر برای وضعیت‌های بد و ناگواری که پیش می‌آید و شما مایل نیستید با آن روبه‌رو شوید، هرگز هیچ مشکلی را حل نمی‌کند. اگر در مکالمه این شما هستید که آخرین کلام منفی را از طرف مقابل می‌شنوید، از دادن پاسخ منفی اکیدا بپرهیزید و سعی کنید به ریشه اختلاف که منجر به درگیری شده توجه کنید. اگر در شرایطی قرار گرفتید که همکار شما با سخنان خود شما را خوار و سبک کرده، اقدامات زیر را انجام دهید:

 

1. حالت دفاعی نگیرید

دفاع از اتهاماتی که همکارتان به شما نسبت می‌دهد، هرگز مشکلی را حل نمی‌کند؛  زیرا به ریشه‌ مسئله که موضوع از آنجا آب می‌خورد، نمی‌پردازد و شما مانند موش‌های آزمایشگاهی می‌شوید که روی یک دایره حرکت می‌کنند و هرچه می‌کوشند به جایی نمی‌رسند و فقط دور دایره می‌چرخند.

 

2. علاقه‌مند شنیدن باشید

اگرچه همکار شما غیرمستقیم حرف‌هایش را می‌‌زند و صریحا منظور خود را بیان نمی‌کند؛ اما با همین حرف‌ها نیز پیامی منتقل می‌کند. سعی کنید به پیامی که در سخنان منفی همکارتان وجود دارد گوش بدهید و به آن توجه کنید.

 

3. به ریشه اختلاف بپردازید

از همکارتان بپرسید که آیا شما در گذشته کاری کرده‌اید که او ناراحت شده است.

 

پنج واقعیت اصلی در مدیریت اختلاف با همکاران

 1. وقتی روحیه‌ افراد تغییر می‌کند میزان پذیرش آن‌ها نیز تغییر می‌کند

میزان درک شما از دیگران بستگی به وضعیت روحی شما دارد. برای مثال؛ وقتی که شما عصبانی هستید، توجه شما به افرادی متمرکز می‌شود که شما را ناراحت می‌کنند و احتمالا فضای کمی برای پرداختن به مسائل دیگران باقی می‌ماند (گاهی حتی هیچ فضایی باقی نمی‌ماند) و زمانی که شما عصبانی هستید و فردی با شما صحبت می‌کند احتمالا نمی‌توانید واقعا به او گوش دهید یا نظر او را قبول کنید.

برعکس این امر نیز صادق است. وقتی روحیه‌ شما خوب است، ظرفیت شما برای توجه کردن و پذیرفتن خیلی بیشتر می‌شود. منظور این است که وقتی همکارانتان روحیه‌‌شان بد است مسئولیت‌های خطیر به آن‌ها نسپارید؛ زیرا توجه و پذیرش آن‌ها در حد انتظار شما نیست.

 

2. افراد گوناگون سبک کاری متفاوتی دارند

بعضی‌ها بسیار دقیق و منظم‌اند و بعضی‌ها نامرتب و درهم‌ و برهم. سبک کاری همه‌ ما یکسان نیست؛ بلکه متفاوت است و در نظر گرفتن این نکته به ما صبر بیشتری می‌دهد تا اعمال و افکار همکارمان را که شبیه ما نیست و متفاوت است بهتر درک کنیم. احترام به این تفاوت‌ها و درک آن‌ها باعث می‌شود که از بروز اختلافاتی که از سوء‌تفاهم ناشی می‌شود جلوگیری شود.

 

3. افراد بیش از آنچه که نشان می‌دهند حساس هستند

احساسات مردم خیلی بیشتر و عمیق‌تر از آنچه خود معترف‌اند جریحه‌دار می‌شود. اغلب وقتی یک همکار با بی‌گناهی حرف می‌زند علیه آن جبهه‌گیری می‌شود. اگر به احساسات مردم توجه بیشتری داشته باشیم کم‌تر آن را جریحه‌دار می‌کنیم.

 

4. ما بعضی‌ها را به بعضی دیگر ترجیح می‌دهیم

انتظار نداشته باشید که تمام همکارانتان را به یک میزان دوست داشته باشید. با بعضی افراد خیلی سریع می‌توان ارتباط برقرار کرد و با برخی دیگر به‌ سختی. جوهر وجودی آدم‌ها با هم فرق می‌کند. اغلب مدیریت اختلاف با همکاران بستگی به این دارد که چقدر به دیدگاه‌های همکارتان توجه می‌کنید و احترام می‌گذارید، نه‌ اینکه چقدر او را دوست دارید.

 

5. از جلد کتاب نمی‌توان فهمید که درباره‌ چیست

بعضی‌ اوقات بر اساس نحوه‌ حرف زدن، شکل ظاهری و اینکه یک همکار اهل کجاست نگرشی منفی در ذهن ما شکل می‌گیرد. اگر فردی را عمیق‌تر بشناسیم، اغلب متوجه می‌شویم که آن فرد شبیه آنچه که ما در ذهن خود از او ساخته‌ایم نیست. وقتی با سایر همکاران سروکار داریم باید مواظب باشیم که آنچه که ظاهر آن‌ها نشان می‌دهد مانع از آن نشود که واقعیت وجود آن‌ها را نبینیم.

 

تهیه مطلب: آذر جوزی

 منبع: سایت modiresabz.com

ژان بقوسیان بازدید : 29 سه شنبه 27 خرداد 1399 نظرات (0)

ایجاد ترافیک یعنی هدایت بازدیدکنندگان به سایتمان. این کار می‌تواند هم به‌صورت آنلاین و هم آفلاین انجام شود. مثلا در رسانه‌های اجتماعی و سایت‌های دیگر افراد را تشویق می‌کنیم تا از سایت ما بازدید کنند. ترافیک همچنین می‌تواند با روش‌های آفلاین ایجاد شود. مثلا در تمام تبلیغات، کارت ویزیت و حتی تماس‌های تلفنی، علاقه‌مندان را ترغیب کنیم تا از سایت ما بازدید کنند. بسیاری از بازاریاب‌های اینترنتی تازه‌کار، فکر می‌کنند ایجاد ترافیک کار بسیار سختی است؛ ولی این‌طور نیست. فقط کافی است بودجه مناسبی اختصاص داده شود تا بازدیدکنندگان زیادی به سایت سرازیر شوند.

 

انواع ترافیک

1. ترافیک رایگان

شما می‌توانید با روش‌های رایگان بازدیدکنندگانی را به سایت هدایت کنید. مثلا می‌توانید از سایت‌های آگهی رایگان، تبادل لینک، ویدئو، رسانه‌های اجتماعی و جستجو استفاده کنید. شاید بهترین نوع ایجاد ترافیک رایگان سئو باشد. سئو علمی است که کمک می‌کند با ایجاد تغییراتی در سایت و خارج از سایت کاری کنید که افراد بیشتری شما را با جستجو پیدا کنند. مثلا از گوگل یا سایت‌های دیگر به سایت شما هدایت شوند.

 

2. ترافیک پولی

به روش‌های مختلفی می‌توانید ترافیک پولی ایجاد کنید.

1. تبلیغات کلیکی (PPC)

تبلیغات کلیکی با Pay Per Click که گاهی به‌اختصار PPC نامیده می‌شود، یکی از بهترین روش‌های ایجاد ترافیک پولی است. مزیت این روش در آن است که شما فقط زمانی به تبلیغ‌کننده پول می‌پردازید که کسی بر تبلیغ شما کلیک کند و وارد سایت‌تان شود. اگر کسی تبلیغ را ببیند و واکنشی نشان ندهد هیچ مبلغی پرداخته نمی‌شود. بهترین مثال تبلیغات کلیکی سایت گوگل است. شما می‌توانید به گوگل تبلیغ کلیکی بدهید. وقتی علاقه‌مندان کلیدواژه‌ای خاص را جستجو می‌کنند سایت شما در اولین نتایج گوگل ظاهر خواهد شد. البته جلوی اسم سایت شما عبارت AD اضافه می‌شود تا جستجو کنندگان بدانند این یک تبلیغ است!

 

2. تبلیغات نمایشی (PPI)

در تبلیغات نمایشی (Pay Per Impression) شما به ازای تعداد نمایش تبلیغ پول می‌پردازید. در این روش تبلیغ‌کننده هیچ تضمینی نمی‌دهد که چه میزان از بینندگان تبلیغ بر آن کلیک خواهند کرد؛ ولی تضمین می‌کند تبلیغ شما مثلا 100000 بار نمایش داده شود. یکی از بهترین نمونه‌های تبلیغات نمایشی سایت بلاگفا است.

 

3. تبلیغات مدت‌دار

سومین نوع تبلیغات پولی، تبلیغات مدت‌دار است. سایت تبلیغ‌کننده فقط تضمین می‌کند که تبلیغ شما را برای مدت مشخصی در سایت به‌ نمایش بگذارد. مثلا بنر تبلیغاتی شما را به مدت 30 روز نمایش می‌دهد. اینکه این تبلیغ چند بار دیده می‌شود و چه تعدادی از بازدیدکنندگان روی آن کلیک می‌کنند هیچ تضمینی ندارد. معمولا سایت‌هایی که بیننده کمتری دارند تبلیغات خود را با این مدل می‌فروشند.

 

افزایش ترافیک سایت قدمی ضروری برای موفقیت کسب‌وکارهای اینترنتی است. سایت شما در هر زمینه‌ای باشد، اولین چیزی که به آن نیاز دارید بازدید‌کننده است. بدون داشتن بازدیدکننده، علاقه‌مندانی نخواهید داشت و در نتیجه فروشتان صفر خواهد بود!

اما چگونه ترافیک سایت را افزایش دهیم؟ با استفاده از 20 روش زیر می‌توانید از همین امروز به افزایش ترافیک سایت و ایجاد ترافیک پایدار برای سایتتان بپردازید.

1. تبلیغ کنید!

اول نگاهی به این روش کاملا بدیهی می‌اندازیم. نمایش آگهی در نتایج موتورهای جستجو، تبلیغ در رسانه‌‌های اجتماعی و تبلیغ گرافیکی همگی روش‌هایی عالی برای جذب علاقمندان هستند، برندتان را می‌سازند و سایت‌‌تان را در معرض دید قرار می‌دهند. استراتژی استفاده از تبلیغات پولی را طوری تدوین کنید که با اهداف‌تان سازگار باشد. آیا فقط ترافیک بیشتر می‌خواهید یا می‌خواهید گفتگوها درباره محصولات‌تان را هم افزایش دهید؟‌ هر مسیر پولی تبلیغ، مزایا و مضرات خودش را دارد. پس پرداخت پول برای تبلیغات، به‌دقت به اهداف‌تان فکر کنید.

سایت‌های زیادی وجود دارند که می‌توانید در آن‌ها به تبلیغات کلیکی بپردازید. بودجه روزانه‌ای در نظر بگیرید و کار را شروع کنید.

 

2. در رسانه‌های اجتماعی فعال باشید

در تمام رسانه‌های اجتماعی معروف صفحه‌ای بسازید و مطالب مفید و ارزشمندی درباره کارتان منتشر کنید. در این صفحات تا حد ممکن به معرفی محصولان خود نپردازید. مطالبی بنویسید که مخاطبان شما از دیدن آن لذت ببرند. شاید بهترین کار انتشار مطالب آموزشی بسیار کوتاه باشد چون به سرعت به افزایش ترافیک سایت شما کمک می‌کند. استفاده از استوری اینستاگرام و لینک دادن به سایت یکی از روش‌های افزایش ترافیک سایت است که اثر قابل‌توجهی دارد.

اگر یک شرکت تولیدی کسب‌وکاربه‌مشتری هستید می‌توانید با تبلیغ در سایت‌های اجتماعی عکس‌محور مثل pinterest و اینستاگرام بازدید سایت‌تان را به‌شدت افزایش دهید.

 

3. عنوان‌های جذاب بنویسید

عنوان‌ها یکی از مهم‌ترین بخش‌های محتوا هستند. حتی جامع‌ترین پست‌های وبلاگی بدون داشتن یک عنوان اثرگذار خوانده نمی‌شوند. در هنر عنوان‌‌نویسی استاد شوید. مثلا، نویسندگان سایت‌های BuzzFeed و Upworthy قبل از به توافق رسیدن درباره عنوان برتر که بیشترین ترافیک را در سایت ایجاد کند، حداقل 20 عنوان برای هر مطلب می‌نویسند. پیش قبل از فشردن دکمه ارسال، به‌دقت درباره عنوان‌تان فکر کنید.

برای نوشتن عنوان‌های بهتر مقاله 17 مدل برای ساخت عنوان تبلیغاتی را مطالعه کنید.

 

4. به «سئوی ‌داخلی‌» توجه کنید

آیا دوره سئو تمام شده است؟ خیر. بهینه‌سازی محتوا برای موتورهای جستجو هنوز هم روشی ارزشمند است. آیا بیشترین بهره را از تصویر متن‌دار می‌برید؟ آیا لینک‌های داخلی برای دسترسی به محتوای جدید ایجاد می‌کنید؟ بهینه‌سازی سایت‌ برای استفاده از سئوی داخلی نباید خیلی طول بکشد و این کار به افزایش طبیعی ترافیک سایت‌تان کمک زیادی می‌کند.

در هر مقاله‌ای به مقالات مرتبط دیگر در سایت‌تان لینک بدهید. همه عکس‌ها باید توضیات مناسبی داشته باشند که موقع آپلود عکس به آن اضافه می‌کنید. کلیدواژه‌های مهم مقاله را برجسته کنید.

 

5. بر کلیدواژه‌های طولانی کار کنید

آیا از کلیدواژه اصلی و کلید‌واژه محبوب‌تان استفاده کرده‌‌اید؟ حالا وقت استفاده از کلید‌واژه‌های طولانی است. کلید‌واژه‌های طولانی عامل اکثر جستجوها در وب هستند و اگر آن‌ها را در تبلیغ پولی‌تان در موتورهای جستجو یا سئو نگنجانید، فرصت بزرگی را از دست می‌دهید.

مثلا به‌جای تلاش برای سئوی کلمه «طراحی سایت» می‌توانید بر کلماتی مثل «طراحی سایت فروشگاهی در تهران» تمرکز کنید. این نوع کلیدواژه‌ها خیلی راحت‌تر می‌توانند جایگاه خوبی در گوگل کسب کنند.

 

6. در forumها یا انجمن‌ها فعال باشید

نوشتن مقالات در انجمن‌ها و جواب دادن به پست‌هایی که با کارتان مرتبط است روش بسیار خوبی برای مطرح کردن خودتان است. به‌ سادگی با پاسخ دادن به سوالاتی که در فروم‌ها مطرح می‌شوند، می‌توانید به‌ راحتی بین علاقه‌مندان به‌ عنوان یک متخصص در کسب‌و‌کارتان مطرح شوید. همچنین به سوالات رایج و نیاز‌های اصلی علاقه‌مندان پی خواهید برد. همچنین بررسی کنید که قوانین فروم به ‌شما اجازه بدهد که لینکی از خود را به‌ عنوان امضا یا زیر‌نویس قرار دهید. اگر چنین است حتما از این فرصت استفاده کنید تا مردم با خواندن جواب‌‌ها و مطالب شما علاقه‌مند به بازدید از سایت شما شوند. این موضوع باعث افزایش ترافیک سایت شما می‌شود.

 

7. وبلاگ‌نویسی به‌عنوان مهمان را آغاز کنید

نوشتن مداوم پست مهمان در یک سایت معروف می‌تواند ترافیک ‌سایت‌تان را افزایش دهد و برندتان را سر زبان‌ها بیندازد، اما مراقب باشید که معیارهای نوشتن پست مهمان کاملا تغییر کرده است و ممکن است استفاده از تاکتیک‌های اسپمی منجر به جریمه‌های سنگین شود. با احتیاط عمل کنید.

مقاله‌های کوتاه یا چند‌صفحه‌‌ای بنویسید و در بخش منابع و «درباره نویسنده» توضیحاتی در مورد خودتان و لینکی به سایت خود درج کنید. این مقالات را بسته به طول مقاله به سایت‌های خبری، مجلات معمولی یا مجلات اینترنتی یا به سایت‌های دانلود و پخش مقالات بفرستید. این مقالات علاوه بر افزایش بازدید‌کنندگان سایت، باعث شناخته شدن شما به‌ عنوان یک متخصص در حوزه کاری مرتبط می‌شوند و احتمال خرید از شما افزایش می‌یابد. همچنین عده زیادی این مقالات را باز‌نشر خواهند کرد یا در سایت خود خواهند گذاشت که مقدار زیادی ترافیک و اعتبار مجانی برایتان به ‌همراه خواهد آورد.

یکی از سایت‌های خوب برای انتشار مقاله و افزایش ترافیک، سایت «ویرگول» است.

 

8. از دیگران دعوت کنید در سایت‌تان مطلب بنویسند

نوشتن پست مهمان یک جاده دوطرفه است. علاوه بر پست مطالب در سایر وبلاگ‌ها، از افراد حوزه کاری‌تان دعوت کنید تا در سایت شما پست بنویسند. آن‌ها احتمالا لینک دسترسی به آن مطلب در سایت شما را در سایت خودشان هم قرار می‌دهند و به این ترتیب خوانندگان جدیدی به سایت شما سر می‌زنند. فقط باید مطالب باکیفیت و دست‌اول را بدون لینک‌های اسپمی پست ‌کنید، زیرا گوگل پست‌های مهمان بی‌کیفیت را جریمه می‌کند.

 

9. محتوای ویروسی بسیار جذاب تولید کنید

به‌جای اینکه سعی کنید سایت‌های دیگر را متقاعد کنید که لینک محتوای شما را در سایت‌شان بگذارند که فرایندی خسته‌کننده و وقت‌گیر است، محتوایی تولید کنید که همه برای گذاشتن لینکش در سایت خودشان التماس کنند. محتواهای بسیار باارزش و منحصر به فرد بدون تلاش خاصی توسط دیگران به اشتراک گذاشته می‌شوند. همین موضوع باعث هدایت افراد جدید به سایت شما می‌شود.

 

10. در Linkedin پست بگذارید

لینکدین به چیزی بیشتر از مکانی برای یافتن کار جدید تبدیل شده است. حالا این بزرگترین شبکه اجتماعی متخصصان مکانی ارزشمند برای نشر محتوا است و به همین دلیل باید دائم در آن پست بگذارید. با این کار ترافیک سایت‌تان و وجهه‌تان در صنعت را ارتقا می‌دهید، به‌خصوص اگر تعداد دنبال‌کنندگان‌تان متوسط تا زیاد باشد. هر مقاله‌ای که در سایت منتشر می‌کنید، لینک آن را هم در لینکدین بگذارید تا افراد جدید به سایت شما مراجعه کنند.

