loading...
modiresabz.com
ژان بقوسیان بازدید : 40 چهارشنبه 09 مهر 1399 نظرات (0)

کار ما به‌عنوان متخصصان سئو می‌تواند باعث موفقیت یا شکست مشتری شود. با 7 عادت بدی آشنا شوید که باید آن‌ها را برای اثرگذاری بیشتر کنار بگذارید.

غیر موثر بودن در هر شغلی بسیار بد است. به‌خصوص، یک متخصص سئوی غیر موثر خیلی بد است؛ زیرا کار ما می‌تواند باعث موفقیت یا شکست مشتری شود. ما می‌توانیم باعث شویم که گوگل یک سایت را مسدود کند یا می‌توانیم میزان فروش آنلاین یک سایت را سه‌برابر کنیم. گاهی هم می‌توانیم رتبه سایت، ترافیک سایت و نرخ تبدیل علاقه‌مند به مشتری را بدون تغییر حفظ کنیم. در این مقاله به بررسی 7 عادت بد متخصصان غیر موثر سئو می‌پردازیم.

 

1. زیاده از حد بر معیارهای خاص تمرکز می‌کنند، بدون این‌که معیارهای دیگر را در نظر بگیرند

معیارهای مهم برای شما هر چه که باشد، همیشه دلیلی برای پایین بودن بعضی معیارهای دیگر وجود دارد. به‌خصوص، لینک‌ سازها با این مشکل مواجه هستند. مثلا شاید دنبال لینک ‌سازی برای یک سایت جدید باشید و ناگهان سایتی را ببینید که قدرت دامنه‌اش 15 است؛ اما محتوایش به حوزه کاری مشتری شما ربط دارد. محتوای این سایت خوب است، ترافیکش در حال افزایش است و به‌غیر از قدرت دامنه‌ پایینش مشکلی ندارد، پس دوست دارید لینکی در آن داشته باشید.

آیا فقط به‌ خاطر همین یک معیار ضعیف، فرصت لینک ‌سازی در این سایت را از دست می‌دهید؟

از طرف دیگر، بعضی لینک‌ سازها دنبال لینک ‌سازی در سایت‌های کاملا غیر مرتبط هستند که اصلا به نفع مشتری‌شان نیست، حتی اگر قدرت دامنه آن سایت بالا باشد.

من هرگز نمی‌توانم بر اساس فقط یک معیار تصمیم بگیرم که آیا این سایت برای مشتری من مناسب است یا نه. حتی باور دارم که چند معیار هم نمی‌تواند اطلاعات لازم را در اختیارتان قرار دهد. باید آن سایت را بررسی کنید و از خودتان بپرسید اگر لینک‌ مشتری را در این سایت قرار دهید، خودتان حاضر هستید روی آن کلیک کنید؟‌

 

2. آزمایش یا امتحان چیزهای جدید را دوست ندارند

همیشه هر کاری جای بهتر شدن دارد. پس باید راه‌های جدید را امتحان کنید تا روشی حتی کمی بهتر برای انجام آن کار پیدا کنید.

اگر آزمون نکنید، پول و مشتریان زیادی را از دست می‌دهید. اخیرا فهرستی از ابزارهای لینک‌ ساز پیدا کردم و چند موردی که قبلا امتحان نکرده بودم را امتحان کردم. انجام هر کار جدیدی برایم لذت‌بخش است، حتی اگر روش کارم را تغییر ندهد. اگر بتوانم ثابت کنم که روش فعلی کارم بهتر است، باز هم این آزمون ارزشمند است، چون مسیر صحیح را به من نشان داده است.

 

3. اصلا سعی نمی‌‌کنند با کار واقعی مشتری‌شان آشنا شوند

می‌خواهم اعتراف کنم این یکی از بدترین عادت‌های تیم من بوده است. بی‌توجهی به محتوای سایت و کسب‌وکار مشتریان اشتباه بزرگی است. به‌خصوص تیم‌‌های دورکار با این مشکل روبه‌رو هستند، زیرا شناخت کاملی از مشتری ندارند. اگر کاملا با کار مشتری‌تان آشنا نباشید و ناآگاهانه برایش لینک بسازید، با ارائه محتوای گمراه‌کننده، مشتری‌تان را به‌ خطر می‌اندازید. همچنین کاربران غریبه که از سایت بازدید می‌کنند و سپس روی لینک مشتری شما کلیک می‌کنند را هم به‌ خطر می‌اندازید.

 

4. وقتی می‌دانند چیزی قابل بهتر شدن است، هیچ حرفی نمی‌زنند

می‌دانم خیلی از مدیران دوست ندارند کارمندانشان حرفی بزنند یا نظری بدهند، اما من عاشق این کار هستم، زیرا احتمال دارد کارمندانم مسائل را از زاویه‌ای دیگر ببینند و بتوانیم کارمان را بهتر انجام دهیم.

اگر در صفحه‌ای لینک می‌سازید و نتایج جستجو فرقی نمی‌کند، دوباره محتوا را بررسی کنید تا دلیل این اتفاق را پیدا کنید. اگر قالب دسترسی را در اختیارتان قرار داده‌اند؛ اما می‌بینید که نرخ واکنش‌ها بسیار کم است، از مشتری برای تغییر آن اجازه بگیرید و دوباره امتحانش کنید.

 

5. اصلا نمی‌خواهند چیزی خارج از حوزه تخصصی‌شان یاد بگیرند یا بدانند

من تصمیم گرفته بودم چیز بیشتری درباره سئو به لینک‌ سازهایم یاد ندهم. دلیل اصلی‌ام این بود که نمی‌خواستم با معیارهای مختلف گیج و سردرگم شوند. می‌خواستم خودشان به ‌عنوان کاربر نه به‌عنوان متخصص سئو، فرصت‌های موجود برای لینک‌ سازی را پیدا کنند.

خوشبختانه همه افراد خوبم از من می‌پرسند که چرا کاری را به یک روش خاص انجام می‌دهیم یا از من می‌خواهند واژه‌هایی که در حوزه سئو به آن برخورده‌اند را برایشان توضیح دهم. با این‌که می‌دانم سئو حوزه‌‌های تخصصی فراوانی دارد؛ اما می‌توانم مطالب زیادی را برایشان توضیح دهم تا همیشه مشتاق افزایش دانششان در این حوزه باشند.

پارسال دوره‌ مبتدی آموزش سئو برای گروهی برگزار کردم که هیچ‌ چیزی درباره آن نمی‌دانستند و چند نفر قبل از شروع جلسه سوال‌هایی درباره افزونه‌های وردپرس پرسیدند که من هم چیز زیادی درباره‌اش نمی‌دانستم. جستجو کردن درباره این موضوع جدید لذت خاصی برایم داشت.

 

6. اگر اشتباه کنند، سعی می‌کنند پنهانش کنند

این یکی از بزرگ‌ترین نقطه‌ضعف‌های من است. همه ما اشتباه می‌کنیم؛ اما اگر آن را نپذیریم، نمی‌توانیم بهتر شویم. یک بار وقتی برنامه‌نویسی می‌کردم سروری را به هم ریختم. واقعا ترسیده بودم؛ اما باید سراغ مسئول سرور می‌رفتم و ماجرا را برایش تعریف می‌کردم. همچنین یک‌بار به ‌خاطر پنهان‌کاری باعث شدم سایتی در گوگل مسدود شود.

وقتی نوبت به لینک‌ سازی می‌رسد، تیم من هر اشتباهی که تصور کنید را انجام داده است. افراد من:

  • فراموش کردند پایگاه داده‌مان را کنترل کنند تا اگر مشتری قبلا در سایت موردنظر آن‌ها لینکی گذاشته باشد، متوجه شوند.
  • بر سر ایمیل‌ها با وب‌مسترها درگیر شدند، زیرا افرادم را بدون دلیل اسپمر خوانده بودند.
  • لینک‌هایی ساخته بودند که آن‌قدر بد بودند که حذفشان کردم.
  • لینک‌هایی را در سایت‌های بدون رتبه قرار داده بودند.

همه ما موارد مشابه زیادی دیده‌ایم. خرابکاری واقعا خجالت‌آور است. اگر رئیس و مشتری خوبی داشته باشید که سرتان داد نزند، واقعا شانس آورده‌اید.

 

7. برای آگاه شدن از رویدادهای دنیای سئو به دیگران تکیه می‌کنند و خودشان تلاشی نمی‌کنند

شما به‌عنوان متخصص سئو باید از همه تغییرات، رویدادها، کارهای نتیجه‌بخش و بی‌نتیجه آگاه باشید. مثلا از این‌که:

  • گوگل تغییرهای بزرگی در الگوریتم‌هایش داده است.
  • تاکتیک‌های جدیدی به روش‌های لینک ‌سازی اضافه شده است.
  • جان مولر، یکی از مدیران ارشد گوگل در توییتر به یک سوال مهم پاسخ داده است.

زیبایی سئو در این است که هیچ‌وقت خسته‌کننده نمی‌شود. من اغلب برای کسب اطلاعات به توییتر مراجعه می‌کنم؛ اما سایت‌های معروف سئو را هم می‌خوانم و در روز با خیلی از همکارانم در صنعت صحبت می‌کنم.

سال‌ها پیش که ساختار خیلی مشخص‌تری برای روز کاری‌ام داشتم، همیشه صبح‌ها نیم‌ ساعت وقت می‌گذاشتم و رویدادهای مهم آن روز را بررسی می‌کردم.

نمی‌توانید منتظر شوید که مشتری ایمیلی به شما بزند و جریانی را تعریف کند یا همکارتان چند روز بعد ماجرایی را برایتان تعریف کنند.

یادتان باشد که سئو صنعتی واقعا جذاب است و شما عضوی از آن هستید، پس چرا بیشترین بهره را از آن نمی‌برید؟

برای آموزش سئو در دوره آنلاین مستر کلاس سئو شرکت کنید.

 
ژان بقوسیان بازدید : 22 یکشنبه 23 شهریور 1399 نظرات (0)

بعضی از مهارت‌ها برای موفقیت، مهارت‌هایی جانبی هستند. این مهارت‌ها مفید هستند؛ ولی بر میزان موفقیت یا شکست شما تاثیری ندارند. مهارت‌های دیگری وجود دارند که در رسیدن به بیش‌ترین توانایی‌ها، بسیار حیاتی هستند و اگر می‌خواهید به اهداف شغلی و مالی‌تان برسید، باید این مهارت‌ها را به بالاترین حد ممکن برسانید.
یکی از این مهارت‌های ضروری، توانایی مدیریت پروژه‌ها با ابعاد مختلف است. پروژه را می‌توان یک کار چند مرحله‌ای تعریف کرد، چیزی که هر روز در زندگی و کارتان با آن سروکار دارید. برای موفق شدن باید در مدیریت پروژه قوی باشید.

 

از دام هوشمندی بر حذر باشید

یکی از بزرگ‌ترین خطرات در مدیریت پروژه این است که احساس کنید همه چیزهای لازم، راجع به موضوع را می‌دانید. بسیاری از مردم از توانایی‌شان برای انجام چندین کار هم‌زمان یا پشت سرهم استفاده می‌کنند. آن‌ها در «دام هوشمندی کم‌کاران» گرفتار می‌شوند. آن‌ها از هوش خود استفاده می‌کنند تا به خود و دیگران نشان دهند چقدر بی‌پروا و توانا هستند. این افراد، در رده افراد نالایقِ نادان قرار می‌گیرند. نالایقِ نادان کسی است که نمی‌داند و نمی‌داند که نمی‌داند.

 

مهارتی اساسی در زندگی

مدیریت پروژه یک مهارت ضروری است و کاربردش فقط برای سازندگان سدهای هیدرو الکتریکی یا آسمان‌خراش‌های بزرگ نیست. هر بار که برای خرید وارد سوپرمارکت می‌شوید درگیر یک پروژه هستید. اگر فروشنده هستید، کار بر هر فرد برای تبدیل او به یک مشتری، یک پروژه است. حتی اگر می‌خواهید عصر با یک نفر بیرون بروید، در حال سازماندهی و برنامه‌ریزی یک پروژه هستید.
توانایی شما در سازماندهی و انجام موفقیت‌آمیز یک پروژه مهارتی ضروری برای موفقیت است. این هنر ضروری مدیریت و راهی برای چند برابر کردن توانایی‌ها و نتایج است. توانایی مدیریت انواع پروژه‌ها در افزایش اعتبارتان و کسب درآمد رویایی بسیار ضروری است.

 

در حرفه خود بهترین باشید

اغلب افراد می‌توانند تایپ کنند؛ اما تعداد کمی از آن‌ها می‌توانند بدون اشتباه هشتاد تا نود کلمه در دقیقه تایپ کنند. میلیون‌ها نفر می‌دانند چگونه با کامپیوتر کار کنند، اما عده کمی حرفه‌ای هستند و می‌توانند از حداکثر قابلیت‌های آن استفاده کنند و به اهدافشان برسند. فروشندگان زیادی وجود دارند؛ اما فقط 10 درصد آن‌ها، 80 درصد فروش و سود را از آنِ خود می‌کنند.
مدیریت پروژه نیز به همین صورت است. هرکسی می‌داند کارهای چند مرحله‌ای را چگونه انجام دهد؛ اما تعداد کمی حرفه‌ای هستند. اغلب افراد تا حدی منظم و کمی هم بی‌نظم هستند. این افراد در رسیدن از نقطه الف به نقطه ب وقت و هزینه زیادی صرف می‌کنند و مرتکب خطاهای بسیار زیادی می‌شوند. آن‌ها در زندگی پروژه‌ها را ماهرانه مدیریت نمی‌کنند، چرا که نمی‌دانند این توانایی‌ها چقدر در رسیدن به خواسته‌هایشان اهمیت دارد.
برای موفقیت در زندگی به «اهرم» نیاز دارید. شما به یاری دیگران نیازمندید. برای کسب دستاوردهای بزرگ و زندگی عالی، به کمک افراد بسیاری نیاز دارید. باید بتوانید فعالیت‌های افراد مختلف را به سمت هدفی مشخص جهت‌دهی کنید. اگر مهارت مدیریت پروژه را بهبود نبخشید، درگیر پروژه‌ها خواهید بود؛ ولی یکی از افراد گروه و نه هدایت‌کننده گروه خواهید بود.

 

برون‌سپاری و مدیریت پروژه

قدرت اقتصادی هر کشور، مدیون چیزهای زیادی است؛ اما یکی از مهم‌ترین موارد، تخصصی کردن کارها و تقسیم کار است. به عبارت دیگر به جای آن‌که همه‌کاره باشیم، باید متخصص باشیم و در انجام یک یا دو کار بسیار ماهر شویم و هر کار دیگر را به دیگران واگذار کنیم.
امروزه، یکی از پرطرفدارترین واژه‌ها در کسب‌وکار، برون‌سپاری است. به این معنی که به جای استخدام یا نصب تجهیزات در محل خودتان، عملیات شرکت را به سازمان دیگری که متخصص انجام آن کار است محول می‌کنید.
بسیاری از سازمان‌ها دریافته‌اند که این روش، ارزان‌تر از انجام کارهایی نظیر تهیه فهرست حقوقی، حسابداری، حمل‌ونقل کالا، تولید، مونتاژ، تحویل، توزیع و هزاران کار دیگر توسط خودشان است.