 

11. لینک داخلی داشته باشید

قدرت لینک شما فقط بر اساس تعداد سایت‌هایی که آن را به اشتراک گذاشته‌اند مشخص نمی‌شود، بلکه از ساختار لینک‌دهی داخلی‌تان هم تاثیر می‌پذیرد. وقتی محتوایی را تولید و منتشر می‌کنید، حواس‌تان به تهیه لینک‌های داخلی هم باشد. این کار نه‌تنها به سئو کمک می‌کند، بلکه منجر به تجربه بهتر و مفیدتر برای کاربران هم می‌شود که اساسی‌ترین عامل افزایش ترافیک سایت‌ هستند.

 

12. با افراد پیشرو حوزه خودتان مصاحبه کنید

آیا فکر می‌کنید مصاحبه فقط مختص افراد بزرگ است؟ وقتی بفهمید چند نفر مشتاق مصاحبه با شما و پاسخ دادن به سوال‌های‌تان هستند، شگفت‌زده می‌شوید. فقط کافی است از آن‌ها بخواهید. برای افراد پیشرو حوزه خودتان ایمیل‌ درخواست وقت مصاحبه بفرستید و این مصاحبه‌ها را در وبلاگ‌تان منتشر کنید. نه‌تنها با شناخته شدن اسم‌تان، اعتبار خودتان و ترافیک سایت‌تان افزایش می‌یابد، بلکه شاید فردی که با او مصاحبه کرده‌اید هم متن مصاحبه را منتشر کند که منجر به بازدید بیشتر از آن می‌شود.

 

13. ایمیل مارکتینگ را جدی‌تر بگیرید

خیلی از کسب‌وکارها آن‌قدر بر جذب مشتریان جدید از طریق تولید محتوا تمرکز می‌کنند، که روش‌های قدیمی‌تر را از یاد می‌برند. بازاریابی ایمیلی ابزار قدرتمندی است و حتی موفقیت متوسط ایمیل‌ها می‌تواند منجر به افزایش چشمگیر ترافیک سایت شود. فقط مراقب باشید که افراد را با رگبار ایمیل‌ها درباره محصولات جدیدتان بمباران نکنید. همچنین، قدرت بازاریابی دهان‌به‌دهان را دست‌کم نگیرید؛ به‌خصوص از سوی افرادی که از محصولات و خدمات‌تان راضی هستند. ارسال یک ایمیل یادآوری دوستانه درباره محصول یا خدمت جدید می‌تواند به افزایش ترافیک سایت‌تان هم کمک کند.

به‌طور کاملا جدی بر جذب ایمیل در سایت و ارسال ایمیل تمرکز کنید.

 

14. از امضا‌ ایمیل استفاده کنید

یک امضای ساده با یک توضیح یک‌خطی در مورد مزایای اصلی خدمات خود تهیه کنید. این امضا را می‌توانید زیر هر ایمیلی که می‌فرستید قرار دهید حتی می‌توانید ایمیل‌هایی با مطالب مرتبط تهیه کنید و با امضای خودتان پخش کنید. دقت کنید که این ایمیل‌ها وقتی دست‌به‌دست فوروارد شوند تعداد خیلی بیشتری از علاقه‌مندان تبلیغات‌تان را خواهند دید. دقت کنید که احتمالا دوستان کسانی که به کارتان علاقه‌مند هستند و ایمیل فوروارد شده به دستشان می‌رسد نیز احتمالا به کارتان علاقه‌مند خواهند بود.

 

15. مطمئن شوید که سایت‌تان ریسپانسیو است

روزهایی که فقط از طریق صفحه کامپیوترهای خانگی به اینترنت و جستجوی اینترنتی دسترسی داشتیم، گذشته‌اند. امروزه، افراد بیشتری برای دسترسی به وب از موبایل‌های‌شان استفاده می‌کنند و اگر بازدیدکنندگان را مجبور کنید که خودشان به‌سختی مسیرشان را در سایت‌تان پیدا کنند، عملا به آن‌ها می‌گویید از سایت‌تان خارج شوند و سراغ دیگران بروند. حتی اگر یک وب‌سایت ساده و ابتدایی دارید، هنوز هم باید مطمئن شوید که در دسترس است و با دستگاه‌‌های مختلف ازجمله تلفن‌های هوشمند کوچکتر می‌توان از آن بازدید کرد.

 

16. بر سرعت سایت کار کنید

آیا تاکنون برای‌تان پیش آمده که 30 ثانیه منتظر باز شدن یک صفحه وب بمانید؟ برای من پیش نیامده. اگر باز شدن سایت‌‌تان خیلی طول بکشد، نرخ انصراف بازدیدکنندگان خیلی بالا می‌رود. مطمئن شوید که صفحات سایت‌تان تا حد ممکن از نظر تکنیکی بهینه‌اند و به‌خصوص به اندازه فایل‌ها، ساختار صفحه و عملکرد افزونه‌‌ها توجه کنید. هرچه سایت‌تان سریع‌تر باز شود، بهتر است.

 

17. از ویدیو مارکتینگ استفاده کنید

محتوای متنی بسیار خوب است، اما ویدیو ابزار ارزشمندی برای جذب بازدیدکنندگان جدید و جذاب‌تر کردن سایت‌تان است. داده‌ها نشان می‌دهد که ماندگاری اطلاعات تصویری بسیار بیشتر از متنی است و درنتیجه، بازاریابی ویدیویی روشی عالی برای جذب و حفظ توجه مخاطبان است و همزمان ترافیک سایت را هم افزایش می‌دهد.

ویدیوهایی درباره کارتان و محصولات و خدمات درست کنید و آن‌ها را در سایت‌هایی مثل یوتیوب و آپارات منتشر کنید. در توضیحات ویدیو از افراد دعوت کنید برای دریافت اطلاعات بیشتر به سایت‌تان مراجعه کنند.

 

18. در سایت‌های دیگر به سوالات پاسخ بدهید

در بسیاری از سایت‌ها و وبلاگ‌ها سوالات زیادی وجود دارد که هیچ‌کس به آن‌ها پاسخ نمی‌دهد. اگر در سایت خودتان مقالات و مطالبی دارید که به این افراد کمک می‌کند می‌توانید یک پاسخ کوتاه بدهید و برای اطلاعات بیشتر شخص را به مقاله سایت خودتان هدایت کنید.

البته این روش همیشه قابل استفاده نیست و شاید پاسخ شما توسط مدیر آن سایت تایید نشود.

 

19. تبادل لینک کنید

تبادل لینک با سایت‌های غیر‌رقیب ولی مرتبط با کسب‌و‌کارتان یا مرتبط با بازار هدفتان می‌تواند منبع فوق‌العاده‌ای برای به‌ دست آوردن ترافیک مفید باشد. در این روش هم شما و هم سایتی که با آن تبادل لینک می‌کنید بهره می‌برند. به سایت‌هایی درخواست تبادل لینک بدهید که رتبه آلکسای آن‌ها تقریبا با رتبه شما یکسان است. توقع نداشته باشید سایت‌های با رتبه بسیار بهتر از شما حاضر به تبادل لینک شوند.

 

20. تبادل تبلیغ

از فضای تبلیغاتی سایت‌تان برای تبلیغ سایت دیگری استفاده کنید و از آن سایت بخواهید که تبلیغ سایت شما را در سایت خود قرار دهد. این کار چیزی شبیه تبادل لینک است ولی به جای لینک احتمالا یک بنر تبلیغاتی رنگارنگ را تبادل می‌کنید.

 

البته برای افزایش ترافیک سایت روش‌های بسیار زیادی وجود دارد. اگر شما از روش خاصی استفاده کرده‌اید می‌توانید با ما در میان بگذارید.

 

نویسنده: ژان بقوسیان

 منبع: سایت modiresabz.com

ژان بقوسیان بازدید : 32 سه شنبه 27 خرداد 1399 نظرات (0)

يکي از آسان‌ترين روش‌ها براي افزايش سريع فروش، استفاده از تبليغاتي است که مخاطب را ترغيب مي‌کند تا با شما تماس گرفته و محصولات يا خدمات شما را سفارش دهد.

عنوان مهم‌ترين بخش يک تبليغ چاپي و همين‌طور تبليغات آنلاين در يک متن تبليغات خلاقانه به‌ شمار مي‌رود و براي موفقيت تبليغ حياتي است. 95 درصد افراد، فقط عنوان‌ها را مي‌خوانند و اگر عنوان به اندازه کافي جذاب باشد، مطلب را مي‌خوانند. وقتي روزنامه مي‌خوانيد، چه چيزي شما را به خواندن مقاله‌اي خاص ترغيب مي‌کند؟ بله عنوان مقاله. در حقيقت خواندن روزنامه بررسي عناوين است و هرگاه به عنوان جالبي برسيد، متن آن ‌را مي‌خوانيد.

هرگاه عنواني به ذهنتان رسيد با بررسي 10 معيار زير مي‌توانيد تشخيص دهيد که آيا عنوان مورد نظر مناسب است يا خير. عنوان مناسب عنواني است که حداقل چند مورد از ده مورد زير در آن رعايت شده باشد.

ده معيار براي تشخيص مناسب بودن عنوان در تبليغ‌ نويسي

1. آيا عنوان بزرگ‌ترين مشکل، نگراني يا آرزوي مشتري را مورد هدف قرار داده است؟

عنوان نبايد خسته‌کننده، کليشه‌اي، گيج‌کننده يا خود‌محور باشد. يکي از نامناسب‌ترين عناوين، نوشتن نام شرکت يا کسب‌و‌کار به‌ جاي عنوان است. به‌ ياد داشته باشيد که هدف اصلي عنوان ايجاد جلب‌ توجه است تا مخاطب را به خواندن ادامه تبليغ ترغيب کند. اغلب افراد در طراحي آگهي‌هاي مجله‌ها يا در نوشتن متن تبليغاتي تراکت، نام کسب‌و‌کار خود را در محل عنوان قرار مي‌دهند و درصد بالايي از خوانندگان را از دست مي‌دهند.

در بررسي که بر 300 آگهي مجله‌هاي ايراني انجام دادم، مشخص شد که در 71 درصد آگهي‌هاي مجله‌هاي ايراني، به‌ جاي عنوان نام کسب‌و‌کار نوشته شده است.

2. آيا از عناوين ابهام‌برانگيز، خنده‌دار و بامزه استفاده مي‌کنيد؟

اگر اين‌طور است، عنوان را عوض کنيد. بسياري از مردم فکر مي‌کنند تبليغات خوب بايد مردم را بخنداند يا هوشمندي طراح آن ‌را به نمايش بگذارد. تبليغات راديويي عملا به لطيفه‌هاي بي‌مزه تبديل شده‌اند. عناويني مانند «زنگ‌ها چه کسي را صدا مي‌کنند؟» شايد جالب باشد اما باعث فروش بيشتر نمي‌شود. عنواني باعث فروش مي‌شود که احساسات افراد را برانگيزاند و در آن‌ها انتظار دستيابي به محصول را ايجاد کند. يادتان نرود، هدف از تبليغات فروش بيشتر است. عنواني مانند «گامي ديگر در ارتقاي صنعت» از عناوين نامناسب و مبهم است.

3. آيا عنوان از واژه‌هاي قدرتمند استفاده مي‌کند؟

واژه‌هاي قدرتمند باعث افزايش فروش مي‌شوند. سعي کنيد حداقل يک واژه قدرتمند در عنوان خود استفاده کنيد. واژه‌هاي قدرتمند باعث جلب‌ توجه مي‌شوند و احتمال خوانده شدن آگهي و همچنين فروش را افزايش مي‌دهند. يکي از راه‌هاي نوشتن جملات تاثيرگذار در تبليغات استفاده از واژه‌هاي قدرتمند است.

4. آيا عنوان مشتري را مخاطب ساخته است يا بسيار کلي است؟

سعي کنيد با عنوان، بازار هدف مورد نظر خود را جدا کنيد. همان‌طور که در يک جمعيت با صدا زدن دوست خود، او را از ديگران جدا مي‌کنيد، در خواننده اين احساس را ايجاد کنيد که تبليغ دقيقا براي او نوشته شده است.

به‌ عنوان مثال: چگونه هر مرد 50 تا 65 ساله مي‌تواند از اين روش جديد براي بهبود کمردرد خود استفاده کند؟

عنواني مانند «يک فرصت استثنايي» بسيار کلي است و گروه خاصي را مورد هدف قرار نمي‌دهد.

بنابراين در نوشتن متن تبليغاتي براي جذب مشتري مي‌توانيد روي گروه خاصي تمرکز کنيد.

5. آيا شکل‌بندي عنوان مناسب است؟

منظور از شکل‌بندي همان ظاهر گرافيکي عنوان است. از فونت‌هاي بزرگ استفاده کنيد و سعي کنيد عنوان يک خط را پر کند. از رنگ‌هاي معکوس استفاده نکنيد. متن سفيد را بر زمينه مشکي قرار ندهيد. البته، بسياري از سازندگان تبليغات براي جلب‌ توجه اين‌ کار را انجام مي‌دهند؛ اما سال‌ها بررسي نشان داده که اين‌ کار ميزان پاسخ به آگهي را کم‌تر مي‌کند.

6. آيا عنوان، علايق شخصي خواننده را تحريک مي‌کند؟

تمام چيزي که خواننده به آن فکر مي‌کند آن است که آگهي چه سودي برايش دارد. خوانندگان به سابقه کاري، نام شرکت شما و چيزهاي ديگر اهميت نمي‌دهند، مگر آنکه احساس کنند در تبليغ شما سودي براي آن‌ها وجود دارد. آن‌ها مي‌خواهند بدانند که اگر محصول شما را بخرند چه چيزي را به‌ دست مي‌آورند. مردم به‌ دنبال علايق، عشق، غرور، تحسين و زيبايي هستند. يکي از اين موارد را مورد هدف قرار دهيد.

7. آيا عنوان کاملا واضح و شفاف است؟

اگر از عناوين گيج‌کننده و ابهام‌برانگيز استفاده کنيد، بخشي از خوانندگان را از دست خواهيد داد. عنوان بايد به ‌سادگي و به ‌راحتي خواننده را به ادامه آگهي هدايت کند و جاي حدس و گمان باقي نگذارد؛ به‌ عنوان مثال، عنوان «يک لحظه استثنايي» مشخص نمي‌کند آگهي در مورد چيست. اين آگهي يک عطر بود که در مجله‌اي چاپ شده بود. البته هدف اين تبليغ افزايش فروش نبود، بلکه برندسازي مورد نظر سازنده بود.

8. آيا عنوان ويژه و دقيق است؟

دقيق بودن عنوان باعث اعتبار آن مي‌شود. مردم آنقدر دروغ شنيده‌اند که به تبليغات کاملا بدبين هستند و ادعايي جديد را به‌ سختي باور مي‌کنند.

فردي به‌ نام ست گادين کتابي با نام «تمامي بازاريابان دروغ‌گو هستند» نوشته است و در آن توضيح مي‌دهد که پيش‌فرض بسياري از خريداران آن است که فروشنده دروغ‌گو است. اگر به کلي‌گويي و ادعاهاي بزرگ بپردازيم، به خريدار کمک مي‌کنيم تا از خريد منصرف شود.

9. آيا براي تهيه عنوان وقت کافي اختصاص داده‌ايد؟

معمولا انتخاب عنوان به وقت زيادي نياز دارد و به اندازه تمامي بخش‌هاي ديگر آگهي اهميت دارد. بسياري از سازندگان تبليغات خود را مقيد مي‌سازند که مثلا حداقل 100 عنوان بنويسند و سپس يکي از آن‌ها را انتخاب کنند. يادتان باشد اگر عنوان مناسب نباشد، فرقي نمي‌کند بقيه آگهي چگونه باشد.

10. آيا عنوان باورکردني است؟

ادعاهايي که خواننده را عصبي مي‌کند، باعث از بين رفتن فروش مي‌شود. شخصي ادعا داشت مي‌تواند درآمد هر حسابدار را در مدت سي روز سه برابر کند. اين ادعا باورکردني نيست. اگر ادعاهايي اين چنين داريد، آن ‌را در عنوان جاي ندهيد، بلکه در بخش نظرات مشتريان بنويسيد.

16 راه براي ساخت عناوين جذاب در متن تبليغات خلاقانه

1. سرعت دستيابي به نتيجه را با آمار و ارقام بيان کنيد

براي مردم سرعت اهميت زيادي دارد، در خريدهاي پستي مردم ترجيح مي‌دهند از فردي خريد کنند که کالا را زودتر به‌دستشان مي‌رساند. همچنين دوست دارند با استفاده از محصول، در کم‌ترين زمان به نتيجه مورد نظر برسند. اگر بهترين قرص‌هاي لاغري را بفروشيد اما زمان تاثير آن‌ها يک سال باشد، به احتمال زياد شکست خواهيد خورد. مثالي از عنوان مناسب: «ببينيد چگونه دکتر فرضي، ترس از ارتفاع شما را در پانزده دقيقه درمان مي‌کند.»

2. ميزان نتايج را با عدد بيان کنيد

در عنوان، از مقادير نامفهوم مانند خيلي، به مقدار قابل‌ توجه، سريع و … استفاده نکنيد مگر آنکه آن‌ها را با مقداري واقعي همراه سازيد.

مثال: روشي براي لاغري سريع، در شش هفته گذشته، هشت کيلو وزن کم کردم.

3. نتايج خود را با نتايج رقبا مقايسه کنيد

مثال: يک سايت معمولي در ماه به‌ طور متوسط 48 هزار تومان درآمد کسب مي‌کند. درآمد اعضاي سايت ما، 230 هزار تومان در ماه است. آيا مي‌خواهيد دليل آن‌ را بدانيد؟

4. به‌ تصوير کشيدن نتيجه

مثال: من روش‌هاي بازاريابي مختلفي را امتحان کردم و نتيجه‌اي نگرفتم تا سرانجام اين روش را امتحان کردم، در هفته اول 820 هزار تومان سود کردم.

5. نتايج را با افراد آشنا و سرشناس مرتبط سازيد

تاثير جمع و افراد سرشناس بر تصميم‌گيري‌هاي خريد غيرقابل‌ انکار است. شما اگر بدانيد تمامي دوستان شما از ژل موي خاصي استفاده مي‌کنند، ترغيب مي‌شويد همان خريد را انجام  دهيد. بنابراين يکي از راه‌هاي نوشتن جملات تاثيرگذار در تبليغات استفاده از اثر جمع است.

مثال: وقتي دريافتم هنرپيشه معروف از ژل موي … استفاده مي‌کند، نظرم کاملا عوض شد.