 

شما همواره در حال برون‌سپاری هستید

کل زندگی شما، فرایند برون‌سپاری است. چه بدانید یا نه شما دائما کارها و فعالیت‌های خود را به صدها بنگاه اقتصادی نظیر سوپرمارکت‌ها، رستوران‌ها، خشک‌شویی‌ها، تعویض روغنی‌ها و خیاطی‌ها می‌سپارید. لازم نیست انجام این کارها را خودتان بیاموزید. واگذاری کارها به افرادی که در آن تخصص دارند بسیار به صرفه‌تر و آسان‌تر است. آن‌ها کار را بهتر، سریع‌تر و با اشتباهات کمتری انجام می‌دهند. با برون‌سپاری، زمان بسیار بیشتری برای انجام کارهای تخصصی‌تر و پرسودتر به دست می‌آورید. این یکی از کلیدهای ساخت اهرمی است که استعدادها و توانایی‌های شما را چندین برابر می‌کند.

 

راز بهره‌وری بالا

در مدیریت پروژه به طور نظام‌مند و سازماندهی‌شده، کارهای مختلف را برون‌سپاری می‌کنید تا به هدفی مشخص برسید. شما با کنار هم قرار دادن توانایی‌ها و استعدادهای افراد مختلف برای رسیدن به هدفی مشخص، هم‌افزایی ایجاد می‌کنید. با کار گروهی توسط افرادی با استعدادهای متفاوت، می‌توان دستاوردهایی خارق‌العاده ایجاد کرد. توانایی شما در همسو کردن نیروها برای رسیدن به هدف مشترک، کلید پیشرفت در کار و زندگی است.
برای ایجاد حس همکاری در گروهی از افراد برای انجام کاری پیچیده، باید «هماهنگی» ایجاد کرد. یکی از مهم‌ترین کارهای شما، تلاش برای ایجاد هماهنگی در افرادی است که با شما یا برای شما کار می‌کنند.

 

مدیریت پروژه

مدیریت پروژه هنری است که مستلزم تفکر و آینده‌نگری است. هرگاه باید کار بزرگی انجام دهید، اولین گام این است که یک قلم و کاغذ بردارید و افکارتان را بنویسید. همان طور که می‌دانید، تمام مردان و زنان موفق، افکارشان را ثبت می‌کنند. آن‌ها قبل از شروع، موارد لازم را یادداشت می‌کنند. آن‌ها فهرست‌های اصلی و همچنین فهرست‌های فرعی تهیه می‌کنند. آن‌ها محاسبه می‌کنند. آن‌ها از قبل همه جزئیات یک پروژه را تحلیل می‌کنند و درباره تمام مراحل کار فکر می‌کنند و با این روش، باعث صرفه‌جویی در سرمایه و زمان می‌شوند. آن‌ها اغلب در چند ماه کارهایی انجام می‌دهند که افراد معمولی در چند سال قادر به انجام آن نیستند.

 

منضبط باشید

مدیریت پروژه مثل هر کار دیگری نیاز به تمرین و انضباط شخصی دارد. این امر به عزم راسخی نیاز دارد تا بدون فکر کاری را انجام ندهید. افراد زیادی به روش «پاسخ و واکنش» کار می‌کنند. آن‌ها به اتفاقات اطرافشان واکنش نشان می‌دهند و با توجه به احساس لحظه‌ای پاسخ می‌دهند. ناگهان کاری را شروع می‌کنند و به همان سرعت آن را رها می‌کنند. آن‌ها عجولانه قضاوت می‌کنند، بلافاصله تصمیم می‌گیرند و بدون تحلیل دقیق شرایط اقدام می‌کنند. این افراد مرتکب اشتباهات زیادی می‌شوند و از دید دیگران نالایق و بی‌نظم هستند. شما اینطور نباشید.
وقتی تصمیم بگیرید تا در مدیریت پروژه بهترین باشید، شروع به استفاده از فرایند نظام‌مندی می‌کنید که در ادامه برایتان شرح می‌دهم. توانایی انجام کارهای چند مرحله‌ای شما را قادر می‌سازد تا بر هر چیز دیگری مسلط شوید. یادگرفتن این روش سخت نیست.

 

با پروژه پایان‌یافته شروع کنید

اولین قدم در اجرای هر پروژه آن است که از هدف شروع کنیم و به عقب برگردیم. استفان کاوی می‌گوید: «کار را با در نظر گرفتن پایان آن، شروع کنید». دکتر روبرِتو آساگیولی پیشنهاد می‌کند که قبل برنامه‌ریزی یا سازمان‌دهی کاری، نتیجه یا خروجی ایده‌آل را روی کاغذ یا در ذهن خلق کنید.
رابِرت فِریتز، در کتاب «مسیری با کمترین مقاومت» بیان می‌کند که «قدرتمندترین اصل سازماندهی، تعهد به چشم‌اندازی از یک هدف واضح برای شما و دیگران است». دکتر چارلز گارفیلد، در تحقیقاتش بر کارمندان پربازده به این نتیجه رسید که نقطه شروع دستاوردهای بزرگ، توانایی فرد در تصور پایان مطلوب کارها است؛ یعنی نگاه کردن به هدف طوری که انگار به آن نائل شده‌ایم یا از هر جهت عالی انجام شده است. هر پروژه با تعریف دقیق شما از خواسته خود و تصور چگونگی پایان ایده‌آل کار آغاز می‌شود.

 

تک‌تک مراحل را سازماندهی کنید

وقتی هدف به وضوح مشخص شد، گام بعدی تهیه فهرستی از تمامی چیزهایی است که برای رسیدن به هدف و تکمیل پروژه لازم است.
در مدیریت پروژه دو روش برای تهیه فهرست وجود دارد. روش اول «روش ترتیبی» نامیده می‌شود. در این روش ترتیب مراحل مشخص می‌شود. برای آغاز مرحله دوم، باید مرحله اول تمام شده باشد و مراحل بعدی هم به همین طریق ادامه می‌یابد. این مرحله‌ها «فعالیت‌های وابسته» نامیده می‌شوند. هر فعالیت به تکمیل فعالیت قبلی وابسته است. این نکته‌ای کلیدی است که باید در مدیریت پروژه با هر اندازه‌ای به خاطر داشته باشید.
روش دوم تهیه فهرست فعالیت‌ها در مدیریت پروژه، «روش موازی» نامیده می‌شود. فعالیت‌هایی وجود دارند که می‌توانند به صورت همزمان و مجزا از دیگر فعالیت‌ها انجام شوند؛ مثلا در تهیه یک بروشور یا خبرنامه، می‌توان همزمان با تهیه متن تبلیغاتی، نوع کاغذ را انتخاب کرد یا عکس‌های لازم برای توضیح متن را جمع‌آوری کرد.
قانون «برنامه‌ریزی قبلی مناسب، مانع کارایی ضعیف می‌شود» بهره‌وری شما را به طرز چشمگیری افزایش می‌دهد.
وقتی هدفی در ذهن دارید و همه کارهای لازم برای رسیدن به هدف را در فهرستی به صورت ترتیبی یا موازی سازماندهی کرده‌اید، اکنون برای بخش اصلی مدیریت پروژه آماده‌اید. این کلید آینده کاری‌تان است. این فرایند «انتخاب و واگذاری» است.

 

انتخاب و واگذاری

برای انجام موفقیت‌آمیز پروژه‌های بزرگ‌تر، به افراد بیشتری نیاز است. توانایی انتخاب افراد مناسب و واگذاری موثر کارها به آنان، به اندازه هر عامل دیگر، در موفقیت یا شکست پروژه تأثیرگذار است. یک انتخاب اشتباه یا یک برداشت اشتباه در واگذاری امور، برای عدم پیشرفت پروژه، اتمام بودجه و یا حتی شکست پروژه کافی است.
مردان و زنان زیادی توانسته‌اند با قبول یک پروژه و انجام شایسته آن، در کارشان به سرعت پیشرفت کنند. دیگران ترفیع نگرفته‌اند؛ زیرا هنگامی‌که پروژه‌ای به آنان محول شده، آن را جدی نگرفته‌اند و نرسیدن به نتیجه مطلوب، اطمینان مافوقشان را نسبت به توانایی‌های آن‌ها از بین برده است. مدیریت پروژه موضوعی جدی است.

 

مسائل مدیریت پروژه

تقریبا تمام مشکلات کسب‌وکار، مشکلات مدیریتی هستند که به مدیریت پروژه بر می‌گردند. به همین دلیل هر مدیری که سر کار می‌آید، تمام افراد گروه را جایگزین می‌کند. مدیر جدید تشخیص می‌دهد که دلیل انجام نشدن کار آن است که فرد مسئول در بخش تولید، فروش، توزیع یا هر بخش دیگر، توانایی انجام کار را ندارد.
هنگامی‌که گروهتان را می‌سازید، قابلیت خود را به عنوان مدیر نشان می‌دهید. 95 درصد موفقیت کاری به توانایی انتخاب افراد مناسب برای کمک به شما بستگی دارد. اغلب مشکلات کسب‌وکار از آنجا ناشی می‌شود که کار را به افراد نالایق و نامناسب می‌سپارید.
وظیفه شما انتخاب بهترین افراد موجود برای انجام کار است. سابقه هر فرد را به دقت بررسی کنید. معرف‌ها را بررسی کنید. با افراد دیگر در مورد آن فعالیت مشورت کنید. درباره توانایی افراد برای انجام کار به بهترین شکل، به نظرات دیگران توجه کنید.
در انتخابتان دقیق باشید و در سپردن وظایف کلیدی به بهترین افراد، مُصِر باشید. این کار باعث صرفه‌جویی در زمان و کمتر شدن مشکلات می‌شود.
یک نکته کلیدی: اگر فهمیدید شخصی را اشتباه انتخاب کرده‌اید، کسی که کار را در زمان مورد نظر و باکیفیت مطلوب انجام نخواهد داد، به سرعت برای جایگزین کردن این شخص اقدام کنید. یک فرد ضعیف در گروه، می‌تواند موجب از دست رفتن تلاش‌های دیگران و تضعیف روحیه افراد خوب شود. یکی از مهم‌ترین مسئولیت‌های رهبر گروه، جابه‌جایی فردی است که کارش را درست انجام نمی‌دهد.

 

با واگذاری کارها ظرفیت خود را چند برابر کنید

پس از انتخاب افراد برای انجام قسمت‌های مختلف پروژه، نوبت به واگذاری کارها می‌رسد. مسئولیت‌های خاص هر فعالیت لازم برای انجام پروژه را به فرد خاصی واگذار کنید. برای پایان هر فعالیت و هر بخش آن مهلت تعیین کنید. برای هر فرد، کاری که باید انجام دهد، زمان انجام کار، معیارهای ارزیابی عملکرد و شکل نهایی پروژه بعد از اتمام کار را تشریح کنید. هیچ‌چیز را به شانس واگذار نکنید. هرچه افراد در مورد دلیل انجام کار و چگونگی آن بیشتر بدانند، کار خود را بهتر انجام می‌دهند.
وجود ابهام بزرگ‌ترین عامل شکست مدیریت پروژه است. به همین دلیل باید به ‌طور منظم با افراد گروه به صورت انفرادی یا گروهی جلسه داشته باشید. با گروه به طور منظم در تماس باشید و آن‌ها را مطلع نگه‌دارید. همیشه در حال رد و بدل بازخورد باشید. هر چه پروژه مهم‌تر باشد، نظارت شما باید بیشتر شود.

 

پروژه را ملموس سازید

همان طور که نوشتن افکار روی کاغذ، هنگام سازمان‌دهی پروژه برای خودتان مهم است، استفاده از وایت برد یا کاغذهای بزرگ هم در جلسات اعضای گروه مفید است. هرچه پروژه و مسیر دستیابی به هدف را ملموس‌تر و تصویری‌تر کنید، احتمال انجام شدن کارها طبق برنامه و معیارهای مورد نظر بیشتر می‌شود.
برای نظارت بر پروژه، پیشرفت کار افراد را نسبت به مهلت تعیین‌شده اندازه‌گیری کنید. نظارت شما بر پروژه، موجب پیشروی آن می‌شود. به جای اینکه فرض کنید همه چیز خوب پیش می‌رود انتظارات خود از افراد را بررسی کنید. یادتان باشد که قوانین مورفی توسط مدیران پروژه‌های مختلف ساخته شده است.

 

قوانین مورفی

شما با این قوانین آشنا هستید.
1. اگر امکان اشتباه وجود دارد، اشتباه پیش خواهد آمد.
2. بودجه هر چقدر زیاد باشد، باز هزینه بیشتر از انتظارتان خواهد شد.
3. هرچقدر زمان در نظر بگیرید، باز کار بیشتر از زمان تعیین‌شده طول می‌کشد.
4. از تمام چیزهایی که می‌تواند اشتباه شود، بدترین مورد در بدترین زمان ممکن و با بیش‌ترین هزینه، اتفاق خواهد افتاد.
البته برای قوانین مورفی یک تبصره وجود دارد: «مورفی آدم خوش‌بینی بود!»

 

مرحله محدودکننده را شناسایی کنید

در مدیریت پروژه، همیشه یک «رویداد بحرانی» یا «مرحله محدودکننده» وجود دارد. همین یک عامل، تعیین‌کننده سرعت اتمام پروژه است. این همان فعالیتی است که باید قطعا و مطابق معیار انجام شود تا پروژه با موفقیت تمام شود. شما شخصا باید مسئولیت این مرحله را بر عهده بگیرید و تمام حواستان را روی درست انجام شدن آن متمرکز ‌کنید. حتی اگر کل آن فعالیت یا بخشی از آن را محول کرده‌اید، مراقب انجام شدن آن فعالیت باشید.
شما می‌توانید از مدیریت پروژه برای باز کردن حساب، افزایش درآمد، دستیابی به سلامتی فیزیکی و تناسب اندام مناسب، رفتن به تعطیلات، برنامه‌ریزی مسافرت، شروع یک کسب‌و‌کار جدید، نوشتن یک کتاب، ترسیم یک نقاشی یا مسافرت دور دنیا با یک قایق، استفاده کنید.

 

کسب پیروزی

استفاده صحیح از تکنیک‌های مدیریت پروژه در کارتان، می‌تواند برای شما یک مزیت رقابتی ایجاد کند. مهارت‌های مدیریت پروژه شما را قادر می‌سازد تا در کار و زندگی با شتاب زیادی پیشرفت کنید و به جلو حرکت کنید. هرچند گام‌های مدیریت پروژه ساده‌ هستند؛ ولی مهارت مدیریت پروژه پیچیده است و در موفقیت شما نقشی حیاتی دارد.
توسعه مهارت‌های مدیریت پروژه شما را قادر می‌سازد کارهای بهتر و بزرگ‌تری را با مسئولیت‌های بیشتر و درآمد بالاتر به عهده بگیرید.
مدیریت پروژه مهارتی ضروری برای کسب درآمد رویایی است و با تمرین می‌توان آن را آموخت.

ژان بقوسیان بازدید : 31 چهارشنبه 19 شهریور 1399 نظرات (0)

در سرتاسر جهان، زنان کارآفرین هر روز نقش بزرگ‌تری در اقتصاد کشور خود ایفا می‌کنند.
در کشورهای ثروتمند، نرخ پایین رشد جمعیت به همراه پیر شدن جمعیت، دولت‌ها را به لزوم فعالیت اقتصادی زنان آگاه کرده است؛ زیرا نیمی از جمعیت آن‌ها را زنان تشکیل می‌دهند و محروم شدن اقتصاد از توانایی‌های این قشر ضررهای فراوانی در پی خواهد داشت.