6. نتيجه را به سوال تبديل کنيد

مثال: آيا مي‌خواهيد در سه ماه به مکالمه با افراد انگليسي زبان بپردازيد؟

7. اطلاعات مفيدي را براي دستيابي به نتايج بيان کنيد

دادن اطلاعات رايگان و با ارزش، از بهترين روش‌ها براي جذب مخاطب است. مثال: دانلود کتاب الکترونيکي رايگان هفت قدم براي رسيدن به وزن ايده‌آل.

8. داستاني از موفقيت شخصي بگوييد

مغز انسان اغلب اطلاعات را به صورت تصوير و داستان ذخيره مي‌کند. براي همين است که مردم علاقه فراواني به داستان دارند و بسياري از مطالب آموزشي در قالب داستان ارائه مي‌شود.

مثال: چگونه توانستم در کم‌تر از يک ماه هزار جلد از کتابم را بفروشم.

9. نتيجه را به‌ صورت قبل از… و بعد از… بيان کنيد

مثال: قبل از استفاده از دستگاه بدن‌سازي انواع رژيم‌ها را امتحان کردم؛ اما بعد از آن با تلاشي کم‌تر به وزن مناسب رسيدم و توانستم در يک ماه 5 کيلو وزن کم کنم.

10. بر جديد بودن تاکيد کنيد

مردم به‌ دنبال چيزهاي قديمي و تکراري نيستند. آن‌ها به‌ دنبال موارد جديد هستند. براي واضح‌تر شدن مطلب لطفا اين دو عنوان را با هم مقايسه کنيد:

1. روشي براي افزايش حافظه در 3 روز

2. روشي کاملا جديد براي افزايش حافظه در 3 روز

تاثير عنوان دوم بسيار بيشتر از عنوان اول است؛ زيرا در عنوان دوم بر جديد بودن تاکيد شده است.

11. بر پيشنهاد فروش منحصر‌به‌فردتان تاکيد کنيد

مثال: دوره آموزش شنا، در سه هفته با فيلم آموزشي رايگان

12. مشتري را به مبارزه بطلبيد

مثال: من با روش‌هاي قانوني توانستم ماليات خود را به نصف کاهش دهم، شما چطور؟

13. طرز فکر مشتري را زير سوال ببريد

البته اين روش هميشه کارساز نيست و بايد با احتياط استفاده شود؛ زيرا مردم معمولا علاقه‌اي به تغيير ديدگاه خود درباره يک محصول ندارند.

مثال: مشکل بسياري از کارآفرينان نداشتن سرمايه نيست؛ بلکه نداشتن پشتکار کافي است.

14. به خواننده هشدار دهيد

خانم مايا بوردو در پنجمين کنفرانس بازاريابي سخنراني داشتند و در تحقيقاتي که بر تبليغات عدم استفاده از دخانيات انجام داده بودند مشخص شده بود که هشدار تاثير بسيار قوي‌تري نسبت به ترغيب و تشويق دارد؛ ولي اين‌گونه تبليغات معمولا اثرگذاري کوتاه‌مدتي دارند و خيلي زود براي مخاطبان عادي مي‌شوند. مثال: با تبليغات نادرست، پول خود را دور نريزيد.

15. واقعيتي حيرت‌آور ذکر کنيد و آن‌ را به سود تبديل کنيد

مثال1: يک عروسک هزار توماني با قيمت هفتاد هزار تومان به‌ فروش رسيد.

مثال 2: ميز کارم را مرتب کردم، روزي 45 دقيقه وقت بيشتر داشتم!

16. يک سوال چندگزينه‌اي مطرح کنيد

مردم علاقه فراواني به سوالات چندگزينه‌اي و حل مساله، جدول و موارد مشابه دارند؛ بنابراين اگر در عنوان از اين موارد استفاده کنيد معمولا جذابيت تبليغ بيشتر مي‌شود و توجه را به‌ خود جلب مي‌کند.

مثال: آيا شما هم در خريد خانه اين اشتباهات را تکرار مي‌کنيد؟

نويسنده: ژان بقوسيان

مرجع: modiresabz.com

ژان بقوسیان بازدید : 24 سه شنبه 27 خرداد 1399 نظرات (0)

بازاریابی محتوا چيست؟

توليد و انتشار مطالب مفيد و مرتبط، براي جذب بازار هدف، بازاریابی محتوا نام دارد. استراتژي بازاریابی محتوا آن است که مخاطب با استفاده از مطالب رايگان، اعتماد و علاقه بيشتري به کسب‌وکار شما پيدا کند و در نهايت از شما خريد کند.

بازاريابي محتوا براي تمام کسب‌و‌کارها قابل استفاده است. شما توسط بازاريابي محتوا به مخاطبان نشان مي‌دهيد متخصص هستيد و مي‌خواهيد به خريداران کمک کنيد تا با دانش بيشتر درست تصميم بگيرند. شما با بازاريابي محتوا به يک مشاور حرفه‌اي تبديل مي‌شويد به ديگران مشاوره مي‌دهيد تا بهترين خريد ممکن را انجام دهند.

فرض کنيم کارتان فروش گل و گياه است. شما مي‌توانيد فيلم‌هاي کوتاهي درباره نگهداري از گل‌ و گياه توليد کنيد. مي‌توانيد سوالات رايج دارندگان گلدان در آپارتمان‌ را پاسخ دهيد حتي مي‌توانيد کتابي الکترونيکي درست کنيد و انواع گل‌ها و گياهان آپارتماني را معرفي کنيد. همچنين مي‌توانيد آموزش‌هاي درباره تزئين خانه با گل و گياه بدهيد. سپس اين محتواها را به کمک رسانه‌هاي اجتماعي، سايت، مجلات و ... منتشر کنيد.

 

محتواي شما مي‌تواند به چهار فرمت توليد و عرضه شود:

1. متن

يکي از ساده‌ترين فرمت‌هاي محتوا متن است. شما مي‌توانيد يک گزارش ويژه تهيه کنيد و در آن به بررسي وضعيت بازار، محصولات، مشتريان و ... بپردازيد. اگر شما بازارياب محتوا هستيد مخاطبان خود را از نمايشگاه‌هاي مرتبط و ... آگاه خواهيد ساخت.

پاسخ به سوالات رايج در کارتان مي‌تواند بسيار جذاب و اثرگذار باشد. فرض کنيد کارتان فروش تلويزيون است. مخاطبان شما ده‌ها سوال دارند که دوست دارند جوابش را بدانند؛ مثلا تلويزيون خميده بخرند يا تخت؟ براي فضايي که دارند بهترين اندازه تلويزيون چقدر بايد باشد؟ پاسخ اين سوالات مي‌تواند در قالب يک مقاله يا PDF منتشر شود.

حتي مي‌توانيد کتاب‌هاي الکترونيکي کوچکي در حد 10 تا 20 صفحه منتشر کنيد و در آن به دادن اطلاعات مفيد بپردازيد. بسياري از کسب‌و‌کارها خبرنامه يا مجلات الکترونيکي ماهانه منتشر مي‌کنند و علاقه‌مندان زيادي را به خود جذب مي‌کنند.

 

2. عکس

مغز طوري ساخته شده است که به‌راحتي تصاوير را ذخيره و تحليل کند. تحليل عکس بسيار آسان‌تر از تحليل نوشته است. پس استفاده از عکس در بازاريابي محتوا مي‌تواند احتمال انتقال مطلب را افزايش دهد.

براي بازاريابي محتوا، مي‌توانيد اينفوگرافيک‌هايي درست کنيد تا اطلاعات ارزشمندي را به مخاطب منتقل کند. اينفوگرافيک ترکيبي از عکس و متن است که اطلاعات زيادي را منتقل مي‌کند. اگر با اينفوگرافيک آشنا نيستيد در گوگل جست‌وجو کنيد و مي‌توانيد ايده‌هاي خوبي براي ساختن آن پيدا کنيد.

کار خلاقانه ديگر آن است که يک پاورپوينت درست کنيد و آن را در سايت يا رسانه‌هاي اجتماعي انتشار کنيد. سايت‌هايي مثل slideshare.net به شما کمک مي‌کنند پاورپوينت خود را آنجا آپلود کنيد، سپس کدي در اختيارتان قرار مي‌دهند که با کپي کردن آن کد در متن ويرايشگر سايتتان، پاورپوينت در سايتتان نمايش داده شود و بازديدکنندگان مي‌توانند اسلايدها را عوض کنند و پاورپوينت را به‌ صورت آنلاين در سايت مشاهده کنند.

البته واضح است مي‌توانيد از عکس‌هايي که با دوربين گرفته‌ايد و عکس‌هاي ترسيمي هم استفاده کنيد. شايد بهترين رسانه براي انتشار اين عکس‌ها اينستاگرام باشد. قبلا مقاله‌اي درباره روش‌هاي بازاریابی با اینستاگرام نوشته‌ايم که مي‌توانيد مطالعه کنيد.

 

3. ويديو

با توجه به رشد رسانه‌هاي اجتماعي، ديدن ويديو به عادت روزانه مردم تبديل شده است. يک بازارياب محتوا مي‌تواند از اين فرصت به‌ خوبي استفاده کند و با توليد ويديوهاي کوتاه 3 تا 5 دقيقه‌اي توجه مخاطبان را به خود جلب کند. براي توليد ويديو لازم نيست فيلم‌بردار حرفه‌اي باشيد. با يادگيري اصول کار مثل کادربندي درست و به کمک يک گوشي موبايل مي‌توانيد کارتان را شروع کنيد.

شما مي‌توانيد با مشتريان محصولات يا خدمات خود مصاحبه کوتاهي انجام دهيد و آن را در رسانه‌ها منتشر کنيد. گزارش‌هاي مستند کوتاه مي‌تواند بسيار جذاب باشد. گزارش‌ها مي‌تواند درباره بازار کارتان، نمايشگاه‌ها و همايش‌هاي مرتبط يا هر موضوع جذاب ديگر باشد.

همچنين اگر کار با نرم‌افزارهاي ويرايش فيلم را ياد بگيريد مي‌توانيد تيزرهاي کوتاه و جذابي درست کنيد که توجه مخاطبان را به خود جلب کند. با ساخت ويديوهاي کوتاه 60 ثانيه‌اي و انتشار آن در اينستاگرام مي‌توانيد توجه افراد را به کارتان جلب کنيد.

 

4. صدا

در بازاريابي محتوا، شايد ساده‌ترين و سريع‌ترين راه براي توليد محتوا ضبط صدا باشد. احتمالا موبايل شما مجهز به امکان ضبط صدا است. کافي است در مورد موضوعي چند دقيقه صحبت کنيد و آن را منتشر کنيد. راديوهاي اينترنتي و پادکست‌ها روز به روز رايج‌تر مي‌شوند. در سايت‌تان مي‌توانيد به آموزش‌هاي صوتي بپردازيد. همچنين در رسانه‌هاي اجتماعي مناسب‌ترين گزينه براي انتشار صوت تلگرام است. حتما از اين فرصت استفاده کنيد و کانالي درست کنيد و در آن فايل‌هاي صوتي را منتشر کنيد.

براي ويرايش صوت مي‌توانيد از اپليکيشن‌هاي زيادي که براي موبايل وجود دارند استفاده کنيد. البته اين کار توسط کامپيوتر و با نرم‌افزارهايي مثل Audition نيز امکان‌پذير است.

هميشه يادتان باشد بازاريابي محتوا يکي از کم‌هزينه‌ترين و پربازده‌ترين روش‌هاي بازاريابي است. هر چه محتواي بهتر و ارزشمندتري منتشر کنيد به همان نسبت موفقيت شما در فروش بيشتر مي‌شود. شروع آموزش بازاريابي محتوا فقط به تصميم شما بستگي دارد. پس همين الان تصميم بگيريد و شروع کنيد!

 

نويسنده: ژان بقوسيان

 منبع: سايت modiresabz.com

ژان بقوسیان بازدید : 21 سه شنبه 27 خرداد 1399 نظرات (0)

چگونه رتبه الکسا را کاهش بدهيم؟

رتبه الکسا معيار مهمي براي وب‌سايت‌ها است و به نحوي ميزان محبوبيت سايت را نشان مي‌دهد. سايت alexa.com به تمام وب‌سايت‌ها عددي را اختصاص داده که اصطلاحا رتبه الکسا نام گرفته است. اگر تبليغ‌کننده‌اي بخواهد در سايت شما تبليغ کند يا حتي بازديدکننده‌اي که مي‌خواهد از سايت شما خريدي انجام دهد احتمالا رتبه الکساي سايت شما را چک مي‌کند؛ پس بهبود اين رتبه مي‌تواند تاثير مثبتي بر موفقيت و درآمد سايت داشته باشد.


 

رتبه آلکسا چيست؟

رتبه آلکسا يا  Alexa rank عددي است که ميزان محبوبيت نسبي سايت شما را نسبت به سايت‌هاي ديگر نشان مي‌دهد. با توجه به اين تعريف متوجه مي‌شويم که رتبه آلکسا نه تنها به ميزان ترافيک سايت خودمان بستگي دارد، بلکه تغييراتي در ترافيک سايت‌هاي ديگر مي‌تواند بر رتبه آلکساي سايت ما تاثير بگذارد.

هرچه اين عدد کوچک‌تر باشد سايت ما موفق‌تر و محبوبتر است. پس منظور از بهبود رتبه الکسا در واقع کاهش رتبه الکسا است. اگر رتبه آلکساي سايتي 1000 است، يعني 999 سايت ديگر وجود دارند که مخاطبان بيشتري دارند. البته در سايت آلکسا، هم مي‌توانيم رتبه جهاني سايت را ببينيم و هم رتبه الکسا ايران. اگر رتبه سايت ما در ايران 350 است، يعني 349 سايت ديگر وجود دارند که در ايران محبوب‌تر هستند. هدف ما کاهش رتبه الکسا ايران است. ميزان محبوبيت نيز بر حسب تعداد بازديدکننده‌ها در روز و همين‌طور ميانگين تعداد صفحات بازديدشده محاسبه مي‌شود. پس ممکن است دو سايت در روز دقيقا 1000 بازديدکننده داشته باشند، ولي رتبه آلکساي بسيار متفاوتي داشته باشند، چون در يکي از سايت‌ها هر بازديدکننده فقط 2 صفحه سايت را مشاهده مي‌کند و در سايت ديگر هر بازديدکننده 10 صفحه را مشاهده مي‌کند.
نکته ديگر آن است که رتبه آلکسا با توجه به ميانگين رتبه سه ماه اخير نمايش داده مي‌شود. پس اگر يک روز ترافيک خيلي زيادي را روانه سايت کرديد توقع نداشته باشيد بلافاصله تاثير بزرگي بر رتبه آلکساي سايت داشته باشد.


 

چگونه بفهميم رتبه آلکساي سايت ما چند است؟

يکي از ساده‌ترين راه‌ها نصب «تولبار آلکسا» است. اين افزونه بر کروم، فايرفاکس يا اينترنت اکسپلورر نصب مي‌شود و در نوار بالاي مرورگر دکمه‌اي را اضافه مي‌کند که با کليک بر دکمه، مي‌توان بلافاصله رتبه سايت در حال بازديد و مشخصات مهم ديگر آن را ديد. براي نصب اين ابزار رايگان آلکسا کافي است در گوگل عبارت Alexa toolbar را جستجو کنيد و آن را بر مرورگر خود نصب کنيد.

راه ديگر آن است که به اين آدرس برويد و نام سايت مورد نظر را وارد کنيد تا رتبه آلکساي سايت را ببينيد. https://www.alexa.com/siteinfo

 


کاهش رتبه الکسا
 

5 روش براي کاهش رتبه الکسا


1. توليد محتواي داغ

بسياري از وب‌مسترها براي سايت محتوا توليد مي‌کنند، ولي قبل از توليد محتوا به اندازه کافي تحقيق نمي‌کنند که چه موضوع‌هايي داغ هستند و براي بازديدکنندگان سايت جذاب‌تر خواهند بود. محتواي جذاب باعث مي‌شود بازديدکننده تصميم بگيرد چند بار در هفته به سايت سر بزند و همين موضوع رتبه آلکساي سايت شما را بهبود مي‌دهد.


2. افزايش ترافيک سايت

از هر فرصت کوچکي براي افزايش ترافيک سايت استفاده کنيد؛ مثلا هرگاه مطلب جديدي در سايت منتشر مي‌کنيد اين موضوع را در رسانه‌هاي اجتماعي اعلام کنيد. اگر سيستم ايميل مارکتينگ داريد، سعي کنيد حداقل هفته‌اي يک ايميل جديد بفرستيد و کاربران را به سايت هدايت کنيد. همچنين با بهبود رتبه سايت در گوگل يا سئو، افراد بيشتري به سايت شما هدايت خواهند شد. حتي گاهي لازم است براي بهبود رتبه آلکساي سايت، پول خرج کنيد و در سايت‌هاي ديگر تبليغ کنيد تا بازديدکننده‌ها بيشتر شوند.


3. افزايش تعداد صفحات مشاهده شده توسط هر بازديدکننده

يکي از ساده‌ترين و بهترين راه‌ها براي بهبود رتبه الکسا آن است که کاري کنيم هر بازديدکننده صفحات بيشتري از سايت را مشاهده کند؛ در اين صورت با همان ترافيک هميشگي، مي‌توان رتبه بهتري کسب کرد. براي اين کار مي‌توان از پلاگين‌ها و ابزارهايي استفاده کرد که مثلا بين محتواي مقالات، پيشنهاد خواندن مقالات مرتبط ديگر را مي‌دهد. همچنين مي‌توانيم در متن مقالات و محصولات لينک‌هايي به صفحه‌هاي ديگر سايت بدهيم. پلاگين Inline Related Posts يکي از ابزارهاي وردپرس است که مي‌تواند بر بهبود رتبه آلکسا تاثير مثبتي بگذارد.


4. نصب Alexa Toolbar

سايت آلکسا نمي‌تواند ترافيک سايت‌ها را با دقت تخمين بزند. اگر بر مرورگر شما تولبار آلکسا نصب باشد و از همان مرورگر سايت خودتان را مشاهده مي‌کنيد، همين موضوع باعث مي‌شود اطلاعات بازديد سايت شما از کامپيوتر خودتان براي آلکسا ارسال شود و تاثير مثبتي بر بهبود رتبه سايت شما خواهد گذاشت. پس همين الان Alexa Toolbar را نصب کنيد.


5. بهبود سئو سايت

اگر بر بهبود سئو سايت و افزايش رتبه سايت در گوگل کار کنيم، ترافيک رايگان بيشتري از طريق گوگل به سايت ما سرازير مي‌شود. همين موضوع باعث کاهش رتبه الکسا سايت مي‌شود. البته اين راهکار نياز به زمان دارد و نمي‌توان توقع کاهش سريع رتبه الکسا را داشت، ولي راهکاري پايدار و ارزشمند است که در درازمدت تاثير خودش را نشان خواهد داد.


مسلما بهبود رتبه الکسا مهم‌ترين نگراني يک وب‌مستر نيست، ولي خوب است به‌ عنوان يکي از معيارهاي کليدي سنجش وضعيت سايت، اين عدد را هم مد نظر قرار بدهيم و در جهت بهبود آن بکوشيم.

 


نويسنده: ژان بقوسيان


منبع: سايت modiresabz.com

ژان بقوسیان بازدید : 30 سه شنبه 27 خرداد 1399 نظرات (0)

به شما تبریک می‌گویم. قرار است به‌زودی نویسنده کتاب شوید. حتی شاید ماه بعد نوشتن کتابتان تمام شده باشد! اگر این موضوع برایتان جذاب است به خواندن این مقاله ادامه بدهید! در این مقاله تمامی مراحل نوشتن کتاب تا چاپ قدم به قدم توضیح داده می‌شود.

 

هدف از نوشتن کتاب

یکی از سوالات مهم قبل از نوشتن کتاب آن است که هدف از نوشتن کتاب چیست. در زنجیره محصولات، کتاب می‌تواند جزو محصولات ارزان شما باشد. حتی می‌تواند محصولی رایگان باشد! یک استراتژی بسیار عالی این است که به کتاب به‌عنوان محصولی برای ایجاد سود نگاه نکنیم! اگر تعداد زیادی از کتابمان را حتی با قیمت تمام شده بفروشیم، مسیر تبدیل شدن به مدرس مرجع را با سرعت بسیار بیشتری طی خواهیم کرد. کسانی که با خواندن کتاب، به آموزش‌های ما علاقه‌مند می‌شوند، خیلی راحت حاضر می‌شوند مبالغ بسیار بیشتری بپردازند و از آموزش‌های تخصصی‌تر ما استفاده کنند.

حتی می‌توانید در خود کتاب، تبلیغ محصولات دیگر را انجام دهید و مثلا توصیه کنید یک ویدیوی آموزشی را تهیه کنند. به این ترتیب کتاب ابزاری عالی برای بازاریابی آن فیلم آموزشی خواهد بود. پس یکی از قوی‌ترین استراتژی‌ها این است که کتاب را با سود بسیار ناچیزی بفروشید و از آن به‌عنوان ابزاری برای بازاریابی محصولات و خدمات گران‌تر استفاده کنید.

 

مراحل توليد کتاب

 

چگونه کتاب بنویسیم

مراحل نوشتن کتاب توسط نویسنده

امیدوارم با توضیحاتی که دادم انگیزه کافی ایجاد شده باشد تا پروژه نوشتن کتابتان را هرچه زودتر شروع کنید. برای نوشتن و انتشار کتاب باید کارهایی انجام شود.
بخشی از کارها را شما به‌عنوان نویسنده انجام می‌دهید و برخی دیگر را ناشر شما. البته خودتان می‌توانید هم ناشر باشید و هم مولف؛ ولی شاید برای شروع، گزینه راحت‌تر این باشد که فقط بر نوشتن تمرکز کنید و انتشار کتاب را به یک ناشر واگذار کنید.

چهار مرحله از کار باید توسط شما یا تیمتان انجام شود، قبل از اینکه کتاب به ناشر تحویل داده شود.

 

1. نوشتن متن کتاب

بهتر است نوشتن متن کتاب را با تایپ در نرم‌افزار ورد انجام دهید. کل کتاب را در یک فایل ننویسید. برای هر فصل یک فایل جدید ورد باز کنید و مطالب آن فصل را بنویسید. یک فایل را هم به صفحات اولیه کتاب و فهرست و مقدمه اختصاص بدهید. هنگام نوشتن کتاب بهتر است بر جزئیات و اشتباهات نگارشی و … کمتر تمرکز کنید چون سرعت نوشتن را کاهش می‌دهد. بعدا می‌توان این موارد را تصحیح کرد.

 

2. ویرایش

بعد از نوشتن متن، نوبت ویرایش است. ویرایش کتاب کاری تخصصی است. باید نکات لازم را یاد بگیرید یا این کار را به یک ویراستار حرفه‌ای محول کنید. در این مرحله، جملات ساده‌تر و قابل‌فهم‌تر می‌شوند. همچنین اشتباهات املایی، نگارشی، نقطه‌گذاری و … تصحیح می‌شود.

البته توجه کنید که پس از تصحیح متن توسط نرم‌افزار لازم است ویرایش بیشتری انجام شود. این نرم‌افزار بخش عمده‌ای از کار ویرایش را انجام می‌دهد، ولی در هر صورت متن باید توسط شما یا یک متخصص، نهایی شود.

 

3. صفحه‌آرایی

مرحله بعدی صفحه‌آرایی کتاب است. منظور از صفحه‌آرایی تبدیل کردن متن به قالب کتاب است. در صفحه‌آرایی دقیقا نسخه نهایی قابل چاپ را درست می‌کنیم. ابعاد کتاب را تعریف می‌کنیم. شماره صفحات و عکس‌ها را اضافه می‌کنیم و کارهای دیگری که کتاب را آماده چاپ می‌سازد.
صفحه‌آرایی را می‌توان با نرم‌افزار ورد انجام داد، ولی افراد حرفه‌ای از نرم‌افزار Adobe InDesign استفاده می‌کنند.
نکات ریزی وجود دارد که باید هنگام صفحه‌آرایی رعایت شود؛ مثلا بهتر است اولین صفحه هر فصل در صفحات فرد قرار گیرد. همچنین اولین سطر یک صفحه نباید نصفه باشد. فاصله عمودی خطوط هم مهم است و در زیبایی متن بسیار اهمیت دارد.

در نهایت از کتاب با فرمت پی‌دی‌اف خروجی گرفته می‌شود. این خروجی فایلی است که برای چاپ کتاب در چاپخانه استفاده خواهد شد.

 

4. طراحی جلد

طراحی جلد معمولا با نرم‌افزار فتوشاپ انجام می‌شود. جلد کتاب سه قسمت دارد. جلد، عطف و پشت جلد. منظور از عطف قسمتی از جلد است که جلد و پشت جلد را به هم متصل می‌کند. چون ضخامت کتاب‌ها متفاوت است، ضخامت عطف با توجه به تعداد صفحات تعیین می‌شود. وقتی کتاب در کتابخانه قرار می‌گیرد جلد و پشت جلد دیده نمی‌شود و فقط قسمت عطف آن دیده می‌شود. در طراحی جلد کتاب معمولا یک فایل مسطح طراحی می‌شود که جلد، عطف و پشت جلد روی آن قرار دارد.

برخی از ناشران شاید خودشان کارهای ویرایش، صفحه‌آرایی و طراحی جلد را به‌عهده بگیرند. آن‌ها اغلب معیارهای مشخصی دارند که باید در طراحی جلد و صفحه‌آرایی رعایت شود.
پس باید یک تصمیم مهم بگیرید. آیا می‌خواهید سلیقه‌های شما دقیقا اعمال شود؟ یا ناشر طراحی جلد و صفحه‌آرایی را با معیارهای خودش انجام دهد؟ من ترجیح می‌دهم تمام مراحلی که گفتم توسط خودمان انجام شود.

پس از انجام مراحلی که توضیح دادم، فایل پی‌دی‌اف نهایی کتاب را همراه فایل فتوشاپ جلد به ناشر تحویل می‌دهید تا کارهای بعدی را انجام دهد. ناشر شما 4 کار مهم انجام می‌دهد.

 

مراحل تولید کتاب توسط ناشر

1. ثبت در کتابخانه ملی

اولین کار ناشر ثبت کتاب شما در کتابخانه ملی ایران است. هر کتابی در جهان یک کد یا شماره استاندارد دارد که شابک نامیده می‌شود. قبلا ناشر به شما یک شماره «شابک» داده است و این شماره را در صفحات ابتدایی کتاب در بخش شناسنامه کتاب درج کرده‌اید؛ مثلا شماره شابک کتاب «مدرس مرجع» 9786002741479 است.

ثبت کتاب در کتابخانه ملی که توسط ناشر انجام می‌شود، فرایندی آنلاین است و در سایت کتابخانه ملی با آدرس nlai.ir انجام می‌شود. هنگام ثبت کتاب اطلاعات نویسنده هم ثبت می‌شود، اطلاعاتی مانند سال تولد، کد ملی و …

 

2. تایید وزارت ارشاد

پس از ثبت کتاب توسط کتابخانه ملی، نسخه نهایی کتاب برای وزارت ارشاد ارسال می‌شود تا بررسی شود. این فرایند هم با توجه به محتوای کتاب شاید تا چند هفته طول بکشد. پس از اینکه کتاب توسط وزارت ارشاد تایید شد، دیگر نباید کوچک‌ترین تغییری در محتوای آن ایجاد کنید. اکنون ناشر می‌تواند با مجوزی که از وزارت ارشاد گرفته کتابتان را برای چاپ به چاپخانه تحویل بدهد.

 

3. چاپ کتاب

چاپخانه‌ها فقط زمانی حق دارند کتاب را چاپ کنند که مجوز وزارت ارشاد آن صادر شده باشد. تیراژ کتاب در قیمت تمام‌ شده کتاب بسیار موثر است. شاید کمترین تیراژ مناسب 2000 نسخه باشد. اگر بخواهید از کتابتان 1000 نسخه چاپ کنید، قیمت تمام شده هر کتاب افزایش چشم‌گیری خواهد داشت.
البته امکان چاپ دیجیتال هم وجود دارد و می‌توان کتاب را حتی با تیراژ 10 عدد چاپ کرد؛ ولی یادتان باشد شما می‌خواهید مدرس مرجع شوید! پس از همین الان سعی کنید کتاب را به تعداد کافی چاپ کنید.
چاپ کتاب حدود یک هفته تا ده روز طول می‌کشد. البته چاپ احتمالا در یک یا دو روز انجام می‌شود؛ ولی برای صحافی کتاب‌ها به چند روز زمان نیاز است.

 

4. اعلام وصول

مرحله آخر کار که توسط ناشر انجام می‌شود «اعلام وصول» کتاب است. در این قدم کتاب چاپ‌شده برای وزارت ارشاد ارسال می‌شود. همین‌طور معمولا تیراژ کتاب بررسی می‌شود که با تعداد اعلام‌شده در کتاب مطابقت داشته باشد. پس از طی شدن این مرحله کتاب شما می‌تواند عرضه شود تا فروش آغاز شود.
تبریک می‌گوییم. کتابتان چاپ شده و آماده فروش است. البته فعلا فقط مراحل کار را توضیح دادیم. احتمالا دقیقا نمی‌دانید نوشتن کتاب را چطور آغاز کنید و چگونه در 30 روز آن را به پایان برسانید. پس بخش بعدی را مطالعه کنید.

 

چگونه کتاب نویسیم؟ مراحل قدم به قدم

در این قسمت یک تکنیک نوشتن کتاب توضیح می‌دهیم که بسیار ساده و کاربردی است. این روش فقط برای نوشتن کتاب‌های آموزشی قابل استفاده است. با این روش نمی‌توانید کتاب داستان بنویسید. البته شما یک مدرس مرجع هستید، پس کارتان آموزش به دیگران است.

 

1. انتخاب موضوع کتاب

اولین قدم انتخاب موضوع کتاب است. در دوره کارخانه تولید اطلاعات به شرکت‌کنندگان توصیه می‌کنم بیشتر دنبال انتخاب نتیجه باشند تا موضوع. افراد کتاب می‌خوانند تا به نتیجه مورد نظرشان برسند یا حداقل به آن نزدیک‌تر شوند.

اوایل کار هرچه موضوع انتخابی شما خاص‌تر باشد، احتمال موفقیت بیشتر است؛ مثلا «مدیریت زمان» موضوع خوبی برای کتاب نیست، چون خیلی کلی است. اگر کمی در گوگل و سایت‌های دیگر تحقیق کنید شاید متوجه شوید افراد در حوزه مدیریت زمان دنبال چه نتایج دقیق‌تری هستند و به این موضوع‌ها بپردازید.

با یک جستجوی ساده در گوگل متوجه می‌شوید اغلب جستجوکنندگان دنبال چه چیزی هستند. کافی است عبارت «مدیریت زمان» را جستجو کنید. گوگل در قسمت پایین نتایج جستجو، نشان می‌دهد افراد چه عبارت‌های مرتبط دیگری را جستجو کرده‌اند؛ مثلا یکی از توصیه‌های گوگل «مدیریت زمان با استفاده از موبایل» است! عالی نیست؟ یک نتیجه بسیار جذاب پیدا کردیم تا درباره‌اش کتاب بنویسیم. کافی است در کتاب آموزش ‌دهیم چگونه می‌توان با کمک موبایل و اپلیکیشن‌های مناسب مدیریت زمان را بهبود داد.

حتی این موضوع یا نتیجه را باز هم می‌توان خاص‌تر کرد. یکی از راه‌ها انتخاب مخاطب خاص است؛ مثلا: «مدیریت زمان با موبایل برای مدیران». توجه کنید که اکنون در حال انتخاب نام کتاب نیستیم. نام کتاب می‌تواند بسیار جذاب‌تر باشد. فعلا فقط موضوع کتاب را انتخاب می‌کنیم.

 

2. انتخاب شش موضوع اصلی

قدم بعدی آن است که 6 زیرمجموعه برای موضوع کتاب انتخاب کنیم. در واقع قفسه‌های اتاق ذهن خواننده را تعریف می‌کنیم. اگر جمله قبل برایتان عجیب بود لطفا یک بار دیگر فصل سوم را با دقت بیشتری بخوانید. اگر ساده‌تر بگویم، سعی می‌کنیم پاسخ این پرسش را بیابیم: کدام 6 موضوع را نمی‌توان از کتاب حذف کرد؟ اگر در حوزه‌ای خاصی تخصص داریم تشخیص این شش موضوع کار خیلی سختی نیست.

اگر به مثال خودمان برگردیم، در کتاب «مدیریت زمان با موبایل برای مدیران» کدام شش موضوع حتما باید در کتاب وجود داشته باشد. شاید شش موضوع اصلی چیزی شبیه مثال صفحه بعد باشد.

شش موضوع اصلی کتاب
1. هدف‌گذاری
2. تبدیل اهداف به برنامه اجرایی
3. ساخت برنامه ماهانه و روزانه
4. مدیریت زمان با گوشی موبایل
5. حذف عوامل مزاحم در مدیریت زمان
6. مدیریت پروژه‌ها و کارهای بزرگ‌تر

البته این شش موردی که عنوان کردم فقط یک مثال است و جنبه آموزشی دارد. در دنیای واقعی برای انتخاب این 6 موضوع تحقیقات بیشتری لازم است.

 

3. انتخاب سه زیرمجموعه

حالا باید برای هرکدام از این شش موضوع، سه موضوع فرعی تعیین کنیم. در واقع برای هر موضوع اصلی سه زیرمجموعه مشخص می‌کنیم؛ مثلا اولین موضوع اصلی «هدف‌گذاری» است. می‌توانیم برای این موضوع، سه موضوع فرعی زیر را تعیین کنیم:
1. انتخاب اهداف مهم
2. ارزیابی اهداف
3. اشتباهات رایج در هدف‌گذاری

همین کار را برای موضوع‌های اصلی دیگر تکرار می‌کنیم. تا اینجا 18 موضوع داریم که باید در کتاب به‌ آن‌ها بپردازیم.

 

4. نوشتن شش سوال

حالا برای هرکدام از این موضوع‌های فرعی شش سوال مطرح می‌کنیم؛ مثلا یکی از موضوع‌های فرعی «ارزیابی اهداف» است. برای این مورد باید شش سوال مشخص و دقیق بنویسیم.

1. چرا باید پس از انتخاب اهداف آن‌ها را ارزیابی کنیم؟
2. چگونه بفهمیم هدف انتخاب شده با شخصیت ما سازگاری دارد؟
3. چگونه مطمئن شویم هدفی که انتخاب کرده‌ایم ارزشمند است؟
4. اگر هدفی که انتخاب کردیم در ارزیابی رد شود قدم بعدی چیست؟
5. آیا در ارزیابی اهداف، نظر اطرافیان مهم است یا خیر؟
6. آیا هدفی که همه با آن مخالفند می‌تواند مناسب باشد؟

با نوشتن سوالات، در نهایت به 108 سوال می‌رسیم که باید پاسخ‌ها را بنویسیم. به شما تبریک می‌گویم. بخش سخت نوشتن کتاب تمام شد! شاید تمام این مراحلی که تا اینجا توضیح دادم در یک روز کاری قابل انجام باشد. کافی است یک روز را به این کار اختصاص دهید و با تحقیق در اینترنت و منابع دیگر و حتی نظرسنجی، به 108 سوال کلیدی برسید که زیربنای کتاب شما را تشکیل می‌دهد.

 

5. یافتن پاسخ 108 سوال

قدم بعدی پاسخگویی به سوالات است. شاید این قدم سخت به‌نظر برسد ولی خیلی هم سخت نیست. روش‌های مختلفی برای پاسخگویی به سوالات وجود دارد. بهتر است ترکیبی از این روش‌ها را استفاده کنید تا کتاب متنوع‌تر و جذاب‌تر شود.

 

5 روش برای پاسخگویی به سوالات

1. بینش و تجربیات خودتان
2. تحقیق در اینترنت
3. کتاب‌های معتبر
4. مصاحبه با افراد اثرگذار
5. نظرسنجی

 

6. تبدیل 108 پرسش و پاسخ به کتاب!

تا اینجا 108 پرسش و پاسخ دارید. حالا باید این مطالب را به کتاب تبدیل کنید. دستتان کاملا باز است. می‌توانید برخی از سوالات و پاسخ‌ها را حذف کنید. همچنین این شما هستید که انتخاب می‌کنید کدام قسمت‌ها کنار هم قرار بگیرند و یک فصل کتاب را شکل بدهند. در این قسمت کار ابهاماتی وجود دارد. در دوره‌های قبلی «کارخانه تولید اطلاعات» وقتی این روش نوشتن کتاب را توضیح می‌دادم حضار سوالاتی می‌پرسیدند. در بخش بعد به پاسخ سوالات رایج می‌پردازم.

شاید احساس کنید روشی که توضیح دادم شما را تا حدی محدود می‌کند؛ ولی این‌طور نیست! بعد از اینکه 108 سوال و پاسخ‌ها را نوشتید، نیازی نیست به مراحل قبل و تقسیم‌بندی قبلی برگردید. از این لحظه فکر کنید که 108 قطعه ارزشمند از کتاب را دارید و کافی است برخی را حذف کنید، حتی شاید مطالبی خارج از این موارد به آن اضافه کنید و از اول فکر کنید کدام قسمت‌ها کنار هم قرار گیرند. روشی که توضیح دادم فقط یک آلگوریتم ساده است که محتوای زیادی در کمترین زمان تهیه شود.