در همین راستا دولت‌ها با اصلاح قوانین کار، تاسیس مراکز آموزشی و حمایت از زنان کارآفرین و شاغل، سعی کرده‌اند زمینه را برای ورود آن‌ها به بازار کار فراهم کنند. در ادامه مقاله حاضر، ویژگی‌های زنان کارآفرین موفق ذکر می‌شود.

 

۱. دیدگاه مثبت

دیدگاه مثبت عامل اصلی تبدیل ایده‌ها به برنامه‌های عملی و اجرای این برنامه‌ها است. نگاه مثبت به وضعیت، زمینه نوآوری و رفع مشکلات را فراهم می‌کند و انرژی درونی، آزاد می‌کند. کارآفرینی دشوار است و اگر دیدگاه‌های منفی بر ذهن سلطه داشته باشند با نخستین مانع تلاش‌ها متوقف می‌شود. همواره مراقب ذهن خود باشید و اجازه ندهید روحیه‌تان با افکار منفی تضعیف شود. واقع‌بینی ضروری است اما در نظر گرفتن موانع با نگاه صنفی داشتن بسیار تفاوت دارد. برای مثبت باقی ماندن زنان کارآفرین، اطرافیان خود را از بین افراد خوش‌بین انتخاب می‌کنند.

 

۲. غلبه بر موانع

بررسی‌های انجام شده نشان می‌دهد در ایالات متحده ۷۰ درصد شرکت‌های تازه تاسیس به علت ناتوانی مدیران آن‌ها در حل مشکلات سه سال نخست، منحل می‌شوند. این در حالی است که نرخ انحلال شرکت‌هایی که توسط زنان تاسیس شده‌اند کم‌تر از شرکت‌های دیگر است. زنان در اغلب موارد می‌توانند از موانع در جهت منافع شرکت استفاده کنند. زنان کارآفرین باید عادت کنند از هر مانعی که به وجود می‌آید پندی بگیرند. به تدریج مشاهده خواهند کرد مشکل آنقدرها که ابتدا تصور می‌شد بزرگ و منفی نبوده است.

 

۳. اعتمادبه‌نفس بالا

قدرتمند بودن و اعتمادبه‌نفس داشتن به معنای مخرب و جسور بودن نیست. بر عکس اعتمادبه‌نفس و قدرت به معنای سازندگی و حرکت در مسیر صحیح است. هنگامی که فرد تصویر ذهنی درست و مثبتی از خود دارد و مسئولیت‌پذیر است که روحیه کارآفرینی او قوی‌تر است و دیگران نیز با اعتماد و اطمینان بیشتری با وی همکاری می‌کنند. آمارها نشان می‌دهد در بین مردان و زنان کارآفرین به ترتیب ۴۵ و ۵۱ درصد آن‌ها از این ویژگی برخوردار هستند.

 

۴. حس کمک به دیگران

تحقیقات نشان می‌دهد زنان بیش از مردان با کمک به دیگران در آن‌ها نفوذ می‌کنند. اشتیاق به ایجاد تغییری مثبت در زندگی دیگران از مهم‌ترین ویژگی‌های زنان کارآفرین موفق است و انگیزه بالایی برای فعالیت‌های اقتصادی آن‌ها است. نظرسنجی‌های انجام شده در بین زنان کارآفرین نشان می‌دهد در بین انگیزه‌های مختلف نظیر کسب درآمد بالا، اثبات توانایی، استفاده از تحصیلات و… حس کمک به دیگران و ایجاد تغییر در زندگی آن‌ها عامل اصلی مهم‌تر در فعالیت اقتصادی زنان است.

 

۵. صداقت

مسلما برای موفقیت لازم نیست قربانی‌هایی را در مسیر حرکت از خود بر جا گذارید. برای قدم گذاشتن به پله بالاتر لازم نیست روی دوش دیگران قدم بگذارید. حس رقابت منفی در بین مردان بیش از زنان است. حرکت طبق قانون و پرهیز از اقدامات غیرصادقانه در بین کارآفرین‌های زن به ویژه در آسیا مشاهده می‌شود. همین عامل حس اعتماد دیگر شرکت‌ها را برمی‌انگیزد؛ زیرا همه مایلند با کسانی همکاری کنند که صادق و قابل اطمینان باشند. در ایالات متحده میزان همکاری شرکت‌ها با زنان کارآفرین طی یک دهه گذشته همه ساله ۱۰ درصد افزایش یافته است.

 

۶. توازن بین زندگی و کار

با آنکه زنان همواره مسئولیت زندگی شخصی و خانوادگی را به عهده دارند، آن دسته از آن‌ها که بین کار و زندگی خانوادگی توازن برقرار می‌کنند موفق‌تر هستند. زندگی متوازن ذهن را برای ایده‌های خلاق آماده می‌کند. در کشورهای عضو سازمان توسعه و همکاری اقتصادی که کشورهایی پیشرفته هستند، در آمارها مشخص شده آن دسته از زنان کارآفرین که به زندگی خانوادگی، دوستان، سلامتی و روح خود توجه بیشتری دارند، موفق‌تر هستند. ویژگی ششم به ویژه در مورد زنان مصداق دارد؛ زیرا آن‌ها در هر سطح شغلی که باشند بر خانواده بیش از مردان تاثیر می‌گذارند.

 

۷. هدفمندی

اهداف همان رویاها هستند که با برنامه عملی و شفاف تجهیز شده‌اند. اگر اهداف نوشته نشوند، دستیابی به اهداف ممکن نخواهد بود و در حد رویا و آرزو باقی می‌مانند. تحقیقات نشان می‌دهد زنانی که برای مدیریت شرکت و کسب‌وکار خود برنامه‌ای شفاف و مرحله‌بندی شده دارند موفق‌تر عمل می‌کنند. البته این ویژگی برای تمام کارآفرین‌ها مفید است؛ اما از آنجا که زنان وظایف خانوادگی گسترده‌تری دارند، برنامه‌ریزی به آن‌ها کمک می‌کند توازن لازم را بین کار و زندگی خانوادگی برقرار کنند.

 

۸. دقت

تشخیص خلا در بازار که می‌توان آن را از طریق کارآفرینی پر کرد اقدامی استراتژیک در هر برنامه برای کارآفرینی است. کشف نیازهایی که تاکنون پاسخ داده نشده‌اند یا به میزان لازم تامین نشده‌اند کلید تولید موفق است. زنان به علت ریزبینی و دقت بالای خود نسبت به مردان توانایی بالاتری در کشف این نیازها دارند. از سوی دیگر آمارها نشان می‌دهد تقریبا در تمام کشورها میزان مصرف زنان بیش از مردان است به همین دلیل آن‌ها نیازهای بازار را بهتر تشخیص می‌دهند و کالاهایی که تولید می‌کنند نیاز واقعی بازار است.

 

۹. آموزش

اغلب زنان کارآفرین شیوه‌های کاری خود را به جانشین‌هایشان فرا می‌دهند و نوعی انتقال تجربه در شرکت‌هایی که آن‌ها تاسیس می‌کنند، مشاهده می‌شود که بسیار بیشتر از وضعیتی است که در شرکت‌های تحت مالکیت مردان دیده می‌شود. همین ویژگی به آن‌ها کمک می‌کند همزمان از هم‌فکری دیگران استفاده کنند.

 

۱۰. نگاه بلندمدت

بالاترین شدت مقاومت قبل از شکست صورت می‌گیرد. احتیاط و آینده‌نگری جزء ویژگی‌های اصلی کارآفرین‌های زن است. به دلیل نگاه بلندمدت، سرسختی زنان در مواجهه با مشکلات بیشتر است. البته احتیاط باعث نمی‌شود زنان موفق جرئت برداشتن قدم بعدی را نداشته باشند. با آنکه در سرتاسر جهان تعداد زنان کارآفرین بسیار پایین‌تر از مردان است اما در شرایط برابر موفقیت آن‌ها بیشتر است.

با آنکه در اکثر کشورهای جهان قوانین برای حضور زنان در عرصه اقتصاد مناسب نیست و هنوز نسبت به توانایی زنان در کارآفرینی آن‌طور که باید اعتماد به وجود نیامده اما روند نقش‌آفرینی زنان در حوزه کارآفرینی روندی رو به رشد است.

در بین ۵۰۰ شرکت برتر آمریکا مدیر تنها ۱۰ شرکت زن هستند. واقعیت این است که هر چه سطح مسئولیت‌ها بالاتر می‌رود تعداد زنان کم‌تر می‌شود؛ اما به تدریج تعداد آن‌ها رو به افزایش است. در شرکت‌های کوچک و متوسط شاهد حضور زنان در شغل‌های رده بالا در حد مالکیت و مدیریت هستیم.

ژان بقوسیان بازدید : 34 سه شنبه 21 مرداد 1399 نظرات (0)

زبان بدن یک جریان ثابت و غیرلفظی ارتباطی است؛ بدون ادای یک کلمه (حتی بدون اینکه متوجه باشیم)، زبان بدن احساسات و افکار ما را نشان می‌دهد؛ مثلا بدون ردوبدل کردن یک حرف می‌توانید حدس بزنید که مسئول خدمات‌‌دهی چه حسی درباره شما (که مشتری هستید) دارد.

چند سال پیش، در دانشگاه معتبری تحقیقی در مورد چگونگی دریافت پیام مردم از یکدیگر انجام شد. این تحقیق نشان می‌دهد که:
50 درصد پیام‌هایی که ما از مردم دریافت می‌کنیم از زبان بدن آن‌ها است.
38 درصد پیام‌ها از لحن صدا است.
7 درصد پیام‌ها از کلماتی است که آن‌ها می‌گویند.

همه ما می‌توانیم زمان‌هایی را به یاد بیاوریم که دوست یا فرد مورد علاقه‌مان غمگین و ناراحت به نظر می‌رسد و وقتی از او می‌پرسیم چه اتفاقی افتاده با چشمانی اشک‌آلود و قیافه‌ای درهم به ما می‌گوید: «هیچی من خوبم». کاملا روشن است! اعمال ما بلندتر از صدای ما حرف می‌‌زنند و زبان بدن ما پیام‌هایی منتقل می‌کند که بیش از حرف‌هایی که می‌زنیم باورکردنی‌اند. توانایی شما در تعبیر صحیح زبان بدن مشتری و انتقال پیام بدن خود به شکلی که این مفهوم را القا کند: «من اینجا هستم که کمک کنم». یکی از کم‌هزینه‌ترین و قوی‌ترین مهارت‌هایی است که شما دارید.

 

1. چشم‌ در چشم

تماس چشمی قوی‌ترین مهارت زبان بدن است. آن را مهارت توجه می‌نامند، زیرا به مشتری نشان می‌دهد که شما علاقه‌مند و پذیرای سخنان او هستید. تماس چشمی به شما این امکان را می‌دهد که هم احساسات و هم سخنان مشتری را بشنوید. تماس چشمی با تمرکز ملایم بر چهره‌ مشتری برقرار می‌شود؛ برای مثال: لحظه‌ای که مشتری به شما مراجعه می‌کند، بدون توجه به اینکه مشغول چه کاری هستید، فورا تماس چشمی را با تمرکز بر کل چهره‌ او و نه فقط چشم او برقرار کنید. همچنان که مکالمه پیش می‌رود، گاه‌ به‌ گاه چشم از چهره‌ او برگیرید تا احساس نکند که به وی خیره شده‌اید.

 

2. حالت چهره

چهره مانند جعبه‌ اعلانات است که به همه می‌گوید که شما خوشحال، غمگین، هیجان‌زده و غیره هستید. اجازه ندهید که فشارهای روز در ابروان شما چین ایجاد کند یا چهره شما خسته، کم انرژی یا نگران به نظر بیاید. برای مشتری مهم نیست که روز شما مانند جهنم بوده است. از نظر آن‌ها این اولین ارتباط شما در روز است. قبل از اینکه شروع به صحبت کنید مطمئن شوید که حالت چهره‌ شما حالت مثبتی دارد. چهره‌ آرام و خوشایند در بیشتر اوقات ایده‌آل است. ولی وقتی مشتری‌ها ناراحت هستند شما لازم است که چهره‌ خود را با شرایط فکری آن‌ها مطابقت دهید.
داشتن چهره آرام و مطبوع در برخورد با همکاران به اندازه‌ مشتری‌ها اهمیت دارد. چنین چهره‌ای همکاران شما را تشویق می‌کند که برای مشورت، راهنمایی و گرفتن اطلاعات به شما مراجعه کنند.
دوستی می‌گفت؛ زمانی با مدیری کار می‌کردم که هر وقت سوالی از او می‌کردید، چروکی در بینی خود ایجاد می‌کرد. این حرکت او برای من این تعبیر را داشت که «اه، نه باز هم تویی با یک سوال مسخره دیگر!» و این حالت چهره او مرا از دریافت اطلاعات مورد نیاز از او بازمی‌داشت.

 

3. طرز قرار گرفتن بدن و حرکات آن

طرز ایستادن بدن، خصوصا حرکات بدن، انرژی و علاقه‌ شما را به سخنان مشتری نشان می‌دهد. با استفاده از سرنخ‌های زیر شما می‌توانید حدس بزنید که چه وقت مردم بی‌صبرانه مایلند که مکالمه با شما را پایان دهند:

به عقب تکیه زدن یا عقب رفتن
روی برگرداندن از شما
عقب رفتن از میز کار یا میز غذا
بستن کیف‌دستی خود در حالی‌ که شما هنوز مشغول صحبت هستید
مرتبا نگاه کردن به ساعت خود

کارهای زیر به مشتری نشان می‌دهد که شما به او گوش می‌دهید و علاقه‌مند به صحبت با او هستید:

با سر تصدیق کردن
یکی از راه‌های غیرلفظی برای اینکه به فردی نشان دهید که به سخنان او توجه دارید سر تکان دادن است. خصوصا در مواردی که مشتری مشغول توضیح جزئیات یک واقعه است و شما نمی‌خواهید که صحبت او را قطع کنید، اما مایلید که او متوجه شود سخنان او را دنبال می‌کنید. در بیشتر نقاط جهان تکان دادن سر به بالا و پایین نشانه «بله» و از چپ به راست نشانه «نه» است. همچنین درست است که سر تکان دادن (هر چند لحظه یک بار) مفهومش گوش فرا دادن است اما مرتبا و پشت سرهم سر تکان دادن علامت بی صبری است.

روبه‌روی مشتری قرار گرفتن
با چرخاندن کل بدن (نه فقط سر) به سمت مشتری، این پیام را به وی منتقل می‌کنید که او همه‌ توجه شما را به خود اختصاص داده است. اگر رویتان به سمت مشتری نباشد، او احساس خواهد کرد که چیزی حواس شما را پرت کرده است.

به جلو خم شدن
تنها به اندازه‌ به جلو خم شوید که فاصله فیزیکی با فرد رعایت شده و او حس کند به آنچه می‌گوید توجه دارید.

 

4. حرکات دست

تکان دادن دست در حال صحبت (حتی با تلفن) راه طبیعی بروز احساسات و زبان بدن شما است. بعضی‌ها گویی با دستانشان صحبت می‌کنند و به نظر می‌رسد که رهبری ارکستر را بر عهده دارند.
حرکت دست که همراه استفاده شی‌ باشد، شرایط فکری مشتری را برای شما روشن می‌کند. برای مثال:

گذاردن سرقلم و نهادن آن در جیب: این حرکت آمادگی شخصی را برای نتیجه‌گیری از یک جلسه یا یک مکالمه نشان می‌دهد.

بازی با انگشتان: این عمل بی‌صبری یا ناامیدی را نشان می‌دهد.