 

3 نکته درباره نوشتن کتاب در 30 روز

بگذارید سه مورد که معمولا ابهام ایجاد می‌کند را بیشتر توضیح ‌دهم.

 

1. کتاب لزوما 6 فصل نیست!

کتابی که با این روش می‌نویسید لازم نیست 6 فصل باشد. درست است که شما شش موضوع اصلی انتخاب کردید و کار را پیش بردید؛ ولی شاید تصمیم بگیرید یک موضوع اصلی را به دو فصل تقسیم کنید یا حتی شاید دو موضوع اصلی را ادغام کنید و در یک فصل توضیح بدهید. بعد از تهیه 108 پرسش و پاسخ می‌توانید فکر کنید که کتاب چند فصل باشد و موضوع هر فصل چه باشد. در واقع ساختار محتوا را از اول طراحی می‌کنید.

 

2. لزومی ندارد از همه 108 مطلب استفاده کنید!

نکته دیگر این است که لزومی ندارد از تمام سوالات استفاده کنید و گاهی 2 یا 3 سوال را می‌توان تلفیق کرد. برخی از سوالات شاید کلا از کتاب حذف شود. همچنین شاید هنگام تهیه 108 پرسش و پاسخ، نکاتی به ذهنتان برسد که در هیچ‌کدام از آن 108 مورد وجود ندارد. این موارد را می‌توانید به کتاب اضافه کنید.
هدف استفاده از روش 6-3-6 فقط یافتن ایده‌هایی برای محتوای کتاب است تا با پرورش آن‌ها تبدیل به یک کتاب خوب شود.

 

3. تمام سوالات را در کتاب ننویسید!

کتابی که با این روش تهیه کردیم مجموعه‌‌ای از پرسش و پاسخ نیست! پس این‌طور عمل نمی‌کنیم که به‌ترتیب اول سوال را مطرح کنیم و سپس پاسخ را بنویسیم. شاید بتوان بسیاری از سوالات را به یک عنوان خبری تبدیل کرد.

اگر به اندازه کافی مصمم باشید و نوشتن کتاب را همین الان شروع کنید، ماه بعد متن کتابتان تمام شده است و می‌توانید مراحل چاپ کتاب را آغاز کنید!

 

نویسنده: ژان بقوسیان، نویسنده کتاب مدرس مرجع

 منبع: سایت modiresabz.com

ژان بقوسیان بازدید : 19 سه شنبه 27 خرداد 1399 نظرات (0)

بيان غيرکلامي احساسات و افکار نقش مهمي در درک ديگران از شما و ارتباط و تعامل با شما بازي مي‌کند. به همين دليل بايد زبان بدن را بشناسيد، دليل اهميتش را بفهميد و راهي براي به حداقل رساندن برداشت‌هاي اشتباه ديگران از رفتار خودتان پيدا کنيد.

 

تعريف زبان بدن

طبق لغت‌نامه آکسفورد «زبان بدن» فرايند برقراري ارتباط غيرکلامي با حالات و حرکات خودآگاه و ناخودآگاه.

 

موارد زير ارتباط بين دو نفر را شکل مي‌دهند:
آنچه بيان مي‌شود
روش بيان آن
حالات صورت گوينده
حالات بدن گوينده (مثلا، دست به‌ سينه مي‌ايستد يا دقيقا روبه‌روي کسي مي‌ايستد که مشغول صحبت با اوست).

در کل اگر بخواهيم بگوييم که زبان بدن چيست؟ زبان بدن هر چيزي است که بدون کلام بيان و منتقل مي‌شود. حتي شايد خود فرد از پيامي که به‌طور غيرکلامي منتقل مي‌کند، خبر نداشته باشد.

 

کدام ويژگي زبان بدن بسيار مهم است؟

آنچه مي‌گوييد فقط بخشي از پيام‌تان است و شنونده بقيه پيام را با توجه به زبان بدن‌تان دريافت مي‌کند.

اگر شنونده احساس کند زبان بدن‌تان با کلام‌تان همخواني دارد، به شنيده‌هايش اعتماد مي‌کند. اين هماهنگي بين رفتار و گفتار را «سازگاري کلامي/غيرکلامي» مي‌نامند.

 

سازگاري کلامي/غيرکلامي

اگر شنونده تضادي بين پيام کلامي و غيرکلامي‌تان ببيند، به شنيده‌هايش شک مي‌کند. مثلا، اگر از چيزي تعريف کنيد، اما اخم کرده باشيد، شنونده آن را به دروغگويي شما تعبير مي‌کند (يا حداقل آن را صادقانه نمي‌داند). بايد بدانيد شنوندگان به‌جاي اينکه بر يک حرکت يا واکنش خاص شما تمرکز کنند، همه زبان بدن‌تان را بررسي مي‌کنند.

 

زبان بدن خيلي بيش از کلمات حرف دارد

شايد لبخند بزنيد، شايد حرف‌هاي مثبت بزنيد، اما اگر مشت‌تان را گره کرده باشيد و پشت‌تان خيلي صاف باشد، سيگنال قرمز به ديگران مي‌فرستيد. زبان بدن از اين جهت مهم است که حرف‌هاي زيادي براي گفتن دارد، بدون اين‌که مجبور به استفاده از کلام باشيد. بايد از آنچه مي‌توانيم با زبان بدن بگوييم (که گاهي ناخودآگاه است) آگاه باشيم تا بتوانيم منظورمان را شفاف و موثر بيان کنيم.

 

زبان بدن در محيط کار

مهم نيست چه نقشي در محيط کار داريد، اما مورد اعتماد بودن و نشان دادن اين قابليت‌تان به ديگران بسيار مهم است. مي‌توانيد بدون هيچ کلامي ديگران را از اين ويژگي خود آگاه کنيد.

 

5 روش براي ايجاد اعتماد غيرکلامي

5 روش زير به شما کمک مي‌کند که فقط با استفاده از کليدهاي غيرکلامي در همکاران اعتماد ايجاد کنيد:‌

1. با فردي که مشغول صحبت با شما است، تماس چشمي برقرار کنيد.
2. ژست خوبي داشته باشيد که اعتمادبه‌نفس و تسلط‌تان را نشان دهد. حتي مي‌توانيد کمي به جلو خم شويد تا نشان دهيد سراپا گوش هستيد.
3. لبخند بزنيد (اما نه لبخند مصنوعي، زيرا افراد فورا لبخند مصنوعي را تشخيص مي‌دهند و نتيجه مي‌گيرند که قابل‌اعتماد نيستيد).
4. دست‌هاي‌تان را در جايي قرار دهيد که مخاطب آن‌ها را ببيند. وقتي مردم دست شما را مي‌بينند، آرام مي‌شوند. هرگز بداخلاق نباشيد.
5. آيينه شخص مقابل باشيد و رفتارش را تکرار کنيد تا نشان دهيد با او همدل هستيد.

 

شخصي که واقعا دارد گوش مي‌دهد و شخصي که وانمود مي‌کند مشغول گوش دادن است، هر دو از همين روش‌ها استفاده مي‌کنند. پس بايد اين موضوع را بدانيد!

 

زبان بدن و رهبري موثر

مهم نيست که در محيط کار نقش رهبري داريد يا نداريد،‌ اما احتمالا زماني فرا مي‌رسد که وظيفه به اشتراک‌گذاري نظرات، متحد کردن افراد يا ساده‌سازي يک پروژه به شما واگذار مي‌شود. براي انجام موثر اين نقش بايد به افراد انگيزه دهيد و اثر مثبتي بر آن‌ها بگذاريد. بخش بزرگي از اين کار وابسته به چيست؟ درست حدس زديد: به زبان بدن.

 

ديگران همواره شما را بررسي مي‌کنند

افرادي که با آن‌ها کار مي‌کنيد به‌طور خودآگاه يا ناخودآگاه اعتبار، اعتماد‌به‌نفس و قابل‌اعتماد بودن شما را ارزيابي مي‌کنند. بخشي از ارزيابي مردم درباره شما به حالات يا زبان بدن‌تان مربوط است.

آن‌ها به حرف‌تان گوش مي‌دهند و سخنان‌تان را مي‌شنوند، اما مي‌خواهند ببينند رفتار، حالات صورت و بقيه زبان بدن‌‌تان با گفته‌هاي‌تان همخواني دارد يا نه. مهم‌تر از همه اين‌که سازگاري کلامي/غيرکلامي‌تان بايد عالي باشد؛ در غيراين‌صورت؛ شنونده به آنچه سعي داريد نشان دهيد و وانمود کنيد شک مي‌کند.

 

هوش احساسي و زبان بدن

بحث‌هاي زيادي درباره افراد داراي هوش احساسي بالا که به‌طور موثر از زبان بدن‌شان استفاده مي‌کنند، وجود دارد؛ وقتي موضوع جدي مي‌شود، دقيق توجه مي‌کنند، و وقتي موضوع کم اهميت است، خودشان را عقب مي‌کشند و کمي بي‌تفاوت مي‌شوند.

اگر ستاره هوش احساسي نيستيد، نگران نباشيد. هنوز هم مي‌توانيد برقراري ارتباط موثر؛ حتي ارتباط غيرکلامي را ياد بگيريد!

 

لحن صدا

محققان دانشگاه تافتس تحقيقي انجام دادند که در آن جراحان هنگام ملاقات با بيماران به لحن صداي آن‌ها توجه کردند. لحن صداي دستوري، بي‌تفاوت يا مضطرب، نشانه نوعي شکايت از قصور پزشکي بود و احساس منفي بيمار را نشان مي‌داد.

 

نکات و مثال‌هايي از کاربرد زبان بدن

حالا که از اهميت زبان بدن آگاه شديد، با چند نکته کليدي آشنا شويد تا کنترل بيشتري بر پيام‌هاي غيرکلامي خود پيدا کنيد و در استفاده از آن‌ها استاد شويد.

 

مراقب دست‌‌هاي‌تان باشيد

توصيه شده در شرايط حساس، مثل شرايطي که پليس در صحنه حضور دارد، دست‌هاي‌تان را در جايي قرار دهيد که کاملا قابل ديدن باشد. اين قانون براي افراد کسب‌وکارها هم صادق است.

 

نشان دادن قابليت اعتماد

علاوه بر اين‌که بايد ثابت کنيد چيزي را پنهان نمي‌کنيد، نشان دادن دست‌‌ها با کف باز و قابل ديدن نشانه اين است که تهديدي براي شخص مقابل نيستيد و مي‌تواند به شما نزديک شود. اين حالت، بين شما و شنونده اعتماد ايجاد مي‌کند.

علاوه بر اين‌که دست‌‌ها بايد باز و قابل ديدن باشد، به حالت دست‌تان و کاري که با آن انجام مي‌دهيد هم توجه کنيد. مثلا، شايد شنونده قفل کردن انگشتان دو دست درهم و چرخاندن دو شصت‌ را به خستگي يا بي‌‌حوصلگي شما تعبير کند.

در نهايت اين‌که هرگز يادتان نرويد دست بدهيد! زيرا دست دادن يک حرکت خوب براي ايجاد اعتماد در فرد مقابل است. نوع دست دادن شما بايد اعتماد‌به‌نفس و پيش‌بيني‌پذير بودن‌‌تان را نشان دهد، نه اينکه مثلا با زود عقب کشيدن دست‌‌ (مثل ترامپ)، فرد مقابل را نگران کنيد.

 

مراقب حرکات پايتان باشيد

هر وقت مي‌خواهيد ناسازگاري کلامي/غيرکلامي‌تان را پنهان کنيد، بايد به موارد زيادي فکر کنيد. بايد لحن صداي‌تان را آرام‌تر کنيد،‌ مراقب حالات صورت‌تان باشيد و کنترل بدن‌تان را در دست بگيريد. گفتنش خيلي راحت‌تر از انجام دادنش است. يکي از قسمت‌هاي بدن که معمولا به حرکاتش دقت نمي‌کنيم، پا است.

 

پاهاي ما به‌طور طبيعي چه کاري انجام مي‌دهند؟

دکتر کارول گومان، مشاور رهبري مي‌گويد: «پاها بي‌قرار مي‌شوند، به اين سو و آن سو حرکت مي‌کنند، دور هم يا دور پايه صندلي ‌مي‌چرخند. براي کاهش استرس پاها را دراز يا خم مي‌کنيم يا حتي هنگام فرار از موقعيت بد لگد مي‌زنيم. اين حرکت‌ها براي آرام کردن بي‌حوصلگي و اضطرابي است که فرد سعي در پنهان کردن آن دارد. در کل، بي‌قراري پاها و دست‌‌ها اصلا جالب نيست. به گفته الکساندر تودوروف، محقق دانشگاه پرينستون، مردم اغلب درباره اعتبار و شايستگي ديگران به‌طور شهودي قضاوت مي‌کنند. تحقيق او نشان داده چنين قضاوت‌هايي خيلي سريع و در يک‌دهم ثانيه انجام مي‌شوند، پس هميشه به حالات و حرکات‌تان دقت کنيد.

 

لبخند بزنيد

لبخند يکي از ساده‌ترين راه‌هاي نشان دادن پذيرا و دوستانه بودن شما است، اما نه لبخند مصنوعي. زماني محققان فکر مي‌کردند نمي‌شود هنگام اجبار لبخند واقعي زد، اما هميشه هم اين‌طور نيست. يکي از نشانه‌هاي منسوخ تشخيص لبخند مصنوعي چين نخوردن گوشه چشم است، اما چين خوردن گوشه چشم هم لزوما نشانه لبخند واقعي نيست، اما چين نخوردنش قطعا نشانه اين است که فرد هيچ هيجاني ندارد.

 

آيا بايد رفتار شخص مقابل را تکرار کنيد؟

با تاييد قابل‌قبول بودن حرف شخص مقابل مي‌توانيد مسير گفتگو را هموار کنيد، اما حتي اگر مخالف هم هستيد، حرف‌تان را بزنيد. بعضي‌ها پيشنهاد مي‌کنند حرکات و حالات شخصي که داريد با او حرف مي‌زنيد را تکرار کنيد. درنتيجه به او نشان مي‌دهيد مشغول گوش دادن هستيد و حرفش را مي‌فهميد.

 

به‌جاي تکرار حالات طرف مقابل، با او ارتباط برقرار کنيد

هدف اصلي ايجاد ارتباط بين دو طرف است. وقتي به زبان بدن شخص مقابل توجه مي‌کنيد تا آن را تکرار کنيد، مراقب نکات منفي زبان بدنش هم باشيد. مثلا، آيا شانه‌هايش را بالا مي‌اندازد؟ اگر چنين کاري مي‌کند نشانه اين است که حرف شما را متوجه نمي‌شود. يا ابرويش را بالا مي‌برد؟ اين کار نشان مي‌دهد که ناراحت است.

 

تکرار رفتار شخص مقابل جنجال‌برانگيز است- مي‌توانيد گوش دادن دقيق را جايگزين آن کنيد

تکرار رفتار شخص مقابل حتما جنجال به‌پا مي‌کند. دکتر جف تامسون محقق و کارشناس رابطه در شرايط بحران معتقد است که خيلي‌ها به‌طور ناخودآگاه رفتار شخص مقابل را تکرار مي‌کنند. تلاش عمدي و آگاهانه براي تقليد يا تکرار رفتار شخص مقابل مي‌تواند نتيجه معکوس داشته باشد؛ به‌خصوص وقتي پاي پول در ميان است.

درعوض، او معتقد است استفاده از دو مهارت همدلي و گوش دادن دقيق مي‌تواند شما را به همان اهداف مطلوب يعني توافق بيشتر و متقاعد کردن شخص مقابل برساند.

 

نکات کابردي از زبان کارشناسان زبان بدن

آيا غير از ايجاد روابط موثر، دليل ديگري هم براي توجه به زبان بدن وجود دارد؟ بله!

تحقيقات يک روانشناس به‌نام اِيمي کادي نشان مي‌دهد که ژست قدرت گرفتن حتي براي چند دقيقه در روز مي‌تواند نظر خودتان و ديگران را نسبت به شما عوض کند.

 

زبان بدن مثبت، رفتارتان را تغيير مي‌دهد

توني رابينز، سخنران انگيزشي پيشگام استفاده از کارهاي فيزيکي عمدي و آگاهانه براي تغيير حالات احساسي و رها شدن از شر عادت‌هاي منفي است. هدف اين است که خودتان را رها کنيد و در مسير موفقيت گام برداريد.

مثلا، شايد شخصي که افسردگي دارد آهسته حرکت کند، کوتاه و کم‌عمق نفس بکشد، قوز کند و سرش را پايين بگيرد. رابينز پيشنهاد مي‌کند که براي خارج شدن از چنين حالتي دقيقا برعکس اين کارها را انجام دهيد.

 

اهميت تغيير حالت عمدي و آگاهانه

همچنين توصيه مي‌کند براي 2 دقيقه ژست قوي بودن مثلا ژست «زن اعجاب‌انگيز» را به خود بگيريد (پاهاي‌تان را محکم بر زمين فشار دهيد و دست‌هاي‌تان را به کمر بزنيد). رابينز مي‌گويد اين کارهاي عمدي مي‌تواند در انجام امور مهم و رسيدن به اهداف به شما کمک کند.

 

زبان بدن مثبت و هوش احساسي درهم‌تنيده هستند

نوع معرفي خودتان به ديگران، اثر زيادي بر نگرش آن‌‌ها نسبت به شما دارد. همان‌طور که حدس زديد، زبان بدن يکي از پايه‌هاي اصلي معرفي خودتان است. با بهبود زبان بدن، ديگر اثر منفي و مخرب بر اطرافيان نمي‌گذاريد. هوش احساسي اساس توانايي شما براي برقراري ارتباط موثر است.

 

افسانه‌هاي مربوط به زبان بدن

تاکنون درباره دانسته‌‌هاي خود از زبان بدن صحبت کرديم، اما افسانه‌‌هايي که در اين رابطه وجود دارد، چيست؟ به گفته جو ناوارو، کارشناس زبان بدن و مامور سابق اف.بي.آي:

1. ما آنقدر که فکر مي‌کنيم در رو کردن دست دروغگوها مهارت نداريم. تحقيقات نشان مي‌دهد خيلي از ما فقط مي‌توانيم حدس بزنيم کسي دروغ مي‌گويد يا مي‌خواهد ما را فريب دهد، اما هرگز نمي‌توانيم مطمئن شويم. رفتاري مثل لمس صورت را که ما نشانه دروغگويي يا فريب‌کاري مي‌دانيم، ممکن است توسط يک شخص مضطرب يا بي‌قرار هم انجام شود. پس اين حالت معيار خوبي براي تشخيص دروغ گفتن يا نگفتن شخص مقابل نيست.