مداوما صدای نوک قلم را درآوردن (نوک قلم را به بیرون و به داخل فشار دادن): این عمل دو مفهوم مختلف دارد: با مشتری راحت نیست یا غرق در فکر است. به سایر علامت‌های زبان بدن مشتری توجه کنید تا بفهمید کدام یک از شرایط فوق حاکم است.

 

5. فاصله فیزیکی

فضای شخصی، فاصله‌ای بین شما و فرد دیگر است که در آن احساس راحتی می‌کنید. اگر فردی در برخورد با شما حریم خصوصی شما را در نظر نگیرد و زیاد به شما نزدیک شود، شما بدون هیچ فکری به طور خودکار عقب‌تر می‌روید.
اگر می‌بینید که مشتری‌ از شما فاصله می‌گیرند شاید به این دلیل است که تلاش می‌کنند فضای بیشتری برای خود داشته باشد. شما با ایجاد فضای مناسب ارتباط را آسان می‌کنید و اعتماد می‌آفرینید. بهترین فضای فاصله فیزیکی (120-60 سانتی‌متر) است.

 

تمیز بودن مهم است

قسمت دیگری از زبان بدن مربوط است به تمیز بودن. تمیز و منظم بودن از دو نظر نقش مهمی را بازی می‌کند.

ما چگونه به نظر می‌آییم
شکل ظاهری ما اثر زیادی روی مشتری می‌گذارد. دست‌ها و ناخن‌های کثیف، موهای نامرتب و بوی بد دهن و بدن همگی عوامل مهمی هستند. اگر ما هزینه رفع آن‌ها را نپردازیم، مشتری را از دست می‌دهیم.
مشتری‌های ما انتظار دارند که شکل ظاهری ما با شغلی که بدان مشغول هستیم متناسب باشد. وقتی که مکانیک اتومبیل هستید سعی نکنید که دست و انگشتان تمیزی داشته باشید زیرا مشتریان فکر می‌کنند که تا به حال کاپوت ماشینی را هم بالا نکشیده‌اید.

محیط کار ما چگونه به نظر می‌آید
تمیزی محیط کار ما خصوصا وقتی که مشتری به آن دسترسی دارد خیلی مهم است. «منطق مشتری» قواعد خاص خود را دارد. یکی از آن‌ها این است که مشتری آزاد است رابطه‌ای غیرمنطقی بین چیزها ایجاد کند. مثالی کلاسیک از «منطق مشتری» در محیط کار، اظهارات یک مدیر خط هوایی است که یک بار متوجه شد مسافران فکر می‌کنند که اگر رویه‌های روی صندلی هواپیما و نیز جلو آن کثیف باشد، مفهومش این است که نمی‌توان مطمئن بود که موتور هواپیما خوب سرویس شده باشد.
یک بار جلسه‌ای کاری با یک طراح مالی داشتم که قرار بود استخدامش کنم. در انتهای جلسه او پاهایش را روی هم انداخت و من متوجه سوراخی در کفش او شدم و فکر کردم این شلختگی علامت بدی است برای فردی که کارش ارتقای امور مالی است و بالاخره او را استخدام نکردم. تاثیری که این نکته بر من گذاشت مهم‌تر از این بود که فکر کنم آیا این تصمیم منصفانه بوده است یا خیر.

 

چیزهای کوچک معانی بزرگ دارد

کتابخانه یک دانشگاه تصمیم داشت که تحقیقی در ورد اثر کارهای ساده و خصوصی بر برداشت دانشجویان از خدمات دریافتی انجام دهد. آن‌ها مسئولان کتابخانه (که برای قرض گرفتن کتاب باید به آن‌ها مراجعه کرد) را به دو دسته تقسیم کردند. به گروه اول گفتند باید به دانشجویان در گرفتن کتاب کمک موثر بکنند بدون اینکه از مهارت‌های ارتباطی از قبیل تماس چشمی و لبخند استفاده کنند. از گروه دیگر خواستند از مهارت‌های ارتباطی استفاده کنند، از قبیل تماس چشمی یا صدا کردن نام‌ آن‌ها (که در کارت کتابخانه موجود است).
در انتها با مصاحبه‌ای که انجام شد دانشجویانی که فقط خدمات موثر دریافت کرده بودند و در مورد آن‌ها از مهارت‌های ارتباطی استفاده نشده بود اظهار کردند که خدمات بدی گرفته‌اند؛ ولی دسته دیگر که علاوه بر خدمات موثر، مهارت‌های ارتباطی هم در موردشان اعمال شده بود گفتند خدمات دریافتی آنان عالی بوده است. نکته مهم این است که شاید ما با زبان بدن کارهای کوچکی انجام دهیم اما مطمئن باشید همین کارهای به ظاهر ساده اغلب اثر زیادی برجای می‌گذارد.

ژان بقوسیان بازدید : 18 یکشنبه 19 مرداد 1399 نظرات (0)

اگر صاحب کسب‌وکار هستید و وب‌سایت دارید، در انتخاب هاست بسیار دقت کنید و هر هاستی را برای میزبانی وب‌سایت خود خریداری نکنید. هاست نامناسب می‌تواند ضربه مهلکی به کسب‌وکار آنلاین شما وارد کند و در مقابل، یک هاست خوب می‌تواند میزبانی خوبی برای سایت و کاربران شما باشد و همیشه حس رضایت را به شما و اعضای سایت منتقل کند. تمامی اتفاقات پشت صحنه سایت، سمت سرورها انجام می‌شود و این سرورها در هاستی هستند که شما آن را تهیه می‌کنید.

 

کار سرورها چیست؟

کاربری وارد یک فروشگاه آنلاین می‌شود و محصولی را انتخاب می‌کند. سپس روی دکمه سبد خرید کلیک می‌کند، مراحل خرید را انجام می‌دهد و کار تمام می‌شود. اگر از سمت سرور به این روند نگاه کنیم کار به این سادگی نیست. هر بخشی از سایت که توسط کاربر کلیک می‌شود به‌صورت یک درخواست به سرورها ارسال می‌شود. سرورها این درخواست را بررسی می‌کنند سپس پاسخ این درخواست را برای کاربر در صفحه مرورگر ارسال می‌کنند.

حالا تصور کنید در طول روز صدها، هزاران و میلیون‌ها درخواست برای سرور ارسال شود، اگر این سرورها ضعیف باشند ممکن است همیشه پاسخ درست را ارسال نکنند. برای همین است که بعضی از درخواست‌های ساده در برخی سایت‌ها گاهی خطا می‌دهند. با انتخاب هاست خوب، خیلی از خطاهای سمت سرور از بین می‌روند.

 

هاست خوب چه ویژگی‌هایی دارد؟

در ادامه 10 ویژگی برای خرید هاست خوب را مورد بررسی قرار دادیم. توجه داشته باشید هر کدام از مواردی که معرفی شده‌اند را با توجه به نیاز وب‌سایت‌تان مورد بررسی قرار دهید.

 

1. ظرفیت و حجم هاست

متناسب با ظرفیت اطلاعاتی که می‌خواهید در سایت قرار دهید، فضای هاست را مشحص کنید. بهتر است ظرفیت هاست را کمی بیشتر از نیاز در نظر بگیرید. مثلا اگر حجم سایت (عکس‌، صوت، ویدیو، فایل‌های PDF و…) شما 1 گیگ است، هاستی با ظرفیت 2 گیگ تهیه کنید.

 

2. پهنای باند

یکی از پارامترهای مهم در خرید هاست، پهنای باند است و اکثر شرکت‌های هاست، این مورد را در توضیحات پلن ارائه شده، می‌نویسند.

پهنای باند چیست؟

مقدار فضایی که هاست برای سایت شما در نظر می‌گیرد و به ازای هر بازدید، دانلود و آپلودی که روی وب‌سایت شما انجام می‌شود، از آن کسر می‌گردد. توجه داشته باشید پهنای باند به صورت‌ماهانه است و اول هر ماه، مقدارش به حالت اولیه بازگردانی می‌شود.  مثلا پهنای باند هاست خریداری شده 10 گیگ است. اگر هر بازدید (یعنی کاربر وارد یکی از صفحات سایت شما شود) را 1 مگابایت در نظر بگیریم بنابراین سایت شما می‌تواند میزبان 2000 بازید در ماه باشد. اگر پیش از پایان ماه، تعداد بازدیدکنندگان سایت از 2000 نفر عبور کند، سایت شما مسدود می‌شود و برای هیچ کاربری نمایش داده نمی‌شود چون پهنای باند آن به اتمام رسیده است.

 

بنابراین پهنای باند هاست‌ها را متناسب با تعداد بازدیدهای سایت خود بررسی کنید و اگر فعالیت سایت شما طوری است که کاربران اقدام به دانلود و آپلود می‌کنند، این موارد را هم در نظر بگیرید تا سایت شما به علت اتمام پهنای باند مسدود نشود.

 

 

3. افزودن چند دامنه و زیردامنه در هاست

اگر قصد دارید فعالیت خود را در چند سایت انجام دهید هاستی خریداری کنید که قابلیت اضافه کردن چند دامنه را داشته باشد. یعنی هاستی باشد که بتوانید روی آن چند دامنه (چند سایت با آدرس‌های متفاوت) اضافه کنید. همچنین بررسی کنید چند زیردامنه برای دامنه‌های اصلی می‌توان اضافه کرد. با توجه به نوع فعالیت شما، این اعداد می‌توانند بسیار مهم باشند.

دامنه چیست؟

دامنه همان نشانی اینترنتی سایت شما است. مثلا: modiresabz.com

زیردامنه چیست؟

نشانی اینترنتی که وابسته به دامنه اصلی است و می‌توان بخشی از سایت را روی آن پیاده‌سازی کرد. مثلا: blog.modiresabz.com

 

4. ساخت ایمیل در هاست

شما به‌عنوان مدیر سایت می‌توانید ایمیل‌های اختصاصی برای سایت خود بسازید و از طریق آن با کاربران و مشتریان خود در ارتباط باشید. مثلا آدرس سایت yourdomain.com را در نظر بگیرید؛ می‌توان ایمیل admin@yourdomain بسازید و آن را در سایت قرار دهید تا از طریق آن با شما در ارتباط باشند.

معمولا همه هاست‌ها این قابلیت را دارند؛ اما پیش از خرید هاست به این نکته توجه کنید که چند اکانت ایمیل می‌توانید برای یک دامنه بسازید و اینکه چه تعداد پیام می‌تواند ارسال و دریافت شود.

 

5. تعداد دیتابیس (بانک اطلاعاتی، پایگاه داده)

تعداد دیتابیس هم در خرید هاست خوب بسیار اهمیت دارد. معمولا شرکت‌های هاستینگ، تعداد دیتابیس (بانک اطلاعاتی، پایگاه داده) را در پلن‌های پیشنهادی می‌نویسند. با توجه به نوع فعالیت سایت شما، انتخاب تعداد دیتابیس می‌تواند متغیر باشد. هاست‌ها می‌توانند قابلیت ساخت یک یا چند دیتابیس را داشته باشند حتی در برخی پلن‌ها تعداد ساخت دیتابیس نامحدود است.

دیتابیس چیست؟

جداولی با ستون‌ها و ردیف‌های منظم که اطلاعات کاملی از وب‌سایت شما را در خود ذخیره می‌کنند و با توجه به درخواست‌هایی که می‌شود، اطلاعات لازم را می‌دهند. مثلا شما یک سایت فروشگاهی دارید که قسمت بالای سایت بخش جستجوی محصول است. کاربری عنوان یک محصول را جستجو می‌کند. مثلا آیفون 11. زمانی که این عبارت نوشته می‌شود، یک درخواست برای دیتابیس ارسال میشود. دیتابیس بررسی می‌کند و در میان جداولی که دارد جستجو می‌کند و آیفون 11 را پیدا می‌کند و اطلاعات مربوط به آیفون 11 را به ترتیب زیر در صفحه مرورگر به کاربر نمایش می‌دهد.

  • عنوان کامل محصول
  • عکس محصول
  • قیمت محصول
  • لینک خرید محصول

 

دیتابیس جزئیاتی فهرست‌وار از سایت شما را در خود ذخیره می‌کند و با توجه به هر درخواست می‌تواند اطلاعات کامل آن درخواست را برای شما ارسال کند.

 

6. پشتیبانی هاست

یکی از مهم‌ترین خدمات هاست خوب، پشتیبانی درست و دقیق است. پیش از خرید هاست بررسی کنید که موارد زیر جزء خدمات آن‌ها است یا خیر.

  • پشتیبانی 24 ساعته
  • بازه زمانی پاسخ‌گویی به مشکلات
  • چت آنلاین
  • شماره تماس جهت مشکلات ضروری
  • ایمیل پشتیبانی اختصاصی
  • سیستم تیکتینگ (پرسش و پاسخ از طریق سایت)

ممکن است سایت در زمان غیر کاری به مشکل بخورد یا مسدود شود؛ اما اگر هاست شما خدمات پشتیبانی خوبی داشته باشد، در هر وقت از شبانه‌روز می‌توانید مشکلات را  گزارش دهید تا در سریع‌ترین زمان آن را رفع کنند.

 

7. گرفتن بک‌آپ توسط هاست

گرفتن نسخه پشتیبان از سایت به‌صورت منظم باعث می‌شود هیچ‌وقت نگران خرابی سایت نباشید. ممکن است سایت شما را هک کنند، افزونه‌ اشتباه یا تنظیمات اشتباهی انجام دهید که بخش یا کل سایت شما پاک شود. اگر هاست مثلا روزانه از سایت شما بک‌آپ بگیرید به‌راحتی اطلاعات سایت را بازگردانی می‌کنید. یکی دیگر از ویژگی‌های یک هاست خوب ارائه خدمت بک‌آپ گیری منظم است. پس قبل از خرید هاست این مورد را به دقت بررسی کنید.

 

8. نسخه PHP هاست

اگر زبان برنامه‌نویسی سایت شما PHP است باید هاستی انتخاب کنید که بتوان نسخه PHP آن را تغییر داد چون کدهای زبان برنامه‌نویسی PHP دائما به‌روزرسانی می‌شوند و ساختار آن‌ها توسعه پیدا می‌کنند. بعضی از هاست‌ها به‌صورت پیش‌فرض همشه روی آخرین نسخه PHP هستند و امکان تغییر نسخه را به مدیریت سایت نمی‌دهند و برای تغییر آن باید درخواستی به شرکت هاست ارسال کنید. برخی هاست‌ها نیز امکان تغییر نسخه PHP را در پنل مدیریت هاست قرار می‌دهند و مدیریت سایت می‌تواند خودش اقدام به تغییر کند.

 

9. گواهی SSL رایگان

برخی هاست‌ها خدمات گواهی SSL رایگان روی برخی پلن‌ها دارند و می‌توانید پلنی انتخاب کنید که این امکان برایش فراهم باشد. زمانی‌که SSL روی هاست نصب شود، دامنه سایت با https بارگذاری می‌شود و اگر گواهی SSL نداشته باشد، دامنه سایت با http اجرا خواهد شد. توجه داشته باشید، سایت‌ها با پروتکل https دارای امنیت بیشتری نسبت به http هستند.

 

10. در دسترس بودن هاست (آپ‌تایم بودن هاست)

یکی از خدماتی که هاست‌ها در پلن‌های خود معرفی می‌کنند این است که وضعیت در دسترس بودن هاست ما 99 درصد است. برخی هاست‌ها این عدد را 99.9 درصد اعلام می‌کنند. یعنی سرورهای این‌ هاست‌ها همیشه فعال هستند و خیلی خیلی کم اتفاق می‌افتد که با مشکل مواجه شوند. همیشه پیش از خرید می‌توانید بیشتر تحقیق کنید و نظرات کاربران را در مورد شرکت هاست مورد نظر بررسی کنید.

 

بهترین هاست‌های داخلی

در ادامه 10 هاستی که خدمات خوبی ارائه می‌دهند را معرفی می‌کنیم. توجه داشته باشید این هاست‌ها پیشنهاد مدیر سبز نیستند و صرفا جهت معرفی است.

  1. میزبان‌فا
  2. ایران سرور
  3. نت‌افراز
  4. هاست ایران
  5. برتینا
  6. سرور پارس
  7. میهن وب‌هاست
  8. هاست دی‌ال
  9. سون‌هاست
  10. ماندگار وب

 

نویسنده: محمدرضا عابدینی

 منبع: سایت modiresabz.com

ژان بقوسیان بازدید : 34 یکشنبه 19 مرداد 1399 نظرات (0)

بازاریابی تلفنی  کار آسانی نیست. اغلب از بازاریابی حضوری بسیار سخت‌تر است. یکی از دلایل آن است که مشتری شما را نمی‌بیند حتی اگر مشتری شما را ملاقات نکند و نبیند، انتقال دادن تصویری حرفه‌ای از پشت تلفن برای موفقیت، نیازمند تلاش زیاد است. این ده نکته می‌تواند به شما کمک کند حرفه‌ای‌تر به نظر برسید و  بازاریابی تلفنی حرفه‌ای داشته باشید.

1. از هدفون استفاده کنید

گذاشتن هدفون عاملی روان‌شناختی برای آمادگی کاری است؛ زمان فعالیت رسیده است! استفاده از هدفون دست‌های شما را آزاد می‌گذارد، طوری که بتوانید راحت یادداشت بردارید. با یادداشت کردن اطلاعات مهم، بهتر می‌توانید تمام نکات مهم را مرور، خلاصه و پیگیری کنید.

وقتی قرار نیست برای نگه‌ داشتن گوشی تلفن بین گوشی و شانه‌تان تمرکز کنید، می‌توانید بر مشتری تمرکز کنید. در ضمن با استفاده از یک هدفون خستگی عضلات گردنتان را نیز کاهش می‌دهید و احتمال افتادن گوشی تلفن از دستتان کم‌تر می‌شود.

2. ایستاده صحبت کنید

آیا تا به‌ حال دقت کرده‌اید که چرا خواننده‌ها هنگام اجرای برنامه‌ همیشه می‌ایستند؟ این امر اتفاقی نیست. آن‌ها می‌دانند صدایشان زمانی که پرده دیافراگم تا نشود، با دامنه و قدرت بیشتری منتقل می‌شود.

از این راز خواننده‌ها برای مقتدرانه‌تر و با اعتماد‌به‌نفس‌تر به نظر رسیدن هنگام صحبت با مشتری در پشت تلفن استفاده کنید. صاف بایستید و انرژی و شور و هیجانتان را به بیرون سرازیر کنید.

3. یکنواخت صحبت نکنید

از صحبت کردن با تن صدای یکنواخت و کسل‌کننده خودداری کنید. اگرچه تن صدای شما آن چیزی است که صدای شما را می‌سازد، می‌توانید با کمی توجه به آن، ارتباط تلفنی‌تان را بهتر کنید. اطمینان حاصل کنید که تن صدایتان پیامی را که می‌خواهید، به شنونده منتقل می‌کند.

اگر خیلی آهسته صحبت کنید، عبارت «می‌توانید دوباره آن را تکرار کنید؟» را به‌ دفعات خواهید شنید. اگر خیلی بلند حرف بزنید، مشتری مجبور می‌شود گوشی تلفن را از خود دور کند. کمی بلندتر از حد معمول صحبت کنید. همین موضوع این حس را منتقل می‌کند که شما بسیار پر انرژی هستید.

اکثر فروشندگان سریع صحبت می‌کنند. قبل از قطع شدن تلفن از سوی مشتری، با شور و هیجان و علاقه نکات فروش را به گوش مشتری برسانید. آهسته صحبت کردن نیز همان‌قدر می‌تواند بد باشد.

4. کم‌تر حرف بزنید… بیشتر گوش دهید

هر چقدر بیشتر به صحبت‌های دیگران گوش دهید، اطلاعات بیشتری کسب می‌کنید. اگر فقط حرف بزنید و نخواهید به چیزی گوش کنید، چیزی دستگیرتان نخواهد شد.

با مطرح کردن یک یا دو سوال شروع کنید و بعد به طرف مقابل اجازه صحبت بدهید. طوری حرف بزنید که در جریان اطلاعات بیشتری درباره‌ مشتری، شرکت، نیازها، خواسته‌ها و اولویت‌های او قرار بگیرید. تنها با امکان صحبت دادن به مشتری می‌توانید این اطلاعات را به دست آورید و بهترین شیوه‌ پاسخ‌گویی به نیازها و برآوردن اولویت‌ها و ارزش‌های مشتری را کشف کنید. به‌ عنوان پاداش این رفتارتان، مشتری از اینکه چقدر شما باهوش و بامعلومات هستید، شگفت‌زده گوشی را می‌گذارد!

5. بدنتان را آماده کنید

برای اینکه در فروش تلفنی بهتر و موثرتر عمل کنید، چند تمرین ورزشی گرم‌کننده به‌ منظور آماده کردن بدنتان انجام دهید. قبل از برقراری اولین تماس تلفنی‌تان، ورزش‌های صورت را انجام دهید، به‌ این‌ ترتیب که عضلات صورتتان را منقبض و سپس رها سازید و دندان‌هایتان را چند بار به هم بفشارید و رها کنید. آهسته خمیازه بکشید تا عضلات گونه‌ها و پوست صورتتان را آماده کنید. چند بار گونه‌هایتان را پر از هوا و خالی کنید. با بالا بردن و پایین انداختن شانه‌ها، انقباض گردن و شانه‌ها را برطرف کنید. انجام چند تمرین کششی برای کل بدن نیز ایده‌ بدی نیست.

6. صدایتان را گرم کنید

برای آنکه صدای شما خوب و دلپذیر باشد باید آن را گرم کنید. زمزمه کردن تمرینی عالی برای تارهای صوتی است. قبل از برقراری اولین تماس تلفنی، کمی حرف بزنید؛ مثلا نقشه شام امشب را با همسرتان بکشید. از بچه‌ها بپرسید برای امروز چه نقشه‌ای دارند. با یک همکار کنار آب‌سردکن اداره گپ کوتاهی بزنید.

7. پیش از تماس تمرین کنید

هر فروشنده‌ای از تمرین نوشته‌های اصلی و مکالماتش قبل از برداشتن گوشی تلفن سود زیادی می‌برد. توصیه می‌کنم دست‌کم پانزده دقیقه قبل از هر جلسه تمرین کنید. تمرین را با صدای بلند انجام دهید از اینکه ممکن است همکارانتان شما را دست بیندازند، نگران نباشید؛ آن‌ها زمانی که نتیجه کارتان را در فروش ببینند دیگر نخواهند خندید. این مراحل را کامل تمرین کنید: مقدمه و جملات آغازکننده، نوشته‌ها و دیالوگ‌های جلب مشتری، پیگیری قرار ملاقات‌ها، نوشته‌های پیگیری و بستن قراردادها؛ تمام این موارد را تمرین کنید.

یک جلسه پیگیری تمرینی در پایان هر روز ترتیب دهید. از یک همکار، دوست یا سرپرست دلسوز بخواهید با شما در اجرای این تمرین همکاری کند. اگر زمانی را به‌ طور منظم برای بهبود مهارت‌های فروش تلفنی‌تان در نظر بگیرید، مطمئن باشید در مکالمه تلفنی نیز به‌ عنوان یک حرفه‌ای ماهر ظاهر شوید.

8. تلفن‌هایتان را دسته‌بندی کنید

به‌ منظور حداکثر تاثیر و اثربخشی بهینه، تلفن‌ها را دسته‌بندی کنید؛ برای مثال تمام تماس‌های جلب مشتری را در یک چارچوب زمانی -مثلا در دو ساعت اول صبح- بگیرید و سپس روزتان را با یک جلسه‌ اختصاص داده شده به انجام تلفن‌های پیگیری‌ دنبال کنید. دست‌کم ده تلفن مشابه را در یک ردیف قرار دهید و پشت سر هم انجام دهید. با تمرکز بر یک نوع، شما خودتان را بیشتر در منطقه مخصوص زمین‌ بازی قرار می‌دهید و بر مهارت‌ها و قدرت‌های مورد نیاز‌تان برای دست‌یابی به نتیجه‌ تلفنی موفق متمرکز می‌شوید. به‌ محض اینکه تماس‌ها را یک‌به‌یک علامت می‌زنید، متوجه می‌شوید با هر تماس نتایج بهتری کسب می‌کنید.

 9. صدای تماس‌هایتان را ضبط کنید

وقتی تماس‌ها را ضبط می‌کنید، نه‌ تنها یک نوار ضبط شده‌ ارزشمند از مکالمه‌ تلفنی‌تان ایجاد می‌کنید -موردی که بعدا هر وقت نیاز داشتید به آن مراجعه می‌کنید- بلکه ابزاری ارزشمند برای ارزیابی خودتان ایجاد می‌کنید. به این موارد دقت کنید: آیا خیلی سریع صحبت کردید؟ خیلی حرف زدید؟ آیا تهاجمی به نظر می‌رسیدید؟ به نظر آماده نبودید؟ طوری به خودتان گوش دهید که انگار یک مشتری گوش می‌دهد. با انجام این کار، روش‌هایی را کشف می‌کنید که با آن‌ها می‌توانید مهارت‌های فروش تلفنی را ارتقا دهید.

10. یادداشت کنید

یک بازاریاب تلفنی حرفه‌ای هیچ‌گاه بدون داشتن دفتر و قلم تماس‌ها را آغاز نمی‌کند. تمام نکات مهمی که مشتری می‌گوید را یادداشت کنید. خیلی زشت است که از مشتری سوالی بپرسید که قبلا آن را توضیح داده است یا نام و مشخصات او را مجددا بپرسید. یادداشت خلاصه صحبت‌های مخاطب هم تمرکز شما را افزایش می‌دهد و هم اعتماد مخاطب را جلب می‌کند. همچنین یادداشت کردن باعث می‌شود حرف مخاطب را مدام قطع نکنید. اگر وسط صحبت‌های او چیزی به ذهنتان رسید همان لحظه بیان نکنید، بلکه یادداشت کنید و در زمان مناسب به او بگویید.

نویسنده: ژان بقوسیان - آذر جوزی

 منبع:  modiresabz.com

ژان بقوسیان بازدید : 49 یکشنبه 12 مرداد 1399 نظرات (0)

گاهی دوستان می‌پرسند کدام سایت برگزاری وبینار این امکان را دارد که تمام شرکت‌کنندگان وب‌کم خودشان را روشن کنند. برخی می‌گویند: کیفیت فیلم وبینارهای من خوب نیست. این‌گونه سوالات نشان می‌دهد که تصور درستی از وبینار ندارند. در دنیای اینترنت سه نوع رویداد آنلاین داریم که هرکدام مزایا و معایب خود را دارد. خیلی‌ها فکر می‌کنند تمام این موارد وبینار هستند. بیایید ببینیم هرکدام از این سه رویداد دقیقا چه هستند و چه تفاوت‌هایی باهم دارند.

هر کدام از این سه مورد می‌تواند در رشد کسب‌وکار شما مفید باشد. بسته به فعالیت شما می‌توانید انتخاب کنید که از کدام مورد بیشتر استفاده کنید تا رشد سریع‌تری به کارتان بدهید. 

حتی بسیاری از سایت‌هایی که سرویس برگزاری وبینار معرفی می‌شوند، درواقع برای برگزاری وبینار طراحی نشده‌اند و کاربرد‌های دیگری دارند. پس بیایید به هرکدام از این سه نوع رویداد آنلاین بپردازیم.

 

1. جلسه آنلاین (Meeting)

این رویدادهای آنلاین و زنده معمولا با افراد کمی برگزار می‌شود و شاید تعداد شرکت‌کنندگان از تعداد انگشتان دست تا حداکثر حدود 50 نفر باشد. امنیت این رویدادها بسیار مهم است؛ چون شاید مطالب خصوصی و سری کسب‌و‌کار مطرح شود. همچنین شاید آموزش‌های خاصی ارائه شود که نباید در دسترس همه قرار بگیرد. این رویدادها طوری نیست که هرکسی بتواند شرکت کند و برگزارکننده با قرار دادن لینک خاصی که شاید با رمز عبوری همراه شده، اجازه دسترسی را برای افراد خاصی صادر می‌‌کند.

کاربرد جلسات آنلاین یا تماس‌های گروهی

برگزاری جلسات آنلاین بین اعضای شرکت
برگزاری جلسات آنلاین بین کارکنان شرکت و شرکت‌های دیگر
ارائه مشاوره خصوصی به مشتریان شما
آموزش‌های خصوصی و نیمه‌خصوصی
جلسات پرسش و پاسخ

 

در این رویدادها شرکت‌کنندگان معمولا تعامل زیادی با همدیگر دارند. کافی نیست امکان چت یا نوشتن متن را فراهم کنید، بلکه شرکت‌کنندگان باید بتوانند به کمک میکروفن و وب‌کم خود با کامپیوتر یا دوربین و میکروفن موبایل وارد جلسه شوند و مطالب خود را به اشتراک بگذارند.

نمونه‌هایی از سرویس‌هایی که برای Meeting یا جلسه طراحی شده، Google Meet، Zoom و Google Duo هستند.

 

2. وبینار (Webinar)

وبینارها معمولا با تعداد بیشتری از شرکت‌کنندگان برگزار می‌شود. در این رویدادها هم می‌توانیم دسترسی را محدود کنیم تا فقط کسانی که مد نظر ما هستند در آن شرکت کنند.

وبینارها شبیه جلسات آنلاین نیستند که همه شرکت‌کنندگان بتوانند از طریق وب‌کم و میکروفن تعامل داشته باشند. این رویدادها بیشتر شبیه همایش‌ها هستند که یک نفر سخنرانی می‌‌کند و بقیه شنونده هستند.

در حالت معمول شرکت‌کنندگان نمی‌‌توانند وب‌کم و میکروفن خود را فعال کنند، مگر آنکه برگزارکننده این دسترسی را به آن‌ها بدهد. پس در وبینار، شرکت‌کنندگان بیشتر بیننده و شنونده هستند و اگر سوالی داشته باشند می‌توانند از طریق چت بپرسند. بیشترین کاربرد وبینارها آموزش و همین‌طور فروش محصولات و خدمات است.

رایج‌ترین نوع وبینار آن است که مدرس یا سخنران یک فایل پاورپوینت را به نمایش می‌‌گذارد. همچنین مدرس با فعال کردن وب‌کم خود می‌تواند تصویر خود را هم نمایش بدهد. ولی نکته مهم آن است که سرویس‌های وبیناری برای انتقال ویدیوی باکیفیت از وب‌کم طراحی نشده‌اند.