2. امتناع از تماس چشمي ربطي به دروغگويي ندارد. در واقع، آن‌هايي که عادت به دروغگويي دارند، بيش از حد معمول با ديگران تماس چشمي برقرار مي‌کنند، زيرا مي‌دانند منتظر تماس چشمي بيشتر هستيد و با کمال ميل اين کار را براي‌تان انجام مي‌دهند تا دروغ‌شان را بپذيريد. به‌علاوه، تماس چشمي تا حد زيادي به مسائل فرهنگي ربط دارد. در بعضي فرهنگ‌ها به افراد ياد مي‌دهند وقتي به دردسر مي‌افتند پايين را نگاه کنند تا ندامت و پشيماني‌شان را نشان دهند.

 

آيا واقعيت دارد که 93 درصد روابط غيرکلامي هستند؟

خير. آلبرت محرابيان استاد دانشگاه يو.سي.ال.اي اين عدد را از ترکيب نتايج دو مطالعه ديگر به‌دست آورد که اصلا دقيق نيست. محققان درصد دقيقي از روابط غيرکلامي ندارند و دانستن اين‌که نسبت روابط کلامي/غيرکلامي 65/35، 75/25 يا 50/50 است هم اهميتي ندارد، زيرا ارتباط غيرکلامي هميشه مهم است.

 

آيا واقعا زبان بدن از کلام خيلي مهم‌تر است؟

شايد اين‌طور باشد. همانطور که در بالا اشاره کرديم، محققان درباره اين‌‌که کدام مهم‌تر است به توافق نرسيده‌اند، اما بعضي‌ها معتقدند که کلام مهم‌تر است. شانه بالا انداختن، چرخش چشم‌ها و ساير حالات مهم هستند، اما فقط بخشي از پيام را منتقل مي‌کنند، در‌حالي‌که کلام کل پيام را منتقل مي‌کند.

 

نتيجه مقاله درباره زبان بدن

هرچقدر هم که فکر کنيد روابط غيرکلامي از کلام مهم‌تر است، همه اتفاق‌نظر داريم که هردو اجزاي کليدي برقراري رابطه هستند. براي ايجاد روابط موثر، بايد در هر دو حوزه مهارت کسب کنيم. بايد واضح‌تر حرف بزنيم و در عين‌حال بايد با بدن‌مان هم نشان دهيم که حرف‌مان قابل‌اعتماد است.

 

مترجم: ژان بقوسیان

 منبع: سایت modiresabz.com

ژان بقوسیان بازدید : 24 سه شنبه 27 خرداد 1399 نظرات (0)

چگونه کلاس آنلاين برگزار کنيم؟

پاسخ 11 پرسش درباره وبينار

 

1. وبينار چيست؟

وبينار يکي از پديده‌هاي بسيار اثرگذار در دنياي بازاريابي اينترنتي و همچنين تدريس است. وبينار در واقع سميناري است که از طريق وب برگزار مي‌شود. اگر خيلي ساده توضيح دهيم، مدرس پشت لپ‌تاپ يا کامپيوتر خود مي‌نشيند و از طريق ميکروفن و وب‌کم به صورت زنده محتواي خود را ارائه مي‌دهد حتي مي‌تواند صفحه تصوير کامپيوتر خود را به اشتراک بگذارد. شرکت‌کنندگان وبينار هم مي‌توانند به صورت زنده صداي سخنران را بشنوند و همچنين تصوير سخنران يا صفحه کامپيوتر او را ببينند. البته از آنجايي که بسياري از وبينارها محتواي آموزش دارند، مدرس ترجيح مي‌دهد از پاورپوينت استفاده کند؛ در اين صورت مخاطب صدا را مي شنود و همچنين روي صفحه کامپيوتر يا موبايل خود پاورپوينت سخنران را مي‌بيند.

 

2. آيا براي برگزاري وبينار لازم است سايت داشته باشم؟

خير. لازم نيست سايت داشته باشيد. شما از شرکت‌هاي ارائه‌دهنده سرويس وبينار، اکانت ماهانه يا سالانه مي‌خريد و سپس وبينار در سايت آن‌ها برگزار مي‌شود. لينکي اختصاصي در اختيار شما قرار داده مي‌شود تا به شرکت‌کنندگان وبينارتان بدهيد. آن‌ها با مراجعه به آن لينک مي‌توانند در کلاس آنلاين شرکت کنند. شما هم با نام کاربري خود وارد همان صفحه مي‌شويد و به عنوان سخنران، ارائه خود را شروع مي‌کنيد. کار به همين سادگي است!

 

3. براي برگزاري وبينار سرعت اينترنت ما چقدر بايد باشد؟

اگر فقط بخواهيد پاورپوينت خود را نمايش دهيد و مخاطبان صداي شما را بشنوند، معمولا سرعت 512 کيلوبيت بر ثانيه کافي است. البته توجه کنيد که سرعت آپلود شما بايد اين مقدار باشد. سرعت دانلود خيلي اهميت ندارد. البته اگر بخواهيد شرکت‌کنندگان تصوير زنده شما را هم ببيند مسلما به سرعت‌هاي بالاتري در حد 1 تا 5 مگابيت بر ثانيه نياز داريد و با سرعت آپلود 5 مگابيت مي‌توانيد فيلم خود را به صورت HD منتشر کنيد.

 

4. شرکت‌کنندگان من براي شرکت در وبينار، سرعت اينترنت‌شان چقدر بايد باشد؟

براي شرکت در وبينار سرعتي در حد 1 مگابيت بر ثانيه مي‌تواند کافي باشد. شايد برايتان اين سوال پيش بيايد که چرا با وجود سرعت بالاي اينترنت من، بارها دچار قطعي شدم. پاسخ آن است که پايداري خط اينترنت شما بسيار اهميت دارد؛ مثلا ممکن است سرعت شما 10 مگابيت است ولي اينترنت شما مرتب قطع و وصل مي‌شود. مشکل ديگر مي‌تواند از طرف برگزارکننده باشد. اگر برگزارکننده دچار مشکل شود مسلما ما هم با مشکل مواجه خواهيد شد. معمولا اينترنت ADSL پايداري بيشتري دارد و بهتر است از آن استفاده شود.

 

5. براي برگزاري وبينار به چه تجهيزاتي نياز داريم؟

امکانات سخت‌افزاري لازم يک کامپيوتر مجهز به ميکروفن و وب‌کم، همچنين اينترنت پرسرعت است. البته اغلب لپ‌تاپ‌ها خودشان ميکروفن داخلي و وب‌کم دارند، پس شايد فقط يک لپ‌تاپ که به اينترنت پرسرعت متصل است کافي باشد. البته به يک سرويس ارائه وبينار هم نياز داريد. منظور سايت‌هايي هستند که به ازاي پرداخت مبلغي مي‌توانيد از طريق سرورهاي آن‌ها اقدام به برگزاري کلاس آنلاين کنيد.

 

6. شرکت‌کنندگان من، براي شرکت در وبينار به چه تجهيزاتي نياز دارند؟

براي شرکت در وبينار، يک کامپيوتر متصل به اينترنت کافي است. البته مسلما آن کامپيوتر بايد امکان پخش صدا را از طريق اسپيکر يا هدفون داشته باشد. البته برخي از شرکت‌هاي ارائه‌دهنده سرويس وبينار، اين امکان را دارند که بتوان از طريق موبايل يا تبلت هم در وبينار شرکت کرد. براي شرکت در وبينار شايد صرفا لازم باشد از طريق مرورگر وارد آدرس خاصي شويد و بتوانيد ارائه را ببينيد. البته برخي از سرويس‌هاي وبينار خودشان نرم‌افزار يا اپليکيشن خاصي دارند که بايد قبلا روي سيستم خود نصب کنيد. نمي‌توان گفت کدام بهتر است؛ ولي معمولا در سرويس‌هايي که از طريق نرم‌افزار يا اپليکيشن ارائه مي‌شود، مشکلات و قطع شدن کم‌تر است.

 

7. چرا بسياري از سرويس‌هاي وبينار در ايران کار نمي‌کند؟

اغلب سايت‌هاي ارائه‌دهنده سرويس وبينار به خصوص آن‌هايي که قيمت پايين‌تري دارند در پشت صحنه، براي پخش وبينار از سرويس‌هايي مثل گوگل هنگ‌آوت، يوتيوب يا فيس‌بوک لايو استفاده مي‌کنند که فيلتر هستند و بنابراين امکان استفاده از اين سرويس‌ها امکان‌پذير نيست.

 

8. آيا با توجه به سرعت اينترنت، مي‌توانيم وبينار برگزار کنيم؟

بله حتما. اکنون بسياري از مدرس‌ها از وبينار استفاده مي‌کنند. کافي است از سرويس‌هايي استفاده کنيد که در ايران با مشکل مواجه نخواهد شد. يک راه آن است که در گوگل جست‌وجو کنيد و شرکت‌هاي ايراني ارائه‌دهنده سرويس وبينار را پيدا کنيد. راه ديگر آن است که از سرويس‌هاي خارجي استفاده کنيد. البته اغلب سرويس‌هاي خارجي امکان تست رايگان دارند. پس به راحتي مي‌توانيد تست کنيد که آيا بدون مشکل کار مي‌کند يا خير.

موضوع ديگر آن است که سرعت اينترنت خود را تست کنيد تا ببينيد آيا کافي است يا خير. براي اين کار توصيه مي‌کنم به سايت speedtest.net مراجعه کنيد. توسط اين سايت مي‌توانيد سرعت واقعي دانلود و آپلود خط اينترنت خود را بسنجيد. اگر سرعت آپلود اينترنت شما حداقل يک مگابيت بر ثانيه است، احتمالا مشکلي نخواهيد داشت. البته پارامتر ديگري که حتما نياز به توجه دارد پايداري سرعت اينترنت شما است. در سايت speedtest.net به دقت نگاه کنيد که آيا سرعت آپلود شما تقريبا ثابت است يا تغييرات زياد لحظه‌اي دارد. اگر تقريبا ثابت باشد، اينترنت شما براي برگزاري وبينار مناسب است.

 

9. کاربرد وبينار براي مدرس‌ها چيست؟

يکي از کاربردهاي وبينار، برگزاري آموزش آنلاين است. اگر شما مدرس هستيد به راحتي مي‌توانيد يک وبينار برگزار کنيد و شرکت‌کنندگان از هر جاي دنيا در آن شرکت کنند. با اين روش مشکل مکان و فاصله حل مي‌شود. همچنين مخاطبان شما بسيار بيشتر مي‌شوند چون شرکت‌کنندگان به شهر يا کشور محدود نمي‌شوند. فرض کنيم کارتان تدريس خصوصي کنکور است. مي‌توانيد به افراد خصوصي تدريس کنيد و هر ماه يک بار، وبينار رفع‌ اشکال برگزار کنيد. با اين کار از تمام رقيبان متمايز خواهيد شد. مي‌توانيد مبلغ کلاس را از افراد دريافت کنيد و سپس لينک شرکت در وبينار را در اختيارشان قرار دهيد.

 

10. کاربرد وبينار براي کسب‌و‌کارها و فروشندگان چيست؟

امروز بخش عمده بازاريابي به آموزش تبديل شده است. فرض کنيم کار شرکت شما فروش دوربين ديجيتال است. به راحتي مي‌توانيد يک وبينار يک‌ساعته برگزار کنيد و در آن آموزش دهيد چگونه مي‌توان يک دوربين مناسب انتخاب کرد و خريد. انتهاي وبينار مي‌توانيد پيشنهاد بدهيد که از خودتان بخرند و افرادي که تا مثلا 48 ساعت خريد کنند، يک هديه مانند باتري اضافي يا … هديه مي‌گيرند. با اين روش در واقع به بازاريابي حضوري مي‌پردازيد با اين تفاوت که در يک ساعت مطالب خود را به چند صد نفر ارائه مي‌کنيد.

کاربرد ديگر وبينار برگزاري جلسات آنلاين است. از طريق وبينار به‌ راحتي مي‌توانيد با کارمندان، نمايندگان و خريداران جلسه بگذاريد و به تبادل اطلاعات بپردازيد.

 

11. همين امروز مي‌خواهم وبينار برگزار کنم. چگونه اين کار را انجام دهم؟

ابتدا بايد يک سرويس ارائه وبينار پيدا کنيد؛ مثلا مي‌توانيد براي شروع از سايت https://clickmeeting.com استفاده کنيد. اين سايت امکان رايگان برگزاري وبينارهاي تا 25 نفر و براي 30 روز را فراهم مي‌کند. پس مي‌توانيد همين امروز در سايت ثبت‌نام کنيد و از چند نفر از دوستان بخواهيد در وبينار شما شرکت کنند! بعد از شايد 10 دقيقه کار کردن با اين سايت، خواهيد ديد که کار چقدر ساده‌تر از آن چيزي است که فکر مي‌کرديد. البته براي برگزاري وبينار واقعي مي‌توانيد از سرويس‌هاي پولي اين سايت استفاده کنيد.

به شما تبريک مي‌گوييم: شما اکنون برگزارکننده وبينار هستيد و مي‌توانيد کلاس آنلاين برگزار کنيد!

 

نويسنده: ژان بقوسيان

 منبع: سايت modiresabz.com

ژان بقوسیان بازدید : 45 سه شنبه 27 خرداد 1399 نظرات (0)

با وجود اینکه در عصر دیجیتال زندگی می‌کنیم، همچنان چالش‌های زیادی برای وب‌سایت‌های فروشگاهی وجود دارد. رقابت بین میلیون‌ها محصول بسیار شدید است. در این میان ابزاری قدرتمند وجود دارد (گوگل) که کاربران به راحتی با جستجو در آن می‌توانند قیمت‌ها و مشخصات محصولات را بررسی کنند و بهترین گزینه خرید را انتخاب کنند و تصمیم بگیرند قبل از ورود به سایت شما چه چیزی بخرند. حال با توسعه و رشدی که امروزه دیجیتال مارکتینگ داشته، این 13 استراتژی در بازاریابی اینترنتی بسیار اهمیت دارند تا شما هم بتوانید با اجرای این موارد، سهمی از 2.8 ترلیون دلار سالانه این بازار داشته باشید.

1. تصویر محصول را به بهترین شکل نمایش دهید

کاربران و خریداران دوست دارند که تقریبا به هر نوع اطلاعات در هر زمانی دسترسی داشته باشند؛ چرا که جنبه بصری محصول روی خریداران بسیار اثرگذار است. استفاده از تصاویر با جزئیات دقیق به شما کمک می‌کند محصولات شما را بدون دردسر و خیلی سریع ببینند و شاید بدون مطالعه توضیحات، اقدام به خرید کنند. می‌توانید برای تصاویر خود قابلیت بزرگ‌نمایی بگذارید یا امکان نمای 360 درجه برای محصولات فراهم کنید. بررسی‌های انجام شده نشان داده که قرار دادن تصاویر سه‌ بعدی می‌تواند فروش را 25 تا 30 درصد افزایش دهد.

2. ویدیویی از محصول قرار دهید

اگرچه همه محصولات نیازی به ویدیو ندارند اما می‌توانید کاربرد آن را در قالب یک ویدیو منتشر کنید. بنا بر گزارش HubSpot، بودن ویدیو برای محصول حدود 81 درصد از خریداران را مجاب می‌کند که اقدام به خرید کنند. اگر بتوانید برای محصول خود یک ویدیو آماده کنید و جزئیاتش را کامل توضیح دهید، خریداران به درستی تصمیم می‌گیرند و با اطمینان بیشتری خرید می‌کنند.

هوش مصنوعی

3. از هوش مصنوعی کمک بگیرید

هوش مصنوعی می‌تواند تاثیر قابل‌توجهی در فروش اینترنتی شما بگذارد. با هوش مصنوعی می‌توانید اطلاعات و رفتارهای کاربران را جمع‌آوری کنید و واکنش‌های مشتریان را ثبت کنید. سپس معیارهای نرخ تبدیل، نرخ مشارکت و خیلی موارد دیگر را مورد بررسی قرار دهید. با این اطلاعات می‌توانید عملکرد سایت را بهبود دهید و کاربران را به خریداران وفادار تبدیل کنید. هر چقدر کاربران در سایت شما احساس بهتری داشته باشند و تجربه خوبی کنند، احتمال بازگشت آن‌ها بالا می‌رود و نظرات مثبت برای سایت بیشتر خواهد شد.

هوش مصنوعی می‌تواند به شما بگوید که بازدیدکنندگان چه محصولاتی را بیشتر می‌خواهند و بر اساس این اطلاعات، محصول موردنظر کاربر را برایشان نمایش دهید. همچنین از هوش مصنوعی می‌توانید در جهت توسعه بخش پشتیبانی استفاده کنید و یک تجربه شیرین را برای مشتریان خود از زمان خرید تا تحویل رقم بزنید.

4.قابلیت فیلتر محصولات را به سایت خود اضافه کنید

وقتی محصولات در سایت، بیشتر و بیشتر می‌شوند، به یک فیلتر پیشرفته نیاز پیدا خواهید کرد. هیچ‌کس وقت ندارد تک تک محصولات سایت را ببیند و از بین آن‌ها انتخاب کند بلکه شما باید شرایط را فراهم کنید تا کاربر بتواند با سرعت و دقت بالا، به محصول موردنظر خود برسد. طبق گزارشات bigcommerce.com حدود 42 درصد از سایت‌های فروشگاهی از فیلتر پیشرفته استفاده نمی‌کنند، پس با افزودن این قابلیت می‌توانید نرخ تبدیل و فروش را افزایش دهید و خرید برای کاربران راحت‌تر کنید.

5. از ربات‌ها در چت‌های آنلاین استفاده کنید

این مورد هم یک هوش مصنوعی است؛ اما استراتژی خودش را دارد. پاسخ‌گویی درست و دقیق به سوالات، احتمال خرید را افزایش می‌دهد و خرید را آسان‌تر می‌کند. دلیلش این است که شما برای سوال خریدار فورا پاسخی در جهت رفع آن می‌دهید و آن‌ها نیز مسیر خرید را ادامه می‌دهند؛ بنابراین پاسخ‌هایی که ربات‌ها می‌دهند بسیار اهمیت دارد چون می‌تواند مسیر خرید را تغییر دهد. توجه داشته باشید که با این ربات‌های کوچکِ پاسخ‌گو می‌توانید طوری پاسخ‌دهی کنید که خریداران حس کنند طرف مقابل یک انسان است.