شاید شما این موضوع را نمی‌دانید ولی مثلا کیفیت تصویر وب‌کم که سایت Clickmeeting می‌تواند منتقل کند فقط 640 در 480 پیکسل  است که کیفیت بسیار پایینی است؛ البته آن هم اگر عضویت Webinars Pro را تهیه کرده باشید. شما حتی اگر گران‌ترین وب‌کم‌ها را تهیه کنید نمی‌توانید کیفیت تصویر خودتان را بهتر کنید. وقتی فیلم رکورد شده را ببینید شاید کاملا ناامید شوید. این موضوع کاملا طبیعی است زیر کلیک‌میتینگ برای برگزاری وبینار ساخته شده است و نه انتقال تصاویر ویدویی باکیفیت. شما نباید وب‌کم را تمام‌صفحه کنید و با مخاطب صحبت کنید؛ بلکه باید پاورپوینت یا صفحه کامپیوتر خود را به اشتراک بگذارید. در این حالت کیفیت تصویر HD یا 1280 در 720 پیکسل خواهد بود که کاملا قابل قبول است.

 

کاربرد وبینار

سخنرانی برای عده‌ای خاص
ارائه آموزش تخصصی
معرفی آنلاین محصول یا خدمت

 

بسیاری از مدرس‌ها ترجیح می‌دهند برای کلاس‌های خودشان از وبینار استفاده کنند، چون سرعت آپلود کمی نیاز است و اگر سرعت آپلود شما حدود 2Mb/s باشد، بدون مشکل می‌توانید وبینار برگزار کنید. وبینارها ابزاری عالی هستند. تنها نکته منفی آن است که شاید کمی خسته‌کننده باشد و همین که کیفیت تصویر نسبتا پایین است شاید حس فوق‌العاده‌‌ای به شرکت‌کننده ندهد.

نمونه‌هایی از سرویس‌هایی که برای  Webinar طراحی شده Clickmeeting، WebinarJam، GotoWebinar و … هستند.

اگر به برگزاری وبینار علاقه دارید در دوره آنلاین «برگزاری وبینار و کلاس آنلاین» شرکت کنید.

 

3. وبکست‌ (Webcast)

وبکست‌ها جذاب‌تر و سرگرم‌کننده‌تر هستند. دلیلش آن است که به‌جای نمایش پاورپوینت و صوت مدرس یا سخنران، بیشتر شبیه برنامه‌های زنده تلویزیونی هستند. در این رویدادها تعداد شرکت‌کنندگان می‌‌توانند خیلی بیشتر باشد و حتی به چند هزار نفر برسد.

در حالت رایج هرکسی می‌‌تواند بدون ثبت‌نام به وبکست شما دسترسی داشته باشد. البته می‌توانید با روش‌هایی محدودیت ایجاد کنید تا فقط افراد مورد نظر شما در رویداد شرکت‌ کنند.

سایت‌هایی مثل یوتیوب، فیس‌بوک، آپارات، اینستاگرام و … امکان برگزاری وبکست را به‌صورت رایگان فراهم کرده‌اند. البته پخش زنده وبکست به سادگی برگزاری وبینار نیست که یک دکمه‌ای زده شود و برنامه شروع شود. برای برگزاری وبکست باید با روش‌های استریمینگ از موبایل و کامپیوتر آشنا شوید.

در واقع لایو اینستاگرام هم نمونه‌ای از وبکست یا لایو استریم است.

 

اگر تعداد شرکت‌کننده‌های وبکست چند هزار نفر باشند، معمولا برگزارکننده تصمیم می‌گیرد که امکان چت گروهی وجود نداشته باشد. در این حالت شاید مدرس از شرکت‌کنندگان بخواهد سوالات و نظرات خود را به یک رسانه خاص مثل واتزاپ بفرستند.

به‌طور خلاصه وبکست‌ها بیشتر توسط افراد و مدرسان حرفه‌ای‌تر استفاده می‌شود و برگزاری آن نیاز به هماهنگی بیشتر و امکاناتی مثل دوربین و … دارد.

 

برگزاری وبکست

ژان بقوسیان بازدید : 52 یکشنبه 12 مرداد 1399 نظرات (0)

در دنیای امروز برگزاری کلاس‌ها و برنامه‌های آنلاین روز به روز رایج‌تر می‌شود. وقتی مردم برنامه‌های آنلاین زیادی می‌بینند، توقع آن‌ها بالاتر می‌رود و دوست دارند آموزش‌ها و برنامه‌های باکیفیت ببینند. یکی از روش‌های برگزاری کلاس یا برنامه آنلاین زنده، استفاده از «وبکست» است.

وبکست ترکیب دو واژه Web+Cast است که به معنی پخش از طریق وب یا همان اینترنت است. البته وبکست فقط مخصوص مدرس‌ها نیست. مثلا افرادی در دنیا وجود دارند که به بررسی محصولات جدید می‌پردازند و از طریق پخش زنده برنامه خود کسب درآمد می‌کنند.

اگر می‌خواهید تفاوت وبینار و وبکست را بدانید لطفا مقاله «تفاوت جلسه آنلاین، وبینار و وبکست» را مطالعه کنید.

 

Streaming چیست؟

استریمینگ به معنی ارسال تصویر و صوت از طریق اینترنت است. این ارسال می‌تواند لایو یا زنده باشد. همچنین می‌توان فیلم‌های ضبط شده را استریم کرد. سایت‌هایی مثل فیلیمو و نماوا نمونه‌هایی از استریمینگ فیلم هستند که زنده نیست و فیلم‌ها قبلا ضبط شده است.

استریمینگ همچنین می‌تواند زنده باشد؛ یعنی در همان لحظه که صحبت می‌کنیم ویدیوی ما منتقل و پخش شود.

مزیت استریمینگ آن است که یک فیلم به قطعات بسیار کوچکی تقسیم می‌شود، سپس ارسال می‌شود و پس از پخش از دستگاه مقصد که احتمالا کامپیوتر یا موبایل است پاک می‌شود.

 

وبکست چیست؟

وبکست هم درواقع همان استریمینگ است که در آن می‌توانیم تصویر و صوت خودمان و همچنین فیلم‌های ضبط‌شده و تصویر کامپیوتر و … را به صورت زنده پخش کنیم. یکی از جدیدترین اتفاقات در صنعت آموزش و به خصوص با شیوع ویروس کرونا، حرکت مدرس‌ها از وبینارهای پاورپوینت و صوت به آموزش‌های آنلاینی است که امکان نمایش تصویر شما با یک یا چند دوربین، پاورپوینت، صفحه دسکتاپ و … وجود دارد.

برنامه‌های زنده تلویزیونی که شامل چند دوربین، زیرنویس، تبلیغات وسط برنامه و … اگر از طریق اینترنت ارسال شود و مخاطبان از طریق سایت یا نرم‌افزاری آن را ببینند، درواقع «وبکست» است.

 

در «وبکست» می‌توانید:

تصویر خودتان را با کیفیتی بسیار عالی و از طریق دوربین حرفه‌ای یا دوربین موبایل منتقل کنید.
کیفیت پخش می‌تواند حتی FullHD باشد و معادل فیلم‌های سینمایی باشد.
وسط آموزش می‌توانید تبلیغ پخش کنید یا تیزری که از پیش ضبط شده را نمایش دهید.
امکان پخش با چند دوربین وجود دارد و می‌توانید تصویر خودتان را گاهی از نمای نزدیک و گاهی از نمای دور پخش کنید.
امکان استفاده از تصویر در تصویر برای تنوع بیشتر آموزش
افزودن نوشته و عنوان روی تصویر شما وجود دارد؛ دقیقا مثل برنامه‌های خبری زنده و مستندها

 

کاربرد وبکست برای مدرسان چیست؟

1. برگزاری کلاس‌های آنلاین باکیفیت
2. پخش زنده همایش‌ها و کلاس‌های حضوری
3. تدوین همزمان فیلم همایش یا کارگاه

 

فرایند برگزاری وبکست چگونه است؟

فرایند برگزاری وبکست به سه بخش تقسیم می‌شود.

1. ورودی‌ها

ابتدا لازم است ورودی‌های خود را مشخص کنیم. در برنامه زنده قصد داریم از چه ورودی‌هایی استفاده کنیم. دوربین عکاسی، دوربین فیلم‌برداری، دوربین موبایل، میکروفن، صفحه کامپیوتر، صفحه موبایل و … مثال‌هایی از ورودی‌هایی هستند که می‌توانیم در وبکست خود استفاده کنیم و به آموزش زنده خودمان تنوع ببخشیم.

 

2. تدوین

تمام این ورودی‌ها باید وارد یک سیستم تدوین شوند. این سیستم تدوین می‌تواند یک کامپیوتر و نرم‌افزار مناسب باشد. البته تجهیزات سخت‌افزاری گران‌قیمتی وجود دارند که به کمک آن‌ها می‌توان به تدوین همزمان پرداخت و دیگر نیازی به کامپیوتر نباشد.

 

تدوین همزمان چیست؟

فرایند تولید ویدیو سه مرحله دارد. مرحله پیش‌تولید، تولید و پس‌تولید. در مرحله پیش‌تولید (Pre Production) تمام برنامه‌ریزی‌ها، آماده‌سازی تجهیزات لازم، انتخاب محل فیلم‌برداری و … مشخص می‌شود. مرحله تولید (Production) مرحله‌ای است که دوربین‌ها روشن می‌شود و تصویربرداری و صدابرداری آغاز می‌شود. در مرحله پس‌تولید (Post Production) کار تدوین و ویرایش فیلم انجام می‌شود و خروجی نهایی ساخته می‌شود.

اگر مراحل تولید و پس‌تولید همزمان شوند، به این کار تدوین همزمان می‌گوییم؛ یعنی همزمان با تصویربرداری، کار تدوین و ویرایش هم انجام می‌شود و پس از پایان برنامه فیلم نهایی ویرایش شده آماده است و می‌توان آن را عرضه کرد.

 

در تدوین همزمان چه کارهایی انجام می‌دهیم؟

در مرحله تدوین همزمان هر لحظه انتخاب می‌کنیم که کدامیک از ورودی‌هایی که داریم پخش شود. فرض کنید بازی فوتبالی در حال پخش است. این بازی توسط 8 دوربین فیلم‌برداری می‌شود و به سیستم تدوین همزمان نیز ارسال می‌شود. شما باید در هر لحظه انتخاب کنید که تصویر کدام دوربین برای بینندگان پخش شود تا بازی جذاب‌تر دیده شود. البته در تدوین همزمان علاوه بر انتخاب دوربین یا تصویر ورودی، می‌توانیم نوشته‌، زیرنویس، لوگو یا … را هم به تصویر خروجی اضافه کنیم.

 

نرم‌افزارهای تدوین همزمان و برگزاری وبکست

نرم‌افزارهای زیادی وجود دارد که توسط آن‌ها می‌‌توانید تدوین همزمان و پخش زنده وبکست را انجام بدهید. چند نمونه از نرم‌افزارهای رایج‌ تدوین همزمان و وبکست توسط کامپیوتر:

1. OBS Studio
2. Streamlabs OBS
3. XSplit
4. Wirecast
5. vMix
6. Nvidia Shadowplay
7. Lightstream

نرم‌افزارهای پخش زنده

نرم‌افزار OBS متن‌باز است و به‌صورت کاملا رایگان از سایت obsproject.com قابل دانلود است. اگر مبتدی هستید و تازه می‌خواهید وارد حوزه برگزاری وبکست شوید، شاید بهتر باشد کار خود را با این نرم‌افزار شروع کنید؛ البته امکانات خیلی کاملی ندارد ولی می‌تواند شروع خوبی برای شما باشد.

 

مشخصات کامپیوتر تدوین همزمان مناسب چیست؟

برای تدوین همزمان نیازی به کامپیوتر بسیار پیشرفته با مشخصات بالا ندارید!‌ اگر کامپیوتر یا لپ‌تاپ خود را در سه سال اخیر خریداری کرده‌اید به احتمال زیاد برای تدوین همزمان و وبکست مناسب است.

مشخصات کامپیوتر

مناسب

عالی

سیسیتم عامل Windows 10 Windows 10
پردازنده 2Ghz Dual-Core Processor Intel Core i7 Processor 3Ghz+
حافظه رم 2GB DDR3 8GB DDR4
هارد دیسک 7200 RPM Hard Drive (for recordings) Solid State Disk
کارت گرافیک DirectX 10.1 Compatible Dedicated Nvidia Card with 2GB+ Memory
رزولوشن تصویر 1280×720 1920×1080

 

3. خروجی‌ها

در فرایند وبکست باید خروجی‌های موردنظر را انتخاب کنیم. خروجی مرحله تدوین می‌تواند فیلمی باشد که روی هارددیسک کامپیوتر ذخیره می‌شود یا می‌تواند ارسال زنده برنامه به سایتی مثل آپارات یا … باشد. البته گزینه دیگر آن است که خروجی تصویر به پرده ویدیو پروژکتور ارسال شود.

در فرایند وبکستینگ می‌توانیم تمام خروجی‌ها را به‌ صورت همزمان هم داشته باشیم؛ یعنی فیلم نهایی روی کامپیوتر ذخیره شود، همان فیلم همزمان برای مخاطبان راه دور پخش شود و همین‌طور روی پرده نمایش یک سالن کنفرانس نمایش داده شود.

شما می‌توانید خروجی را به سایت‌های مثل آپارات، فیس‌بوک، یوتیوب، اینستاگرام و هر سایت دیگری بفرستید که از استریمینگ زنده پشتیبانی می‌کنند.

 

فرایند برگزاری وبکست

 

فرایند برگزاری وبکست به‌طور خلاصه

پس برای برگزاری وبکست کافی است ورودی‌های موردنظر را انتخاب کنیم، تمام این ورودی‌ها را به یک سیستم تدوین همزمان بفرستیم که می‌تواند یک کامپیوتر و نرم‌افزار لازم باشد. در نهایت در تنظیمات نرم‌افزار تعریف کنیم که خروجی فیلم باید کجا پخش شود.

 

اتصالات و مبدل‌ها

واضح است برای اتصال ورودی‌ها به سیستم تدوین به مبدل‌ها و اتصالاتی نیاز داریم. مثلا نمی‌توان یک دوربین فیلم‌برداری حرفه‌ای را به صورت مستقیم به یک کامپیوتر وصل کرد. پس باید از مبدل‌ها، کابل‌ها و اتصالاتی استفاده کنیم که این امکان را برای ما فراهم می‌سازند.

کارت کپجر HDMI

کارت کپچر (Capture Card) چیست؟

کارت کپچر سخت‌افزار نسبتا کوچکی است که ویدیوی ورودی را دریافت می‌کند و خروجی USB می‌دهد که به کامپیوتر وصل می‌شود. فرض کنیم می‌خواهید در کلاس آنلاین یا وبکست خود به جای وب‌کم از دوربین حرفه‌ای استفاده کنید. کافی است با یک کابل HDMI خروجی دوربین را به ورودی کارت کپچر وصل کنید. سپس خروجی کارت کپچر را که به صورت USB است را به کامپیوتر وصل کنید. اغلب نرم‌افزارها و سایت‌ها، کارت کپچر را یک وب‌کم درنظر می‌گیرند. پس کافی است به سایت برگزاری وبینار بروید. خواهید دید در فهرست وب‌کم‌ها یک وب‌کم جدید اضافه شده که نامش نام همان کارت کپچر است.

در وبکستینگ حرفه‌ای کارت کپچر اهمیت بسیار زیادی دارد، زیرا به کمک آن می‌توانید از منبع تصویری را به کامپیوتر تدوین همزمان منتقل کنید تا در وبکست خود از آن استفاده کنید. کارت‌های کپچر یا داخلی هستند که درون کیس کامپیوتر نصب می‌شوند و یا خارجی هستند؛ همان‌طور که در تصویر بالا مشاهده می‌کنید.