6. در ارسال محصول انعطاف داشته باشید

یکی از دلایلی که سبد خرید، توسط خریداران رها می شود، گزینه‌های کم یا نامناسب در ارسال محصول است. 45 درصد از خریداران آنلاین، هنگامی‌ که با گزینه‌های نامناسب ارسال کالا مواجه می‌شوند، سبد خرید را رها می‌کنند. توقع برخی کاربران این است که بعد از پرداخت وجه، محصول باید خیلی سریع به دستشان برسد یا اینکه انتخاب کنند محصول کمی دیرتر به دستشان برسد و در مقابل هزینه کمتری را پرداخت کنند؛ بنابراین هدف شما فقط فروش محصول نیست و باید راه‌های ارسال محصول را هم در حالت‌های متنوع قرار دهید؛ بنابراین گزینه‌های متنوعی را برای ارسال قرار دهید تا خریدار انتخاب‌های بیشتری برای تحویل داشته باشد.

مثلا می‌توانید برای ارسال، گزینه‌های زیر را داشته باشید:

  • ارسال توسط پست پیشتاز
  • ارسال توسط تیپاکس
  • ارسال توسط پیک موتوری در شهر خاص

7. درصد رها کردن سبد خرید را کاهش دهید

همان‌طور که در بالا اشاره کردیم، تعداد زیادی از کاربران در مواجهه با منطبق نبودن گزینه‌های ارسال با شرایط خودشان، سبد خرید را رها می‌کنند. 69 درصد از موارد برای زمانی است که هزینه‌های ارسال منطقی نیست. یکی دیگر از دلایل رها کردن سبد خرید این است که فرایند خرید برای خریدار پیچیده است. کند بودن سرعت سایت در صفحه تسویه حساب مشکل دیگری است که می‌تواند منجر به رها کردن سبد خرید شود. پس باید فرایند را ساده کرد و سرعت را بهبود داد و گزینه‌های ارسال را افزایش داد تا خریدار سبد خرید را رها نکند.

یکی از موثرترین راهکارهای برگرداندن افراد به سبد خرید این است که برای آن‌ها ایمیل‌هایی ارسال کنید و ترغیبشان کنید تا خرید خود را ادامه دهند. بر اساس بررسی‌های انجام شده، نزدیک به نیمی از ایمیل‌های یادآوری سبد خرید، توسط افراد باز می‌شوند و حدود یک سوم به فروش ختم می‌شود.

8. قابلیت افزودن به علاقه‌مندی‌ها را به سایت خود اضافه کنید

لیست علاقه‌مندی‌ها برای کاربران می‌تواند به فروش شما کمک کند. چرا که متوجه خواهید شد کاربران شما به چه محصولاتی علاقه‌مند هستند. با داشتن این اطلاعات طلایی می‌توانید برای آن‌ها ایمیل‌هایی ارسال کنید و پیشنهاد‌های شگفت‌انگیزی بدهید و این لیست طلایی علاقه‌مندی‌ها را به خرید تبدیل کنید.

9. اجازه دهید برای محصولات امتیاز و نظر ثبت شود

هیچ چیزی بهتر از این نیست که خریدار محصولی را ببیند که افراد دیگر، از خرید آن رضایت کامل دارند و نظرات مثبتی را برایش ثبت کرده‌اند. ثبت تجربه خوب خریداران قبلی برای محصول، باعث می‌شود که اطمینان برای خریدار جدید ایجاد شود. احتمال خرید محصولی که مورد تایید خریداران قبلی بوده 54 درصد بیشتر از دیگر محصولات است. دو روش ساده وجود دارد که کاربران تجربه و نظر خود را راجب محصول خریداری شده بدهند:

  1. استفاده از هشتگ‌گذاری در شبکه‌های اجتماعی
  2. ارائه راهی آسان برای ارسال نظرات در سایت

استراتژی دیجیتال مارکتینگ

10. سایت شما باید نمایش خوبی در موبایل داشته باشد (رسپانسیو باشد)

امروزه کاربران ترجیح می‌دهند کارهای آنلاین خود را با موبایل انجام دهند. این رفتار در خریدهای آنلاین نیز صدق می‌کند؛ بنابراین سایت شما باید طوری  طراحی شده باشد که نمایش مناسب و درستی در گوشی‌های تلفن همراه داشته باشد. طبق گزارش Adweek، گوگل به این نتیجه رسیده است که 73 درصد از کاربران وقتی سایتی را می‌بینند که نمایش خوبی در صفحه نمایش موبایلشان ندارد، آن را ترک می‌کنند.

دکمه‌ها، لینک‌ها و چیزهایی که اهمیت بالایی دارند را طوری قرار دهید که به راحتی قابل رویت باشند؛ مثلا دکمه «افزودن به سبد خرید» در صفحه محصول بهتر است به‌صورت چسبان در حالت موبایل باشد تا وقتی خریدار صفحه سایت را به بالا و پایین می‌برد، دکمه «افزودن به سبد خرید» همیشه برایش در دسترس باشد. این نکته برای دکمه سبد خرید هم صدق می‌کند که باید طوری باشد که همیشه در دسترس خریداران باشد.

11. هدف‌گیری مجدد کنید

هدف‌گیری مجدد یکی از نکات اساسی موفقیت برای هر سایت فروشگاهی است. از هوش مصنوعی کمک بگیرید و رفتار خریداران را ثبت و بررسی کنید. سپس محصولات و خدمات خود را به مشتریان خود نمایش دهید. کاربران شما با مراجعه به سایت، از بودن این خدمات آگاه می‌شوند و خیلی سریع به صفحه محصولاتی که موردعلاقه‌شان بوده می‌روند یا محصولی را که فراموش کرده بودند را بازبینی می‌کنند.

12. صفحه پرداخت را ساده کنید

بخش‌ها و فیلدهای پیچیده و اضافی را از صفحه پرداخت حذف کنید و این بخش را به ساده‌ترین شکل ممکن طراحی کنید؛ چرا که طراحی نامناسب برای این صفحه، منجر به رها کردن صفحه پرداخت می‌شود. صفحه پرداخت بهتر است چند مرحله‌ای نباشد و همه کارها در یک صفحه انجام شود. اگر یک صفحه بودنش امکان‌پذیر نیست و باید بیشتر از یک صفحه باشد، حتما صفحات قبل از پرداخت را ساده‌تر طراحی کنید. یکی دیگر از نکاتی که در صفحه پرداخت باید رعایت کنید قرار دادن نوار پیشرفت کار است که بسیار می‌تواند روند کار را بهبود دهد.

13. فروش محصولات را در شبکه‌های اجتماعی گسترش دهید

با توجه به استفاده زیاد کاربران از شبکه‌های اجتماعی، محصولات خود را در این شبکه‌ها قرار دهید و امکان مشاهده محصولات خود را در شبکه‌هایی مانند اینستاگرام، تلگرام، فیس‌بوک فراهم کنید و اجازه دهید تا کاربران خارج از سایت هم بتوانند اقدام به خرید کنند.

با اجرای این 13 استراتژی می‌توانید فروش‌ و محبوبیت سایت‌تان را افزایش دهید.

نویسنده: محمدرضا عابدینی -  تیم مدیر سبز

منبع:  modiresabz.com

ژان بقوسیان بازدید : 24 سه شنبه 27 خرداد 1399 نظرات (0)

در اين ويديوي آموزش ديجيتال مارکتينگ ژان بقوسيان مدرس «دوره ديجيتال مارکتينگ» به شما آموزش مي‌دهد چگونه با روش‌هاي پيشرفته ايميل مارکتينگ ايميل بازديدکنندگان سايت را دريافت کنيد.

امروزه بازديدکنندگان سايت خيلي سخت‌گيرتر شده‌اند و به‌راحتي ايميل خودشان را در سايت وارد نمي‌کنند. روش کلاسيک جذب ايميل آن است که يک صفحه فرود بسازيم. بازديدکننده در صفحه فرود با يک پيشنهاد جذاب مواجه مي‌شود که اگر ايميل را وارد کند مي‌تواند اين پيشنهاد را دريافت کند؛ مثلا به او مي‌گوييم پس از ورورد ايميل مي‌‌تواند فايلي را به‌صورت رايگان دانلود کند.

در اين آموزش نمي‌خواهيم به اين بديهيات بپردازيم. در اين ويديو به 5 روش پيشرفته جذب ايميل مي‌پردازيم که بخشي از «دوره بازاریابی اینترنتی» است. به شما ياد مي‌دهيم بدون ساختن صفحه فرود سنتي ايميل‌هاي زيادي جمع‌آوري کنيد.

با يک آموزش بسيار پيشرفته در خدمت شما هستم و مي‌خواهم در مورد 5 روش جذب ايميل صحبت کنم.

در واقع مي‌خواهيم بگوييم که وقتي بازديدکننده‌اي به وب‌سايت شما مي‌آيد چگونه مي‌توانيد ايميل او را دريافت کنيد. همچنين حتما مي‌دانيد که روش رايج و کليشه‌اي اين است که مخاطب را به يک صفحه فرود هدايت مي‌کنيم که احتمالا در آن صفحه فرود يک هديه يا PDF قرار مي‌دهيم و از مخاطب مي‌خواهيم که ايميل خود را وارد کند تا بتواند آن فايل را دانلود کند.

ولي اين آموزش در مورد ساختن صفحه فرود يا ايده‌اي که گفته شد نيست. در اين مقاله مي‌خواهيم روش‌هاي پيشرفته‌تري را بگوييم که باعث شود بتوانيد conversion rate بالاتري ايجاد کنيد؛ يعني بتوانيد تعداد خيلي بيشتري را ترغيب کنيد که ايميل خود را به شما بدهند.

اکنون ديگر همه مي‌دانند که وقتي به يک صفحه فرود هدايت مي‌شوند که در آن فايلي براي دانلود وجود دارد و بايد ايميل خود را بدهند، در آينده تعداد بسياري ايميل و تبليغات دريافت خواهند کرد و خيلي از افراد، ديگر به راحتي ايميل خود را به شما نمي‌دهند؛ به اين دليل که واقعا نمي‌دانند که آن فايل PDF يا هديه‌اي که شما پشت اين صفحه گذاشته‌ايد کيفيت مناسب را دارد يا خير؟

قبل از اينکه وارد موضوع شويم به شما توصيه مي‌کنيم که اگر فيلم آموزشي قبلي به نام «ديجيتال مارکتينگ در يک ساعت»را نديده‌ايد، حتما اين ويديو را از آدرس modiresabz.com/dm دانلود کنيد و اين فيلم کامل را ببينيد تا با مدل جديد اینترنت مارکتينگ آشنا شويد که شامل 4 بخش است و سپس مي‌توانيد آمادگي بيشتري داشته باشيد که از اين مقاله استفاده کنيد.

بنابراين در مدل جديد ديجيتال مارکتينگ که در ويديوي يک‌ساعته توضيح داده‌ايم، گفته شد که کل آموزش دیجیتال مارکتينگ در 4 کار کليدي خلاصه مي‌شود. اولين کار جذب بود؛ يعني ترافيک ايجاد کنيم و افرادي را به وب‌سايتمان هدايت کنيم، دومين کار فعال‌سازي بود؛ يعني بتوانيم اطلاعات تماس اين افراد را بگيريم،‌ سومين کار پولسازي بود؛ يعني بتوانيم کاري کنيم که افراد خريد خود يا اولين خريدشان را انجام دهند و چهارمين کار حفظ يا retention بود؛ يعني کاري کنيم که اگر کسي يک بار خريد کرد از سايت ما دور نشود و بارها بيايد و خريدهاي بعدي خود را انجام دهد.

در اين مقاله انحصاري و خاص فقط مي‌خواهم در مورد 5 روش activation يا فعال‌سازي صحبت کنيم؛ يعني با 5 روش ببينيم که چگونه مي‌توانيم ايميل بازديدکنندگان سايت را دريافت کنيم.

 

1. مگاپست + ويديو

اولين ايده اين است که يک مگاپست درست کنيم و وقتي شخص مي‌خواهد از صفحه مگاپست خارج شود ويديويي پيشنهاد کنيم که براي دانلود آن ويديو شخص ايميل خود را به ما بدهد؛ بنابراين ابتدا يک مگاپست درست مي‌کنيم.

مگاپست، به يک مقاله خيلي پايه‌اي و طولاني و مرجع گفته مي‌شود که تقريبا هر چيزي که در يک حوزه خاص وجود دارد را در آن نوشته‌ايم.

مثلا فرض کنيد مگاپست مي‌تواند راهنماي خريد کامل موبايل باشد، در آن مقاله که خيلي مفصل است و احتمالا شامل مطلب کافي و چند ويديو، صوت و عکس‌هايي است، قدم‌به‌قدم توضيح مي‌دهيم که در خريد يک موبايل حرفه‌اي شما بايد چه نکاتي را رعايت کنيد و بايد چه مواردي را به آن توجه کنيد و بهترين خريد را انجام دهيد. به اين نوع مقالات اصطلاحا مگاپست گفته مي‌شود؛ بنابراين مقالاتي هستند که مرجع هستند و اطلاعات خيلي زيادي در خودشان دارند و اگر دقيق‌تر مي‌خواهيد در مورد مگاپست و ساختن آن آموزش ببينيد ويديوي آن به نام ساخت مگاپست را از محصولات مدير سبز تهيه کنيد.

قدم بعدي اين است که افراد را به مگاپست هدايت کنيد و وقتي مي‌خواهند که از صفحه مگاپست خارج شوند يک popup خروجي بيايد و به آن‌ها پيشنهاد دهد که علاوه بر اطلاعاتي که در اينجا نوشته شده است آيا نمي‌خواهيد ويديويي آموزشي که شامل تمام اطلاعات مهم است را خيلي راحت و به صورت تصويري ببينيد!

بنابراين اولين روشي که اکنون در ايميل‌مارکتينگ بسيار مطرح است و مي‌توانيد ايميل‌هاي زيادي را جمع کنيد، ساخت يک مگاپست است که افراد را به اين صفحه هدايت مي‌کنيد يا به هر نحوي از جستجوي گوگل به آنجا هدايت مي‌شوند و وقتي مي‌خواهند صفحه را ببندند يک popup ظاهر مي‌شود و به آن‌ها پيشنهاد مي‌دهد که ويديويي دانلود کنيد و اين حالتي است که افراد خيلي زيادي حاضر مي‌شوند به راحتي ايميلشان را به شما بدهند و conversion rate خيلي بالايي در گرفتن ايميل خواهيد داشت.

مثلا اگر در گوگل کلمه «سيستم‌سازي» را سرچ کنيد، مگاپستي که قبلا ساخته‌ام، به نام «سيستم‌سازي کسب‌وکار» ظاهر خواهد شد. زماني که مخاطب دنبال علم سيستم‌سازي است ترغيب به کليلک کردن آن مي‌شود تا با محتواي مقاله آشنا شود. در اين مگاپست قدم به قدم درباره علم سيستم‌سازي صحبت شده است. اينکه سيستم‌سازي چيست؟ اجزاي آن کدامند و … که در هر بخش نيز عکس‌هاي انحصاري و ويديوهاي مرتبط نيز آورده شده است.
وجود چنين حجمي از مطالب باعث مي‌شود که مخاطب در اولين بازديد به هيچ‌وجه تمامي آن را نخواند؛ ولي نکته مهم اين است که احساس مي‌کند يک منبع و مرجع بسيار باارزش پيدا کرده است؛ بنابراين ترجيح مي‌دهد اطلاعاتي را ثبت کند و بعدا هم به اين مطالب دسترسي داشته باشد.
حال فرض کنيد شخص تا پايان مگاپست برسد و قصد خروج از سايت را داشته باشد. در اين حالت، وقتي موس به سمت دکمه خروج مي‌رود يک popup ظاهر خواهد شد که به بازديدکننده که شايد اولين بار وارد سايت شده است پيشنهاد دانلود يک ويديوي آموزشي 90 دقيقه‌اي مي‌دهد. اين کار خيلي راحت افراد را ترغيب مي‌کند که قبل از خروج آدرس ايميل خود را وارد و ويديوي رايگان را دانلود کنند.

بنابراين اين اولين روشي بود که به کمک آن به راحتي مي‌توانيد ايميل‌هاي زيادي را جذب کنيد؛ يعني مگاپستي درست مي‌کنيد و هنگام خروج يک popup نمايش مي‌دهيد که پيشنهادمان ويديوي مکمل همين مگاپست است.

 

2. حفظ محتوا

دومين روش جمع‌آوري ايميل بازديدکنندگان، «حفظ محتوا» است. ايده حفظ محتوا اين است که وقتي بازديدکننده با مقاله خيلي عالي يا مطلب مفيدي برخورد مي‌کند ترجيح مي‌دهد که کاش اين مطلب خوب را به صورت يک فايل يا شايد به صورت يک pdf در کامپيوتر يا موبايل خود ذخيره مي‌کرد و بعدا سر فرصت از اين محتوا استفاده مي‌کرد.

بنابراين بسياري از افرادي که به سايت ما مي‌آيند و يک مقاله‌اي را مي‌بينند احتمالا در همان لحظه اول تا آخر مقاله را نمي‌خوانند و از صفحه خارج مي‌شوند. حال اگر ما روشي را فراهم کنيم که شخص قبل از خارج شدن اين امکان را داشته باشد که اين مقاله يا محتواي خوب را براي خودش به صورت يک فايل نگهداري کند به احتمال زياد حاضر خواهد شد ايميلش را به ما بدهد.

فرق اين روش با روش صفحه فرود يا landing page اين است که مي‌توان گفت اين دو دقيقا عکس هم هستند ما در landing page ابتدا به افراد مي‌گوييم که هيچي به شما نمي‌دهيم و مي‌خواهيم ايميلشان را بدهند، سپس نشان مي‌دهيم که محتواي ما چيست؛ ولي در اين روش ابتدا محتوايمان را نشان مي‌دهيم که شخص بخواند و اگر خوشش آمد مي‌تواند ايميل خود را وارد کند تا بتواند اين محتواها را به صورت يک فايل در کامپيوتر خود ذخيره کند.

بنابراين ما در صفحه فرود در واقع به‌جاي اينکه صرفا دکمه بگذاريم و ايميل بگيريم، محتواي خود را قرار مي‌دهيم که براي اين کار لازم نيست صفحه فرود خاصي طراحي کنيم؛ بلکه مي‌تواند يکي از بهترين مقالات وب‌سايتمان باشد و سپس popup خروج قرار مي‌دهيم يا popup exit intent قرار مي‌دهيم که اگر شخص خواست صفحه را ببندد اين popup ظاهر مي‌شود و پيشنهاد مي‌دهيم که محتوا را دانلود کنيد.

مثلا اگر مجدد در قسمت سرچ گوگل بازاريابي با اينستاگرام را سرچ کنيد مقاله‌اي از مدير سبز براي شما مي‌آورد که 7 ترفند گفته‌ايم و وقتي شخص مي‌خواهد از اين صفحه خارج شود اتفاقي که مي‌افتد اين است که پيشنهادي به او داده مي‌شود که آيا pdf اين مقاله را مي‌خواهيد و شخص کافي است که ايميل خود را وارد کند و به محض زدن دکمه دانلود، دانلود فايل pdf اين مقاله شروع مي‌شود.