 

اینترنت مناسب برای برگزاری وبکست

اگر بخواهیم خروجی را به صورت زنده پخش کنیم، به اینترنتی با سرعت آپلود مناسب نیاز داریم. اگر سرعت آپلود اینترنت ما کم باشد فرایند پخش با مشکل مواجه می‌شود و شاید مخاطبان با قطع و وصل شدن‌های متوالی مواجه شوند. پس لازم است از اینترنت پرسرعت استفاده شود. شاید بدترین نوع اینترنت برای برگزاری وبکست اینترنت خانگی ADSL باشد، زیرا این نوع اینترنت سرعت آپلود بسیار کمی نسبت به سرعت دانلود دارد. اغلب اینترنت‌های خانگی 16MB/S سرعت آپلودی معادل 1MB/S دارند که برای پخش برنامه زنده خیلی کم است.

 

چگونه می‌توانیم سرعت واقعی اینترنت خود را بدانیم؟

یکی از بهترین سایت‌ها برای اندازه‌گیری سرعت لحظه‌ای اینترنت شما speedtest.net است. البته این سایت اپلیکیشن موبایل هم دارد که با نصب آن روی گوشی می‌توانید در کمترین زمان، سرعت اینترنت خود را بسنجید.

سنجش سرعت اینترنت

سنجش سرعت اینترنت با سایت speedtest.net

برای پخش زنده و برگزاری وبکست سرعت آپلود حداقل بهتر است حدود 4Mb/S باشد. این سرعت به شما امکان پخش تصویر با کیفیت 720p را فراهم می‌کند.

 

چگونه با وبکست درآمد کسب کنیم؟

بازار وبکست در دنیا بسیار داغ است و افراد زیادی از این راه درآمد کسب می‌کنند. چند روش پیشنهادی برای کسب درآمد از وبکست:

1. وبکست‌ هفتگی بررسی محصول

افراد زیادی در دنیا با بررسی دقیق و مفصل محصولاتی که مرتبط با تخصص خودشان است درآمد کسب می‌کنند. آن‌ها اغلب برنامه‌ هفتگی زنده دارند و در این برنامه مثلا به بررسی یک دوربین عکاسی خاص می‌پردازند.

وبکست

اغلب این وبکست‌ها در یوتیوب پخش می‌شود. زیر ویدیو لینکی قرار دارد که مخاطب می‌تواند با کلیک بر آن، محصول بررسی شده را خریداری کند. برگزارکننده وبکست لینک همکاری فروش خود را قرار داده است و اگر کسی با کلیک بر آن لینک خریدی انجام دهد، سودی به حساب بررسی‌کننده محصول واریز می‌شود.

 

2. وبکست‌ آموزشی دارای اسپانسر

این گزینه نیز در جهان روز به روز رایج‌تر می‌شود. فرض کنیم آشپز خوبی هستید. شما وبکست هفتگی خود را آغاز می‌کنید و هر بار طریقه تهیه یک غذای خوشمزه را آموزش می‌دهید. وقتی تعداد مخاطبان شما زیاد شدند، شرکت‌های بزرگ حاضر می‌شوند اسپانسر شما شوند و مثلا فقط زیر ویدیوی پخش زنده نوشته شود این برنامه توسط شرکت … تهیه شده است.

وب‌کست دارای اسپانسر

یک راه دیگر آن است که اسپانسر ابزار و وسایلی در اختیار شما قرار می‌دهد و شما در برنامه زنده خود از آن‌‌ها استفاده می‌کنید. مثلا شرکت تولیدکننده ظروف غذایی تعدادی قابلمه در اختیار شما قرار می‌دهد که از آن در برنامه استفاده کنید و حتی تبلیغ کنید.

 

3. وبکست‌ آموزشی که نیاز به ثبت‌نام دارد

اگر مدرس هستید بدون شک یکی از بهترین راه‌های ارائه آموزش، برگزاری وبکست است. در این آموزش‌ها باید سعی کنید در محیطی زیبا و مناسب قرار بگیرید و شروع به ارائه آموزش کنید. بهترین گزینه آن است که آموزش‌های ماهانه منظم داشته باشید. کافی است یک موضوع را انتخاب کنید و هر ماه درباره آن موضوع یک وبکست مثلا یک‌ساعته داشته باشید.

آموزش از طریق وب‌کست

آموزش از طریق وبکست

حتی بهتر است ثبت‌نام یکجا انجام شود؛ یعنی اعلام کنید که یک آموزش یک‌ساله دارید که هر ماه یک جلسه آن به‌صورت زنده پخش می‌شود. مخاطبان پس از ثبت‌نام هر ماه می‌توانند در وبکست شما شرکت کنند و همچنین سوالات خودشان را بپرسند.

 

4. وبکست‌ جمع‌آوری اعانه

شاید فکر کنید این نوع وبکست‌ها برای امور خیریه انجام می‌شود. البته می‌تواند چنین باشد؛ ولی آیا می‌دانید در دنیا نوجوانانی وجود دارند که از این مدل استفاده می‌‌کنند و درآمدهای چندصد هزار دلاری در سال دارند؟

افراد زیادی وجود دارند که کار اصلی‌شان بازی‌ کردن است! آن‌ها به یک بازی معروف مثل فیفا مسلط می‌شوند، سپس بازی‌های خود را به‌صورت زنده پخش می‌کنند. زیر پخش زنده بازی یک دکمه قرار می‌دهند که بینندگان اگر از بازی شخص خوششان آمد یا ترفندی دیدند که برایشان جذاب بود، با کلیک بر آن دکمه مبلغ دلخواه خود را می‌پردازند. گاهی تعداد بینندگان یک بازی زنده آن‌قدر زیاد می‌شود که شخص بازی‌کننده مبلغ بسیار قایل‌توجهی به جیب می‌زند!

کسب درآمد از پخش زنده بازی

بعضی‌ها هم مثل این آقا حرفه‌ای‌تر و مدعی‌تر هستند. آن‌ها جلوی پرده سبز بازی می‌کنند و با یک دوربین حرفه‌ای تصویر خودشان را هم به پخش زنده بازی اضافه می‌کنند تا احساسات و هیجانات هم به خوبی منتقل شود!

 

5. وبکست‌ سرگرمی با هدف کسب درآمد از تعداد بازدید

بسیاری از سایت‌های پخش زنده مثل یوتیوب و آپارات این امکان را فراهم کرده‌اند که در سیستم کسب درآمد آن‌ها ثبت‌نام کنید و به ازای تعداد بازدیدهای ویدیوهای شما، درآمد کسب کنید.

معمولا تعداد بینندگان ویدیوهای زنده خیلی بیشتر است و از این روش می‌‌توان استفاده کرد تا درآمد کسب کرد. اگر از هرکدام از روش‌های قبل استفاده می‌کنید، باز هم می‌توانید به عنوان درآمد مکمل روی این روش حساب کنید. کافی است با یک جستجوی ساده شرایط ثبت‌نام و کسب درآمد از پلت‌فرم‌های ویدیویی را بررسی کنید.

 

برای آموزش وبکست لطفا بر عکس زیر کلیک کنید.

برگزاری وب کست

 

نویسنده: ژان بقوسیان، مجید موسوی

 منبع: مدیر سبز

ژان بقوسیان بازدید : 23 یکشنبه 08 تیر 1399 نظرات (0)

قیمت‌گذاری و اعلام قیمت به مشتری موضوع بسیار حساسی است. اگر در این زمینه حرفه‌ای‌تر شویم سودآوری کسب‌وکارمان افزایش می‌یابد. در این مقاله به ارائه چند نکته می‌پردازیم که نتیجه تحقیقات بازاریابی عصبی است.

 

توجیه قیمت در بازاریابی عصبی

وقتی به مشتری قیمتی را اعلام می‌کنیم باید بلافاصله آن را توجیه کنیم. اگر قیمت ما بیشتر از قیمت مرسوم است یا حتی کم‌تر است، توجیه قیمت باعث افزایش فروش می‌شود. توجیه قیمت حس خوبی در مشتری ایجاد می‌کند و همین حس می‌تواند احتمال خرید را افزایش دهد.

فرض کنید به یک عطرفروشی مراجعه می‌کنید و عطری را انتخاب می‌کنید، سپس فروشنده قیمتی را اعلام می‌کند که بیشتر از توقع شما است. او بلافاصله اضافه می‌کند: این عطر از اسانس خاصی گرفته شده که بسیار کمیاب است و مربوط به یک گیاه خاص است که سال‌ها به عنوان داروی گیاهی استفاده می‌شد و پادشاهان هزاران سال پیش برای داشتن حس آرامش از این گیاه استفاده می‌کردند.

با اینکه این توضیحات دلیل منطقی مستحکمی برای قیمت بالای عطر اراده نمی‌دهد ولی احساس خوبی را ایجاد می‌کند که با خرید این عطر می‌توانیم خاص باشیم.

اگر محصولی که می‌فروشیم ارزان‌تر از قیمت‌های رایج باشد باز به توجیه قیمت نیاز داریم. اگر یک لپ‌تاپ مناسب را با قیمت 5 میلیون تومان می‌فروشیم، همین قیمت پایین می‌تواند شک و تردید ایجاد کند و این ذهنیت را منتقل کند که مشکلی وجود دارد یا کیفیت آن پایین است؛ ولی اگر خریدار ببیند در حال تخلیه و بستن فروشگاه و تغییر شغل هستیم این قیمت پایین به نحوی قابل توجیه است.

شرکت دل گاهی لپ‌تاپ‌های خود را با قیمتی بسیار ارزان به فروش می‌رساند. هرگاه چنین فروش ویژه‌ای برگزار می‌شود دلیل آن اعلام می‌شود؛ مثلا گفته می‌شود که شرکت محصول جدیدی تولید کرده است و انبارها مملو از نمونه قبلی است و برای تخلیه سریع انبار و جایگزینی نمونه جدید، لپ‌تاپ قبلی با قیمت بسیار ارزان فروخته می‌شود.

 

تاثیر قیمت بر کیفیت ذهنی

در یک بیمارستان افرادی که سردرد داشتند را به دو گروه تقسیم کردند و به هر دو گروه همان قرص مُسَکن مشابه را دادند. به گروه اول گفته شد که این مسکن بسیار جدید و گران‌قیمت است و قیمت هر 2.5 دلار است و تاکید کردند که اگر قرص روی زمین بیفتد دیگر نمی‌توانند قرص جایگزین به آن‌ها بدهند.

 به گروه دوم گفته شد این قرص خیلی ارزان است و هر چند تا که بخواهند در اختیارشان قرار می‌گیرد. 85 درصد افراد گروه اول اعلام کردند که سردردشان خوب شده است؛ ولی فقط 61 درصد افراد گروه دوم چنین نظری داشتند!

بنابراین وقتی مشتری محصولات یا خدمات ما را گران‌قیمت و ارزشمند بداند حس بهتری نسبت به آن خواهد داشت. مدتی پیش برای تهیه یک میکروفن یقه‌ای به بازار مراجعه کردم و قیمت‌ محصول بسیار ارزان‌تر از عددی بود که تصور می‌کردم. پیش‌فرض من آن بود که میکروفنی با این قیمت کیفیت خوبی نخواهد داشت. دنبال میکروفن‌های گران‌تر بودم که پیدا نشد. وقتی برگشتم و کیفیت میکروفن را آزمایش کردم بسیار خوب و قابل‌قبول بود، ولی چون قیمت پایینی داشت در لحظه خرید حس خوبی ایجاد نمی‌کرد.

پیش‌فرض اغلب فروشندگان آن است که مشتری همواره به دنبال پایین‌ترین قیمت ممکن است ولی این موضوع همیشه درست نیست. البته افرادی وجود دارند که معیار خرید آن‌ها‌ فقط قیمت پایین باشد ولی چنین مشتریانی معمولا برای مدتی طولانی از ما خرید نخواهند کرد چون دیر یا زود فروشنده دیگری را خواهند یافت که کمی ارزان‌تر از ما می‌فروشد. مشتریانی که تنها دلیل خریدشان از ما قیمت ارزان است معمولا مشتریان سود‌آوری نیستند و باعث رشد کسب‌و‌کارمان نخواهند شد.

 

توجیه قیمت به صورت ملموس و تصویری

فقط موارد ملموس و تصویری توسط مغز قدیم جذب می‌شود. یکی از بهترین روش‌های ملموس توجیه قیمت آن است که خرید مشتری را با خریدی مقایسه کنیم که او به راحتی و بدون نگرانی آن را انجام می‌دهد. گاهی می‌توانیم قیمت محصول را با پول قبض تلفن، هزینه تاکسی، پول یک پیتزا و … مقایسه کنیم. نکته مهم آن است که مبلغ را با موردی مقایسه کنیم که مشتری به راحتی برای آن پول می‌پردازد؛ مثلا اغلب جوانان به پیتزا علاقه دارند و گاهی پیتزا می‌خورند. حال اگر بخواهیم یک کتاب به آن‌ها بفروشیم کافی است مبلغ کتاب را با پول یک پیتزا مقایسه کنیم.

 

تثبیت قیمت مرجع در ذهن

پروفسور دانیل کانمَن آزمایشی انجام داد و از شرکت‌کنندگان پرسید: چند درصد کشورهای آفریقایی عضو سازمان ملل هستند؟ نکته این آزمایش چه بود؟ از گروه اول پرسیده شد: آیا فکر می‌کنید پاسخ بیش از 10 درصد است یا کم‌تر از آن؟ میانگین پاسخ‌ها 25 درصد بود. از گروه دوم پرسیده شد: آیا فکر می‌کنید پاسخ بیش از 65 درصد است یا کم‌تر از آن؟ میانگین پاسخ‌ها 45 درصد بود. همان‌طور که احتمالا حدس زدید اعداد اعلام‌شده نزدیک به عدد مرجع اعلام‌شده در سوال بود.

اگر بخواهید برای گوشی آیفون خود یک قاب بخرید مبلغ 200 هزار تومان شاید بسیار زیاد و ناعادلانه به نظر برسد ولی اگر در حال خرید گوشی آیفون 10 میلیون تومانی هستید، قیمت 200 هزار تومان برای قاب می‌تواند بسیار ارزان به نظر برسد.

اغلب فروش‌های بزرگ با مذاکره به نتیجه می‌رسد و مذاکره‌کنندگان حرفه‌ای قیمت مرجع اولیه‌ای را اعلام می‌کنند تا در ذهن مشتری نقش ببندد.

 

کاربرد قیمت مرجع در فروش

قبل از ارائه قیمت اصلی محصول به اعداد و ارقام بزرگ‌تری اشاره کنید؛ مثلا نشان دهید که این خرید چقدر می‌تواند باعث صرفه‌جویی شود. فرض کنید می‌خواهید یک چاپگر بفروشید. اگر قبل از گفتن قیمت بتوانید نشان دهید که این چاپگر باعث یک میلیون تومان صرفه‌جویی در سال می‌شود، قیمت 800 هزار تومان بسیار ارزان و مناسب جلوه می‌کند.

 

برداشت مردم از قیمت

آیا حاضرید برای بیمه عمر و سرمایه‌گذاری 200 هزار تومان در سال بپردازید؟ بگذارید پیشنهاد را کمی تغییر دهیم. حاضرید روزی کم‌تر از 1000 تومان بپردازید، یعنی پول یک بربری در روز؟ پیشنهاد دوم برای خیلی از افراد بسیار ارزان و مناسب جلوه می‌کند، در صورتی که پیشنهاد اول شاید گران‌تر به نظر برسد. برداشت مردم از قیمت بسیار اهمیت دارد. ما به عنوان بازاریاب باید بتوانیم مناسب‌ترین پیشنهاد قیمت را ارائه دهیم که برای مشتری کاملا ملموس است و مناسب به نظر می‌رسد.