بنابراين در دومين روش ما ابتدا محتوا را نشان مي‌دهيم و بعد به مخاطب پيشنهاد مي‌دهيم چون اين محتوا ارزشمند است، مي‌توانيد آن را در کامپيوتر خود حفظ کنيد.

 

3. قفل محتوا

به نظر من اکنون يکي از فوق‌العاده‌ترين و ساده‌ترين روش‌ها براي يک ديجيتال مارکتر اين است که با کمک اين ترفند بسيار ساده بتواند ايميل‌هاي بسيار زيادي را جمع‌آوري کند.

ما ابتدا چند محتواي ارزشمند سايتمان را انتخاب مي‌کنيم که منظور از محتوا مي‌تواند مقاله يا… باشد؛ بنابراين يک صفحه خاصي از سايتمان را انتخاب مي‌کنيم، ترجيحا صفحه‌اي که از گوگل ورودي زيادي دارد و سپس يک popup با تاخيري بر روي آن قرار مي‌دهيم؛ مثلا وقتي مقاله باز شد بعد از 2 يا 3 ثانيه يک popup تمام صفحه‌اي بر روي تصوير مي‌آيد که اين popup يک نکته بسيار ريز و کوچکي دارد و باعث مي‌شود که افراد خيلي زيادي ايميل خود را به شما بدهند. اين popup اولا تمام صفحه است و دوما دکمه بستن يا خروج ندارد. به اين ايده قفل محتوا مي‌گوييم و پيشنهاد مي‌شود که اين مقاله خاص است و براي افراد ويژه و اعضاي سايت ما است اگر شما هم مي‌خواهيد به اين مقاله دسترسي داشته باشيد کافي است که ايميلتان را به ما بدهيد تا همين الان دسترسي را براي شما باز کنيم و اگر شخص قبلا وارد شده باشد به هيچ‌وجه هيچ قفل محتوايي اتفاق نمي‌افتد.

به نظر من اين ايده در اين 5 روش جديدي که گفته مي‌شود فوق‌‌‌‌‌العاده است و نيازي نيست که pdf يا فيلم درست کنيد بلکه صرفا کافي است که يکي از مقالات خوب سايت‌تان را پيدا کنيد و اين popup را روي آن اضافه کنيد و وقتي شخص ايميل را وارد کرد دسترسي به مقاله داده مي‌شود.

يک نمونه خوب در سايت مدير سبز اين است که مثلا در قسمت سرچ گوگل عبارت بازاريابي 5 بعدي را سرچ کنيد اگر مقاله را باز کنيد و شروع به خواندن آن کنيد اتفاقي که مي‌افتد اين است که يک popup تمام صفحه‌اي مي‌آيد که شخص براي مشاهده مقاله بايد ايميل خود را وارد کند.

بنابراين اين سومين ايده عالي بود که به کمک آن مي‌توانيد به راحتي ايميل‌هاي زيادي را جذب کنيد.

کم‌کم مي‌بينيم که تنها راه جمع کردن ايميل صرفا اين نيست که يک صفحه فرود درست کنيد و يک pdf يا ويديو در آن قرار دهيد و ايميل را بگيريد سپس دسترسي را بدهيد مي‌توانيد کارهاي بسيار خلاقانه‌تري انجام دهيد.

 

 4. خودآزمايي

چهارمين ايده اين است که ما خودآزمايي برگزار کنيم. خيلي از افراد به خودآزمايي و ديدن يک امتياز يا ديدن نتيجه پاسخ‌هايشان خيلي تمايل بيشتري دارند تا دانلود يک محتوا.

مثلا فرض کنيد شما يک محصولي درباره مديريت ساخته‌ايد و وقتي مخاطب وارد اين صفحه محصول مي‌شود و مي‌خواهد خارج شود يک exit popup مي‌آيد و مي‌گويد تا چه ميزان مديريت بلد هستيد و بين 1 تا 100 امتيازتان در مديريت چند است؟ اتفاقي که مي‌افتد مخاطب ابتدا خودآزمايي را مي‌بيند و به چند سوال جواب مي‌دهد و بعد به او مي‌گوييم که ايميل خود را بدهيد تا نتيجه را برايتان ارسال کنيم و وقتي شخص به پايان خودآزمايي رسيده است تمايلش خيلي بيشتر است که به راحتي ايميل خود را وارد کند تا بتواند نتيجه را ببيند.

براي وردپرس و سايت‌سازهاي ديگر پلاگين‌هاي زيادي وجود دارد مانند modalservey و… که به راحتي مي‌توانيد با آن‌ها خودآزمايي درست کنيد و کاري کنيد که مخاطب ايميل خود را به شما بدهد.

نکته بسيار ظريف در ساختن خودآزمايي‌ها اين است که افراد اگر بدانند با اين خودآزمايي خودشان را مي‌سنجند تمايل بيشتر مي‌شود؛ يعني به جاي اينکه مثلا بگوييد کدام روش مدير بهترين است دقيقا بگوييد شما از کدام روش مديريت استفاده مي‌کنيد يا شما چقدر مديريت بلد هستيد؟

بنابراين شخص براي ارزيابي شخص خود خيلي راحت‌تر حاضر است که ايميلش را در اختيار شما قرار دهد.

 

5. محصول رايگان

آخرين روش شايد در نگاه اول جديد به نظر نيايد ولي روشي که اکنون توضيح مي‌دهم کاملا جديد است. ما يک محصول رايگاني درست مي‌کنيم که در گذشته صرفا يک landing page ايجاد مي‌کرديم و يک محتواي رايگان در آن قرار مي‌داديم ولي اکنون به جاي محتواي رايگان، محصول رايگان درست مي‌کنيم.

مثلا در وردپرس وقتي يک فايل رايگان درست کرديم به جاي landing page يک صفحه محصول درست مي‌کنيم که قيمت آن را مي‌توانيم صفر تومان بگذاريم يا مي‌توانيم بگوييم مثلا pdf ما 9900 تومان است و وقتي شخص به اين صفحه هدايت شد يک popup براي او مي‌آيد و به او مي‌گويد کوپن 100 درصد تخفيف براي خريد اين محصول.

اتفاقي که مي‌افتد اين است که افراد مي‌بينند يک محصولي که پولي است را مي‌توانند با 100 درصد تخفيف و بدون هيچ پرداخت پولي دانلود کنند و خيلي عجيب است افرادي که در صفحه ديگر حتي ايميل خود را نمي‌دهند. در اين حالت چون احساس مي‌کنند محصولي را خريداري مي‌کنند به راحتي نه تنها نام، نام خانوادگي و ايميل بلکه شايد شماره موبايل، اسم شهرشان و آدرس خود را در اختيار شما قرار دهند.

وقتي شخص ذهنيتش آماده مي‌شود که در حال انجام يک خريد است حاضر است اطلاعات بيشتري وارد کند.

از اين ترفند بسيار عالي و جديد استفاده کنيد تا نه تنها ايميل بلکه هر اطلاعات ديگري را که مي‌خواهيد، بتوانيد از مخاطبان خود جمع کنيد و اطلاعات کامل‌تري را دريافت کنيد.

يادتان باشد که کار اصلي يک ديجيتال مارکتر افزايش فروش و ايجاد سود است؛ بنابراين هر سرمايه‌گذاري که براي آموزش بازاریابی اینترنتی انجام مي‌دهيد مطمئن باشيد چندين برابر آن به راحتي به شما برمي‌گردد.

 

نويسنده: ژان بقوسيان

 منبع: سايت modiresabz

ژان بقوسیان بازدید : 31 سه شنبه 27 خرداد 1399 نظرات (0)

يکي از فعاليت‌هاي مهمي که سايت‌هاي بزرگ براي رشد کسب‌وکار خود انجام مي‌دهند جمع‌آوري اطلاعات کاربران است. اين اطلاعات مي‌تواند نام و نام خانوادگي، موقعيت مکاني، ايميل و شماره همراه افراد باشد. براي همين منظور ابزارهايي براي جمع‌آوري اين اطلاعات وجود دارد. يکي از اين ابزارها، سرويس قدرتمند ميلرلايت است که با کمک آن مي‌توانيم ايميل‌هاي کاربران را به روش‌هاي مختلفي ذخيره کرد؛ سپس براي آن‌ها ايميل‌هايي با گرافيک و چيدمان دلخواه ارسال کنيم.

 

ميلرلايت چيست؟

يک سرويس قدرتمند براي ارسال انبوه ايميل که مي‌توانيد استراتژي‌هاي ايميل مارکتينگ (بازاريابي با ايميل) را به ساده‌ترين شکل اجرا کنيد. اين سرويس داراي بخش‌هاي زيادي است که به شما اين امکان را مي‌دهد تا ايميل‌هاي خودکار، ايميل‌هاي زمان‌بندي شده و ايميل‌هايي با ظاهر زيبا (با چيدمان دلخواه) براي کاربران ارسال کنيد. همچنين مي‌توانيد کاربران را در گروه‌هاي متعددي تقسيم‌بندي کنيد تا ايميل‌ها را به‌صورت هدفمند ارسال کنيد.

مثلا اگر کاربري محصولي را خريداري کرد، يک ايميل خودکار برايش ارسال شود که حاوي کوپن تخفيف 30 درصد باشد يا يک فايل دانلودي رايگان داريد و قصد داريد در ازاي دريافت ايميل، فايل مربوط را براي کاربر ارسال کنيد. ميلرلايت به ساده‌ترين شکل اين کار را براي شما انجام مي‌دهد و هر زمان ايميل کاربر در گروه مورد نظر اضافه شد، فايل مربوطه به‌صورت خودکار ارسال مي‌شود.

 

امکانات ميلرلايت

 


1. ساخت انواع کمپين به کمک ويرايشگر پيشرفته ميلرلايت

در ميلرلايت مي‌توان هر نوع ايميلي را چيدمان کرد. يعني در ايميل‌هاي خود مي‌توانيد به راحتي از تصاوير، ويديو، انواع تيتر، متن‌ با رنگ‌هاي متنوع‌، لينک، دکمه، تايمر، آيکون، نقشه گوگل، ويديو، پست‌هاي اينستاگرام، توييتر، فيسبوک و… استفاده کنيد. تمامي اين امکانات به کمک جابجا کردن المان‌ها توسط موس انجام مي‌شود. پس نيازي به هيچ دانش کدنويسي نداريد و هر بخشي که مي‌خواهيد ايجاد کنيد را با موس برمي‌داريد و در نقطه مورد نظر قرار مي‌دهيد.

البته ويرايشگر پيشرفته ميلرلايت امکان نوشتن در حالت HTML‌ را هم دارد و مي‌توانيد يک قالب اختصاصي با ساختار HTML بسازيد اما براي استفاده از ساختار HTML بايد زبان HTML را بشناسيد تا قالب‌هاي ايميل شما استاندارد باشند تا در صفحه نمايش‌ها به درستي ديده شوند. حتي مي‌توانيد يک ايميل ساده که حاوي متن است را بسازيد و ارسال کنيد. بنابراين با استفاده از ويرايش‌گر ميلرلايت هر نوع ايميلي را مي‌توانيد چيدمان کنيد.

 

 


2. ساخت انواع گروه‌هاي کاربري

يک امکان بسيار عالي براي اينکه ايميل‌هاي دريافتي از سايت را در ميلرلايت مديريت کنيد، ساخت انواع گروه‌هاي کاربري در دسته بندي‌هاي متفاوت است. مثلا گروه‌هاي کاربران تازه عضو شده، گروه کاربراني که خريد موفق داشته‌اند، گروه کاربراني که عضو خبرنامه شده‌اند و هر گروه کاربري که مورد نظر شما است. سپس مي‌توانيم در تنظيمات سايت تعريف کنيم ايميل‌هايي که دريافت مي‌شود در کدام‌يک از گروه‌ها قرار گيرند.

اضافه شدن ايميل‌ها به گروه‌ها در حالت‌هاي مختلفي مي‌تواند انجام شود. هم مي‌تواند به‌صورت دستي توسط شخص اضافه شود و هم مي‌توان طوري تنظيم کرد که خودکار به گروه‌ها اضافه شوند.

 

 


3. ساخت اتوماسيون

يکي از جذاب‌ترين و کاربردي‌ترين بخش‌هاي ميلرلايت، بخش اتوماسيون است. با استفاده از اين قابليت، ايميل‌هاي خودکار، زمان‌بندي‌شده و هوشمند ارسال مي‌شوند. مثلا تنظيم مي‌کنيم هر زمان کاربري محصول شماره 1 را خريداري کرد،‌ بعد از دو روز، يک ايميل برايش ارسال شود و محصول شماره 2 را به کاربر پيشنهاد دهد.

حالت‌هاي مختلفي که در بخش اتوماسيون مي‌شود تعريف کرد:

  • اگر ايميل به گروهي اضافه شد، يک ايميل به‌صورت خودکار ارسال شود.
  • اگر ايميل به گروهي اضافه شد، چند ايميل به‌صورت زمان‌بندي‌شده ارسال شود.
  • اگر ايميل به گروهي اضافه شد، از فهرست گروه ديگر حذف شود.
  • اگر شخصي محصولي را خريداري کرد، از فهرست يک گروه خاص حذف شود.
  • و…

 

4. سيستم آمارگيري و گزارش‌دهي پيشرفته

گزارش تمامي ايميل‌ها در ميلرلايت ثبت مي‌شود و مديريت سايت به‌راحتي مي‌تواند اين گزارش‌ها را مشاهده کند و مورد بررسي قرار دهد. نتايجي مانند درصد باز شدن ايميل‌ها، درصد کليک شدن لينک‌هاي داخل ايميل، تعداد افرادي که لغو اشتراک کرده‌اند، شناسايي موقعيت مکاني افراد و… . بنابراين با مشاهده آماري که ميلرلايت به شما مي‌دهد مي‌توانيد با چند آزمون و خطا، ايميل‌ها را طوري بسازيد تا بيشترين بازديد و نرخ تبديل را در ايميل مارکتينگ داشته باشند.

 

5. اتصال ميلرلايت به سايت‌ها

تمامي موارد بالا بخشي از امکانات ميلرلايت است؛ اما اين قابليت‌ها زماني کار خواهند کرد که سايت شما با سرويس ميلرلايت ارتباط داشته باشد و به هم متصل باشند تا بتوانند به درخواست‌هاي يکديگر پاسخ صحيح دهند. اتصال ميلرلايت به سايت توسط کليدي که به آن API مي‌گويند انجام مي‌شود. API يک کد، شامل اعداد و حروف است. زماني که در ميلرلايت يک حساب کاربري مي‌سازيد، يک API اختصاصي براي شما ساخته مي‌شود. اين همان کليد و مجوز اتصال ميلرلايت به سايت است که در ادامه توضيح داده‌ايم که چطور بايد از کليد API استفاده کرد.

 

آيا استفاده از ميلرلايت رايگان است؟

ميلرلايت، پلن‌هاي مختلفي براي ارائه خدمات خودش دارد که اولين پلن آن پلن رايگان 1-1000 عضو است. يعني مي‌توانيد از خدمات ميلرلايت تا 1000 عضو را به‌صورت رايگان استفاده کنيد و اگر تعداد اعضاي شما بيشتر از 1000 باشد از پلن‌هاي پولي اين سرويس مي‌بايست استفاده کنيد.

 

آيا ايران توسط ميلرلايت تحريم شده است؟

پاسخ اين سؤال خير است. چندي پيش، يک شرکت ايراني به‌عنوان نماينده ميلرلايت در ايران فعاليت مي‌کرد و کاربران مي‌توانستند واريز‌هاي ريالي را براي نماينده ايراني انجام دهند. در حال حاضر شرکتي که نماينده ميلرلايت بود به فعاليتش خاتمه داده است و اين بدين مفهوم نيست که ميلرلايت ديگر به کاربران ايراني خدمات نمي‌دهد. فقط براي خريد پلن‌ها و تمديد پلن‌هاي خريداري شده بايد واريز دلاري انجام دهيد.

 

آموزش اتصال ميلرلايت به وردپرس

همان‌طور که اشاره کرديم، براي اتصال ميلرلايت به سايت نياز به کليد API داريم. پس ابتدا به حساب کاربري خود در ميلرلايت مي‌رويم تا کليد API را يادداشت کنيم. سپس همانند تصوير، وارد بخش Integrations شويد.

 

سپس دکمه «Use» را کليک کنيد. همانند تصوير زير

 

کليد API را مشاهده مي‌کنيد. کليد API را کپي کنيد.

 

تا اينجا کليد API را از ميلرلايت دريافت کرديم. حال بايد کليد API‌ را در سايت قرار دهيم. اما سايت ما بايد بخشي که بشود کليد API را در آن قرار داد، داشته باشد. براي اين منظور از افزونه‌ «هماهنگ‌ساز وردپرس و ميلرلايت» استفاده مي‌کنيم. توجه داشته باشيد اين افزونه رايگان نيست و بايد آن را خريداري کنيد. افزونه معرفي شده را مي‌توانيد از سايت ژاکت تهيه کنيد. پس از نصب افزونه و فعال‌سازي آن، در تنظيمات مربوط به افزونه، بخشي وجود دارد که مي‌توانيد کليد API را قرار دهيد. پس از قرار دادن کليد API، دکمه «ذخيره» را کليک کنيد. اگر تمامي کارها را درست انجام دهيد، اتصال برقرار مي‌شود. همانند تصوير زير:

 

زماني که اتصال سايت و ميلرلايت برقرار شد، مي‌توانيد تنظيمات ديگر را هم مطابق با استراتژي خودتان انجام دهيد. مثلا مي‌توانيد تنظيم کنيد اگر کاربران محصول A را خريداري کردند، ايميلشان در چه گروهي اضافه شود.

افزونه «هماهنگ‌ساز وردپرس و ميلرلايت» سازگاري کاملي با فرم‌ساز گرويتي دارد و در بخش پيکربندي GravityForms مي‌توانيد طوري تنظيم کنيد وقتي کاربري فرمي ارسال مي‌کنيد، ايميلش در چه گروهي اضافه شود. بنابراين ايميل‌هاي کاربران را به اشکال مختلف به گروه‌هايي که در ميلرلايت ساختيم اضافه مي‌کنيم و در نهايت کمپين‌ها در ميلرلايت اجرا مي‌شوند.

 

نويسنده: محمدرضا عابديني - تيم تحريريه مديرسبز
منبع: سايت modiresabz.com
 
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 33
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 8
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 21
  • باردید دیروز : 37
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 67
  • بازدید ماه : 220
  • بازدید سال : 1,073
  • بازدید کلی : 3,254