آیا همیشه بهتر است قیمت را به بازه‌های زمانی کوچک‌تر تقسیم کرده و سپس اعلام کنیم؟ پاسخ منفی است. گاهی وقتی به کسب‌و‌کارها خدماتی می‌فروشیم که به صورت اشتراک یا عضویت است بهتر است قیمت بزرگ‌تری را اعلام کنیم و تاکید کنیم که مثلا تا یک سال می‌توانند از این خدمات استفاده کنند. برای اغلب مدیران لذت‌بخش نیست که زیر تعهد پرداخت ماهیانه بروند؛ مثلا فرض کنید سیستم فکس اینترنتی می‌فروشید. اگر بگویید ماهی فقط 50 هزار تومان بپردازید شاید خیلی از مدیران استقبال نکنند چون تعهد ماهانه ایجاد می‌کند؛ ولی کافی است بگویید 600 هزار تومان بپردازید و یک سال از خدمات ما استفاده کنید و در صورت رضایت آن را برای یک سال دیگر تمدید کنید.

 

استفاده از قیمت‌های دقیق

در قیمت‌گذاری محصولات از قیمت‌های دقیق استفاده کنید. هیچ‌گاه قیمت محصولی را 20 هزار تومان قرار ندهید و تا آنجا که ممکن است به هیچ‌ وجه تخفیف ندهید. همین قیمت‌های دقیق معمولا باعث می‌شود توقع تخفیف کم‌تر شود. این موضوع را در سایت مدیرسبز آزمایش کردیم. وقتی قیمت یک سی‌دی آموزشی 15.000 تومان است، افرادی برای خرید محصول تماس تلفنی می‌گیرند توقع تخفیفی بسیار زیادی دارند. آن‌ها حتی درخواست 3000 تومان تخفیف می‌کنند؛ ولی وقتی قیمت همان محصول را به 14800 تومان کاهش می‌دهیم توقع تخفیف بسیار کم‌تر می‌شود. افراد شجاع گاهی درخواست 800 تومان تخفیف می‌دهند.

آیا توجه کردید که قیمت محصول را 200 تومان کاهش دادیم و بر خلاف تصور سود بیشتر شد؟ تخفیف‌های بی‌مورد یکی از بزرگ‌ترین هزینه‌ها هستند و با کاهش این مورد می‌توانید سود بیشتری کسب کنید.

قیمت‌های دقیق همچنین حس بهتری به مشتری انتقال می‌دهد. قیمت‌های غیر دقیق مانند 50 هزار تومان این ذهنیت را ایجاد می‌کند که برای قیمت‌گذاری هیچ محاسبه دقیقی انجام نشده و فروشنده سود بسیار زیادی می‌برد.

فرمول مشخصی برای خود تعریف کنید و قیمت‌گذاری را با آن فرمول انجام دهید تا هرگاه مشتری دلیل آن قیمت خاص را پرسید بتوانید برایش توضیح قانع‌کننده‌ای ارائه دهید.

 

تعداد صفرها

آزمایش جالبی در سایت مدیرسبز انجام داده‌ایم که مربوط به نوشتن قیمت محصولات در صفحه محصول است. قیمت‌ محصولات در ایران اغلب چندین صفر دارد؛ مثلا قیمت یک کتاب 90000 ریال است. وقتی قیمت‌ها را از ریال به تومان تبدیل می‌کنیم استقبال و خرید بیشتر می‌شود! همچنین وقتی به جای 9000 تومان می‌نویسیم «9 هزار تومان» باز فروش بیشتر می‌شود. وقتی می‌خواهید قیمت محصولی را به نمایش بگذارید از حداقل صفر ممکن استفاده کنید. وقتی می‌خواهید هدیه‌ای به محصول اضافه کنید صفرها را بنویسید؛ مثلا بنویسید ثبت‌نام کنندگان این همایش یک کتاب جدید به مبلغ 90000 ریال هدیه می‌گیرند. همچنین در نشان دادن هزینه‌هایی که شما می‌پردازید از صفر استفاده کنید؛ مثلا بنویسید: هزینه پست این کتاب 30000 ریال است که توسط ما پرداخته می‌شود!

 

نویسنده: ژان بقوسیان

 منبع: سایت modiresabz.com

ژان بقوسیان بازدید : 41 یکشنبه 08 تیر 1399 نظرات (0)

چگونه با بازاریابی عصبی فروش خود را افزایش دهیم؟

بازاریابی عصبی در دنیا مورد استقبال فراوانی قرار گرفته است. بازاریابی عصبی بازاریابی است که با توجه به عملکرد مغز و سیستم اعصاب بدن طراحی شده است. شرکت‌های بزرگ بودجه‌های زیادی برای تحقیقات بازاریابی و طراحی سیستم‌های نظرسنجی اختصاص می‌دهند. سپس بر مبنای اطلاعات ارائه‌ شده توسط مخاطبان، اقدام به طراحی و ساخت محصولات جدید می‌کنند. سپس اتفاق بسیار عجیبی می‌افتد. همان افرادی که خودشان در نظرسنجی معیارهای یک محصول ایده‌آل را تعریف کرده‌اند، حاضر به خرید محصول نیستند. آقای مالکولم گلادول در کتاب معروفش با نام «نقطه واژگونی» به این پدیده می‌پردازد. او توضیح می‌دهد که افراد مختلف هنگام ورود به کافی‌شاپ در نظرسنجی شرکت کردند که قهوه مورد‌ علاقه‌شان چه قهوه‌ای است. اغلب افرادی که در نظرسنجی اعلام کرده بودند به قهوه تلخ و غلیظ علاقه دارند، بعد از چند دقیقه در همان کافی‌شاپ قهوه خود را کاملا شیرین می‌کردند. بنابراین همیشه نمی‌توان به گفته‌های مشتریان اعتماد کرد. گاهی آن‌ها در مورد محصول نظراتی می‌دهند که با خریدهای خودشان تناقض دارد.

 

سه بخش اصلی مغز

همین موضوع ساده با توجه به ساختار مغز چگونه توضیح داده می‌شود؟ مغز سه بخش اساسی دارد که مغز جدید، مغز میانی و مغز قدیم نام دارند. مغز جدید معمولا انجام کارهای تحلیلی و پیچیده را بر عهده دارد. تصمیمات منطقی، آموزش و کارهای ارادی ما با این فرماندهی این بخش مغز انجام می‌شود.

مغز میانی بیشتر با موارد احساسی و همچنین حافظه درگیر است. مغز قدیم عهده‌دار فعالیت‌های اصلی ما برای بقا است؛ مثلا وقتی گرسنه می‌شویم مغز قدیم دستور می‌دهد که به این‌ مورد رسیدگی شود. همچنین فعالیت‌های مانند تنفس و … که برای ادامه حیات ضروری هستند توسط این بخش مغز مدیریت می‌شوند.

نکته بسیار جالب آن است که اغلب تصمیمات غیرارادی و پایه‌ای توسط مغز قدیم گرفته می‌شود. در بازاریابی عصبی دانشمندان به این نتیجه رسیده‌اند که اغلب تصمیمات خرید نیز توسط همین بخش مغز یعنی مغز قدیم انجام می‌شود. پس اگر با عملکرد مغز قدیم بیشتر آشنا شویم می‌توانیم عملیات بازاریابی را طراحی کنیم که تاثیرگذارتر باشد.

حال به این سوال برگردیم که چرا اغلب افرادی که ادعا می‌کنند قهوه تلخ و غلیظ دوست دارند، قهوه شیرین می‌خورند؟ دلیل آن است که وقتی مورد سوال قرار می‌گیریم معمولا از مغز جدید خود برای پاسخگویی استفاده می‌کنیم و سعی می‌کنیم بهترین و منطقی‌ترین جواب ممکن را ارائه دهیم؛ ولی وقتی در شرایط واقعی می‌خواهیم قهوه بخوریم، مغز قدیم تاثیر بیشتری بر عملکرد ما دارد!

 

ورود به مغز انسان

اگر مشتریان نیازهای واقعی خود را بر زبان نمی‌آورند و همواره نمی‌توان به گفته‌های آنان اعتماد کرد، پس راه‌حل چیست؟ در سال‌های اخیر دستگاه‌هایی با نام fMRI ساخته شده که انواع کوچک و قابل‌ حملی دارد که بر سر انسان نصب می‌شود و می‌تواند از مغز انسان عکس بگیرد. این دستگاه دریچه‌ای را برای ورود به مغز انسان باز کردند. دانشمندان و بازاریابان می‌توانند با بررسی عکس‌های مغر فردی که مثلا در حال تصمیم‌گیری خرید است به دیدگاه موثق‌تر و جدیدتری دست یابند.

اگر خیلی ساده بخواهیم نحوه کار این دستگاه‌ها را درک کنیم، کافی است بدانیم که وقتی قسمت خاصی از مغز تحریک می‌شود، معمولا خون با اکسیژن بیشتر به آن بخش مغز منتقل می‌شود. بنابراین دستگاه‌های fMRI با عکسی‌ که از مغز تهیه می‌کنند، می‌توانند نقاط تحریک شده را مشخص کنند.

بررسی الگوهای مختلف مغز حین انجام فعالیت‌های مختلف ما را به نتایج جالب و جدیدی سوق می‌دهد؛ مثلا از مغز افراد مختلف در حال پرداخت پول در فروشگاه عکس گرفته شده و الگوی به‌ دست آمده با الگوهای دیگر مقایسه شده و نتیجه این بود که الگوی به‌ دست آمده شباهت زیادی با عکس مغز وقتی که بدن در حال تحمل درد است دارد! بنابراین از این آزمایش به نتیجه بسیار جالبی می‌رسیم. فرد وقتی پول پرداخت می‌کند، در مغز، بخش درد تحریک می‌شود و پرداخت پول برای مشتری معمولا دردناک است حتی اگر مشتری این موضوع را بر زبان نیاورد!

بنابراین با انجام آزمایشات مختلف و فراوان به اطلاعاتی دست می‌یابیم که می‌تواند در بازاریابی و فروش بهتر محصولات و خدمات به ما کمک کند.

 

3 نکته مهم درباره مغز قدیم

همان‌طور که گفته شد اغلب تصمیمات خرید ما با مغز قدیم انجام می‌شود. پس بسیار مهم است که با عملکرد این بخش مغز بهتر آشنا شویم. هر بخش از سه بخش اصلی مغز بر بخش‌های دیگر تاثیرگذار است.

 

1. مغز قدیم با احساسات ترغیب می‌شود!

اغلب تصمیمات ما به‌ صورت احساسی گرفته می‌شوند و سپس با منطق توجیه می‌شوند. این جمله کلیشه‌ای در اغلب کتاب‌های بازاریابی موجود است. موضوع مهم‌تر آن است که احساسات ما تحت‌ تاثیر چه مواردی هستند؟ یک عامل مهم و تاثیرگذار اطلاعاتی است که توسط حواس پنجگانه ما وارد مغز می‌شود. شرکت‌های موفق سعی می‌کنند حواس مختلف شخص را در محصول و همین‌طور در بازاریابی خود لحاظ کنند؛ مثلا شرکت اپل حتی بر بسته‌بندی محصولات خود کار می‌کند تا بازکردن بسته محصول احساس خوشایندی بر مخاطب بگذارد؛ مثلا صدای باز شدن جعبه صدایی دلپذیر باشد. آزمایشات مختلفی در فروشگاه‌ها انجام شده و نتایج نشان می‌دهند که پخش یک موسیقی خاص بر تصمیمات خرید مشتریان تاثیر می‌گذارد حتی رایحه‌های مختلف باعث افزایش یا کاهش فروش می‌شوند؛ مثلا در یک لباس‌فروشی استفاده از بوی وانیل باعث دو برابر شدن فروش ماهانه شد! البته می‌توان به‌ طور مفصل درباره دلیل این امر صحبت کرد ولی اگر خیلی خلاصه بگوییم: هر عاملی که باعث ایجاد احساس بهتری در ما شود می‌تواند فرایند تصمیم‌گیری خرید را ساده‌تر کند و باعث شود فرد راحت‌تر تصمیم خود را بگیرد.

 

2. معیار تصمیمات مغز قدیم کسب لذت و آسایش و دوری از درد و ناراحتی است!

دو عامل بسیار پایه‌ای و مهم در تصمیمات ما کسب لذت و دوری از درد است. آفریدگار ما، بدن را طوری خلق کرده تا از آسیب‌های مختلف محافظت شود؛ مثلا وقتی دندان‌درد داریم، مغز قدیم یک وقفه به تمامی تصمیمات ما وارد می‌کند و ما را مجبور می‌کند که برای دوری از این درد اقدام کنیم. همین‌طور معمولا ما به‌ دنبال لذت و آسایش هستیم. اگر این‌طور نبود، غذاهای خوشمزه، کولرهای گازی، اتومبیل‌های گران‌قیمت و … هیچ فروشی نداشتند؛ بنابراین در فروش و بازاریابی بسیاری از محصولات پرداختن به موارد و دلایل منطقی کافی نیست و باید به مخاطب نشان دهیم محصولات و خدمات ما چگونه آن‌ها را از ناراحتی و درد محافظت می‌کند و به کسب آسایش و لذت بیشتر کمک می‌کند. برایان تریسی در کتاب جدید خود «قورباغه را ببوس!» که حدود دو ماه پیش چاپ شده می‌گوید: انگیزاننده دوری از درد و آسیب، 2.5 برابر قدرتمندتر از انگیزاننده کسب لذت است.

 

3. مغز قدیم با تصاویر ارتباط برقرار می‌کند!

65 درصد تمامی اطلاعاتی که به مغز منتقل می‌شوند از طریق بینایی است. تصاویر در بازاریابی اهمیت فراوانی دارند. ما معمولا در بازاریابی فقط بر واژگان تاکید می‌کنیم. واژگان با مغز جدید تحلیل می‌شوند ولی تصوایر با مغز قدیم؛ بنابراین شاید ما در یک جلسه ساعت‌ها صحبت کنیم تا فروشی را انجام دهیم و شخص مقابل با دقت به حرف‌های ما توجه نکند و نتوانیم مذاکره را به نتیجه برسانیم ولی اگر از تصویر مناسبی استفاده کنیم و آن را با مطالب خود همراه کنیم، معمولا تاثیرگذاری بسیار بیشتر می‌شود؛ چون تصاویر می‌توانند توجه مغز قدیم را به خود جلب کنند.

بسیاری از مدیران فکر می‌کنند راهکارهای بازاریابی عصبی فقط برای برندهای بزرگ با بودجه‌های زیاد قابل‌ اجرا هستند؛ ولی اغلب ایده‌ها به‌ راحتی در کسب‌و‌کارهای کوچک هم قابل‌ اجرا هستند. در این مقاله با عملکرد مغز تا حدودی آشنا شدیم. در مقاله بعد به چند راهکار عملی می‌پردازیم تا از ایده‌های بازاریابی عصبی در کارمان استفاده کنیم.

 

نویسنده: ژان بقوسیان

منبع: سایت modiresabz.com

تعداد صفحات : 4

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 33
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 5
  • آی پی دیروز : 17
  • بازدید امروز : 8
  • باردید دیروز : 36
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 90
  • بازدید ماه : 243
  • بازدید سال : 1,096
  • بازدید کلی : 3,277